واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - دکتر نوذر شعیفی حمله شبه نظامیان به تیم ملی کریکت سریلانکا در لاهور پاکستان بار دیگر بحث نا امنی و تروریسم در این منطقه را مورد توجه محافل دیپلماتیک و رسانه ای قرار داد . این حمله در حالی به وقوع پیوست که طی روزهای قبل از ان پاکستان بدلیل رد صلاحیت رهبر حزب مسلم لیگ ( نواز شریف ) جهت تصدی مقامات دولتی ، دستخوش بحران سیاسی شده بود و انتظار می رفت این بحران فضای سیاسی پاکستان را بی ثبات نماید . آیا حمله تروریستی شبه نظامیان آغاز بی ثباتی سیاسی در پاکستان بحران زده است ؟ و یا این اقدام را همچون حرکت هایی که هر از چند گاهی در پاکستان به وقوع می پیوندد باید دانست ؟ در هر صورت پرسش اساسی تر این است که مناقشه زرداری _ شریف به کجا خواهد انجامید ؟ جهت واکاوی این بحث با دکتر نوذر شفیعی استاد روابط بین الملل دانشگاه و کارشناس امور شبه قاره گفتگو کرده ایم . به اعتقاد دکتر نوذری بازیگران اصلی ساختار سیاسی پاکستان سه جریان ؛ احزاب سیاسی ، ارتش و افراطیون مذهبی می باشند. حمله اخیر تروریستها به تیم ملی کریکت سریلانکا در شرق پاکستان باعث شد تا نظر تحلیلگران سیاسی مبنی بروجود بی ثباتی در پاکستان و لزوم حضور دولتی نظامی بر سرکار برای ایجاد ارامش در این کشور تایید شود .این گفتگو به بهانه انجام این حادثه تروریستی و تاثیر آن بر فضای سیاسی پاکستان انجام شده است حمله به تیم ملی کریکت سریلانکا ، می تواند اقدامی از طرف حامیان نواز شریف برای بی ثبات جلوه دادن پاکستان باشد ؟هر آنچه که اتفاق افتاده در نهایت به بی ثباتی پاکستان منجر می شود . بنابرابن مهم است که بی ثباتی به نفع کدام جریان سیاسی داخلی و یا کدام کشور خارجی تمام شود. اگر از این منظر به موضوع نگاه کنیم خواهیم دید که بی ثباتی به سود هیچ یک از دو حزب تمام نخواهد شد . چراکه پیامدهای حاصل از این حوادث می تواند پیامدهای سنگینی باشد و جریانات سیاسی را به انفعال بکشاند . اما ظاهرا این ایراد را به دولت زرداری می توان وارد کرد که جهت حذف رقیب سیاسی خود از حربه رد صلاحیت استفاده کرده است ؟ در پاکستان و اساسا در کشورهای شبه قاره هند که سیستم انگلیسی است قوه قضائیه از استقلال بالائی برخوردار است بنابراین اغلب تلاش شده نقش قوه قضائیه به حداقل کاهش پیدا کند که معمولا نیز این تلاش ها موفقیتی نداشته است .کما اینکه در جریان برکناری مشرف شاهد بودیم دیوان عالی کشور صرف نظر از همه ملاحظات تداوم ریاست جمهوری مشرف را تائید نکرد. بنابراین احتمال قوی وجود دارد که ممنوعیت فعالیت های سیاسی نواز شریف در چارچوب اختیارات دیوان اتفاق افتاده باشد و رئیس جمهور تاثیری نداشته باشد . اما شخص رئیس جمهور و حزب ایشان جهت بالا بردن مشارکت سیاسی و کاستن از تنش های احتمالی می توانستند اقدامات موثرتری بعمل آوردند ؟در پاکستان معمولا تلاش احزاب برای کسب تمام قدرت است . و هر کدام از احزاب وقتی به مسند قدرت می رسند اهمیت چندانی به نقش سایر نیروها قائل نیستند . بنابراین حزب مردم که اکنون قدرت را در دست دارد به دو دلیل با رسیدن حزب مسلم لیگ به قدرت مخالف است . اولا اینکه؛ آقای نواز شریف از سوی دیوان عالی پاکستان متهم به فساد و بی کفایتی سیاسی است و ثانیا ؛ حزب مردم تمایل دارد از این موقعیت برای افزایش جایگاه خود بهره ببرد. بنابراین کشمکش کنونی پاکستان بر سر کسب تمامی قدرت است. فعلا قدرت در دست حزب مردم به رهبری اصف علی زرداری است اما طبیعی است که بر اثر فشارهای سیاسی که به این حزب وارد می شود اصف زرداری مجبور می شود مواضع خود را منعطف کرده و زمینه را برای مشارکت دیگر احزاب در قدرت فراهم کند. همانطور که می دانید عمده حامیان حزب آقای نواز شریف نیروهای مذهبی های افراطی هستند. با توجه به اینکه نواز شریف دولت را مسول حذف خود و برادرش از مناصب دولت می داند ، آیا چالش جدید نمی تواند شکاف بین دولت و مذهبیون را افزایش دهد ؟ مذهبی ها در حال حاضر در حزب مسلم لیگ شاخه نواز شریف و علیه دولت فعالیت می کنند چراکه موضع دولت به نفع هیچ کدام از این دو جریان نیست . دولت زرداری در پی مهار جریانات مذهبی است .و از سوی دیگر با رای دیوان عالی پاکستان با این جریان حزبی نیز مشکل ایجاد می کند.به هر حال منازعه حزب مردم با حزب مسلم لیگ فرصت را برای خود نمائی دو نیرو فراهم می کند . اولی ارتش و دیگری مذهبی هاست . اما نکته مهمتر این است که با توجه به اینکه دولت آقای زرداری یکی از وظایف خود را مهار رادیکالیسم می داند . چالش ایجاد شده با حزب مسلم لیگ می تواند حامیان مذهبی میانه روی این حزب رابه سمت رادیکال ها سوق دهد . لذا تحلیل بنده این است که آقای زرداری جهت جلوگیری از موقعیت دولت در برخورد با رادیکال ها موضع معتدل تری نسبت به مسلم لیگ در پیش بگیرد. به نظامی ها اشاره کردید . آیا ممکن است این چالش آنقدر بالا بگیرد که زمینه حضور مجدد نظامیان در صحنه سیاست پاکستان فراهم شود ؟در طول تاریخ پاکستان هرگاه تضاد های سیاسی میان احزاب به حدی برسد که اوضاع سیاسی اقتصادی و اجتماعی را نا امن سازد ارتش بعنوان حافظ مرزها و ثبات داخلی اقدام کرده است بنابراین تداوم بی ثباتی می تواند زمینه را برای مداخله بیشتر ارتش فراهم کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]