واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: يادداشتي از پروفسور حميد مولانا: توجه دنيا به احمدي نژاد در سال هاي بعد از خاتمه جنگ جهاني دوم تا به امروز بسياري از رهبران سياسي و برجسته جهاني در نشست ساليانه مجمع عمومي از تريبون سازمان ملل سخنراني كرده اند. «نهرو» از هند، «تيتو» از يوگسلاوي، «ناصر» از مصر، «كاسترو» از كوبا، «خروشچف» از شوروي، «كندي» از آمريكا و... ولي هيچ كدام نتوانستند همچون دكتر احمدي نژاد رئيس جمهور ايران، توجه اقشار مردم و دولتمردان را به خود جلب كنند. خروشچف در دهه 1960 در يكي از جلسات مجمع عمومي حتي با مشت زدن روي ميز كوشش كرد توجه جهانيان را به خود جلب كند ولي نه خشم و عصبانيت او به عنوان رهبر يك ابرقدرت و نه فرياد كاسترو به عنوان رهبر يك انقلاب سوسياليستي و نه طنين ضداستعماري نهرو و ناصر و تيتو توانست آن انعكاس و بازتاب و تاثيري را كه سخنان دكتر احمدي نژاد ايجاد كرده است، به وجود آورد. اين قضاوت و ارزيابي من تنها مبني بر قرائت و مطالعه تاريخ روابط بين الملل و سازمان ملل نيست بلكه بيش از همه برپايه مشاهدات خود به عنوان استاد و پژوهشگر به مدت 50سال در واشنگتن و نيويورك است. شما بايد آن روزها در صحنه حاضر مي بوديد تا بتوانيد هرچه بهتر وسعت و عمق درياي سياسي امروز را كه بازيگران قدرت در آن غوطه ورند تشخيص دهيد. هوش و ذكاوت دكتر احمدي نژاد و تدبير و شجاعت و صلابت وي را بايد در چهارچوب اين تلاطم جهاني درك كرد. علاقه من به مشاهده و مطالعه جايگاه او در روابط معاصر بين المللي تاثير آني و كوتاه مدت آن نيست بلكه اثر تاريخي، درازمدت، و مداوم آن در سطوح ملي و بين المللي است. از زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران و امام خميني(ره) هيچ رئيس جمهور ايران به اندازه دكتر احمدي نژاد مورد توجه جهانيان قرار نگرفته است. پس مي توان پرسيد كه چرا دنيا به احمدي نژاد توجه دارد؟ (1) نوانديشي، عدالت خواهي، و توحيدگرايي سه محوري است كه دكتر احمدي نژاد بر آن تكيه دارد. به عبارت ديگر، در دنيايي كه يك ابرقدرت و امپراتوري مانند شوروي سرنگون شد و يك ابرقدرت و امپراتوري ديگر مانند آمريكا در آستانه افول است، در دنيايي كه رهبران آن مقابل ظلم و بي عدالتي سخن جديدي ندارند و سازمان هاي بين المللي مقابل زورگويي و قانون شكني و جنگ سكوت اختيار كرده اند، و در دنيايي كه اغلب سران مشروعيت خود را از دست داده و مورد اعتماد مردم خود نيستند، در چنين محيطي دكتر احمدي نژاد پيام قابل شنيدني دارد گرچه محتويات آن به گوش و مذاق بعضي سنگين و تلخ به نظر برسد. او مسائل و موضوعاتي را در سطح بين المللي مطرح مي كند كه ديگران از اظهار آن ابا داشته و خودداري مي كنند. دكتر احمدي نژاد دنبال ريشه هاي درخت اختلاف و كشمكش است و نه شاخه هاي آن. او نظريه ها، فرضيه ها و پيش فرضيه هاي حاكم بر نظام جهاني را زير سؤال مي برد و خواستار تأمل و تفكر در آنها مي شود. (2) در دهه هاي 1950 و 1960 اين «تيتو» و «نهرو» بودند كه بقيه دنياي به اصطلاح سوم را با همقطاران و همفكراني مانند كاسترو و ناصر و سوكارنو و نكرومه عليه آمريكا و شوروي بسيج كردند. ولي خط مبارز اين رهبران آنروزي دنيا را سكولاريسم، ملي گرايي، سوسياليسم و خودكفايي تشكيل مي داد. امروز مرزهاي روابط بين المللي و موضوعاتي كه در دستور روز قرار گرفته است با گذشته فرق مي كند. نيم قرن پيش چه كسي فكر مي كرد كه دين و معنويات، اسلام و اديان الهي، فروپاشي خانواده، محيط زيست، انرژي اتمي، و كاهش منزلت زن، موضوعات مطرح شده در سطح جهاني و سازمان هاي بين