تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836269932
جستارى درباره كنیهها و لقبهاى حضرت عباس علیه السلام
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جستارى درباره كنیهها و لقبهاىحضرت عباس علیه السلام
كنیههاى حضرت عباس علیه السلامدر فرهنگ عربى به آن دسته از نامهایى كه با پیشوند اَبْ (در مردان) و اُمّ (در زنان) همراه باشد، كنیه مىگویند. سنتِ گذاشتن نامى در قالب كنیه براى افراد در میان قبایل عرب، گونهاى بزرگداشت و تجلیل نسبت به فرد به شمار مىآید.(1)در اسلام نیز توجه زیادى به آن شده است غزالى مىنویسد: «رسول خدا صلی الله علیه و آله اصحاب خود را از روى احترام براى به دست آوردن دلهایشان به كنیه صدا مىزند و آنهایى كه كنیه نداشتند، كنیهاى برایشان انتخاب مىفرمود و سپس آنها را بدان مىخواند. مردم نیز از آن پس، فرد مذكور را به همان كنیه مىخواندند. حتى آنان كه فرزندى نداشتند تا كنیهاى داشته باشند برایشان كنیهاى مىنهاد. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله رسم داشت حتى براى كودكان نیز كنیه انتخاب مىنمود و آنان را مثلاً ابا فلان صدا مىزد تا دل كودكان را نیز به دست آورد.»(2) در اینجا كنیههاى حضرت عباس علیه السلام بر شمرده مىشود:1. ابوالفضلدر منابع بسیارى، كنیه حضرت عباس علیه السلام را ابوالفضل بر شمردهاند(3) كه در بین كنیههاى ایشان، ابوالفضل (ابوفاضل، ابوالفضائل) مشهورترین است اما دیگر كنیههاى او یا غیر مشهور هستند و یا این كه پس از واقعه كربلا حضرت را بدان خواندهاند. در مورد این كینه بحث وجود دارد كه آیا این كنیه واقعى بوده و ایشان پدر فرزندى به نام فضل بودهاند یا این كه این كنیه اعتبارى و در واقع لقبى بوده است كه به شكل كنیه به او نسبت دادهاند. گفتهها و احتمالاتى در این زمینه وجود دارد كه بدان پرداخته مىشود:آن چه از بررسى اسامى افراد در تاریخ به دست مىآید این است كه انتخاب كنیه همواره بر اساس نام فرزند بزرگتر فرد نبوده و در موارد بسیارى این قاعده وجود ندارد.در فرهنگ عربى به آن دسته از نامهایى كه با پیشوند اَبْ (در مردان) و اُمّ (در زنان) همراه باشد، كنیه مىگویند. سنتِ گذاشتن نامى در قالب كنیه براى افراد در میان قبایل عرب، گونهاى بزرگداشت و تجلیل نسبت به فرد به شمار مىآید.نوشتهاند در خاندان بنىهاشم هر كه عباس نام داشته او را ابوالفضل كنیه مىنهادند؛ همان گونه كه عباس بن عبدالمطّلب و عباس بن ربیعة بن الحارث بن عبدالمطّلب و ... نیز مُكنّى به همین كنیه بودهاند(4) كه گفتهاى مقبول و موجّه به نظر مىرسد.برخى دیگر گفتهاند این كنیه برگرفته از برترى و فضلى بوده كه از كودكى در حضرت نمود فراوان داشته و او را بدان صفت مىشناختهاند آن گونه كه در سوگ او نیز سرودهاند:اَبَاالفَضْلِ یَا مَنْ أَسَّسَ الفَضْلَ وَ الإبا أَبِى الفَضْلُ اِلاّ اَنْ تَكُونَ لَهُ أَبا؛ اى ابوالفضل! اى كسى كه هر برترى و پاكدامنى را بنا نهادى! آیا براى من برترى و فضلى وجود دارد كه تو پدر آن نباشى؟ (آیا كسى مىتواند فضلى داشته باشد كه در تو نباشد).(5) هم چنین در بین اعراب و مسلمانان نیز چنین سنتى بسیار دیده مىشده كه كنیه افراد را بر اساس ویژگىهاى آنان مىگذاشتهاند. آوردهاند روزى رسول خدا صلی الله علیه و آله شنید كه فردى را ابوالحَكَم مىخوانند. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله او را نزد خود خواند و فرمود: «همانا حَكم (داور )خداست و حُكم از آن اوست تو چرا ابوالحكم خوانده مىشوى؟» او پاسخ داد:«قبیلهام هر گاه بر سر مسألهاى اختلاف پیدا مىكنند نزد من مىآیند و من بین آنان داورى مىكنم و با صادر كردن حكم خویش اختلاف را برطرف مىنمایم.» پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به او فرمود: «چه كار خوبى مىكنى.»