تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):داناترين مردم كسى است كه دانش ديگران را به دانش خود بيفزايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840462384




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

داستان مردی در پیله جسم


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما  - کل فیلم ماجرای نوشته شدن یک کتاب با چشم است، کتابی درمورد موقعیت تلخ و دشوار مردی که بجز پلک زدن هیچ کار دیگری نمی‌تواند در زندگیش انجام دهد. نزهت بادی: یکی از دوستان خیلی اتفاقی گفت که درست این هفته یک سال از شروع نوشتن خیالباف‌ها می‌گذرد. می‌بینید چقدر زود گذشت. نمی‌دانم هنوز از این بازی خوشتان می‌آید یا خسته‌تان کرده‌ام. برای من که خیلی خوب بود. درباره فیلم‌های مورد علاقه‌ام نوشتم و حسابی لذت بردم. تازه چند تا دوست فیلم‌باز هم پیدا کردم. راستش را بخواهید چیز بیشتری هم از این صفحه انتظار نداشتم. فیلم هفته پیش «همه مردان رئیس جمهور» ساخته آلن جی پاکولا بود که برای روزنامه‌نگارها و ژورنالیست‌ها فیلم محبوبی است. اما این هفته می خواهیم دوباره سراغ یک فیلم عجیب و نامتعارف دیگر برویم که امیدوارم آن را دیده باشید، وگرنه برای حدس زدن اسم آن به دردسر می‌افتید. کل فیلم ماجرای نوشته شدن یک کتاب با چشم است، کتابی که موقعیت تلخ و دشوار مردی را روایت می‌کند که بجز پلک زدن هیچ کار دیگری نمی‌تواند در زندگیش انجام دهد، اما جالب است همین فیلم کاری می کند که آدم دوباره زندگی را کشف کند و به این نتیجه برسد که در بدترین شرایط هم می‌توان بهترین کار زندگیمان را انجام داد. فیلم شروع فوق‌العاده‌ای دارد. حدود 20 دقیقه ابتدایی همه چیز از زاویه دید شخصیت نشان داده می‌شود و ما از میان زوایای نامعمول و قاب‌های نامتوازن، رویاها، آرزوها و خاطرات او را می‌بینیم که در حال سفر به سرزمین‌های دور و ماجراجویی‌هایی بزرگ است. بعد ناگهان از این صحنه‌های پرتحرک و انرژی به تصویر مردی بی‌حرکت می رسیم. مردی که در زندان جسمش اسیر است ولی در درونش صدای بال پروانه ها را می‌شنود. فیلم پر از نماهای درشت چهره‌هایی است که به دیدار مرد می‌آیند. آنها مجبورند کاملا به چشم مرد نزدیک شوند تا او بتواند آن‌ها را ببیند. از آنجا که این نماها نقطه‌نظر مرد است، آدم احساس می‌کند این افراد به ما خیره شده‌اند و بعد ناخودآگاه فکر می‌کنیم در موقعیت مرد قرار داریم و وحشت‌زده اعضای بدنمان را حرکت می‌دهیم تا از سلامتمان مطمئن شویم و تازه وقتی خیالمان راحت می‌شود که همه چیز روبراه است، از خودمان به خاطر همه کارهای نیمه‌تمام و نکرده زندگیمان خجالت می‌کشیم. صحنه مورد نظرم جایی است که پرستار گفتاردرمانی برای اولین بار تلاش می‌کند به بیمار استثنایی‌اش بیاموزد چطور با پلک زدن با او حرف بزند و با این کار شور زندگی را دوباره به وجود ناامیدش بازگرداند. زن با صبر و امید عجیبش که آدم می‌ماند آن را از کجا آورده، آرام آرام حروف را می‌گوید و مرد بیمار با زحمت و مشقت زیاد حروفش را با پلک زدن انتخاب می‌کند. زن حروف را کنار هم می‌چیند و کلمات و سپس جمله را می‌سازد و یکدفعه از خواندن آن به هم می‌ریزد و گریه اش می‌گیرد. مرد گفته است: «می‌خواهم بمیرم.» اگر متوجه شده باشید که درباره کدام فیلم حرف می‌زنم، حتما می‌دانید مرد نمی‌میرد، بلکه زنده می‌ماند و به بزرگترین آرزوی زندگیش که نوشتن کتاب خاطراتش است، می‌رسد و چند روز بعد مثل پروانه‌ای که در خواب دیده بود، از پیله دردناک جسمش بیرون می‌آید و از این دنیا می‌رود. حالا نوبت شماست که اسم فیلم و کارگردانش را حدس بزنید و درباره آن نظر دهید. 5858




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 465]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن