واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: خروش رود، سرود جنگل
خروش رود برخي هنگام به آرامي نجوا مي كرد و در زماني هم فرياد بر مي آورد اما حركت گاهي راست و گاهي پيچ در پيچ آن زمزمه هاي جانانه اي سر مي داد و هميشه مي رفت و مي رود تا رود باقي بماند نه مرداب و ساكت كه رفتن رود سرود جنگل و سبزه زار را به همراه آورد سرودي كه آوازي از گفتن و خواستن در مسيري از ياد آوري سبزه زاران در كوير را سرداده و باآوايي نه چندان شنوا اما گيرا در واقعيت و شيوا در حقيقت كه نمايشي از آزادگي و آبادي را آشكار مي كند.
رود مي رود با خروش طبيعي اش كه نشانه اي از آب هاي زلا ل و روان را نمايان مي سازد و در اين حركت بي توقف خود مي گويد آن چه ديده و مي نگرد و مي شنود آن چه از گفته هاي خود پاسخي از جنگل پر سر و راز كه گه باحسرت و گه با غيرت سخن عاشقان سرزمين سبز است.
خروش رود اين بار از خود اوست از جواناني كه همچون رودهاي زلا ل در حركتند و به پيش مي روند. مگر آن كه موانعي همچون سنگ هاي سخت يا درختان افتاده در مسيرش وجود داشته باشد شايد هم مسير حركت منحرف شود و در مكانهايي روند كه باتلا ق يا مرداب را ايجاد نمايد رود مي بيند كه در مسير حركت خود اگر به صورت منظم و برنامه مشخص نرود چه عواقبي به همراه خواهد داشت، آيا به راستي نوجوانان و جوانان هم به همين گونه هستند كه اگر از مسير درست منحرف شوند به باتلا ق و مرداب تبديل مي شوند يا در آن فرو مي روند.
اين جاست كه سرود جنگل شنيدني است كه همراه با وزش بادهاي سالم از شباهت مسير حركت نسل جوان با خروش و حركت رود مي گويد و چه زيبا و دلنشين است كه سرود جنگل را به درستي بشنويم و سرود او اين گونه است كه جوان همچون رودي زلا ل و پاك است كه خواستار حركت و جنبش و تحرك است و اگر جلوي حركت او گرفته شود يا موانعي ايجاد گردد چه بسا از مسير منحرف شده و به باتلا ق هاي سخت و مشكل كشيده مي شود. اما چنان چه سخنان، افكار و نوآوري هاي او شنيده شود و به بهترين ها بها داده شود چه زيبا مسير راهنمايي را خواهد ديد و در احساس خود مي پذيرد آن چه نيكان پذيرفته اند و با خروش شايسته استعدادهاي خود را نمايان خواهد ساخت.
جنگل همچنان اين سرود را مي خواند كه جواني بهترين زمان عمر هر انسان است و يكبار هم براي هر فردي اين زمان مي آيد كه برگشتني نيست و چه زيباست كه به خلوص و صداقت اين آب هاي زلا ل بها داده شود و از گل آلود كردن آن جلوگيري شود كه رود را با خروش و حركتش مي شناسند و گرنه همچون مرداب يا باتلا قي نخواهد بود.
و خروش رود با سرود جنگل هماهنگ شد كه همه بايد اين واقعيت را بپذيرند كه جوان به دنبال ابتكار، نوآوري همراه با جنبش و تحرك است. مبادا اين جوانه هاي نو رويش را از رويش و رشد صحيح محروم نماييم كه فردا پشيماني سخت را به همراه خواهد داشت و پايان سرود سبز جنگل اين بود كه واقعيت ها را پذيرا باشيم چه برايمان تلخ يا شيرين باشد كه پذيرش واقعيت هاي موجود نشان از شهامت و جرئت دارد.
رود با خروش مي رود تا سرود جنگل شنيده شود و اين بار...
يکشنبه 24 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]