(6) و این گونه گذاشتن چنین كنیههایى را بر افراد بدون اشكال دانست.گذشته از این همه، در ردیف فرزندان عباس علیه السلام نام پسرى را به اسم فضل آوردهاند(7) اما چون كه فضل فرزندى نداشته، احتمال این كه نام او از حافظه تاریخ ستُرده شده باشد، وجود دارد. این مسأله سبب شده كه برخى براى توجیه كنیه حضرت عباس علیه السلام بر مطالبى مانند آنچه گذشت تمسك جویند گر چه هیچ یك از آنها با هم منافاتى ندارد و قابل جمع مىباشد. یعنى وقتى در كودكى كسى را ابوالفضل بخوانند در او زمینههایى هم ایجاد مىشود كه نام یكى از فرزندان خویش را فضل بگذارد.2. ابو القِربَةدر لغت عرب قِربة به معناى «مشك آب» است. حضرت عباس علیه السلام را به جهت آب رسانىاش در كربلا به این كنیه نامیدهاند. در بسیارى از منابع تاریخى و رجالى چنین كنیهاى را براى حضرت برشمردهاند.(8)3. ابو القاسمكنیهاى غیر مشهور براى حضرت مىباشد(9) اگر چه برخى نوشتهاند حضرت عباس علیه السلام فرزندى به نام قاسم داشته كه در كربلا به شهادت رسیده است.(10)4. ابن البَدَویّةاین كنیه نیز از جمله كنیههاى غیر مشهور حضرت است و به معناى «فرزند زن بادیهنشین» مىباشد. دلیل آن نیز این بوده كه قبیله مادرى حضرت، از جمله قبایل بیابان نشین عرب بودهاند.(11)5 . ابو الفَرجَةدر لغت عرب فرجه، «گشایش در سختى و برطرف شدن اندوه» معنا شده است. برخى چنین كنیهاى نیز براى حضرت برشمردهاند كه بیشتر به لقبى در قالب كنیه مىماند. دلیل آن هم برطرف كردن اندوه و گشایش در سختىها در نتیجه توسل به او مىباشد.(12)از علامه فقید طباطبایى؛ نویسنده تفسیر بزرگ المیزان در این باره نقل شده است كه فرمود: «مرحوم سید السّالكین و برهان العارفین، آقا سید على قاضى فرمود در هنگام كشف بر من روشن و آشكار شد كه وجود مقدس ابا عبداللّه الحسین علیه السلام مظهر رحمت كلیّه الهیه است و باب و پیشكار آن حضرت، سقاى كربلا، سرحلقه ارباب وفا، آقا باب الحوائج الى اللّه، ابوالفضل العباس صلوات اللّه و سلامه علیه است.»لقبهاى حضرت عباس علیه السلامبه عناوینى كه بر اثر بروز و ظهور ویژگىهایى در انسانها، به آنان نسبت داده شود و بیانگر ویژگىشان باشد، لقب مىگویند. حضرت عباس علیه السلام القاب بسیارى دارد. براى ایشان بیش از بیست لقب مشهور برشمردهاند كه معروفترین آنها عبارتاند از:1. قمر بنىهاشمحضرت عباس علیه السلام از جمال و زیبایى ویژهاى برخوردار بوده؛ به گونهاى كه سیماى دلرباى او جلب توجه مىكرد و چهرهاش مانند ماه تمام، تابناك مىنمود. چون از دودمان هاشم، جد پیامبر صلی الله علیه و آله بوده، او را «ماه فرزندان هاشم» مىخواندند. این لقب، لقبى مشهور براى حضرت به شمار مىرود و بسیارى از منابع آن را برشمردهاند.(13)2. باب الحوائجحضرت عباس علیه السلام در دوران زندگانى امام مجتبى علیه السلام پیوسته در كنار آن حضرت به مددكارى مردم و برآوردن نیازهایشان مىپرداخت. این رویه در زمان امامت امام حسین علیه السلام و پیش از جریان عاشورا نیز ادامه داشت تا آن جا كه هر گاه نیازمندى براى كمك خواستن نزد این دو امام همام مىآمد، حضرت عباس علیه السلام مأمور اجراى دستور امام خویش مىشد. حضرت عباس علیه السلام جایگاه بلندى نزد برادرش امام حسین علیه السلام داشت. نوشتهاند:«همان گونه كه پدرش امیر المؤمنین علیه السلام جایگاه بلندى نزد پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله داشت و باب او بود و هر گاه مشكلى روى مىداد پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله ابتدا آن را با على علیه السلام در میان مىگذاشت، عباس علیه السلام نیز چنین حالتى نسبت به امام حسین علیه السلام داشت. امام با پیشامد هر مشكلى آن را با برادرش در میان گذاشته و از او مىخواست كه آن مشكل را برطرف نماید.»