واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: درباره اخلاق سلحشورى در ايران باستان كمان پارتى و نيزه پارسى
[ ناژين صفوى مقدم]
در دوران ايران باستان معنى و كاربرد سلاح هاى متفاوت اهميت داشته است. اما كمان براى يك سرباز اشكانى و نيزه براى يك سلحشور هخامنشى
چه اهميتى داشته است در واقع كمان و نيزه نشانگر پيكربندى جنگجوى ايرانى است. اين بحث مقدمه اى است براى بازشناسى سنت سلحشورى ايرانى و درآمدى بر نشانه شناسى سلاح در ايران باستان.
« كمان پارتى و نيزه پارسى» عنوان سخنرانى اى بود كه دكتر شروين وكيلى در روز چهارشنبه مورخ ۲۰ شهريور در انجمن جامعه شناسى ايران ارائه داد و در آن پيرامون اخلاق سلحشورى در ايران باستان سخن گفت. اساس مطلب وى اشاره به جايگاه كمان و نيزه و به تبع آن دوره هاى مختلف تاريخ ايران باستان بود. اين جلسه ابتدا با نمايش تصاويرى از سلحشوران و جنگجويان ايران باستان و تأكيد بر ابزار جنگ آنها شروع شد. سپس سخنران به بيان توضيحاتى مكمل در اين خصوص پرداخت. به گفته دكتر وكيلى اولين متن فارسى درى كه در آن به نيزه اشاره شده بيتى از اشعار رودكى است:
جايى كه گذرگاه دل مخزون است/ آن جا دو هزار نيزه بالاخون است
كه در اين جا نيزه نه در معناى اصلى خود بلكه به عنوان واحد طول به كار رفته است. به گفته اين صاحبنظر، يك قاعده جامعه شناسى اين است كه اينها- نيزه و كمان- در واقع براى اشاره به يك سنت سلحشورى در ايران باستان است. تمام تمدن هاى تاريخ كه ابرقدرت زمانه بودند، يك دستگاه اخلاق جنگى مختص خود داشته اند و نقطه اشتراك تمام اين تمدن ها، سعى در ايجاد مفهوم بنيادين به نام انضباط بدن در پيوند با مفهوم اخلاقى به نام نيكى و راستى و غايت آنها رسيدن به يك «سوژه منضبط اخلاقى» بود.
پس از روشن شدن هدف والاى سنت سلحشورى در ايران باستان، دكتر وكيلى به بيان معانى، كاربرد و زمانه نيزه و كمان پرداخت. براساس تعريف وى نيزه يا- به زبان فارسى باستان- اشجى كه با كلمه رستى در سانسكريت هم ريشه است و اصل هندى و اروپايى دارد، همانند كلمه رستى در يك خط راست حركت مى كند و حتماً بايد به طور مستقيم با آن جنگيد و از معدود سلاح هايى است كه هم پرتابى و هم دستى مى توان از آن بهره برد. كلمه اشجى يا همان نيزه در كتيبه هاى هخامنشى به شكل اشتيه و به معناى راستى، صدق و تقوا به كار رفته است. حتى مى توان جنگيدن با نيزه كه عمل هخامنشيان بوده است را در جهت به دست آوردن راستى بيان كرد.وكيلى در مرحله بعد به بررسى كتيبه سنگ قبر داريوش پرداخت و در توضيح آن گفت: در اين كتيبه داريوش خود را نيزه ورى خوب مى داند؛ چه سواره وچه پياده. وى مطالب اين كتيبه را بيانيه اى سياسى قلمداد كرد كه نشانگر نظم اخلاقى هخامنشى و به دور از خشونت است. در واقع اين كتيبه اولين بيان منظم از سوژه پارسى است كه رقم خورده و ثبت شده است و شامل چند نكته اساسى است: 1- بيانگر يكتاپرستى است ۲- بيانگر خلقت هستى است ۳- داريوش در اين كتيبه مى گويد كه به خاطر اهورا مزداست كه دوست راستى هستم و اين راستى را ستم نكردن توانا بر ناتوان معنا مى كند ۴- او از انديشه اش به عنوان عاملى در فرو نشاندن خشمش سخن مى گويد و نكته ديگر اينكه او پاداش را براى سود رسانان و مجازات را از آن آسيب زنندگان مى داند.
پس از بحث و بررسى سلاح نيزه، دكتر وكيلى كمان را به نوعى در تقابل با توضيحات قبلى و به عبارتى در ادامه آن دانست. وى ويژگى كمان را چنين بيان كرد كه كمان سلاحى است صرفاً پرتابى و برخلاف نيزه تافاصله اى دور هم پرتاب مى شود و ساخت آن نيازمند مهارت در فن خاصى است زيرا كمان و ساختن آن تكنولوژيك است. سپس تصريح كرد كه زه كمان آنچنان اهميتى داشته است كه آن را از روده گاو قربانى براى مهر (خداى جنگ و روشنايى) مى ساختند. مزيت ديگر كمان بر نيزه اين است كه كمان تيرهاى زيادى را پرتاب مى كند و اگر به تصاوير دوره اشكانيان و پارتيان بنگريم، خواهيم ديد كه خداى مهر نيز به عنوان نماد اين دوران، كمان به دست دارد.
پايان بخش اين بحث تأكيد مجدد سخنران بر غايت سنت ايرانيان باستان مبتنى بر دستيابى به يك سوژه- من- اصيل ايرانى و زايش اخلاق سلحشورى در اين تمدن ها بود.
چهارشنبه 27 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 221]