واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - حسین رویوران میگوید:آمریکا هرگز اجازه نخواهد داد تا ارتش لبنان قوی شده و منافع اسرائیل را به خطر بیندازد. زهرا خدایی افشاگری سیدحسن نصرالله درباره دست داشتن اسرائیل در ترور رفیق الحریری و موضع آمریکا در قطع کمک های نظامی به ارتش این کشور از زوایای مختلفی قابل طرح و بررسی است. خبر در گفتگو با حسین رویوران،مدیرسابق شبکه العالم و کارشناس مسائل خاورمیانه به تجزیه و تحلیل این دو موضوع پرداخته است. اظهارات سیدحسن نصرالله تا چه اندازه موثق است؟پاسخ به این سوال از چند زاویه قابل بررسی است: اطلاعاتی که سیدحسن نصرالله آن را فاش کرد، عمدتا اطلاعات طبقهبندی شده حزبالله است که به انگیزه حفظ وحدت لبنان و روشن شدن بسیاری از حقایق پشت پرده به ناچار مجبور به افشای آنها شد. این مسئله نشان میدهد که حزب الله انگیزه بسیار بالایی برای حفظ وحدت و آرامش در لبنان دارد.اما در این باره که این اطلاعات چقدر قابل استناد و محکمهپسند است،باید گفت قطعا آنچه که به عنوان تصاویر هواپیمای بدون خلبان اسراییل که حرکت آقای حریری را از پارلمان تا محل انفجار را نشان میداد،بیانگر این واقعیت است که تنها اسراییل میتواند با این توان نظامی دست به چنین عملیاتی بزند. پرواضح است که حزب الله هواپیمای بدون خلبان ندارد و تنها کشوری که از این امکانات برخوردار است، اسراییل است.وجود این هواپیمای اسراییلی و گشتزنی و انتظار آن بر این امر دلالت دارد که اسراییل منتظر حادثه انفجار است. طبیعتا کسی میتواند منتظر این حادثه باشد که نسبت به آن علم داشته و یا اساسا برنامهریز آن بوده باشد و این در هر دوحالت اسراییل را به دست داشتن در ترور متهم میکند.ثانیا،اطلاعاتی که حزب الله در رابطه با احمد نصرالله یکی از اعضای تیم حفاظتی حریری مطرح کرده نیز بسیار موثق است.این فرد دو ماه قبل از ترور حریری، بحث احتمال ترور حریری توسط حزبالله را مطرح کرده و اسنادی جعلی را با همین ادعا ارائه داده بود. بعد از جنگ 33 روزه این فرد در یکی از هستههای جاسوسی اسراییل، بازداشت و در بازجوییهای رکن دو ارتش لبنان و سازمان امنیت اعلام میکند که آن اسناد قلابی بوده و آن را از اسراییل دریافت کرده و از طرف آنها مأموریت داشته تا به دروغ اعلام کند، حزبالله قصد ترور حریری را دارد. زمینهسازیهای اسراییل نشان از یک برنامهریزی دقیق برای ترور داشته تا با تغییر جهت(یعنی نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت حزبالله) ترور را انجام و وبعد آن را به گردن حزبالله بیندازد. ثالثا، ترور نبیه بری در منطقه زهرانی که به فاصله چند روز بعد از ترور حریری خنثی شد، یکی دیگر از مواردی است که اسراییل را بیش از پیش در مظان اتهام قرار میدهد. عوامل این ترور هم اعلام کردند که از طرف اسراییل مأموریت داشتند و این مسئله نشان میدهد که اسراییل، حریری را ترور کرده، بعد قرار بود که یک چهره شیعی مثل نبیه بری،رییس مجلس به عنوان انتقام سنیها ترور و متعاقب آن یک جنگ طائفهای بین شیعه و سنی در لبنان اتفاق بیفتد.کسی که دنبال چنین سناریویی است، جز اسراییل کسی دیگر نمیتواند باشد.غسان الجد،جاسوس دیگری که در صحنه انفجار بوده بعد از جنگ 33 روزه معلوم شد که رییس یکی از هستههای جاسوسی اسراییل است و قبل از اینکه بازداشت بشود، به اسراییل فرار کرد.وجود جاسوس اسراییلی در صحنه بسیار معنیدار است. همه این دلایلی که حزبالله ارائه داده، محکمهپسند، قابل استناد و منطقی است. واکنش سعد حریری نسبت به مستندات ارائه شده توسط نصرالله چه بود؟سعد حریری اعلام کرده است اگر دادگاه بینالمللی این اسناد را بررسی نکند و بدون در نظر گرفتن آن حکم صادر کند، حکم این دادگاه برای سعد حریری، به عنوان ولی دم هیچ ارزشی نخواهد داشت. بنابراین مستندات ارائه شده،حداقل برای اولیای دم، یعنی سعد حریری،نخستوزیری لبنان،محرز و قابل اهمیت است و به همین دلیل ایشان درخواست داده که باید ازطرف دادگاه بینالمللی مستندات حزبالله مدنظر قرار گیرد چون نادیده گرفتن آنها، به معنای سیاسی بودن این دادگاه است. لذا تصورم براین است که دادگاه نمیتواند این اطلاعات را نادیده بگیرد. هر چند بعید است که حزب الله این اطلاعات را به طور مستقیم در اختیار دادگاه بینالمللی قرار دهد، چون از نظر حزبالله دادگاه بینالمللی یک دادگاه سیاسی است. دادگاه چگونه می تواند مدارک را مورد بررسی قرار دهد؟حزبالله موافقت کرده که این اطلاعات را در اختیار دادگستری لبنان قرار دهد که این احتمال وجود دارد که این اطلاعات از طریق دادگستری لبنان به دادگاه بینالمللی ارجاع شود. سوالی که مطرح است اینکه چرا حزب الله تا کنون این مدارک را ارائه نکرده بود؟به عقیده من حزب الله مجبور به این کار شد و الا اگر این اجبار را حس نمی کرد بازهم از افشای این مدارک خودداری می کرد. افشای این مدارک در هر برهه ای این خطر را داشت که خود ایجاد تفرقه و انشقاق در میان گروه های سیاسی لبنانی کند کما اینکه همین حالا نیز با این مدارک مشخص می شود که برخی از جاسوسان اسرائیلی با مقامات 14 مارس در هماهنگی بوده اند. حزبالله با مشاهده رفتار سیاسی دادگاه این احتمال را داد که ممکن است اقدامات دادگاه،وحدت ملی لبنان را به خطر بیندازد.چرا که دادگاه اگر شیعیان یعنی حزبالله را متهم به ترور یک فرد سنی بکند، قطعا صحنه لبنان به چالش کشیده شده و شاهد بدبینی بین شیعه و سنی، درگیری، تنش و تشنج میان مذاهب و قومیتها خواهد شد.مسئلهای که حزبالله هیچگونه تمایلی به آن نداشته و ندارد . حزبالله یک نیروی وحدتطلب است و نه یک نیروی خردهگرای اسلامی. به همین دلیل می توانیم بگوییم که حزب الله مجبور شد این مدارک را علیرغم اهمیت و حساسیت نظامی ارائه دهد،ولی وحدت جامعه و افکار عمومی لبنان قربانی توطئه و فتنه نشود. حتی اگر دادگاه این مدارک را در نظر نگیرد،حزبالله بردش در اینست که توانست افکار عمومی لبنان را قانع کند و این یعنی واکسینه کردن جامعه درمقابل هر گونه تلاش برای ایجاد فتنه. برخی بر این اعتقادند که پرونده ترور حریری، صحنه جنگ قدرت میان دو جبهه در خاورمیانه است: دریک سوی جبهه اسراییل، متحدان عربی و غربی و آمریکا در یک سو و در سوی دیگر ایران، حزبالله و سوریه قرار دارد. غرب توانسته در این سناریو تا حدی سوریه را از ایران و حزبالله جدا کند و چندان هم ناموفق نبوده. در واقع هدف غایی این سناریو دور کردن سوریه از حزبالله و ایران و در نهایت خلع سلاح مقاومت است، شما تا چه میزان این سناریو را واقعی میدانید؟