(14) این مسأله سبب شد تا ایشان را باب الحوائج؛ «برآورنده نیازها» بخوانند.(15) البته به نظر مىرسد این لقب بعدها در نتیجه توسلها و كرامتهاى آن حضرت به ایشان داده شده است.3. باب الحسین علیه السلامشدت دلبستگى حضرت عباس علیه السلام به برادر بزرگتر خود، امام حسین علیه السلام تا آن جا بود كه همواره خود را خدمتگزار وى مىدانست و براى اجراى فرمانهاى ایشان همیشه پیشقدم بود. این بدان دلیل بود كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اَنَا مَدِینَةُ العِلمِ وَ عَلِىٌّعلیه السلام بَابُهَا فَمَن اَرَادَ مَدِینَةَ فَلْیَأْتِ البَابَ؛ من شهر دانش هستم و على علیه السلام دروازه ورود به آن است. پس هر كس خواهان ورود به شهر دانش است، باید نخست سراغ درِ آن را بگیرد.»(16) حضرت عباس علیه السلام نیز درب ورود به شهر حسینى علیه السلام بود.از علامه فقید طباطبایى؛ نویسنده تفسیر بزرگ المیزان در این باره نقل شده است كه فرمود: «مرحوم سید السّالكین و برهان العارفین، آقا سید على قاضى فرمود در هنگام كشف بر من روشن و آشكار شد كه وجود مقدس ابا عبداللّه الحسین علیه السلام مظهر رحمت كلیّه الهیه است و باب و پیشكار آن حضرت، سقاى كربلا، سرحلقه ارباب وفا، آقا باب الحوائج الى اللّه، ابوالفضل العباس صلوات اللّه و سلامه علیه است.»(17)4. سقّاسقّا از مشهورترین لقبهاى حضرت عباس علیه السلام است و پس از واقعه كربلا به این لقب متصف گردید.(18) یكى از بىرحمانهترین حربههاى جنگى دشمن در واقعه كربلا، بستن آب به روى لشگر امام حسین علیه السلام بود كه از روز هفتم ماه محرّم آغاز شد اما حضرت عباس علیه السلام به همراه برخى دیگر از بنىهاشم، به فرات حمله مىبرد و آب مىآورد.(19) او این لقب را از پدران خویش به ارث برده بود؛ زیرا حضرت عبدالمطّلب، هاشم، عبد مناف و قُصَىّ نیز چنین لقبى داشتند. حضرت ابوطالب علیه السلام و عباس عموى پیامبر نیز به چنین ویژگى پسندیدهاى مشهور بودند.(20)5 . كَبْش الكتیبةاصطلاحى نظامى است كه در جنگها به كار مىرفته و به فردى شجاع اطلاق مىشده كه فردى كه تمام صفات شجاعت و نامآورى در او جمع بوده و در پیشانى لشگر به جنگ با دشمن مىپرداخته است. این لقب پیش از حضرت عباس علیه السلام تنها به دو نفر داده شده؛ ابتدا به فردى قریشى از قبیله بنى عبدالدار كه از دشمنان سرسخت مسلمانان بود و طلحة بن ابى طلحة نام داشت. او در جنگ احد توسطامیر المؤمنین علیه السلام كشته شد زیرا شخص دیگرى را جرأت رویارویى با او نبود و شجاعت و جنگاورى او باعث تضعیف روحیه مسلمانان شده بود.با كشته شدن او توسط امیر المؤمنین علیه السلام روحیه به مسلمانان بازگشت و سبب خوشحالى پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله شد زیرا كشته شدن او باعث شد اتحاد مشركین به شدت از هم گسیخته شود و بسیارى از آنان پا به فرار گذارند.(21)دومین فردى كه پیش از حضرت عباس علیه السلام به این لقب خوانده شد مالك اشتر نخعى بود. او را در دوران خلافت امیر المؤمنین علیه السلام كبش العراق مىخواندند.(22) پس از وى این لقب به حضرت عباس علیه السلام رسید آن گونه كه از زبان امام حسین علیه السلام سرودهاند:عَبَّاسُ علیه السلام كَبْشُ كَتِیبَتى وَ كَنَانَتى وَ سرُّ قَوْمی بَلْ اَعَزُّ حُصُونى؛ عباس علیه السلام پهلوان لشگر و اهل بیت من بلكه شكست ناپذیرترین دژ من است.»(23)
