واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: رد پاي صهيونيسم در بحران گرجستان
در حال حاضر گرجستان به يك منبع مالي عظيم براي اسرائيل و در راس آن كارخانههاي تسليحاتي اين رژيم تبديل شده است. اسرائيل از 7 سال قبل تاكنون، اقدام به فروش انواع تسليحات به گرجستان كرده است. اين تجارت زماني آغاز شد كه تعدادي از شهروندان گرجي به سرزمينهاي اشغالي مهاجرت كردند و همان شهروندان در نقش تجار سلاح ايفاي نقش كردند.
اين افراد توانسته بودند با مقامات ارشد وزارت جنگ اسرائيل و مديران ارشد كارخانههاي تسليحاتي صهيونيستي، ارتباط برقرار كنند. اين تجار به اين مقامات ميگفتند كه گرجستان از بودجهاي قوي كه از طريق ايالات متحده آمريكا فراهم ميشود، بهرهمند است و كشور متبوعشان از اين تجارت (تجارت تسليحات ساخت اسرائيل) به شدت استقبال ميكند.
و اين گونه شد كه روابط نظامي ميان اسرائيل و گرجستان سريعا گسترش يافت. در حقيقت ، وزير دفاع گرجستان هم كه به خوبي عبري صحبت ميكرد، در اين معاملات نقش داشت. او همواره اين جمله را تكرار ميكرد كه ما با روسيه كبير در حال مبارزه هستيم و چشم اميد ما به كمكهاي كاخ سفيد است، چون ما نميتوانيم به تنهايي زنده بمانيم.
در دفتر كار كزراشويلي همواره بر روي دلالاني كه قصد فروش تسليحات ساخت اسرائيل را داشتند باز بود. حجم معاملات تسليحاتي گرجستان در مقايسه با ديگر كشورهاي اروپاي شرقي، بسيار بالاست و در اين ميان رد پاي شخص وزير جنگ اسرائيل هم هويدا است. روزنامه در 12 آگوست سال 2008 ميلادي فاش كرد كه نخست وزير گرجستان در يك تماس ويژه با جمعيت (مدرسه ديني يهوديان)، خواستار دعاي خاخام شده است. نخست وزير گرجستان كه خود يك مسيحي اورتدكس است، ميگويد: در ميان اسرائيليهايي كه از تجارت با گرجيها در گرجستان سود ميبردند، ميتوان به وزير سابق و برادرش اشاره كرد. اين دو تن از مسئولان رده بالاي نظامي اسرائيل بودند.
روني ميلو در فروش تجهيزات نظامي چون هواپيما و خودروهاي بدون سرنشين، توپهاي خودكار، ماشينآلات زرهي، سيستمهاي ضدهوايي، سامانههاي مخابراتي و انواع موشكها دخيل بوده است.
وزارت جنگ اسرائيل، ارتش گرجستان را به هواپيماهاي بدون سرنشين مدل (يو.اي.وي -450) كه ساخت شركت تجهيز كرده است. شايان گفتن است كه اطلاعات به دست آمده توسط اين هواپيماها مستقيما به اسرائيل مخابره ميشد. هواپيماهاي بدون خلبان، اطلاعاتي از ايران براي حمله هوايي خاك ايران جمعآوري ميكردند.دو پايگاه هوايي در جنوب گرجستان براي استقرار جنگندههاي ارتش اسرائيل و به منظور حمله به اهداف هستهاي در خاك ايران در نظر گرفته شده بود. اين حملات هم توسط جرج بوش در چهارم جولاي 2006، تاييد شده بود.
براساس اين طرح كه جزو اسرار فوق محرمانه محسوب ميشد، قرار بود جنگندههاي اسرائيلي از پايگاههاي نامشخصي درخاك گرجستان عليه اهداف هستهاي ايران حمله خود را آغاز كنند. بر پايه گزارشهاي منتشر شده، آمريكا دست اسرائيل را در اين حمله باز گذاشته بود. قرار بود كه جنگندههاي روسيه پس از عبور از مرز گرجستان وارد خاك تركيه شوند و از آسمان اين كشور عليه اهداف خود در خاك ايران عمليات انجام دهند.لازم به ذكر است كه اجازه استفاده جنگندههاي ارتش اسرائيل از آسمان تركيه، بصورت مخفيانه صادر شده بود. درحقيقت فاصله گرجستان تا تهران بسيار كوتاهتر از فاصله تلآويو تا تهران است. البته همگان با اين موضوع موافق بودند كه اسرائيل قادر نخواهد بود با حمله به ايران تمامي مراكز هستهاي و علمي را هدف قرار دهد، اما شايد اين حمله ميتوانست با وارد كردن صدمات جدي به زيرساختهاي هستهاي ايران، برنامه اتمي تهران را با تاخيري اجباري مواجه كند و اين موضوع هم ميتواند به عنوان هشداري به ايران براي توقف برنامه هستهاياش محسوب شود. استفاده اسرائيل از پايگاههاي گرجستان با همكاري تنگاتنگ با آمريكا، حمله به ايران را ظاهرا امري امكانپذير جلوه ميدهد چون اگر جنگندههاي اسرائيلي قصد حمله به ايران را از خاك خود داشتند، عواقب ديپلماتيك سختي را بايد متحمل ميشدند.
