محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827741601
زبان هنر در خدمت اخلاق ملي باشد
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: زبان هنر در خدمت اخلاق ملي باشد
سرويس سياسي --- اجتماعي: در شب ميلاد كريم اهل بيت حضرت امام حسن مجتبي(ع) ، جمعي از شاعران پيشكسوت و جوان كشور در حضور حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي، سرودههاي خود را با مضامين ديني، اخلاقي، حماسي و اجتماعي قرائت كردند.حضرت آيتالله خامنهاي شعر را ثروتي ملي، عظيم و پرثمر براي كشور دانستند و تصريح كردند: بايد با ايجاد اين ثروت بزرگ ، روز به روز آن را افزايش داد و براي نيازهاي كشور از آن استفاده بهتر و برتر كرد.
ايشان به رشد و گسترش دامنه شعر پس از انقلاب اسلامي اشاره و خاطر نشان كردند: بهترين شعراي قبل از انقلاب كه در قله شعر زمان خود بودند، در عزلت و انزوا قرار داشتند و مجال ارائه شعر خود را پيدا نكردند اما امروز به بركت انقلاب اسلامي اين ميدان براي جوانان باز است تا اشعار خود را عرضه كنند.
رهبر انقلاب اسلامي به ضرورت سنجش واقعي و علمي براي افزايش كيفيت شعر اشاره كردند و افزودند: اشعار سروده شده جوانان در مقايسه با 15 سال پيش، صيقل يافته است و مضامين خوبي در آن مشاهده ميشود.
حضرت آيتالله خامنهاي گسترش شعر را از وظايف دستگاههاي مسئول و شعرا برشمردند و با تأكيد بر تأمين نيازهاي فرهنگي و اخلاقي كشور با زبان هنر و شعر، داشتن صفا، يك رنگي، روحيه اخوت و برادري، قدرت ابتكار و شجاعتِ نوآوري، خطرپذيري، ترحم به يكديگر و اميد به آينده را اخلاقيات مورد نياز جامعه امروز برشمردند كه با زبان هنر ميتوان فضاي جامعه را با اين ويژگيها پُر كرد و آن را به صورت اخلاق ملي در آورد و راه تكامل را پيمود .
حضرت آيتالله خامنهاي به شعر پر مضمون اخلاقي و شعر نصيحت و پند سعدي، فردوسي، نظامي، سنايي، ناصرخسرو، جامي، واعظ قزويني، صائب و بيدل در تاريخ ادبيات كشورمان كه از لحاظ هنري در قله شعري قرار دارند اشاره كردند و خواستار گسترش مضموني شعر آييني و ارائه مضامين عالي عرفاني و معنوي در اين عرصه شدند.
ايشان با اشاره به خلاهاي موجود در عرصه شعر سياسي و انقلابي، توجه بيشتر به پيام عدالت و معنويت انقلاب اسلامي و ارائه اصيل آن را در قالب شعر مورد تأكيد قرار دادند و تصريح كردند: انقلاب اسلامي با ارائه حرف نو در دنيا، قدرتهاي بزرگ را به چالش گرفته و در مقابل زيادهخواهي استكبار ايستاده است.
رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به طبيعي بودن گرايش ذوقي هر شاعر، بر خارج نشدن فضاي كلي شعر از حالت اسلامي و ايراني تأكيد كردند.
حضرت آيتالله خامنهاي در پايان اين ديدار همچنين ياد و خاطره مرحوم قيصر امين پور را گرامي داشتند.
اين ديدار با اقامه نماز جماعت مغرب و عشا به امامت حضرت آيتالله خامنهاي آغاز شد و شركت كنندگان روزه خود را همراه ايشان افطار كردند.
حاشيه و متن ديدار
سالهاست كه رهبر انقلاب در شب ميلاد امام حسن مجتبي(ع) ميزبان جمع زيادي از شاعران كشور است كه در اين برنامه شاعران مختلف در گروههاي سني متفاوت سرودههاي خود را قرائت ميكنند.