6. حامى الظُعَینةدر لغت عرب ظعینة از ریشه ظَعَنَ (كوچ كرد) گرفته شده و به معناى زن هودجنشین(24) مىباشد. این لقب نیز از جمله القابى است كه پس از واقعه عاشورا به حضرت داده شده و به معناى پشتیبان زنان هودجنشین است. چرا كه دلگرمى زنان اهل حرم به بازوى تواناى عباس علیه السلام بود. چه بسا پشتیبانى و حمایت از زنان بىدفاع، خود بخش بزرگى از دفاع است و وجود او در بین لشگر قوت قلبى براى همه به شمار مىآمد. این لقب در عرب پیش از حضرت عباس علیه السلام تنها به یك نفر داده شده و او ربیعة بن مكدم كنانى از قبیله بنى فراس مىباشد و چه در زمان زندگى و چه پس از مرگش او را این گونه مىخواندهاند. آن سان كه دربارهاش سرودهاند:حامى الظعینة این منه ربیعة أم أین من علیا ابیه كلام.(25)القاب یاد شده از مشهورترین لقبهاى حضرت عباس علیه السلام است. البته ایشان لقبهاى دیگرى نیز دارند كه بدین شرح است:7. شهید؛(26)8 . عبد صالح؛9. مستجار (پشت و پناه)؛10. فادى (فداكار)؛11. ضَیغَم (شیر)؛12. مُؤثر (ایثارگر)؛13. ظَهر الولایة (پشتیبان ولایت)؛14. طیار؛(27)15. اكبر؛(28)16. مواسى (ایثار كننده)؛17. واقى (پاسدار)؛18. ساعى(29) (تلاشگر)؛19. صدّیق (راستگفتار و درستكردار)؛20. بَطَل (گُرد)؛21. اطلس (چابك و شجاع، در لغت به معناى رنگارنگ یا دو رنگ بوده(30) و كنایه از فرد زیرك و چابك است)؛22. حامل اللّواء (پرچمدار).(31)23. صابر؛24. مجاهد؛25. حامى؛26. ناصر؛(32)در كلام معصومین علیهم السلام لقبهاى دیگرى نیز براى حضرت عباس آمده است كه از جایگاه والا و مقام ارجمند حضرت عباس علیه السلام حكایت مىكند.پىنوشتها:1. نك، لغت نامه دهخدا، على اكبر دهخدا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1373 ه . ش ، ج 11، ص 16452.2. معارف و معاریف، السید مصطفى الحسینى الدشتى، تهران، انتشارات مفید، چاپ دوم، 1376 ه . ش، ج 8، ص 595 .3. نفس المهموم، شیخ عباس قمى، قم، منشورات مكتبه بصیرتى، بى تا، ص 332؛ تنقیح المقال فى احوال الرجال، عبداللّه المامقانى، نجف، مطبعة الحیدریة، 1352 ه . ق، ج 1، ص 128.4. بطل العلقمى، عبد الواحد بن احمد المظفر، نجف، مطبعة الحیدریة، بىتا، ج 2، ص 9.5. همان.6. همان، ص 10.7. العباس علیه السلام، عبدالرزاق المقرم، نجف، مطبعة الحیدریة، بى تاص 195؛ المجدى فى أنساب الطالبیین، نجم الدین ابوالحسن على بن محمد بن العلوى العمرى، قم، مطبعة سید الشهداء، مكتبة آیة اللّه العظمى النجفى، چاپ اول، 1409 ه . ق ، ص 231.8. أنساب الأشراف، احمد بن یحیى بن جابر البلاذرى، بیروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، چاپ اول، 1394 ه . ق، ج 2، ص 192؛ إعلام الورى بأعلام الهدى، فضل بن الحسن الطبرسى، نجف، مكتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1390 ه . ق، ص 203 .9. بطل العلقمى، ج 2، ص 8.10. مقتل الحسین علیه السلام، محمد تقى بحر العلوم، بیروت، دار الزهراء، چاپ دوم، 1405 ه . قبحار الأنوار، محمد باقر مجلسى، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1403 ه . ق، ص 315؛ العباس علیه السلام، ص 195.11. بطل العلقمى، ج 2، ص 91.12. همان، ص 10.13. مناقب آل ابى طالب، ابن شهر آشوب السروى المازندرانى، ابو جعفر محمد بن على، قم، مطبعة العلمیة، بىتا، ج 4، ص 108 ؛ بحار الأنوار، محمدباقر مجلسى، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1403 ه . ق، ج 45، ص 40 .14. بطل العلقمى، ج 3، ص 35.15. مقاتل الطالبیین، ص 55؛ بحار الأنوار، ج 45، ص 40؛ مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 108؛ بطل العلقمى، ج 3، ص 208؛ كبریت الأحمر، ص 384.16. مستدرك الحاكم النیسابورى، حافظ ابو عبدالله محمد بن عبد الله الحاكم النیشابورى، بیروت، دار الكتب العلمیة، چاپ اول 1411 ه . ق ، ج 3، ص 126.17. چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام، على ربانى خلخالى، قم، مكتب الحسین، چاپ پنجم، 1378 ه . ش، ج 1، صص 147 و 148.18. الثقات، محمدبن حبّان، دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، بى جا، 1395 ه . ق، ج 2، ص 310 ؛ السیرة النبویة، محمدبن حبّان، بیروت، مؤسسة الثقافیة، چاپ اول، 1407 ه . ق، ج 1، ص 559 .19. الإختصاص، محمدبن محمد بن نعمان الشیخ المفید، بیروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، 1402 ه . ق، ص 78 ؛ رجال الطوسى، ابو جعفر محمد بن الحسن، نجف، مطبعة الحیدریة، چاپ اول، 1381 ه . ق ، ص 72 .20. تاریخ الیعقوبى، احمد بن ابىیعقوب، بیروت، دار صادر، بىتا، ج 2، ص 76 ؛ سیرة النبویة، ابن هشام، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1355 ه . ق، ج 1، ص 96.21. بطل العلقمى، ج 2، صص 53 ـ 54 .22. بطل العلقمى، ج 2، صص 53 ـ 54 .23. همان، ص 60.24. فرهنگ معاصر، آذرتاش آذرنوش، تهران، نشر نى، چاپ اول، 1379 ه . ش، ص 213.25. بطل العلقمى، ج 2، صص 63 و 64.26. مصباح الزائر، سیدبن طاووس، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ اول، 1417 ه . ق، صص 245 ـ 249 ؛ بحار الأنوار، ج 98، صص 222 ـ 227.27. بطل العلقمى، ج 2، ص 108.28. الطبقات، محمد ابن سعد، لیدن، مطبعة بریل، 1321 ه . ق، ج 3، ص 1 ؛ سیر إعلام النبلاء، شمس الدین محمد بن احمد الذهبى، مصر، دار المعارف، بىتا، ج 3، ص 216 .29. سه لقب اخیر در زیارت ناحیه مقدسه آمده است.30. لسان العرب، ج 6، ص 135.31. مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 108؛ بحار الأنوار، ج 45، ص 40 ؛ بطل العلقمى، ج 2، ص 12.32. چهار لقب اخیر در: الإقبال، على بن موسى بن جعفر السیدبن طاووس، تهران، دار الكتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1390 ه . ق، ص 334 ؛ بحار الأنوار، ج 98، ص 364 ؛ مصباح الزائر، ص 351.منبع:پاسدار اسلام، شماره 285، حجةالاسلام ابوالفضل هادى منش .لینک مطالب مرتبط : - راه های توسل به حضرت عباس علیه السلام - فرازهایی از زندگی حضرت ابوالفضل العباس (ع) - عمارت آستانه ابوالفضل العباس (ع) و سقاخانه - كراماتی از حضرت ابوالفضل العباس (ع)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 596]
صفحات پیشنهادی
جستارى درباره كنیهها و لقبهاى حضرت عباس علیه السلام
جستارى درباره كنیهها و لقبهاى حضرت عباس علیه السلام. جستارى درباره كنیهها و لقبهاىحضرت عباس علیه السلام كنیههاى حضرت عباس علیه السلامدر فرهنگ عربى به ...
جستارى درباره كنیهها و لقبهاى حضرت عباس علیه السلام. جستارى درباره كنیهها و لقبهاىحضرت عباس علیه السلام كنیههاى حضرت عباس علیه السلامدر فرهنگ عربى به ...
سه باور غلط درباره ازدواج
جستارى درباره كنیهها و لقبهاى حضرت عباس علیه السلام ... طنز: برنامههای زیبای صدا و سیما در ماه رمضان! مدیر شبکه سه سیما درباره افت مخاطب برنامه «ماه عسل» با اجرای ...
جستارى درباره كنیهها و لقبهاى حضرت عباس علیه السلام ... طنز: برنامههای زیبای صدا و سیما در ماه رمضان! مدیر شبکه سه سیما درباره افت مخاطب برنامه «ماه عسل» با اجرای ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها