واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: دختری با كفشهای پسرانه!
علائم و نشانههای اختلال هویت جنسی در نوجوانان و بزرگسالان شبیه هم است.
نوجوانان و بزرگسالانِ دچار این اختلال میل دارند كه از جنس مقابل باشند و
این میل خود را ابراز میكنند. این افراد مكرراً تلاش میكنند كه بهعنوان
جنس مقابل پذیرفته شوند و آرزو میكنند كه مانند جنس مقابل رفتار كنند و
دیگران هم با آنها همچون فردی از جنس مقابل رفتار كنند.
بعد از چند سال درمان پردردسر و پرهزینهٔ ناباروری، سرانجام نذر و نیازها
مؤثر واقع شد و او با افتخار خبر بارداریاش را در خانواده اعلام كرد.
مادربزرگ همان روز از راه رسید و نام پدر خدابیامرزش را بر نوهٔ نادیدهاش
گذاشت. مادر و پدر آینده هم به احترام بزرگترها سكوت كردند و با تردید
پذیرفتند. پدر جوان حساب بانكی مفصلی به نام پسرش باز كرد تا همانند جد
مادریاش، مردی متمول و آیندهنگر شود. اتاق كوچكی برای كودك فراهم شد؛ با
پیراهن و شلوارهای آبی و سبز، كفش، جوراب. همهچیز آمادهٔ تولد پسر
عزیزدردانهٔ خانواده بود كه دختری ناخوانده جایش را گرفت. مادربزرگ گفت كه
اسم بزرگان خانواده باید حفظ شود و یك «ه» به آخر نام پدرش اضافه كرد. مادر
جوان هم قسم خورد كه فرزندش را مانند یك مرد تربیت كند و جایی برای نفوذ
ضعف و تردید در او باقی نگذارد.آن موجود ظریف بهسرعت رشد میكرد. به او
لباسهای پسرانه میپوشاندند و موهایش را كوتاه نگه میداشتند. جعبهٔ
اسباببازیهایش، بهجای عروسكهای موبلند، پر از ماشینهای تشریفاتی و
تانكهای جنگی بود. سربازان از تپههای خاكی بالا میرفتند و بیهیچ ترحمی
به دشمن حمله میكردند. این بازی را از پسرهای محله یاد گرفته بود.
همبازیهایش همه پسر بودند؛ قوی و نترس، مثل خودش. مادر همیشه میگفت: «فقط
دخترهای لوس و ترسو گریه میكنند.» و او هرگز گریه نمیكرد، حتی اگر از
پسرهای بزرگتر كتك میخورد. هفت سال گذشته است. امروز پدر یكدست مانتو و
شلوار آبی و مقنعهای سفید خریده تا او به دبستان دخترانه برود، غافل از
اینكه فرزندشان پسری قوی و شجاع است و هرگز گریه نمیكند...
● هویت جنسی
این واژه برای بیان احساس مردانگی یا زنانگی فرد بهكار میرود. هویت جنسی
gender identity یك حالت روانشناختی و بازتابی از احساس مرد یا زن بودن
فرد است؛ به عبارت دیگر، وابسته به آن است كه فرد خود را «مرد» بداند یا
«زن». هویت جنسی بر مجموعهای از نگرشها و الگوهای رفتاری مبتنی است و
معمولاً با مردانگی (masculinity) و زنانگی (femininity) ارتباط دارد.