ترور رفیق حریری یک سناریوی حسابشده است با این مضمون که حریری باید کشته شود و بعد دادگاه بینالمللی شکل بگیرد تا از این دادگاه به عنوان ابزاری سیاسی استفاده شود. یعنی کارکرد این دادگاه در مرحله اول خارج کردن سوریه از لبنان بود. به عبارتی آنها چنان سوریه را متهم و تحت فشار سیاسی قرار دادند که ناچار به عقبنشینی کامل از لبنان شد.غرب در این میان به حدی پیش رفت که آصف شوکت رییس رکن دو ارتش لبنان، که شوهر خواهر بشار اسد هم هست را مورد بازجویی قرار داد و این مسئله نشان میدهد که کارگرد اولیه این دادگاه اینست که بتوانند سوریه را به طور کامل از لبنان خارج کنند و جرأت تأثیرگذاری سوریه در تحولات لبنان را به حداقل برسانند.در مرحله دوم اتهام به ناگاه از سمت سوریه به سمت حزبالله منتقل شد که این را باید در قالب کارکرد دوم دادگاه تعبیر کرد.اساسا این دادگاه یک دادگاه سیاسی است چون طبیعتا در پی وقوع ترور هر گروهی که دنبال حقیقت است، باید احتمالات مختلف را در نظر بگیرد.ممکن است طرفهای مختلفی اعم از عربی،داخلی، اسراییلی و بینالمللی این کار را انجام داده باشد. چرا دادگاه از همان ابتدا، طرف بینالمللی و اسراییل را کاملا نادیده گرفته است؟ این متهمسازی یکجانبه نشان میدهد که دادگاه یک دادگاه سیاسی است که تنها سوریه و حزبالله را متهم به دست داشتن درترور میداند.اما در بخش دوم این سناریو یعنی متهم کردن حزبالله آنها تصور نمیکردند که حزبالله تا این حد هوشمندانه،دقیق و ظریف عمل کند و با ارائه این اطلاعات دادگاه را زیر سوال ببرد و سناریو را وارونه کند.در حال حاضر کسی که به چالش کشیده شده، حزبالله نیست بلکه این دادگاه بینالمللی است که باید تکلیفش را روشن کند، با اطلاعاتی که حسن نصرالله مطرح کرده است. آمریکا تجهیز ارتش لبنان را منوط به این کرده است که از آن برعلیه اسرائیل استفاده نشود در کل آمریکا از قدرت گرفتن ارتش مجهز در لبنان نگران است؟قطعا همین طور است. آمریکا حامی اسراییل و ضامن برتری اسراییل است.آمریکا تجهیزکننده اصلی ارتش اسراییل است اسراییل امتداد آمریکا درمنطقه خاورمیانه است.به همین دلیل آمریکا نمیتواند سیاستی در تضاد با منافع ملی خود در پیش گیرد. اینکه آمریکا به لبنان سلاح بدهد تا ارتش اسراییل که بازوی آمریکاست را هدف بگیرد،غیرواقعی است. درگیری اخیری که در جنوب لبنان اتفاق افتاد، به نوعی چهره واقعی آمریکا را دراین پروژه آشکار کرد.آمریکا اعلام کرد، سلاحی که در اختیار لبنان قرار داده میشود نباید علیه اسراییل به کار برود. کاخ سفید خود را ضامن بقای اسرائیل می داند نه لبنان. البته این موضع گیری با پاسخ منطقی لبنان روبرو شد. لبنان اعلام کرد زمانی که امنیت کشور به خطرمیافتد،از سلاحی که در اختیار دارد، قطعا استفاده خواهد کرد و نمیتواند نقض حاکمیت ملی لبنان را تماشا کند.بر همین اساس آمریکا تصمیم گرفت که کمکهای نظامی به ارتش لبنان را به حالت تعلیق در بیاورد.این نشان می دهد کمک آمریکا به لبنان در جهت اهداف ملی لبنان نیست.به عبارتی آمریکا سلاح را به شرطی به لبنان میدهد که این کشور حق استفاده از آن علیه اسراییل را نداشته باشد،بلکه آن را علیه مردم و مقاومت و سوریه به کار گیرد . احتمال دیگری را نمیتوان برای این پروژه متصور بود،چون لبنان تنها با فلسطین و سوریه مرز مشترک دارد،لذا این اقدام آمریکا بر اساس هدف تعریفشدهای است که با اهداف ملی لبنان خیلی همخوانی ندارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]