واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: ادبيات مكتبخانهاي در ايران
جمله اول ديباچه قابوسنامه كه از خواندن آن هم نميبايستي صرفنظر ميكرديم اين بود:
معني اين جمله را از مكتبدار ميپرسيدم ميگفت هر جا را كه نميفهمي رد بده. چون اولا حس كنجكاوي كودكانه من شنيدن حرف مكتبدار و رد دادن جملههاي نامفهوم را مانع ميشد. ثانيا اگر ميخواستم رد بدهم ميبايستي تمام كتاب و خود مكتب و مكتبدار را رد ميدادم.ناچار هرچه ميخواندم آن را به سليقه خود ميخواندم و به ميل و عقل نارساي كودكانه خويش معني ميكردم.
... پيش خود فكر ميكردم كه چيزي است مثل داراريرام كه بعضي وقتها مردم در موقع آواز خواندن آن را به زبان ميآورند... در گلستان ميخواندم: چون مكتبدار ميگفت رد بده باز هم آن را پيش خود معني ميكردم. خواب يعني خواب، نوشين يك جور خوابي است، بامداد كه مينويسند و رحيل يك جور مدادي است... به اين طريق، روزگار شيرين كودكي من صرف خواندن كلمات دور از ذهن، جملات دور از فهم و موضوعات دور از درك عالم كودكانه ميشد... .
مكتب داران افزون برقرآن، كتابهاي ديگري كه براي كودكان جنبه آموزشي و اندرزي داشت برميگزيدند و با خود به مكتبخانه ميبردند.
گروه نخست كتابهاي آموزشي بودند كه پيشينهاي طولاني داشتند.
آثاري چون نصابالصبيان، قابوسنامه، جامع عباسي، ابوجنان، ترسل به همراه كتابهايي مانند گلستان، بوستان و ديوان حافظ از سالهاي دور از كتابهاي درسي به شمار ميآمدند. خواندن و درك اين كتابها بري كودكان بسيار دشوار بود و شوق يادگيري را در آنان از ميان ميبرد.
ادبيات مكتبخانهاي و نخستين كتابهاي كودكان
در برخي از مكتبخانهها، مكتبدار از گنجينه قصههاي مردمي، داستاني را برميگزيد و براي كودكان بازميگفت. شماري از قصههاي عاميانه پس از پيدايش چاپ سنگي در ايران به شكل كتاب منتشر شدهاند كه تا اندازهاي با سن و سال و پسند كودكان نزديكي داشتهاند. گاه برروي جلد، پشت جلد و يا پايان كتابها عبارت براي اطفال چاپ شده است. اين كتابها در اندازهاي كوچك، با ورق كم، كاغذ نامرغوب و تصويرهاي ساده منتشر ميشدند و در بيشتر مكتبخانهها در دسترس كودكان بودند.
در صفحههاي پاياني كتاب گنجينه معتمد 1244 ه.ش اثر ميرزا عبدالوهاب معتمدالدوله متخلص به نشاط، در فهرستي از كتابهاي روز، آثاري همچون حسين كرد، نوشآفريننامه، خاورنامه، موش و گربه، دزد و قاضي و دهها كتاب ديگر، كتابهاي بچهخواني معرفي شدهاند. از عنوان اين فهرست ميتوان نتيجه گرفت كه در آن روزگار، آثاري را كه كودكان در مكتبخانهها ميخواندند، كتابهاي بچهخواني هم ميگفتند.
محمدجعفر محجوب درباره كتابهاي بچهخواني مينويسد: داستانهايي است كه اصلا براي مطالعه كودكان چاپ شده است و ما امروز آنها را كتاب كودك ميناميم. او اين كتابها را قصههاي نوشتاري كوتاهي ميداند كه نوآموزان در مكتبخانهها براي آموختن خواندن و نوشتن به زبان فارسي ميخوانند. از اين گونه داستانها ميتوان از قصههاي موش و گربه، عاقوالدين، سنگتراش، جام و قليان، خضر و الياس و... نام برد. گرچه در متن اين كتابها واژههاي دشوار نيز به چشم ميخورد، روي هم رفته متني كوتاه و آسان فهم و منظوم دارند.
سند ديگري از حضور گسترده قصههاي مردمي در مكتبخانهها خبر ميدهد.
افلاطون ابن اسكندر كرماني، در پيشگفتار كتاب خود اقبال ناصري، در نقد كتابهاي آموزشي مكتبخانهها مينويسد: رسم مكتبداران مكتبهاي ايران اين بود و هست كه به نوآموزان الفبا و خط نسخ را ياد ميدهند سپس قرآن ميخوانند كساني كه ميل به خواندن زبان فارسي دارند پس از ياد گرفتن الفباي خط نستعليق، به خواندن كتابهاي افسانهاي و عشقي مانند كتاب شيرويه و حيدر بيك و حسين كرد واداشته ميشوند.
جمالزاده نيز به خواندن اين گونه كتابها در مكتبخانهها اشاره ميكند...، به محض اينكه صف نمازظهر ميشكست كتاب جودي باز ميشد و خود آخوند نيز با شاگردان فارسيخوان خود هم صدا شده آوازها اوج ميگرفت.
محمود كتيرايي هم در فهرست كتابهاي مكتبخانهها، به شماري از اين قصهها اشاره ميكند: در ضمن خواندن قرآن يا پس از آن، خواندن يك كتاب فارسي را نيز به بچه ميآموختند. پس از اين دوره اگر كسي ميخواست يا شود به آموختن جامعالمقدمات، نصاب ابونصر و امثله و صرف مير و منطق و معاني بيان... ميپرداخت.
كودكان مكتبخانهاي به خواندن قصههاي عاميانه و يا متنهايي كه با روح كودكانه آنها سازگار بود شوق و ميل بيشتري نشان ميدادند. براي نمونه يحيي دولتآبادي درباره كتابي كه در كودكي دوست داشت مينويسد: از فارسي چيزي را كه به شوق ميخواندم، كتاب موش و گربه بود، شعرهاي آن را حفظ كرده آن كتاب را كه تقريبا در ميان آنچه براي خواندن من حاضر شده يگانه چيزي بود كه با سن و تحصيل من مناسبت داشته ميشناختم و آن را دوست ميداشتم.با ورود چاپ سنگي به ايران و بنيادگذاري چندين چاپخانه خصوصي، بخشي از ادبيات عاميانه كه كودكان همواره از شنيدن آن بهرهمند بودند به شكل كتابهاي كوچك كم ورق و ارزان قيمت به چاپ رسيد و كتاب درسي مكتبخانهها شدند. در كنار اين كتابها، چاپخانه دولتي وابسته به دربار، كتابهايي ناهمسان با ادبيات سنتي به چاپ ميرساند كه دستاورد انديشه تجددخواهي بودند. از اين زمان، گسست در روند ادبيات آموزشي آغاز شد.
پيروان روشهاي كهنه، ادبيات سنتي را به كودكان آموزش ميدادند و آنان كه در پي آموزش و پرورش نو به سبك اروپايي بودند، با ترجمه افسانهها و حكايتهاي غربي به شناساندن گسترده اين بخش و الگوبرداري از ادبيات غرب ياري ميرساندند. اين روند در دورههاي بعدي نيز ادامه يافت و بر شمار آثاري كه به پيروي از ادبيات غرب پديد آمده بودند، افزوده شد.
ادبيات سنتي كه كالبدي كهنه داشت، در بازارها جايگاه بنيادي سنتگرايان و آموزشگاههاي ديني به زندگي ادامه ميداد و از اين راه به روستاها كه پيوند نزديكي با اين دو نهاد سنتي داشتند ميرفت. اكنون نيز آثار مكتبخانهاي مانند عاقوالدين و موش و گربه را ناشران سنتگراي بازار منتشر ميكنند. اما ادبيات نو، در آموزشگاههاي شهرهاي بزرگ و محفلهاي روشنفكري، نوگرايان و طبقه مرفه همهگير شد. ناهمساني گسترده نفوذ ادبيات سنتي و نو، بازتابي از نبرد سنت و نوگرايي بود. ادبيات سنتي و مكتبخانهاي،كمابيش قرباني نگرش تجددگراياني شد كه نه تنها با مكتب درافتادند، بلكه ادبياتش را نيز به حاشيه راندند. بدين سان ادبيات مكتبخانهاي كه از مايههاي نيرومند ادبي برخوردار بود جنبش و پويايي خود را از دست داد و نتوانست هماهنگ با ويژگيهاي روزگار نو در بستر تاريخ ادبيات كودكان ايران دگرگون شود.
از دوره مشروطيت، رفته رفته تاثير و نفود اين گونه رو به كاستي نهاد و ادبيات برگرفته و الگوبرداري شده از غرب گسترش يافت. فرجام نبرد اين دو گونه ناسازگار، به شكست سامانه آموزش و پرورش مكتبخانهاي و پيروزي ديدگاههاي نو ادبي و آموزشي انجاميد.
ادبيات مكتبخانهاي، متنهاي گوناگوني را شامل ميشود. متنهاي ساده و كوتاه عاميانه چون شنگول و منگول، قصههاي بلند عاميانه همچون حسين كرد شبستري و نوشآفريننامه و بهرام و گلاندام، روايتهاي مذهبي همچون شارستان چهارچمن، تاريخ معجم و تاريخ نادري همه بخشي از ادبيات مكتبخانهاي به شمار ميآيند.شماري از قصههاي بلندعاميانه همچون حسين كرد شبستري و شيرويه پهلوان كه مخاطب همگاني دارند و نيز ادبيات رسمي يا كتابهايي كه از ديرباز در مكتبخانههاي دوره اسلامي خوانده ميشدند.
پنجشنبه 28 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]