محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845908710
حكم بازيگرى زن در فيلم و تئاتر (قسمت سوم)
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حكم بازيگرى زن در فيلم و تئاتر (قسمت سوم)
خبرگزاري فارس: در اين مقاله، از حكم فيلم هاى سينمايى و تلويزيونى كه مردان وزنان به صورت مختلط در آن بازى مى كنند، در سه محور بحث مىشود.
اما در موردى كه مرد قصد لذت نداشته، ليكن مى داند با ديدن، براى او قهرا لذتى پديد مى آيد،شيخ انصارى مى گويد:
اگر با نگاه قصد لذت جويى نداشته باشد، ليكن مى داند با ديدن،لذت خواهد برد يا از قبل نمى دانست، اما در اثناى ديدن لذت حاصل شود، آيا خود دارى از نگاه واجب است يا خير؟
به خاطر اطلاق ادله، قول دوم ظاهر است زيرا طبق سرشت طبيعى بشر كه با زيبايى ها سازگاراست، نگاه به صورت هاى زيبا، چه زن چه مرد، معمولا خالى از لذت نيست. اگر با پديد آمدن لذت، نگاه حرام باشد، لازمه آن اين است كه نظر به صورت هاى زيبا را استثنا كنيم درحالى كه كسى قائل به تفصيل بين صورت هاى زيبا و غير آن نيست.
و صحيحه على بن سويد دركافى اين سخن را تاييد مى كند:
قال: قلت لابى الحسن (ع): انى مبتلى بالنظر الى المراه الجميله فيعجبنى النظر اليها. فقال: لاباس يا على! اذا عرف لله من نيتك الصدق و اياك و الزنا فانه يمحق البركه و يذهب بالدين،
به امام كاظم(ع) عرض كردم: گرفتار نگاه به زنان زيبا رو هستم و خوشم مى آيد.
امام(ع) فرمود: اى على! زمانى كه خداوند بداند با نيت پاك و درست، نگاه مى كنى، اشكال ندارد، اما بترس از زنا و ازآن دورى كن زيرا زنا بركت را برده و دين را نابود مى كند.
منظور سوال كننده اين است كه چه بسيار مواقع پيش مى آيد كه گرفتار نگاه به زن زيبا مى شود وهنگامى كه براى خريد و فروش يا كار ديگر با او سخن مى گويد و نگاه مى كند، به سبب زيبايى زن، از نگاه به او لذت مى برد وشايد سوال ازاين جهت بوده كه شغل و حرفه راوى اقتضاى سروكار زياد با زنان را مى نمود مانند زرگر و بزاز كه رفت و آمد زن ها به آن مغازه ها زياد است به ويژه زنان باديه نشين كه حجاب كامل ندارند.
لذا سوال كرد: آيا هنگامى كه لذت پديد مى آيد، خوددارى از نگاه واجب است يا خير؟ امام(ع)فرمود: اگر همان طوركه در ظاهر براى لذت جويى نگاه نمى كنى، درواقع و باطن هم خداوندبداند همين قصد را دارى، اشكال ندارد چنان كه درسوال از برخورد و سروكار داشتن با زنان،تعبير به ابتلا و گرفتارى نمودى و از شگفتى و جلب نظر هنگام نگاه، اظهار ناخشنودى نمودى.
سپس امام(ع) او را از زنا برحذر مى دارد.
بعضى از معاصران ((101)) روايت را برنگاه اتفاقى و لذت بردن بعد از آن، حمل نمودند. لذا امام پاسخ فرمود: زمانى كه خداوند از نيت پاك و درست تو خبر داشته و درنگاه، قصد وتعمد نداشته باشى، اشكال ندارد.
ولى اين توجيه بعيد به نظر مى رسد و همان معنايى كه بيان كرديم، ظاهر و صحيح است((102)).
و مورد سخن شيخ هرچند با محل بحث ما فرق دارد، ليكن تقريبا درملاك و مناط، يكى هستند.پس حكم شيخ شامل بحث مانيز مى شود.
تحريك جنسى
در فقه درمساله نگاه و تحريك به دو عنوان محرم برمى خوريم:
الف) ريبه و لذت بردن.
ب) تحريك و تهييج جنسى.
اگر هردو از راه هاى نامشروع باشند، حرامند و دو عنوان متقابل هستند كه ريبه و تلذذ به مشاهده، و تحريكات جنسى به عرضه و نمايش مربوط مى شود. درمباحث ذيل در باره دوعنوان فوق بحث مى كنيم:
ريبه و لذت بردن
براى ريبه حرام سه تفسير بيان شده: ترس وقوع درحرام ازنگاه كردن ترس از فريفته شدن يعنى واقع شدن در فشار غريزه جنسى و سومين معنا: ترس از خطورات ذهنى بعضى از صحنه هاى حرام به خاطر نگاه به آنها.
فاضل هندى در تعريف ريبه مى گويد:
ريبه حالتى است كه از نگاه به ذهن و دل انسان خطور مى كند و به معناى لذت بردن يا ترس ازمفتون شدن نيست و ممكن است ريبه را به معناى مفتون شدن، تعميم دهيم زيرا لغت راب به معناى واقع شدن در اضطراب مى باشد ((103)).
صاحب جواهر معناى اول را ترجيح داده، مى گويد:
ظاهرا مراد از ريبه ترس وقوع در حرام است و شايد ازاين معنا تعبير به خوف فتنه شود. پس اقتصار براين دو لذت بردن و ريبه همان طور كه درمتن شرايع ذكر شده، بهتر است((104)).
استظهار صاحب جواهر صحيح است زيرا ريبه محرم حالتى است كه انسان را به شك واضطراب اندازد ((105)) و بترسد كه درحرام بيفتد.
بنابه گفته شيخ انصارى، دليل حرمت ريبه به معناى مذكور ظاهر است زيرا ارتكاب كارى كه انسان را به حرام اندازد، يا ترس وقوع درحرام را در پى داشته باشد، حرام است و هنگامى كه نگاه به زن نامحرم درنفس انسان، خوف وقوع درحرام را پديد آورد، حرمت موكد دارد.
اما معناى دوم و سوم ريبه كه ترس وقوع در اثر فشار غريزه جنسى ،و ترس از فكر كردن درحرام و به ذهن آوردن صور جنسى محرم است، حرمت آنها به روشنى معناى اول نيست، وهيچ يك از فقها دليل روشنى برحرمت آن ذكر نكرده اند.
شاخص ترين فقيهى كه متعرض دليل حرمت صورت دوم و سوم شده، شيخ انصارى است ليكن ايشان هم دليل واضحى برتحريم، بيان ننموده است ((106)).
ايشان مى فرمايد:
اما حرمت صورت دوم و سوم، به خاطر راه يافتن فساد درآنهاست كه از آن نهى شده و همچنين پيامبر صورت ابن عباس را از خثعميه برگرداند و علت آن را خوف ورودشيطان ميان آن دو ذكر فرمود كه شامل هرسه معنا مى شود. پس دليل حرمت نگاه با ريبه، درهمه صورت ها مى شود زيرا ريبه به هرمعنايى كه باشد، شيطانى است . ((107))
ولى وجه تحريم دركلام شيخ روشن نيست زيرا ادعاى اين كه واقع شدن زير فشار عوامل جنسى (فريفته شدن) يا خطور صحنه هاى حرام جنسى از مفاسدى است كه در اسلام از آن نهى شده، ظاهر و روشن نيست.
اما حديث خثعميه كه پيامبر(ص) صورت فضل بن عباس را از او برگرداند، از طريق شيعه باسند معتبر نقل نشده، البته محدث نورى قريب به همين مضمون را از بعضى نسخه هاى كتاب الفقه منسوب به امام رضا(ع) درمستدرك روايت كرده، ولى قطعا سند ضعيف است ((108)) وبخارى در كتاب الصحيح ((109)) نقل كرده است.
با اين همه شايد برگرداندن صورت فضل از خثعميه براى اين بوده كه فضل در صورت خثعميه خيره گشته بود و خيره شدن همان گونه كه ذكر كرديم جايز نيست.
و شايد دليل حرمت ريبه به معناى دوم و سوم، لذت ناشى از آن باشد زيرا اين دو معناى ريبه معمولا جداى ازلذت نبوده و لذا حرام مى باشند و دليل حرمت تلذذ همان طور كه عده اى ازفقها ادعا نموده اند ((110)) اجماع فقها است البته اگر اجماعى ثابت شود. بنابراين حرمت معناى دوم و سوم به دليل تلذذ خواهد بود، نه به عنوان دوم و سوم.
تحريك و هيجانات جنسى
درحرمت تحريك و تهييج جنسى، اشكالى نيست خواه درچگونگى بيرون آمدن زن باشد، يادر پوشش و لباس او، يا در انتشار تصويرها و صحنه هاى منافى عفت باشد همان طور كه درمجلات و روزنامه هاى مبتذل يا در درمانهاى مهيج جنسى، متداول است.
دلايل برحرمت:
الف) حرمت ايجاد فساد: بديهى است كه امثال اين نوع كارها جوانان مسلمان را فاسد نموده وسبب سقوطشان در رذايل و فساد مى شود كه يقينا حرام است.
و همان طور كه نگاه با ريبه به معنى خوف وقوع درحرام ، جايز نيست، انتشار و پخش تصويرها و صحنه هايى كه احتمال سقوط دختران و پسران را درحرام وترس فاسد شدن آنهارا در پى دارد، حرام است، و بى ترديد از مصاديق افسادى است كه خداوند در قرآن نهى فرموده.
ب) قرآن كريم: از جمله دلايلى كه برحرمت تحريكات جنسى دلالت مى كند، اين آيه از قرآن مى باشد:
ولا يضربن بارجلهن ليعلم ما يخفين من زينتهن،
هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تازينت پنهانشان معلوم شود "وصداى خلخال كه به پا دارند، به گوش رسد" ((111)).
آيه، زنان را از حساس نمودن مردان و جلب نظر آنها به زينت هاى پنهان نهى مى كند تا سبب تحريك غريزه آنها نشود.
جزايرى در تفسير اين آيه گويد:
اين آيه كريمه شامل برزمين زدن پاها يا زدن يكى از پا ها برديگرى است كه موجب تكان خوردن زياد خلخال شده كه مردان نامحرم صداى آن را بشنوند، و اين كار سبب فريفتگى وتهيج آنان مى شود.
ازاين آيه استنباط مى كنيم كه از هر چه سبب فتنه و فساد مى شود، مثل عطر و صدا و مانند آنهابايد پرهيز كرد ((112)).
ج) دلالت نصوص: اضافه برحرمت افساد، و آنچه درقرآن در باره تحريك ذكر شده، مى توانيم به بخش گسترده اى از روايات كه درمسائل مختلف وارد شده، استدلال كنيم. درهمه اين روايات يك ملاك مشترك ديده مى شود و آن حرمت تحريك و تهييج جنسى است.
برخى از آن مسائل عبارت است از:
1. نهى زن از نازك كردن صدا هنگام سخن گفتن با مردان.
خداوند مى فرمايد:
يا نساء النبى لستن كاحد من النساء ان اتقيتن فلا تخضعن بالقول، فيطمع الذى فى قلبه مرض و قلن قولا معروفا ((113))،
اى همسران پيامبر! شما همچون زنان معمولى نيستيد، اگر تقوا پيشه كنيد. پس هوس انگيز سخن مگوييد كه بيمار دلان درشما طمع كنند وسخن شايسته بگوييد.
آيه كريمه، همسران پيامبر را مورد خطاب قرارداده و دو حقيقت را بيان مى كند: مقدم بودن همسران پيامبر بر ساير زنان (لستنك كاحدك من النساء) و ديگرى دستور به تقوا و نهى ازهوس انگيز سخن گفتن.
