تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 دی 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):معناى گفته كسى كه بسم اللّه‏ مى‏گويد، يعنى نشانى از نشانه‏هاى خداوند را بر خود مى‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842508232




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به بهانه سالگرد رحلت علامه عسكري


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: به بهانه سالگرد رحلت علامه عسكري
سيد مجتبي مجاهديان
نخستين سالگرد ارتحال علامه مكتب پژوه آيت‌الله سيد مرتضي عسكري، از برجسته‌ترين محققان مكتب اهل‌بيت و از استثنائاتي كه باز هم به قاعده تبديل نشد، فرا رسيده است. در اينجا نمي‌خواهم قلم را در سوگ او بگريانم، بلكه تنها به آوردن اين نكته بسنده مي‌كنم كه چهره‌هايي چون امام خميني، علامه طباطبايي، علامه مطهري، علامه سيد محمد باقر صدر، علامه جعفري و علامه عسكري استثنائاتي بودند كه هنوز به قاعده تبديل نشده‌اند. رحلت عالماني چنين حقا جبران ناپذير است، چرا كه حوزه و دانشگاه ما ديرزماني است كه از نخبه‌پروري بازمانده‌اند. آنان نخبگي و پيشرو بودن خود را نه مديون روزمرگي حوزه‌اند و نه دانشگاه، وگرنه نه امام عزيز به خاطر دل مشغولي‌اش به فلسفه و عرفان تكفير مي‌شد و نه علامه طباطبايي به دليل خدمات صادقانه اش به قرآن تضحيه. مطهري و ديگراني از اين دست، خودخواندگاني بودند كه به واسطه نگاه جامع بين خود به دين، دغدغه‌شان نه فقه تنها بود و نه ادبيات.

هرچند ظهور فقهاي جوان و جامع نگري چون امام خميني در حوزه نوپاي قم با ‌اندوخته‌هايي عميق از علوم گوناگون اسلامي نويد آينده اي درخشان مي‌داد، اما همچنان به ثمر نشستن اين نهال نو شكفته محتاج خون دل خوردن‌هاي بسيار بود. زماني نه چندان دور را از ياد نبرده‌ايم كه مي‌رفت تا چاپ تصحيح انتقادي علامه طباطبايي از بحارالانوار در حوزه يكسونگر نجف تحريم شود و چنين شد كه علامه از ادامه كار بازماند و تا جلد نهم پيشتر نرفت. مركز حوزه علمي تشيع آن روزگار نجف، بيشتر به يك دانشكده فقه و اصول مي‌مانست تا دانشگاه علوم اسلامي. جاافتادگي ‌اندك و نسبي قرآن، عرفان، برهان و روش‌هاي نوين حديث‌پژوهشي در حوزه‌هاي ايران و پس از آن در دانشگاه، مديون مجاهدت‌هاي خالصانه امام و علامه و ديگر ستارگان اين منظومه فكري چون عسكري است.
در اين بين، غربت علامه عسكري اگر از همه بيشتر نباشد، كمتر نيست. در آغاز راه، مرحوم عسكري جوان، با دنيايي از آمال و آرزوها به خاطر سنت شكني در برنامه‌هاي حوزه و تدريس علوم و معارف قرآن ـ كه به مثابه ذنب لايغفر بود ـ مجبور به ترك حوزه مقدس قم و رهسپار ديار نجف شد.

خاستگاه اصلي علامه عسكري تحقيق و پژوهش در تاريخ اسلام و حديث بود؛ چيزي كه تا مدتها در حوزه به محاق فراموشي رفته بود. اسلام تنها در فقه تجلي مي‌يافت و زدودن غبار غربت از چهره زيباي قرآن و رفع گرد شبهت از صورت فريباي مكتب حياتبخش اهل بيت (ع)، وجهه همت عالمان ـ جز نوادري چون علامه طباطبايي، علامه اميني و علامه شرف‌الدين ـ قرار نمي‌گرفت. مدتها بود كه ديگر از مرزبانان بصير حدود عقيدتي و ثغور فكري تشيع سراغي نبود. گويي مظلوميت نهج‌البلاغه و صاحب آن ـ هرچند هنوز كه هنوز است، جزو دروس رسمي حوزه‌ها نيست! ـ تمامي نداشت. هنوز عامه مسلمين از توطئه سازمان يافته دشمنان اهل بيت در صدر اسلام، مبني بر ممنوعيت نقل و نگارش حديث، از ترس نشر فضايل و حقوق خاندان وحي، با حربه «حسبنا كتاب الله»، آگاه نبودند. هنوز جاعلان شبيه ساز حديث، با طرح موازي سازي «شجره ملعونه» در برابر «شجره طيبه‌» ـ در نظر مسلمين موجه جلوه مي‌كردند. هنوز بسياري از برادران جماعت فاجعه حديث سوزي و تبعيد و شكنجه روايتگران امين پيامبر(ص ) را باور نداشتند. هنوز بسياري از جوانان مكتب اهل بيت (ع)، حماسه حديث خواني ميثم تمار را بر دار و ابوذر غفاري را در تبعيد و رشيد هجري را در حين غوطه خوردن در خون خود، نشنيده بودند. آري، روايت تاريخ اسلام و حكايت مكتب مظلوم تشيع، چنين سرگذشتي داشت.