* مجري برنامه، امسال هم مانند سالهاي اخير ساعد باقري بود كه مديريت جلسه را به عهده داشت.
* به گزارش ايرنا در اين برنامه، ابتدا شاعران، سرودههاي خود را قرائت كردند و در پايان رهبر انقلاب، دقايقي را به نقش و كارويژه شعر در تقويت اخلاق و اصلاحات اجتماعي سخن گفتند.
* هم دقايقي پيش از آغاز رسمي برنامه و هم دقايقي پس از پايان آن، تني چند از شاعران خدمت - آقا - رسيدند و سرودهها، كتابها و ديدگاههاي خود را تقديم ايشان كردند.
* حدود 100 نفر از شاعران در اين جلسه حضور داشتند كه 30 تن از آنان را خانمها و حدود 10 نفر از آنها را پيشكسوتهايي چون اساتيد علي معلم، حميد سبزواري، مشفق كاشاني، موسوي گرمارودي و ساعد باقري تشكيل ميدادند.
* آقايان محمد حسين صفار هرندي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، دكتر غلامعلي حداد عادل رئيس كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي، حجت الاسلام والمسلمين صادقي رشاد، حسن بنيانيان رئيس حوزه هنري و حجت الاسلام والمسلمين گلپايگاني رئيس دفتر رهبر انقلاب در سمت راست آقا جاي گرفته بودند.
* جلسه با تلاوت آياتي از كلام الله مجيد توسط دكتر سعيد رحماني آغاز شد و سپس ساعد باقري با ابياتي از مناجات جامي جلسه را آغاز كرد:
اي حيات دل هر زنده دلي
سرخ رويي ده هر جا خجلي / چاشني بخش شكر گفتاران / كار شيرين كن شيرين كاران / مومن خلوت تنها شدگان / قبله وحدت يكتا شدگان.
* ساعد سپس گفت با توجه به وقت جلسه بيش از 20 شاعر امكان قرائت شعرهاي خود را ندارند اما من چهرههايي را ميبينم كه در ذهن خودم سپردهام آنها هم شعر بخوانند اما وقت جلسه ما محدود است.
در اينجا رهبر انقلاب رو به باقري كردند و فرمودند: شما نگران اين مسأله نباشيد؛ پس از پايان وقت جلسه من ميروم شما تا سحر شعرخواني كنيد! كه همه حضار از اين جمله آقا لبخند بر لبهايشان نشست.
* ساعد البته از كساني كه سالهاي پيش در اين محفل بودند وامسال نبودند به ويژه --- قيصر امينپور --- ياد و از پيام محبت آميز و تسلا بخش آقا در فقدان وي تشكر كرد و از همگان خواست دعاي خير خود را بدرقه --- احمد عزيزي - كنند تا شفاي كامل خود را باز يابد.
* استاد --- حميد سبزواري --- نخستين كسي بود كه شعر خواند. او قصد داشت بايستد و سروده اش را قرائت كند اما آقا فرمودند : بفرماييد بنشينيد، نشسته بخوانيد.
وي بعد از قرائت شعرش هم خدمت آقا رسيد و قصد داشت دست رهبر را ببوسد اما آقا او را در آغوش كشيد و فرمود: ميخواهم صورتتان را ببوسم.
* مرتضي بي غم در ابتدا گفت از روزي كه آگاه شدم ميتوانم در اين برنامه شعر بخوانم سروده اي را آماده كردم اما از من خواستند كه آن را نخوانم و من نميفهمم چرا. ساعد باقري از اين موضوع اظهار بياطلاعي كرد و آقا فرمودند: همان شعر مورد نظرتان را بخوانيد؛ حل مسأله اين جوري است. و بي غم قصيده اش را خواند:
اي حور بهشتي بر تو چاكر / اي روح تغزل تو را مسخر / ماه تو يك تمام ناظر / تا شاه رخت سر زند زمنظر ...
پس از پايان قصيده بلند وي، رهبر انقلاب در اظهاراتي فرمودند: علت مخالفت معلوم شد [به دليل اين كه شعر درباره آقا بود]. سپس افزودند: من برادرانه به شما تذكر ميدهم با اين زبان فاخر به اين مقولات نپردازيد بخصوص كه در آن مبالغه هم هست و ما هم اگر به آن گوش نكنيم كه هيچ و اگر گوش كنيم شرمنده ميشويم.
* استاد مشفق كاشاني سومين نفري بود كه شعر خواند و سروده وي غزلي بود كه مطلع و مقطع آن چنين بود:
براي مرغ گرفتار، تا قفس باقي است / هزار بغض گلوگير در نفس باقي است.
--- بر اين رواق زبرجد نوشته اند به زر:/ خليج فارس در آيينه ارس باقي است.
* حامد عسكري هم يك غزل مثنوي خواند كه بسيار مورد توجه آقا واقع شد. شعر وي درباره حادثه زلزله بم و پس از آن بود كه در آن دوبار از زنده ياد --- ايرج بسطامي --- ذكر خير شده بود. آقا استفاده اين شاعر جوان را از تضمين، غالباً قشنگ و جا افتاده توصيف كردند:
داغ داريم نه داغي كه بر آن اخم كنيم / مرگمان باد اگر شكوه اي از زخم كنيم / مرگ آن است كه از نسل سياوش باشد / عاشقي شيوه رندان بلاكش باشد.
* استاد سيدعلي موسوي گرمارودي از ساعد خواست كه وقت او را به جوانترها بدهد اما او نپذيرفت. گرمارودي هم گفت: امسال به لطف حق خيلي شعر گفتهام كه يكي از آنها تركيب بندي 15 بندي است كه چون وقتم را به جوانان ندادند، بند ششم آن را كه درباره كوچكترين شهيد واقعه كربلا حضرت علي اصغر(ع) است تقديم ميكنم:
چون موج روي دست پدر پيچ و تاب داشت / وز نازكي، تني به صفاي حباب داشت / چون سورههاي كوچك قرآن، ظريف بود / هر چند او فضيلت امالكتاب داشت / چون ساقههاي تازه ريواس، ترد بود / از تشنگي اگر چه بسي التهاب داشت.
* مجري برنامه -- محمدحسين نعمتي -- را شاعري ارسنجاني والبته ساكن تهران معرفي كرد كه بيشتر، غزل و گاهي شعر سپيد ميگويد. نعمتي هم سلام ارسنجانيها را خدمت رهبر انقلاب ابلاغ وغزلش را كه تقديم شده بود به روح پاك يوسف شعر ايران زنده ياد قيصر امين پور، اينچنين آغاز كرد:
مي شد بگويم - نه، ولي آخر ... / چيزي عوض ميشد آيا با - نه؟ / سيلي زدم بر صورتم صد بار / شايد خيالي باشد اما، نه ...
آقا از اين شعر با آفرينهاي پي در پي تشكر كردند و گفتند: - چه زبان شيرين گوياي خوبي.
* خانم سيميندخت وحيدي هم نوبت خود را به كوهمال جهرمي داد كه آقا از اين كار وي قدرداني كردند و گفتند: خوب كرديد خانم وحيدي، جوانها را بايد تشويق كرد و خطاب به شاعر جوان جهرمي هم گفتند: پارتي خوبي داريد، معلوم ميشود اينجا هم پارتي كار ميكند! كوهمال هم گفت: آقا! استاد خوبي داريم.
پس از قرائت شعر كوهمال جهرمي، آقا فرمودند: افسوس كه وقت نيست تا درباره هر شعر نكاتي مطرح شود ولي اجمالاً اين كه شعرهاي شما برجستگي دارد و فقط بايد پرداختهاي مختصري روي آنها صورت گيرد تا ارزش هنري آنها بيشتر شود.
سپس از اساتيد نقد شعر خواستند تا اين طلاها و شعرهاي قيمتي جوانان را كه سرشار از تركيبات و مضمونهاي نو و بي سابقه است را با اظهارنظرهاي كارشناسي خود پردازش كنند مثل يك انگشتري كه وقتي پرداخت ميشود چيز ديگري ميشود.
* سيد مهدي موسوي شاعر جوان قمي هم نفر بعدي بود كه سروده خود را اينچنين آغاز كرد:
اي تيغ! پا برهنه بيا رو به روي من / حاجت به استخاره ندارد گلوي من / خون مرا بريز و مرا سربلند كن / دامن مزن به ريختن آبروي من / ... / فرق مرا تو مسح بكش با اشاره اي / مگذار ناتمام بماند وضوي من
* ساعد نفر بعدي را ، -- استاد محمود دست پيش ---- معرفي كرد و او هم دو شعر به زبان تركي قرائت كرد كه اولي در بزرگداشت --- معمار زندگي؟ مادر بود و دومي پاسخي به نوشتههاي يك ماهنامه در سالهاي پيش،كه قصد داشت بين اقوام ايراني تفرقه ايجاد كند.
آقا از شعر دوم بسيار تمجيد كردند و بخصوص خواستار آن شدند كه بر روي اين شعر، آهنگي گذاشته شود و از صدا و سيما پخش شود.
* فريبا يوسفي شاعر بعدي ترانه اي را تقديم حضار كرد كه با اين ابيات آغاز ميشد:
چي بهتر از زمزمههاي عاشقانه با تو / قسم به لحظههاي اذون كه دوست دارم صداتو
* --- محمدرضا طاهري از تهران سروده خود را اين گونه آغاز كرد:
نگاه ميكنم از نو، به راه طي شده تا خاك از بهشت برين / گناه ميكنم از نو، مرا دوباره همان گونه عاشقانه ببين / من از سلاله كوهم، شكستههاي شكوهم به پاي تو ريخت / تو از قبيله ماهي، هميشه چشم به راهي از آسمان به زمين ...
آقا پس از پايان شعر، از شعر طاهري بسيار تعريف كردند و گفتند: - خيلي خوب است؛ با اين طبع روان همه كار ميتوانيد بكنيد بخصوص دراين وزن غريب كه خيلي قشنگ شده و مفاهيم خوبي هم در اين قالب ريخته ايد.
* --- خدابخش صفا دل از نيشابور هم كه سن و سالي ازش گذشته بود، غزل -- آلبوم --- را قرائت كرد:
رفته بوديم شبي سمت حرم، يادت هست؟ / خواستم مثل كبوتر بپرم، يادت هست؟ / توي اين عكس به جا مانده، عصا دستم نيست / پيش از اين حادثه، پاي دگرم يادت هست؟
پس از پايان غزل ، آقا خطاب به صفادل فرمودند: با اين كه موي سر و صورت را سفيد كرده ايد، اما شعرتان كاملاً سبك جوان است. شاعر هم كه اين تعريف آقا را شنيد از ايشان تقاضاي صله كرد كه آقا فرمودند: حرفي نيست، نامه اي را كه داده ايد ميخوانم.
* نفر بعدي --- محمد كاظم كاظمي---- شاعر پرآوازه معاصر افغاني بود كه درخواست كرد وقتش را به ديگران بدهد، اما قبل از واكنش ساعد، آقا فرمودند: آقاي كاظمي! چند سال است از شعر افغانستان چيزي نشنيده ام و شما حتماً شعرتان را بخوانيد. آقاي دكتر حداد هم ميگويند اشارهاي به كتاب بيدل كه اخيراً منتشر كرده ايد بكنيد.
كاظمي هم در امتثال امر آقا، شهر من را با صدايي بغض آلود خواند كه وصف حال شرايط امروز مردم افغانستان در كشورشان است:
شام و آبگينه روِياست شهر من / دلخواه و دلفريب و دلاراست شهر من / از اشكهاي يخ زده آيينه ساخته / از خون ديده و دل خود، خينه حمام ساخته
چهارشنبه 27 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]
-
گوناگون
پربازدیدترینها