بى ترديد حكم دوم مخصوص همسران پيامبر نيست، زيرا درادامه همان آيه مى خوانيم:
وقرن فى بيوتكن ولاتبرجن تبرج الجاهليه الاولى واقمن الصلاة واتين الزكاة واطعن للهورسوله...((114))،
در خانه هاى خود بمانيد و همچون دوران جاهليت نخستين "در ميان مردم" ظاهر نشويد و نماز را بر پا داريد و زكات را بپردازيد و خدا و رسولش را اطاعت كنيد.
همه اين دستورها شامل همسران پيامبر و ساير زنان مومن مى شود. پس دليلى ندارد كه نهى ازسخن گفتن هوس انگيز را مخصوص همسران پيامبر بدانيم.
صاحب عروة الوثقى گويد: برزن حرام است صدايش را كه نرم و نازك و زيباست و سبب تحريك شنونده مى شود، به گوش نامحرم برساند ((115)).
2. حرمت شوخى با زنان
الف) كشى در رجال خود با سند معتبر، چنين روايت مى كند:
عن حمدويه عن العبيدى عن حماد بن عيسى عن الحسين بن مختار عن ابى بصير، قال: كنت اقرىء امراه اعلمها القرآن، فمازحتها بشى ء، فقدمت على ابى جعفر (ع) قال لى: اى شى ء قلت المراة؟ فغطيت وجهى. فقال: لاتعودن اليها ((116))،
ابوبصير گويد: به زنى درس روخوانى قرآن مى دادم، و كمى با او شوخى كردم. وقتى خدمت امام باقر عليه السلام رسيدم، به من فرمود: چه چيزى به زن گفتى؟ رنگم پريد و خجالت كشيدم. بعد فرمود: ديگر به طرف آن زن نرو [و به او درس مده].
ب) در عقاب الاعمال از رسول خدا(ص) روايت شده:
ومن فاكه امراه لايملكها حبسه لله بكل كلمه كلمها فى الدنيا الف عام ((117))،
اگر كسى با زن نامحرمى شوخى كند، خداوند در روز قيامت در ازاى هركلمه كه با او سخن گفته، هزار سال حبسش مى كند.
3. حرمت خلوت با زن نامحرم
فى موثقه ابى بصير: اذا وجد الرجل مع امراة فى بيت ليلا وليس بينهما رحم جلدا ((118))،
اگرمردى شبى را با زن نامحرم دريك اتاق بگذراند، شلاق زده مى شوند.
4. حرمت عطر زدن براى زن
روى على بن ابراهيم بسند صحيح عن الوليد بن صبيح عن ابى عبد لله(ع) قال: قال رسول لله(ص): اى امراة تطيبت و خرجت من بيتها فهى تلعن حتى ترجع الى بيتها متى ما رجعت((119))،
امام صادق (ع) از رسول اكرم (ص) نقل فرمود: هرزنى كه عطر زده از منزل خارج شود، تا زمانى كه به منزل بازگردد، مورد لعنت واقع مى شود.
در باره روابط مرد و زن ،باب گسترده اى درحديث و فقه است.
گرچه اين روايات در ابواب پراكنده اى درباره اين روابط وارد شده، ليكن يقينا ملاك در همه اين احكام، جلوگيرى از تحريك جنسى و هيجان غريزه دو جنس مخالف در روابط ميان آنهااست.
به بيان روشن تر: مى دانيم شارع مقدس دروضع اين احكام قصد دارد زن و مرد را از وقوع درفحشا و گناهان بازدارد. لذا از كارهايى كه سبب تحريك جنسى مى شود و غالبا منجر به سقوط زنان و مردان در فحشا مى گردد، منع مى نمايد.
حكم بازيگرى مختلط زن در فيلم هاى سينمايى و تلويزيونى و تئاتر بعد از تحقيق در مباحث گذشته مى توان حكم شرعى بازيگرى مختلط زنان را در فيلم هاى سينمايى و مجموعه هاى تلويزيونى و نمايش ها مورد بررسى قرار داد.
بحث را در سه قسمت پى مى گيريم:
الف) بازى به عنوان زن و شوهر، خواهر و برادر و مانند آنها
1. دراين نوع بازيگرى زن بايد همه بدن خود و زينتهاى آن را از نامحرمان بپوشاند.
2. ازاين حكم، دست و صورت و زينتهاى آن دو، استثنا شده.
3. بايد از بازى ها، نقش ها، سخنان و حركات تحريك كننده دورى نمايد.
4. سخن گفتن زن با مرد جايز است.
5. اگر صدايش را هوس انگيز نمايد، حرام است.
6. همان گونه كه زن مى تواند سخن مردها را گوش دهد، براى مردها نيز جايز است با زنان صحبت كنند.
7. دست دادن و لمس بدن يكديگر جايز نيست، مگر از روى لباس.
ب) نمايش و پخش
1. نمايش صحنه هايى از بازيگرى زنان يا مردان به صورت مختلط كه سبب تحريك زنان ومردان مى شود، جايز نيست.
2. پخش بازى هاى زنان روباز كه ملتزم به حجاب شرعى نيستند و به نهى گوش نمى دهندمسلمان باشند يا كافر درصورتى كه تحريك كننده نباشد، جايز است.
بنابر اين، پخش فيلم هاى سينمايى و مجموعه هاى تلويزيونى كه از كشورهاى غير اسلامى وارد مى شود، درصورتى كه متين و با حيا بوده و تحريك كننده نباشد، اشكال ندارد.
3. پخش صداى بدون ناز و كرشمه زن جايز است. نيزپخش صحبت هاى ميان زن و مرد، زمانى كه همراه با تحريكات غريزه جنسى نباشد، جايز است.
ج) تماشا
1. نگاه مردان به بدن زنان و موهاى آنان حرام است همان طور كه نگاه زنان به بدن مردها حرام مى باشد.
2. نگاه عادى و بدون خيره شدن به دست و صورت زن جايز است.
3. نگاه به صورت زن اگر با ريبه و همراه با ترس وقوع درحرام باشد، حرام است.
4. نگاه به صورت زن براى لذت جويى حرام است.
6.نگاه به زنانى كه بى حجاب و روبازاند و به حجاب شرعى پايبند نمى باشند مسلمان باشند ياغير مسلمان و به نهى از منكر گوش نمى دهند، جايز است،مگر درصورتى كه قصد لذت ياخوف وقوع درحرام را درپى داشته باشد.
48- نور، آيه 31.
49- مجمع البيان، ج4، ص138.
50- اسداء الرغاب، ص35.
51- قلائد الدرر، ج3، ص167.
52- وسائل الشيعه، ج14، ص146، باب109، مقدمات النكاح،
ح3.
53- همان، ص145، ح1.
54- اسداء الرغاب، ص46 و سوره كهف، آيه46.
55- نور، آيه31.
56- ر.ك: مجمع البيان، ج4، ص138 و الجامع الاحكام القرآن،
ج12، ص228.
57- نور، آيه 31.
58- احتمال دارد تسامح در بيان مقرر باشد.
59- مستند العروه الوثقى، سيد محمد تقى خويى، ج، ص55 و
56، كتاب نكاح.
60- نور، آيه 31.
61- وسائل الشيعه، ج14، ص145، ب109، مقدمات نكاح، ح1.
62- مستدرك الوسائل، ج14، ص275، ب85، مقدمات نكاح،
ح3.
63- وسائل الشيعه، ج14، ص158، ب120، مقدمات نكاح، ح3.
64- همان، ص146، ب109، مقدمات نكاح، ح5.
65- سنن ابى داود، ج2، ص270.
66- مغنى ابن قدامه، ج7، ص462، دارالكتاب العربى.
67- حج، آيه 78.
68- احزاب، آيه 321.
69- وسائل الشيعه، ج14، ص173، ب13، مقدمات نكاح، ح1.
70- همان، ح2.
71- كتاب النكاح، شيخ انصارى، ص58 60.
72- عروه الوثقى، ج2، ص 584، كتاب نكاح، مساله 40.
73- وسائل الشيعه، ج14، ص15، ب115، مقدمات نكاح، ح1.
74- همان، ح2.
75- مستند العروه الوثقى، ج، ص60، كتاب نكاح.
76- لسان العرب، ج، ص123، ماده غمض.
77- اقرب الموارد، ج2، ص887.
78- مفردات راغب، ص608، دارالقلم.
79- لسان العرب، ج10، ص82، ماده غمض.
80- برخى از مفسران و نحوى ها قائلند كه ((من)) براى
تبعيض است. ر.ك: تفسير قرطبى، ج12، ص222. ((من)) آن
طور كه اخفش مىگويد زايد نيست.
81- قلائد الدرر، ج3، ص160.
82- از علماى متاخر، صاحب جواهر و صاحب اسداء الرغاب،
سيد محمد باقر الكنهوى، و از معاصران، امام خمينى و آيه اللّه
خويى و از متقدمان، شيخ طوسى و ابنحمزه و ابن زهره در
الوسيله و الغنيه و سيد مرتضى درجمل و علماى ديگر.
83- وسائل الشيعه، ج14، ص59، ب36، مقدمات نكاح، ح2.
84- كتاب النكاح، شيخ انصارى، ص49.
85- تهذيب الاحكام، ج6، ص255، ح71.
86- وسائل الشيعه، ج14، ص138، ب104، مقدمات نكاح.
87- مستمسك عروه الوثقى، ج14، ص26.
88- وسائل الشيعه، ج14، ص23، ب، نكاح محرم، ح3.
89- مستند العروه الوثقى، ج، ص56 57، كتاب نكاح.
90- مستدرك الوسائل، ج14، ص275، ب85، مقدمات نكاح،
ح3.
91- قرب الاسناد، ص227، موسسه آل البيت.
92- ر.ك: كتاب النكاح، شيخ انصارى، ص48.
93- جواهر الكلام، ج29، ص75.
94- وسائل الشيعه، ج14، ص158، ب120، مقدمات نكاح، ح3.
95- همان، ص146، ب109، مقدمات نكاح، ح2.
96- همان، ص172، ب130، مقدمات نكاح، ح1.
97- مغنى، ابن قدامه، ج7، ص460.
98- وسائل الشيعه، ج14 ص149، ب112، مقدمات نكاح، ح1.
99- معجم الرجال، ج6، ص113.
100- وسائل الشيعه، ج14، ص149، ب113، مقدمات نكاح، ح1.
101- مراد صاحب جواهر است.ر.ك:جواهر، ج29، ص79.
102- كتاب النكاح، شيخ انصارى، ص53 54.
103- كشف اللثام، ج2، ص8.
104- جواهر الكلام، ج29، ص70.
105- از جمله معنايريبه و ارتياب ترسيدن است.ر.ك: اقرب
الموارد، ج، ص449.
106- كتاب النكاح، شيخ انصارى، ص55.
107- همان، ص55 و 56.
108- مستدرك الوسائل، ج14، ص269، ب8، مقدمات نكاح.
109- صحيح بخارى، ج4، ص97.
110- مانند شيخ انصارى در كتاب النكاح، ص53 و فخر
المحققين درايضاح الفوائد، ج3، ص60.
111- نور، آيه31.
112- قلائد الدرر، ج3، ص172.
113- احزاب، آيه32.
114- همان، آيه33.
115- عروة الوثقى، ج2، ص584، كتاب نكاح، مساله39.
116- وسائل الشيعه، ج14، ص149، ب114، ب106، مقدمات
نكاح، ح5.
117- همان، ح4.
118- همان، ج18، ص410، ب40، حدزنا، ح1.
119- همان، ج14، ص114، ب80، مقدمات نكاح، ح4.
......................................................................................
منبع: فصلنامه فقه، شماره 22
سه شنبه 26 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 279]
-
گوناگون
پربازدیدترینها