المللي را تشكيل دهد. ما امروز شاهد تشكل يك فرهنگ مقاوت عليه سلطه گرايي هستيم. اين فرهنگ مقاومت در همه قاره ها در حال رشد و نمو است چيزي كه دكتر احمدي نژاد در سخنراني سازمان ملل خود از آن به نام «جبهه همبستگي براي صلح» نام برد. اين فرهنگ مقاومت را به خوبي مي توان در فلسطين، در لبنان، در عراق و در كشورهاي آمريكاي لاتين مانند ونزوئلا، بوليوي و در اقصي نقاط آفريقا و آسيا مشاهده كرد. احمدي نژاد امروز پيشگامي در اين جبهه را به عهده گرفته است. (3) امروز جريان سلطه ستيزي در سراسر جهان يك واقعيت انكارناپذير است. جبهه همبستگي براي صلح از نظريه انسان مدار، اخلاقي، سنت گرا، و خودكفا در رشد و توسعه عدالت اجتماعي نشأت مي گيرد و بر محور معنويات و خداشناسي و توحيد مستقر است. فرهنگ مقاومت نيز به دنبال احترام و عزت بشري بوده و به دنبال گفت وگويي است كه حركات انقلاب كنوني در جهان را موجب مي شود. جلوگيري از جنگ و پيشبرد صلح، ايجاد گرايش عمومي به سوي تعامل و سازشكاري و هم زيستي، احترام به فرهنگ و ارزش ها، پشتيباني از نهاد خانواده و اجتماع، نماد و نشانه هاي امروزي اين فرهنگ مقاومت عليه سلطه گرايي است. فرهنگ مقاومت عليه سلطه گرايي در همه جوامع چه غرب و چه شرق، چه شمال و چه جنوب وجود دارد. چهارچوب اخلاقي جبهه همبستگي براي صلح كه فراتر از همه دولت ها و اقوام و ملت ها است بايد مدنظر قرار گرفته و پايه بسيج عمومي براي يك امنيت و توسعه و صلح پايدار باشد. (4) اصالت و نوآوري صحبت هاي دكتر احمدي نژاد همان قدر كه قدرت و مشروعيت سلطه گران و دستگاه هاي تبليغاتي آنها را به تكاپو انداخته است، افكار و مواضع و انديشه هاي او نيز به همان اندازه در بين قشرهاي مختلف ملل، به ويژه گروه هايي كه سال ها تحت استعمار و استثمار بوده اند، هيجان فوق العاده اي ايجاد كرده است. يك نگاه كوتاه به محور سخنراني او در نيويورك اين موضوع را به خوبي به اثبات مي رساند: عدالت به جاي زور و قدرت، كرامت هاي انساني، حاكميت خداپرستي، زورگويي و رويگرداني از خدا به عنوان دو عامل اساسي چالش هاي امروزي، نقض قوانين و حقوق بين الملل توسط قدرت هاي بزرگ، نقض گسترده حقوق بشر توسط آمريكا، فروپاشي خانواده و كاهش منزلت زن، توسعه تروريسم و اشغالگرايي توسط ايالات متحده، هجوم به فرهنگ هاي بومي و تحقير ارزش هاي ملي، گستره فقر و بي سوادي و محروميت از بهداشت در سطح جهاني، ناديده گرفتن ارزش هاي متعالي، ترويج فريب و دروغ و جنگ طلبي، و خاتمه يافتن موضوع هسته اي ايران. دكتر احمدي نژاد خواهان تحول و اصلاحات اساسي و بنيادين در نظام بين المللي است. او معتقد است كه عدالت به جاي قدرت بايد بر نظام بين المللي حكم فرما باشد و بدين ترتيب وي مفاهيم و پيش فرضيه ها و نظريه هاي موجود رئاليسم يا واقعيت گرايي غرب را كه بر محور قدرت مستقر است به چالش مي طلبد. براي او عدالت گرايي و عدالت خواهي تنها مسير بشريت و جامعه انساني به سوي صلح و امنيت پايدار و پويا است. دكتر احمدي نژاد به دنبال شكستن اسطوره هاي سياسي است. از ديدگاه او درك مسئله و مشكل فلسطين درك و كيفيت «هولوكاست» است زيرا توجيه و چگونگي مصيبت بر يهوديان در اروپا و به دست اروپايي ها مشروعيت اشغال فلسطين را توسط صهيونيست ها و غرب به وجود آورد و به تاسيس نظام اسرائيل انجاميد. فلسطيني ها نه در جنگ اروپا و نه در كشتار يهوديان شركت داشتند و امروز مردم فلسطين هستند كه بايد از طريق رفراندوم سرنوشت خود را مشخص كنند. دوران انديشه هاي مادي مبتني بر خودخواهي و سيطره طلبي پايان يافته است و بهتر است اين كشورها به جاي دخالت در امور ديگران به مردم خود برسند چون دنيا نيازي به آنها ندارد. (5) علي رغم تبليغات گسترده اي كه براي مخدوش كردن چهره دكتر احمدي نژاد از طرف دولتمردان و رسانه هاي آمريكا تدارك ديده شده است، تحولات ارتباطات بين المللي و جهاني، دگرگوني هاي زيرساختي اطلاع رساني، پيدايش شبكه هاي جديد رايو- تلويزيون در سطح جهاني، افزايش سرعت توليد و توزيع پيام به طور مستقيم از طريق ماهواره ها، و بالاتر از همه آگاهي و علاقه مخاطبان دنيا به دريافت دست اول و صحيح از مراكز اخبار و گسترش و بهره برداري هرچه بيشتر عموم مردم از اينترنت، همه و همه ميدان عمل را براي رئيس جمهور ايران باز كرده و توازن و كنترل رسانه ها را كه مدت هاي طولاني در انحصار چند كشور غربي به ويژه آمريكا بود متلاشي كرده است. متانت و مهارت دكتر احمدي نژاد در ارتباطات عمومي و ابتكارات اطلاعاتي و مردمي او در حقيقت رئيس جمهور ايران را براي اولين بار به يك رسانه جهاني انساني ارتقا داده است. براي رسانه هاي آمريكا و دنيا اولويت سخنراني و حضور دكتر احمدي نژاد در نيويورك بر نشست مجمع عمومي تقدم داشت. اختصاص خبرهاي روز و ستون مطبوعات به رئيس جمهور ايران نگراني و اضطراب فوق العاده اي در مقامات آمريكايي ايجاد كرده بود كه نظام آمريكا كوشش داشت آن را پنهان نگاه دارد. جنگ سرد بين نظام آمريكا و دكتر احمدي نژاد يك نبرد رسانه اي و اطلاعاتي است و تا امروز رسانه هاي آمريكا هرچه كوشش كرده اند كه رئيس جمهور ايران را به تله بيندازند، خود بيش از همه به تله افتاده اند. دكتر احمدي نژاد در مدت كوتاه اقامت خود در نيويورك كوشش كرد از اين زيرساخت هاي اطلاعاتي و رسانه اي استفاده كرده و از طريق سازمان ملل و تريبون آن پيام خود را به جهانيان برساند و آمريكا را در مقابل كشورهاي جهان قرار دهد. به روايت مطبوعات آمريكا 500ميليون نفر سخنان احمدي نژاد را شنيدند، چيزي كه دهه هاي قبل براي سران دولت ها فقط يك آرزو و رؤيا به نظر مي رسيد. دكتر احمدي نژاد از بي نيازي ايران به تسليحات هسته اي صحبت كرد و موضوع قرار گرفتن ايران و آمريكا در مسير جنگ را كم اهميت دانست. (6) دكتر احمدي نژاد كاركرد نهادهاي مهم غرب را زير سؤال مي برد و آنها را مورد استيضاح قرار مي دهد. حادثه دانشگاه كلمبيا يك اتفاق بزرگ بود كه خود احتياج به يك مقاله جداگانه دارد. آنچه در دانشگاه كلمبيا صورت گرفت حيثيت كل ادعاهاي نظام سلطه و دموكراسي مبتني بر مادي گرايي را به صحنه آورد و نشان داد كه در داخل آمريكا يك سردرگمي بزرگ درباره نوع تعامل با ايران به وجود آمده است. مهرورزي، اعتماد به نفس، و تبحر سخنوري دكتر احمدي نژاد فوق العاده است. او در سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل، اين نشست جهاني را به يك دادگاه بين المللي تبديل كرد كه دادستاني آن را خود به عهده داشت. در دانشگاه كلمبيا خونسردي و متانت و گذشت او تحسين آور بود. حضور او در كلمبيا بحث و گفتماني را در مجالس و محافل فرهنگي و علمي آمريكا شروع كرده است كه به عقيده من سال ها ادامه خواهد داشت. در ملاقات با بيش از 70 نخبه برجسته آمريكايي كه قريب به سه ساعت طول كشيد، دكتر احمدي نژاد نقش يك استاد باتجربه و متبحر را ايفا كرد. و در گفت وگوي خود با علما و دانشمندان اسلامي مقيم آمريكا و در سخنراني خود در كليساي نيويورك با پيشوايان و رهبران ديني مسيحي و يهود نشان داد كه خاورميانه و ايران خاستگاه اديان الهي است و ايمان و عقلانيت منزلتي بس بزرگ در سنت اسلامي دارد. تكيه او بر خداپرستان، عدالت طلبان و مهرورزان بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 225]