فرهنگ نیز نقش تعیینكنندهای در شكلگیری هویت جنسی دارد. شخصی كه هویت
جنسی سالمی دارد، میتواند با قاطعیت بگوید كه مرد است یا زن.بهطوركلی،
هویت جنسی براساس زیستشناسی (biology) افراد بنا میشود، از تجربیات
اجتماعی تأثیر میگیرد و برای آنكه ثبات و دوام پیدا كند، به زمان نیاز
دارد.تقریباً هر كودكی تا دو یا سه سالگی اعتقاد و باور محكمی در مورد مؤنث
یا مذكر بودن خود پیدا میكند و میتواند با قاطعیت بگوید «من پسرم» یا
«من دخترم». هرچند كه حتی اگر رشد جنسی كودك طبیعی باشد، حس نرینگی یا
مادینگی وی كامل نیست و باید تكامل یابد.هویت جنسی محصول سرمشقهای
بیشماری است كه از اعضای خانواده، معلمان، دوستان، همكاران و پدیدههای
فرهنگی كسب میشود. بهطوركلی، عوامل زیر در شكلگیری هویت جنسی نقش
دارند: نگرشهای والدین و فرهنگ جامعه، دستگاه تناسلی خارجی كودك، و عوامل
ژنتیكی كه از لحاظ فیزیولوژیكی تا هفتهٔ ششم زندگی جنینی فعالاند.هرچند كه
نفوذ عوامل خانوادگی، فرهنگی و بیولوژیكی ممكن است برقراری نرینگی یا
مادینگی را پیچیده كند، افراد معمولاً با جنسیت بیولوژیكی خود همانندسازی
انجام میدهند و حس تقریباً مطمئنی از هویت خود پیدا میكنند، یعنی به هویت
جنسی پایدار دست مییابند.
● اختلالات هویت جنسی
اطلاعات زیادی در مورد شیوع اختلالات هویت جنسی در بین كودكان، نوجوانان و
بزرگسالان در دست نیست. بیشتر برآوردها براساس شمار افرادی است كه خواستار
جراحی برای تغییر جنسیت هستند.براساس این تخمینها، بهنظر میرسد كه تعداد
مبتلایان به اینگونه اختلالات در جنس مذكر بیشتر است. افزون بر نقش
غیرقابل انكار هورمونهای جنسی مردانه و زنانه، عوامل روانشناختی اجتماعی
نیز هویت جنسی كودك را شكل میدهند. بهگونهای كه در عمل، هویت جنسی از
تعامل مزاج كودك و نگرشهای والدین پدید میآید.برای مثال، از پسرها انتظار
رفتارهای دخترانه (مثل عروسكبازی یا ایفای نقش مادرانه) نمیرود و نیز از
دخترها رفتارهای پسرانه (مانند جنگ و گریز یا بازی دزد و پلیس) پذیرفتنی
نیست.این نقشهای پسرانه و دخترانه آموخته میشوند. با وجود این، برخی
پسرها سرشت ظریف و حساسی دارند و برخی دخترها پرخاشگر و ستیزهجو
هستند.فروید مشكلات هویت جنسی را ناشی از تعارضات كودك در مثلث اودیپی
میداند و معتقد است تداخل هر چیزی با محبت كودك نسبت به والدِ با جنس
مخالف و هماهنگسازی با والد همجنس بر پیدایش هویت جنسی طبیعی اثر
میگذارد.كیفیت روابط مادرـكودك در نخستین سالهای زندگی در برقراری هویت
جنسی اهمیت فوقالعادهای دارد. مادرها، بهطور طبیعی، آگاهی كودكان خود
را از هویت جنسیشان تقویت و تسهیل میكنند و سبب میشوند كه آنها به جنسیت
خود افتخار كنند.
مادر خشن و بیارزشكننده میتواند در رشد هویت جنسی كودك اختلال ایجاد
كند. برخی كودكان با این پیام روبهرو میشوند كه اگر هویت جنسی مقابل را
داشتند، از ارزش بیشتری برخوردار بودند. بهویژه كودكان طردشده و آزاردیده
براساس چنین باورهایی رفتار میكنند. گاه نیز اختلالات هویت جنسی براثر مرگ
مادر، غیبت طولانی یا افسردگی او ایجاد میشود. در چنین حالاتی ممكن است
یك پسربچه از طریق همانندسازی كامل با مادر واكنش نشان دهد؛ یعنی برای
جایگزینی، با روش خود تبدیل به مادر شود.نقش پدر هم در سالهای نخستین
زندگی مهم است و حضور او بهطور طبیعی به فرایند جداییـ فردگرایی كمك
میكند. بدون وجود پدر، ممكن است مادر و كودك كاملاً نزدیك باقی بمانند.
پدر، بهطور طبیعی، برای دختربچه نخستین نمونهٔ شیء محبوب (love object)
آینده است، ولی برای پسربچه الگوی همانندسازی مردانه است.در موارد شدید
اختلال هویت جنسی در كودكان، پسرها از هر دختری دخترانهتر و دخترها از هر
پسری مردانهترند. اما بهطوركلی در طیف اختلال هویت جنسی، نمیتوان مرز
مشخصی بین كودكان دچار این اختلال و دیگر كودكان قائل شد.دختران دچار این
اختلال معمولاً همنشینان پسر را ترجیح میدهند و دلبستگی فراوانی به
ورزشها و بازیهای خشن پسرانه دارند. این دخترها علاقهای به عروسك یا
مامانبازی ندارند (مگر اینكه نقش پدر یا فرد مذكر دیگری را ایفا كنند)،
همچنین علاقهای به داشتن پستان و عادتماهیانه شدن نشان نمیدهند و تأكید
دارند كه وقتی بزرگ شدند «مرد خواهند شد».اشتغال ذهنی پسران دچار این
اختلال معمولاً فعالیتهای قالبی زنانه است و ممكن است ترجیح دهند كه لباس
دخترانه یا زنانه بپوشند.
این پسرها میل شدیدی به شركت در بازیها و سرگرمیهای دخترانه از خود نشان
میدهند. اسباببازیهای موردعلاقهٔ آنها اغلب عروسكهای مؤنث است و
معمولاً همبازیهایشان را از بین دخترها برمیگزینند. این پسرها در
خانهبازی نقش دختر را بازی میكنند. ادا و اطوار و اعمال و رفتار آنها
اغلب زنانه تلقی میشود. آنان معمولاً در بین پسران همسالشان اذیت و آزار
میبینند یا حتی از جمع آنها طرد میشوند. ولی دخترها پیش از سن بلوغ
بهندرت با چنین مشكلاتی مواجه میشوند. پسران مبتلا به این اختلال ممكن
است ادعا كنند كه وقتی بزرگ شدند «تبدیل به زن خواهند شد، یك زن
واقعی».برخی كودكان، بهدلیل تمسخر بچهها یا فشار مدرسه برای پوشیدن
لباسهای قالبی جنس تعیین شدهٔ آنها، از رفتن به مدرسه خودداری
میكنند.نكتهٔ مهم آن است كه بیشتر كودكان مبتلا آشفتگی ناشی از این اختلال
را انكار میكنند، مگر اینكه این وضعیت آنها را در تعارض با خانواده یا
همسالانشان قرار دهد.
● اختلال هویت جنسی در نوجوانان و بزرگسالان
علائم و نشانههای اختلال هویت جنسی در نوجوانان و بزرگسالان شبیه هم است.
نوجوانان و بزرگسالانِ دچار این اختلال میل دارند كه از جنس مقابل باشند و
این میل خود را ابراز میكنند. این افراد مكرراً تلاش میكنند كه بهعنوان
جنس مقابل پذیرفته شوند و آرزو میكنند كه مانند جنس مقابل رفتار كنند و
دیگران هم با آنها همچون فردی از جنس مقابل رفتار كنند. علاوه بر این، آنها
تمایل دارند كه ویژگیهای جنسی جنس مقابل را كسب كنند و ممكن است معتقد
باشند كه با جنسیت عوضی بهدنیا آمدهاند.نوجوانان و بزرگسالان دچار این
اختلال، برای تغییر وضعیت جسمی خود، اغلب درخواست اقدامات طبی و عمل جراحی
میكنند. این افراد اشتغال ذهنی مداومی با خلاص شدن از ویژگیهای جنسی
ثانویه و اولیهٔ خود و كسب ویژگیهای جنسی جنس مقابل دارند و همیشه تمایل
دارند همچون فردی از جنس مقابل زندگی كنند و لباس بپوشند. مطالعات
آیندهنگر كودكان دچار اختلال هویت جنسی نشان میدهد كه تنها معدودی از
آنها در آینده از جنسیت خود ناراضی میشوند و در پی تغییر آن برخواهند
آمد.اختلال هویت جنسی در بین مردان شایعتر از زنان است.
شیوع آن در مردان یك در سی هزار و در زنان یك در صد هزار نفر است.
بزرگسالان دچار این اختلال شكایت دارند كه پوشیدن لباسهای جنسیت
تعیینشدهٔ آنها ناراحتشان میكند؛ بنابراین، شبیه جنس مقابل لباس میپوشند
و در فعالیتهای مرتبط با آن جنس شركت میكنند. آنها آلت تناسلی خود را
نفرتانگیز میدانند و این احساس ممكن است منجر به درخواستهای مداوم برای
جراحی آن ناحیه شود. این میل ممكن است بر همهٔ امیال دیگر شخص غلبه
كند.مردان دچار این اختلال، برای ایجاد پستان و سایر انحناهای بدنی زنانه،
استروژن مصرف میكنند، با الكترولیز موهای مردانهٔ خود را از بین میبرند و
برای برداشتن آلت تناسلی و ایجاد واژن مصنوعی، تحت عمل جراحی قرار
میگیرند.زنان دچار این اختلال پستانهای خود را محكم میبندند یا با عمل
جراحی، پستانها، رحم و تخمدانهایشان را برمیدارند. برای ایجاد تودهٔ
عضلانی مردانه و كلفت كردن صدا، تستوسترون مصرف میكنند و بهقصد ایجاد آلت
مردانه، جراحی میشوند. انجام مصرانهٔ این كارها شخص را از جنس مقابل
تفكیكناپذیر میسازد.در بسیاری از موارد، پس از تغییر جنسیت با جراحی، فرد
رفتار كاریكاتورگونهای از نقش جنسی تازهٔ خود بروز میدهد.
● آیا اختلال هویت جنسی درمانپذیر است؟
پیشآگهی اختلال هویت جنسی به سن آغاز آن و شدت نشانهها بستگی دارد. این
اختلال در پسربچهها پیش از سن چهار سالگی آغاز میشود و تعارض با همسالان
در اوایل ورود به مدرسه، یعنی حدود هفت یا هشت سالگی روی میدهد. ادا و
اطوار بسیار دخترانهٔ آنها ممكن است با بالا رفتن سن كاهش یابد، بهویژه
اگر چنین رفتارهایی واكنش اطرافیان را برانگیزد.ممكن است
مبدلپوشی(dressingـcross) نیز جزئی از این اختلال باشد و ۷۵ درصد پسران
مبدلپوش این كار را پیش از چهار سالگی آغاز میكنند. سن شروع اینكار در
دختربچهها هم پایین است، ولی بیشتر آنها تا سن بلوغ رفتار پسرانه را ترك
میكنند.در هر دو جنس، ممكن است همجنسگرایی در یك سوم تا دو سوم بچهها
پدید آید، هرچند بهدلایلی كه مشخص نیست، همجنسگرایی در دخترها كمتر از
پسرها دیده میشود. نارضایتی جنسیتی و تمایل برای جراحی تغییر جنسیت در
كمتر از ۱۰ درصد موارد ایجاد میشود.دادههای گذشتهنگر در مورد مردان
همجنسگرا نشاندهندهٔ شیوع بالای همانندسازی با جنس مقابل و رفتار زنانه
در دوران كودكی است.تمایل شخص به ایفای نقش جنسی مطلوب (جنس مقابل) اغلب
سبب ایجاد اختلال در كاركرد اجتماعی و شغلی او میشود. افسردگی نیز مشكل
شایعی در بین این افراد است، بخصوص اگر از تغییر جنسیت با كمك هورمون یا
جراحی ناامید شوند. گاه مردانی دیده شدهاند كه خود را اخته كردهاند و
اینكار را نه برای خودكشی، بلكه برای این انجام دادهاند تا به جراح برای
جراحی تغییر جنسیت فشار آورند.بهطوركلی، این اختلال را باید از اختلالات
دوجنسیتی (intersex conditions) و مبدلپوشی غیروابسته به استرس متمایز
دانست.
منبع:سایت ایرانیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]