واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: گزارش // به بهانه سالروز وفات غمگسار پيامبر (ص) حضرت خديجه كبري
تهران / واحد مركزي خبر /مكتوب 1387/06/21
اي بانوي بزرگ كرامت! اي خورشيد احسان! در شمع گرم دستانت، نهال نوپاي اسلام جان مي گرفت و به درختي تناور تبديل مي شد.
در آن زمان بت و شمشير و شيطان، كه دختران، عروس گورها مي شدند و دستان سرد خاك، گرماي زندگيشان را مي سترد، لطف رنگين احساس و ياري ات، رسول خدا (ص) را از تنهايي بيرون مي آورد و انتظار نبوت او را مي كشيد.
هجران تو چنان سخت بود كه سال وداع تو را "عام الحزن" نام نهادند.
هنگام وفات 65 سال داشت و پيغمبر(ص) او را در حجون دفن كرد و خود او را در قبر گذاشت.
آري سخن از بانوي مجلله اي است كه ياور و شريك محمد (ص) بود و تبسمش كوله بار اندوه و دردها را از محمد (ص) سبك مي كرد.
او خديجه است ،همان بانويي كه پيمبر در كنارش غم و اندوه هاي خويش را به فراموشي مي سپرد.
اين بانوي بزرگ پانزده سال قبل از عام الفيل و 68 سال قبل ازهجرت نبوي در شهر مكه ديده به جهان گشود وپس از65 سال زندگي با شرافت و فضيلت سرانجام در دهم رمضان سال دهم بعثت و سه سال قبل ازهجرت رسول خدا به مدينه به لقاءالله پيوست.
پدر و مادر خديجه با چند واسطه به « لويّ بن غالب» مي رسد كه جدّ اعلاي پيامبر خداست و مادر مادر خديجه «هاله» دختر عبدمناف از اجداد پيامبر اسلام است
بنابراين حضرت خديجه سلام الله عليها هم از طرف پدر وهم از سوي مادرش با پيامبر اسلام هم نسب است.
هنگام ازدواج عمر شريف رسول خدا 25 سال و عمر خديجه 40 سال بود. ثروتش از همه قريش بيشتر بود و اهالي مكه با اموال او پيش از آنكه با پيغمبر (ص) ازدواج كند تجارت مي كردند و خديجه پس از ازدواج با پيغمبر هر چه داشت به ان حضرت بخشيد و اين ثروت هنگفت از پايه هاي تشكيل دهنده دعوت اسلام به شمار مي رود.
حجت الاسلام اديب يزدي كارشناس مذهبي درباره ازدواج پيامبر با خديجه مي گويد :امر ازدواج بانوي مجلله صدر اسلام حضرت مستطاب خديجه كبري و وجود ارزشمند رسول اكرم (ص) از اموري است كه گويا در اسمانها پيش از هر جاي ديگر محقق شده بود.
وي گفت: اين ازدواج پيوند مباركي را تشكيل داد كه حاصل ان ايجاد مقدمات براي پديد امدن نسلي بود كه سلسله الذهب عالم هستي قرار گرفت و در صدر ان نسل ، وجود سيده النساء العالمين حضرت فاطمه زهرا (س) بود كه خودشان مادر و اصل و ماهيت عصمت و بنيان همه نيكي ها و ارزشهاي الهي در همه عوالم وجود بود.
حجت الاسلام اديب يزدي اين ازدواج را امري معمولي و ظاهري نمي داند و از ان به عنوان امري الهيه تعبير مي كند و مي گويد : بزرگترين اراده پروردگار جهانيان در ضمن اين ازدواج تحقق يافته است.
محمد ابراهيم آيتي در كتاب چكيده تاريخ پيامبر اكرم (ص) اورده است : ام المؤمنين حضرت خديجه در چهل سالگى به ازدواج رسول خدا در آمد و از ايشان صاحب سه پسر و چهار دختر شد و همه فرزندان رسول خدا جز "ابراهيم " از وى تولد يافتند.
سخن از اسلام خديجه گفتن در واقع سخن از اسلام در روز نخستين است.
همه امت اتفاق نظر دارند كه خديجه نخستين بانويي است كه اسلام آورد.
در زماني كه پيامبر گرامي از اذيت و آزار و دشواريها رنج مي برد، آنجا كسي بود كه از بار اندوه و غمهاي او مي كاست و موجب مي شد كه غمها و اندوه خويش را به فراموشي سپارد.
او تنها خديجه همان زن با ايمان بود، همان زن گرانقدري كه ياور و شريك محمد (ص) بود.
ايمان خديجه پيغمبر را از يك آينده درخشان و با شكوه براي دعوت خبر مي داد و استواري عقيده اش دليلي بر آغاز پيروزي بود.
اموال خديجه در ايام محاصره سياسي اقتصادي كليد شكست اين محاصره بود.
او مواد مصرفي را چندين برابر قيمت واقعي اش براي غذاي كساني كه ميان امت بودند مي خريد تا اينكه سالهاي محاصره اقتصادي با سلامت و رهايي امت سپري شد و حيله قريش با شكست و ناكامي مواجهه گرديد.
رسول گرامي (ص) به خاطر صداقت و امين بودن كه از او نمايان شده بود به صادق و امين معروف بود و خداوند حاضر و ناصر چنين مي خواست كه خديجه داراي سيره اي باشد كه بدان از همه زنان منحصر بفرد باشد، به همين جهت در دوره جاهليت به طاهره معروف بود و همين لقب براي شرف و افتخار او كافي است.
محمد علي بحر العلوم در كتاب زنان صدر اسلام مي نويسد:
"ابن عباس گفته است: رسول خدا (ص) بر روي زمين چهار خط كشيد و گفت آيا مي دانيد اين چيست؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند.
پس رسول خدا (ص) فرمود: بهترين زنان اهل بهشت چهار تن هستند: خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد (ص)، مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم زن فرعون. "
مناقب خديجه فراوان و او از ميان زنان كسي است كه به مرحله كمال رسيد.
او خردمند و با جلال و متدين و پاكدامن و بزرگوار و از اهل بهشت بود.
پيغمبر (ص) او را ستايش مي كرد و بر ديگر زنان مؤمن برتري مي داد و او را بسيار بزرگ مي داشت تا جائيكه محمد علي دخيل در كتاب "خديجه از زنان بزرگ اسلام " مي نويسد: عايشه مي گفت: به زني رشك نبردم آنچنان كه به خديجه حسد ورزيدم زيرا كه پيامبر (ص) بسيار زياد از او ياد مي كرد.
بسبب فداكاري شگفت انگيز اين بانوي پارسا، پيامبر (ص) او را بسيار بزرگ مي داشت.
سه سال پيش از هجرت، در تلاطم وقايع وتند باد مصائبي كه از سوي قريش و سايرين بر پيامبر (ص) وارد مي شد شعله فروزان رنگ باخته، به خاموشي مي گرائيد رسول اكرم (ص) به سادگي نمي توانست اين خبر دلخراش را بپذيرد.
او بدين ترتيب انساني را از كف مي نهاد كه عالي ترين نمونه وفا و فداكاري و جامع ترين بيانگر راستي بود.
آخرين سخن خديجه هنگامي كه بر بستر مرگ خفته بود، از درد و رنج هائي كه در راه پيامبر(ص) ديده بود كم ارج تر نبود.
لحظه اي كه شبح مرگ بر چهره او سايه افكنده بود به پيامبر چنين مي گويد: « اي رسول خدا ...... من در حق تو كوتاهي كردم و آنچه شايسته تو بود، انجام ندادم.از من در گذر و اگر اكنون، دل در طلب چيزي داشته باشم، خشنودي توست.»
كلمات بر لبان پاكش مي لغزد و آخرين نفسهايش را با خشوع و ايمان بر مي آورد ...... خدا خديجه را رحمت كند. آن نمونه بارز زن مسلمان كه براي عقيده و رسالتش پيكار كرد.
كد 0001/10107/98
پنجشنبه 21 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 181]