واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: گزارش- گفت وگويي با ويراستار و مترجم مجموعه مطالعات پست مدرن فلسفه هاي فشرده
حميد احمدي
شايد قريب به يك دهه و اندي باشد كه فرآيند حضور پست مدرن در فلسفه، ادبيات، علوم اجتماعي، هنر و سياست به طور جدي در ترجمه كتاب و پرداختن به آن در محافل روشنفكري و تا حدودي آكادميك ما رخ نمايان كرده است. پرداختن به شيوه ها و مفاهيم پست مدرن شايد به زعم بسياري ضرورت عيني و سوبژكتيو براي ما نداشته باشد ولي طرح مباحثي از اين نوع براي ما كه هر آن شاهد بروز پديده هاي عيني مدرن هستيم خالي از لطف نيست. مدتي است به همت نشر چشمه و با سرويراستاري روزبه صدرآرا مجموعه يي با عنوان مطالعات پست مدرن روانه بازار كتاب شده است. از اين مجموعه تاكنون كتاب هاي توماس كوهن و جنگ هاي علم نوشته ضياء الدين سردار ترجمه جمال آل احمد، اينشتين و تولد دانش كلان نوشته پيتر كلر ترجمه جمال آل احمد، داروين و بنيادگرايي مسيحي نوشته مريل وين ديويس ترجمه شعله آذر، زيست بوم و پايان مدرنيته نوشته جرج مايرسون ترجمه محمدرضا ربيعيان، توماس سيبوك و نشانه هاي حيات نوشته سوزان پترلي، آگوستو پونزيو ترجمه محمدرضا حسيني و بودريار و هزاره نوشته كريستوفر هروكس ترجمه محمد ميلاني به چاپ رسيده و ساير مجلدات آن از جمله هايدگر و نازي، هايدگر، هابرماس و تلفن همراه، ويتگنشتاين و روانكاوي مارشال مك لوهان و امر مجازي، ليوتار و امر ناانساني در مراحل ترجمه و چاپ به سر مي برند. از اين روي به دليل آشنايي مخاطبان با اين مجموعه گفت وگويي با روزبه صدرآرا مترجم و ويراستار ارشد اين مجموعه و محمد ميلاني روزنامه نگار و مترجم دو جلد از مجموعه كتاب هاي مطالعات پست مدرن صورت گرفته كه از نظر خوانندگان مي گذرد.
صدرآرا درخصوص مولفه هاي بارز مجموعه مي گويد؛ اولين مولفه تاثيرگذار اين مجموعه به زعم من تلاش براي جست وجوي خاستگاه هاي سياسي و راديكال رخدادهاي اجتماعي و معرفتي نوين است. چيزي كه در اين مجموعه چشمگير و به صراحت داراي اهميت تئوريك و سياسي است، استلزام مولفان مجموعه به گونه يي معرفت شناسي اجتماعي و سياسي است. در واقع ما در اين مجموعه با سياست تئوريك و خاستگاه هاي تاريخي آن روبه رو هستيم.
ميلاني كه علاوه بر ترجمه دو جلد از مجلدات اين مجموعه و در مقام مشاور ويراستار در كنار وي حضور دارد، در پاسخ به اين سوال مي گويد؛ من بيشتر جنبه اجتماعي و تفكري كه از ساحت اين جنبه اجتماعي برمي خيزد را مد نظر دارم. اتفاقي كه در اين مجموعه افتاده آن است كه غرب با مفاهيم در چالش اش كه در اين كتاب انعكاس يافته مواجه شده و ما يا در آستانه اين رويارويي هستيم، يا هنوز مواجه نشده ايم. پس نمي توانيم از نگاه انتقادي شرقي به آن بنگريم بلكه بايد اين مجموعه را به عنوان آموزش پست مدرنيته يي بدانيم كه مندرج در مدرن غربي است. چيزي كه در اين مواجهه مهم است و بايد حداقل براي درك سنت خودمان هم مد نظر باشد اين است كه ابزار مدرن اگر ريشه در فلسفه نداشته باشد در هنر يا جامعه شناسي غربي حتماً ريشه دارد. پس تسلسل اين علل بايد ما را به يك غايت منتهي كند.
مطالعات پست مدرن به همت نويسندگان و ويراستار زبان اصلي خود قصد دارد شما را با يك جهان عيني پست مدرن مواجه كند. جهاني كاملاً عيني و تجربي با تمام مشكلاتش كه نبايد از آنها غافل شد. جهاني كه در آنيم، يا نقدش مي كنيم يا از آن بيزاريم يا آن را با آغوش باز پذيرفته ايم.
صدرآرا درخصوص مجلدات و چاپ آنها در ايران مي گويد؛ تاكنون از اين مجموعه شش جلد منتشر شده است. در گام بعدي پنج مجلد ديگر نيز به بازار كتاب ارائه خواهد شد.
سرويراستار اصلي اين مجموعه خود از مفسران و شارحان منتقد نظريه انتقادي و پست مدرن در جهان انگليسي زبان است.
- نكات بارز و مشتركي كه مي تواند به لحاظ تطبيقي در اين كتاب و مفاهيم موجود در جامعه ما مطرح باشد، چيست؟
صدرآرا مي گويد؛ اين پرسش را بايد در زمينه هاي سياسي و معرفتي در جغرافياي ايران مطرح كرد. به همان اندازه كه براي من بعد معرفت شناختي قضيه مهم بود به همان ميزان (شايد هم بيشتر) بعد راديكال و سياسي آن نيز پراهميت تلقي مي شود. رابطه يي وثيق و انكارناپذير ميان معرفت و امر سياسي وجود دارد و نمي توان اين دو را از هم مجزا بررسي كرد. پس اين مجموعه حاوي چنين عنصر حياتي در معرفت و سياست در حوزه زيست جهان ايراني است.
ميلاني در پاسخ به اين پرسش مي گويد؛ توقع نداشته باشيد كه اگر نام مثلاً يكي از كتاب هاي اين مجموعه هايدگر، هابرماس و موبايل است و چون در جامعه ما داشتن موبايل از نان شب براي بسياري واجب تر است پس ميان ما و مفاهيم ابزاري مدرن يا پست مدرن قرابتي تام يا نسبي وجود دارد. درك چنين مفاهيمي براي ما فقط كمك دهنده براي درك ساحت تفكر مدرن يا پست مدرن غربي است. ما مدرن نيستيم. اين به معناي اين نيست كه مدرن نمي شويم بلكه به اين معنا است كه چون تفكر انتقادي از نوع غربي و شاكله هاي اوليه فكري و فلسفي مدرن از آن ما نيست پس مدرن نيستيم.
صدرآرا درخصوص استقبال از اين مجموعه مي گويد؛ من به عنوان سرويراستار كتاب چندان به تاثيرگذاري آني كاري ندارم. براي من در اين مورد يك گزاره آلتوسري وجود دارد كه آينده تا مدت ها به درازا مي كشد.
ميلاني هم مي گويد؛ اگر قرار بود از هر كتابي كه در زمينه فكري و فلسفي چاپ مي شود استقبال شود، فكر مي كنم تاكنون بايد دوره آثار افلاطون به چاپ سي ام مي رسيد. البته مرادم قياس نيست بلكه به نوعي تاييد حرف صدرآرا است. بايد در باب فرهنگ كتاب و حضور و تاثير كتاب آينده درازمدت تصميم بگيرد. در جامعه فرهنگي ما اقدام يك ناشر براي چاپ چنين كتاب هايي و تحمل زجر نويسندگان و مترجمان فلسفي براي خلق آثار فلسفي خود از بزرگ ترين ريسك ها و ارزشمند ترين دغدغه ها محسوب مي شود.
- مترجمان و دست اندركاران اين پروژه چگونه انتخاب شدند؟
صدرآرا مي گويد؛ گردهم آمدن مترجمان اين مجموعه براي من نوعي گپ و گفت وگوي دوستانه و در عين حال مثمرثمر بوده است. من چندان به گفت وگوگرايي اعتقادي ندارم بلكه به كار اعتقاد دارم. آنها با حس نيت و تلاش كار خودشان را كردند. و در جلساتي كه با هم داشتيم (منظورم همان گپ هاي دوستانه) كار توليد شد بدون آنكه درگير نوعي گفت وگوگرايي مبتذل باب روز شويم. در يك كلام آنها كار كردند من هم كار كردم. گپ زديم. بسيار ثمربخش بود و كار توليد شد. براي من همكار مولف يك شوخي است. دو نفر مي نويسند، گپ مي زنند، شوخي مي كنند، سكوت مي كنند، دچار شك مي شوند، مرور مي كنند و از تمام اين موقعيت ها كار دو نفره توليد مي شود. براي من كار در مفهوم پروسه صورت بندي مي شود.
هنگام صورت بندي اين پروسه كوچك ترين حرف ها و شوخي ها به جد كار تلقي مي شود. غالب كارهايي كه خوانده ام مخصوصاً خوانش هاي جمعي نوعي كار تلقي مي شود. گويي تنها براي مصرف خوانندگان بازتوليد مي شود. من قرائتي از اقليت را در نظر دارم كه سعي مي كنم آن را به صورت بندي ژيل دلوز نزديك كنم. همه ما در هر جاي جهان، جهان سوم خودمان را داريم. از اين قضيه مي توان نتيجه گرفت كه بايد به يك استعاره عميقاً انديشيد. آلتوسر در مصاحبه يي با نشريه انيتا از جنگ فلسفي سياسي كلمات يا به عبارتي فلسفه به مثابه جنگ افزار سخن گفته است. اين هيچ گاه رنگ كهنگي دست كم براي من نخواهد گرفت. ما اگر مي خواهيم كار زنده توليد كنيم، بايد به طور جدي وارد فاز آلتوسري شويم.
در پايان ميلاني درخصوص كار نويسندگان اصلي و چگونگي متن هاي اصلي مي گويد؛ همه نويسندگان اين مجموعه از نويسندگان زبردست و منتقدان مهم محسوب مي شوند. آنها اگرچه سعي كرده اند حجم هر مجلد از 80 صفحه فراتر نرود در عين حال بسيار غامض و تخصصي قلم به دست گرفته اند. تقريباً به هر موضوعي كه پرداخته اند سخن را در همين حجم كم تمام و كمال گفته اند. نكته جالب تر آنكه بعضي از اين متفكران يا مفاهيمي كه كتاب ها به آنها پرداخته اند براي اولين بار به خواننده فارسي زبان تقديم شده است. البته اين مساله اگرچه كار مترجمان اين مجموعه را سخت كرده ولي تصور مي كنم مترجمان كه همگي استادان بنده هستند، توانسته اند خوب از پس متن و مفاهيم آن بر بيايند. اميدوارم اذهان متفكر اين جامعه بتواند با نقدهاي درست و سازنده خود چراغ راه كارهاي بعدي اين گروه از مترجمان باشند.
يکشنبه 24 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]