اما با توجه به آشوبهاي اخير در منطقه، بيثباتي موقعيت نخست وزير گرجستان و برهم خوردن نقشهها، دست كم در حال حاضر خطر اين حمله بسيار كمرنگ شده است. از سويي، ضبط و يا نابودي تعداد زيادي از هواپيماهاي جاسوسي گرجستان و در راس آن ضبط سامانه كنترل راديويي توسط نيروهاي روس، بازهم احتمال اين حمله را كمرنگتر ميكند. البته اسرائيل ادعا كرده است كه تعداد كمي اسرائيلي در گرجستان مشغول به زندگي و يا فعاليت هستند، اما روسيه فريب اين ادعاها را نميخورد و سازمانهاي اطلاعاتي اين كشور، جاسوسي عناصر اسرائيلي را در خاك گرجستان تاييد كردهاند. بمباران پايگاههاي اسرائيل توسط روسيه چه در مناطق مرزي آبخازيا و اوستياي جنوبي و چه در مركز تفليس، خود شاهدي بر اين مدعاست. ارتش روسيه همچنين با بمبارانهاي پياپي، خسارتهاي جدي را به دو پايگاهي كه اسرائيل قصد آغاز حمله به ايران را از آبخازيا داشت، وارد كرد.
اسرائيل در حال حاضر يكي از محورهاي پيمان نظامي است كه توسط غولهاي نفتي آمريكا، خاورميانه و آسياي ميانه اداره ميشود.
همچنين اسرائيل يكي از شركاي اصلي خط لوله باكو - تفليس جيهان است. خط لولهاي كه نفت و گاز موردنياز كشورهاي شرقي حوزه مديترانه را تامين ميكند. بيش از 20 درصد نفت موردنياز اسرائيل از سوي جمهوري آذربايجان و از طريق خط لوله باكو - تفليس - جيهان (BTC) تامين ميشود. اين خط لوله كه توسط شركت انگليسي اداره ميشود، به شدت اوضاع ژئوپولوتيكي مناطق شرقي مديترانه و همچنين قفقاز را تحت تاثير قرار داده است. اين خط لوله همچنين به شدت بر اوضاع كشورهاي همجوار تاثير گذارده ، از اين رو ميبينيم كه غرب نبض اين مناطق را به دست گرفته است. در حالي كه مسئولان ذيربط اعلام كردهاند كه نفت منتقل شده توسط اين خط لوله نياز بازارهاي غربي را تامين ميكند، كمتر كسي به اين فكر افتاده كه آيا نفت درياي خزر مستقيما از طريق همين لوله و از طريق گرجستان به اسرائيل فرستاده ميشود يا خير؟ از اين رو شركتهاي نفتي اسرائيلي در فكر ساخت و توسعه خط لولهاي با مشاركت تركيه هستند كه اين خط لوله با اتصال به خط لوله باكو - جيهان نفت را مستقيما به بندر در اسرائيل بفرستد. اسرائيل قصد دارد تا با اين كار، نفت به دست آمده را مجددا از طريق خطوط نفتي درياي سرخ به آسيا صادر كند و درآمد هنگفتي را به دست آورد.
هواپيماهاي جاسوسي بدون سرنشين اسرائيلي
هواپيماهاي جاسوسي بدون سرنشين اسرائيلي همواره يكي از مورد توجهترين ابزارهاي جاسوسي در سراسر جهان بوده است.
معروفترين اين هواپيماها (هرمس - 450) نام دارد. اين هواپيماي جاسوسي 450 كيلوگرمي از قابليتهاي زيادي برخوردار است و توسط شركت طراحي و ساخته شده است.
اين هواپيما كه 1/6 متر طول و بالهايي با طول 5/10 متر دارد، ميتواند 20 ساعت بدون وقفه پرواز كند. ميتواند انواع ادوات جاسوسي را با خود حمل كند. در همين حال، تجهيزات دفاع هوايي ايران هم كه توسط روسيه تامين شده است، دست تهران را براي مقابله با هرگونه حمله احتمالي اسرائيل باز خواهد گذاشت.
شنبه 23 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 208]