اما علامه عسكري راه را شناخته، كمر همت را بر انجام وظيفه محكم بسته و سلاح نظريه و مناظره در دست گرفت. وي در اين راه از هيچ مجاهدتي فروگذار نبود؛ چنانكه خدماتش به جهان تشيع همچنان جاري و ماندگارند.
آشكار ساختن اساس كذب افسانه‌هايي چون «عبدالله بن سبا» كه جز براي بي بنياد جلوه دادن مكتب حقه تشيع ساخته و پرداخته نشده بود و ارايه ده‌ها اثر وزين پژوهشي به مجامع علمي جهان اسلام همچون: خمسون و مئه صحابي مختلق (يكصد و پنجاه صحابي ساختگي، سه جلد)، احاديث ام‌المومنين عـائشـه (نقش عايشه در تاريخ اسلام)، القرآن الكريم و روايات المدرستين (سه جلد)، قيام ائمه باحياء‌الدين (چهارده جلد)، دور ائمه في احيا السنه، الصحابي و عدالته، خلفا المدرستين، در راه وحدت (ترجمه سردارنيـا) ـ كه همه مورد ستايش و پذيرش عالمان منصف اهل سنت نيز قرار گرفته‌اند ـ نشان از ماندگاري آن فرزانه دارند.

بر هودج خيال و خاطره
هرچند در اين ساليان، چندين بار توفيق رفيق بنده بود تا در تهران و دزفول، محضر علامه راحل را درك كنم، اما هرگز شيريني جلسه به ياد ماندني پنجشنبه مورخ 17/8/1380 را از ياد نمي‌برم. آن روز عصر در دانشكده اصول دين دزفول، علامه مكتب پژوه عسكري، منتظر علامه قرآن پژوه سيد علي كمالي دزفولي بود. پيش از آن ملاقات، آيت‌الله كمالي بنده را فرموده بود: «آقاي عسكري بر شيعه حق بسيار دارد و بر دزفول به خاطر بنيانگذاري دانشكده اصول دين در اين شهر، حق مضاعف؛ لازم است كه هرگاه به دزفول تشريف آوردند، به ديدار ايشان برويم».
با هماهنگي مدير محترم دانشكده اصول دين، جناب حجت الاسلام عطار، ترتيب جلسه‌اي در دانشكده داده شد. صحنه ملاقات آن دو فرزانه، ديدني و درس آموز بود. هنگام ورود علامه عسكري در حالي كه كتاب «شناخت قرآن» اثر علامه كمالي را در دست داشت و انگشت خود را به عنوان علامت در لاي صفحه‌اي از صفحات آن قرار داده بود، همزمان با اظهار سلام، آغوش باز كرد و به طرف ميهمان خود آمد، اما علامه كمالي با تواضع و احترام تمام و در ميان نگاه‌هاي مبهوت حاضران به زحمت ـ به علت كهولت ـ خم شد و در ميان اصرار زياد خود و انكار شديد علامه عسكري، بر دستان ايشان بوسه زد! و متقابلا علامه عسكري احتراماتي معمول داشت كه اشك از چشمان هر بيننده‌اي سرازير مي‌‌كرد و... .

در آغاز سخن مرحوم كمالي كه مي‌دانست آقاي عسكري سال‌ها در ايام طلبگي در سامرا اقامت داشت، رو به ايشان فرمود: «بنده سنه 1316 خورشيدي در عتبات بودم و سفري به سامرا داشتم و خدمت صاحب مستدرك سفينه البحار رسيدم و از محضرشان مستفيض شدم». بلافاصله علامه عسكري فرمود: «مي‌داني كه آن مرحوم خاتمه المحدثين آيت‌الله ميرزا محمد شريف تهراني، پدربزرگ مادري بنده بود؟». علامه كمالي پاسخ داد: «خير، اتفاقاً آن زمان طلبه‌اي سيد و جوان همچون دستيار علمي در خدمتشان بود كه گاه برايشان كتابي مي‌آورد و يا عبارتي پيدا كرده و مي‌خواند». علامه عسكري فوراً با شوق و لبخند فرمود: «آن طلبه جوان من بودم».

صحنه‌هاي جالب و به ياد ماندني اتفاق مي‌افتاد. پس از قدري و با نخستين پرسش، جلسه به يكباره به گفتماني علمي تبديل شد. علامه عسكري كه همچنان انگشت خود را لاي كتاب شناخت قرآن داشت، آن صفحه را باز كرد و از نويسنده كتاب درباره نحوه استناد ايشان به حديثي در زير مبحث «جمع قرآن» سؤال كرد و آيت‌الله كمالي نظر خود را داد. اين نشست علمي زماني به اوج خود رسيد كه مرحوم كمالي به مصاحب فرزانه خود رو كرد و گفت كه اين مجال را مناسب طرح دو دغدغه فكري خود مي‌بيند و فرصت طرح آنها را مي‌طلبد. علامه عسكري با اشتياق استقبال كرد. آيت‌الله كمالي فرمود: دو مسأله مهمي كه مدتهاست به آنها مي‌انديشم و معتقدم كه به آساني حل شدني نيستند، هرچند بر اين باورم كه با ژرفنگري و كنكاش در قرآن، مي‌توان پاسخ آنها را دريافت، اما امروز آن دو را در محضر شما مطرح مي‌كنم و از شما مي‌خواهم برداشت خود را بفرماييد و آن عبارتند از؛

نخست: «ذلك فضل الله يوتيه من يشا» (21 حديد) است كه امثال اين آيه در قرآن فراوان بوده و پرسش اين است كه بنا بر نص قرآن، اين بخشش با مشيت خداوند است و معلل بودن مشيت به علتي هم دشوار خواهد بود. البته نصوص قرآن هم مؤيد اين مطلب است كه جزا مسبوق به عمل است و وقتي از نظر استقرا هم ملاحظه مي‌كنيم، مي‌بينيم كه در بسياري موارد، توفيق براي عمل خير اصلا مربوط به صدور عملي خاص از جانب شخص نيست، زيرا اگر باشد، تسلسل لازم مي‌آيد كه آن هم باطل است و مولوي هم به اين مسأله اشاره دارد كه:
داد او را قابليت شرط نيست
بلكه شرط قابليت داد اوست

دوم: عدم انطباق جزا با بزه و به عبارتي تناسب نداشتن گناه با كيفر در آخرت است. بنا بر ظاهر برخي آيات، تناسبي بين گناه با تنبيه و عذاب نيست؛ مثلا «ان جهنم كانت مرصادا للطاغين مابا لابثين فيها احقابا» (21 تا 23 نبا) يا «ان الذين كفروا بايتنا سوف نصليهم نارا كلما نضجت جلودهم بدلنهم جلودا غيرها ليذوقوا العذاب‌» (57 نسا). البته برخي از ديگر آيات اينها را وِتو و بلكه جبران مي‌كنند. به نظر بنده، جز با تحقيق و سنجش مثقالي و بلكه ذره ذره در آيات رحمت و عذاب، راهكار قرآن به دست نمي‌آيد! شما چه مي‌فرماييد؟

و مباحثه علمي و صريح آن دو فرزانه پيرامون اين دو مسأله، بيش از يك ساعت و نيم به طول انجاميد و در پايان كه نشان مي‌داد هر دو بزرگوار از استدلالات همديگر قانع نشده‌اند، توافق كردند كه ادامه آن را به مجالي ديگر موكول نمايند و اما تأسف شديد بنده هم از بابت فراهم نياوردن مجالي ديگر براي ادامه اين مباحثه علمي و هم از عدم ضبط فيلم و صوت اين نشست پر بها توسط متوليان دانشكده، هنوز پابرجاست. البته بنده و آقاي عطار با دوربين عكاسي غير حرفه‌اي خود، چند تصوير از اين ديدار برداشتيم كه مي‌بينيد.
«والسلام عليه يوم ولد و يوم مات و يوم يبعث حياً»

علامه عسكري در شامگاه 25 شهريور ماه 1386 در پي بيماري كليوي و در سن نود و چهار سالگي، دعوت حق را لبيك گفت و به ملكوت اعلي پيوست.
1. استاد شهيد مطهري در سال 1341 در يكي از سخنراني‌هايش، داستاني تأسف برانگيز تعريف مي‌كند: «يكي از فضلاي خودمان در حدود يك ماه پيش، مشرف شده بود به عتبات. مي‌گفت: خدمت آيت‌الله خويي ـ سلّمه الله تعالي ـ رسيدم، به ايشان گفتم: چرا درس تفسيري كه سابقاً داشتيد، ترك كرديد؟... ايشان گفتند: موانع و مشكلاتي هست در درس تفسير. گفت: من به ايشان گفتم، علامه طباطبايي در قم كه به اين كار ادامه دادند و بيشتر وقت خودشان را صرف اين كار كردند، چطور شد؟ ايشان گفتند: آقاي طباطبايي تضحيه كرده‌اند، يعني آقاي طباطبايي خودشان را قرباني كردند، از نظر شخصيت اجتماعي ساقط شدند و راست گفتند.» (مطهري، مجموعه آثار، ج 24، ص534).
 دوشنبه 25 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 618]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن