محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826686584
تأملي در زندگي و خدمات آيتالله طالقاني؛احياي فكر ديني و بازگشت به قرآن - علي شاملو
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: تأملي در زندگي و خدمات آيتالله طالقاني؛احياي فكر ديني و بازگشت به قرآن - علي شاملو
آيتالله سيدمحمود علايي طالقاني، فرزند آيتالله سيدابوالحسن حسيني (طالقاني) در 15 اسفندماه 1289ش در گليرد طالقان، به اين جهان چشم گشود. نياكان او از سادات طالقان هستند و با 36 واسطه سلسلهاي نسبش به امام محمدباقر(ع) ميرسد. پدرش شادروان آقا سيدابوالحسن 13500 - 1278ق) از شاگردان ميرزاي شيرازي بزرگ و حاج سيداسماعيل صدر در نجف و كربلا بود و پس از گرفتن تصديق اجتهاد از مراجع مذكور به طالقان و تهران برگشت. مرحوم آقا سيدابوالحسن از علماي طرفدار مشروطه بود و در دوران استبداد صغير محمدعلي شاه به كوهستانهاي طالقان پناه برد و از آنجا با مشروطهخواهان ارتباط برقرار كرد. در زمان رضاشاه نيز به اتفاق مرحوم مدرس عليه ديكتاتوري و سياستهاي ضدديني و ضدملي شاه به مبارزه برخاست. سرانجام در سال 1310ش در تهران درگذشت و با وجود اينكه رضاشاه تشييع جنازه را منع كرده بود، مردم تهران اين ممنوعيت را شكستند و مراسم تشييع باشكوهي براي جنازه آن عالم بزرگ به عمل آوردند.
سيدمحمود در 5 سالگي وارد مكتبخانه شد و مقدمات علوم اسلامي را نزد پدر خواند و سپس راهي قم شد و در مدرسه فيضيه و رضويه به تحصيل ادامه داد. وي به حضور مرحوم آيتالله حاج شيخ عبدالكريم حايري يزدي، موسس حوزه علميه قم معرفي شد و دروس خود را از آن بزرگوار و از مدرسان برجسته ديگر چون آيتالله سيدمحمد حجت كوهكمرهاي و آيتالله سيدمحمدتقي خوانساري فرا گرفت. علاقه به آشناشدن با محيط علمي نجف براي مدتي سيدمحمود را به آن شهر كشانيد. در آنجا از حوزه درس ميرزاي نائيني (شيخ محمدحسين غروي) و آقا ضياءالدين عراقي استفاده كرد ولي چون روح تشنه او را سيراب نساخت، بار ديگر به قم بازگشت و پس از دريافت اجازه اجتهاد از آيتالله حايري، به تهران مراجعت كرد.13188ش)
سيدمحمود طالقاني طلبه جوان و پرشور، در كودكي و جواني شاهد مبارزات پدر و مرحوم مدرس و ديگر علماي بيدار عليه رضاخان برگزيده دولت بريتانياي كبير بوده است. سياست بريتانيا، از سالها پيش تهي ساختن ملتهاي كهن و با فرهنگ از فرهنگ و آيين خويش و جايگزين كردن فرهنگهاي نوين غرب در ذهن و زبان آنان بود. در ميان ملت ترك، مصطفي كمال ملقب به را برانگيخت و او توانست پس از انحلال خلافت عثماني و تجزيه امپراتوري تا اندازه زيادي، آن سياست را به اجرا گذارد و ملت تركيه را به ظاهر به صورت يك ملت اروپايي درآورد، ليكن اين سياست در ايران، چنانكه بايد، توفيق نيافت زيرا زمينه اجراي آن در ايران شيعي فراهم نبود. رضاشاه به گسترش فرهنگ غرب و كشف حجاب و متحدالشكل كردن لباس و ممنوعيت پوشيدن لباس روحانيت و روضهخواني و عزاداري ماه محرم و تشييع جنازه دست زد كه برخي آثار مثبت و منفي برجاي گذاشت. او همه اين اقدامات را در زمينه ديكتاتوري و زور و خفقان به اجرا درآورد و يكي از ابزارهاي پيش بردن برنامههاي خود را كشتن و به زندان افكندن و تبعيد شخصيتهاي سياسي و فرهنگي انتخاب كرده بود. از اينرو برخي از رجال ملي و مذهبي به مبارزه سياسي با اين سياست برخاستند مانند مدرس و مصدق و برخي ديگر. آيتالله طالقاني ميگويد:
آن دورهاي كه در قم سرگرم تحصيل بودم، روزهايي بود كه مردم اين كشور سخت دچار فشار استبداد بودند، مردم از وحشت از يكديگر ميرميدند، جان و مال و ناموس مردم، تا عمامههاي اهل علم و روسري زنان مورد غارت و حمله ماموران استبداد بود... در آن روزها با خود ميانديشيدم كه اين بحثهاي دقيق در فروع و احكام، مگر براي عمل و سعادت خود و اجتماع نيست؟ مردمي كه يك فرد و يك دسته بيپروا، اينگونه بر او حكومت و ستم نمايند، آيا روي صلاح و سعادت را خواهند ديد؟ آيا نبايد بيشتر نيروي فكر و عمل را براي ايجاد محيط مساعد و جلوگيري از ارادههاي خودخواهانه متوجه نمود؟ از سوي ديگر ميديدم مردمي در لباس دين، مرد خودخواهي را، با خواندن آيات و احاديث، بر گرده مردم سوار ميكنند و برايش ركاب ميگيرند. دسته ديگر با سكوت و احتياطكاري، كار را امضا مينمايند، تا آنگاه كه بر خر مراد مستقر شد و افسار (زمام) را به دست گرفت و ركاب كشيد و همه چيز مردم را زير پاي خود پايمال كرد، به دعا و توسل ميپردازند و از خداوند، فرج امام زمان(عج) را ميطلبند!
اين روش و تضاد جمعي از پيشوايان ديني، اين محيط تاريك، اين تاثرات روحي، قهرا به مطالعه و دقت بيشتر در آيات قرآن حكيم و كتاب شريف نهجالبلاغه و تاريخ و سيره پيامبر اكرم و ائمه هدي وادارم كرد. با برخورد با بعضي استادان و علماي بزرگ دستگيرم شد، كمكم خود را در معيار روشني ديدم و به ريشههاي ديني آشنا شدم و قلبم مطمئن گرديد و هدف و مقصد را، از نظر وظيفه اجتماعي، تشخيص دادم و تا توانستم به توفيق خداوند، از ديگران هم دستگيري نمودم.( >مقدمه تنبيهالامه، 4)
با اين مشاهدات و تجربيات و مطالعات در اجتماع و در حوزه چاره را در بازگشت به قرآن و نهجالبلاغه ميبيند و خود در اين راه پيشقدم ميشود. در همين ضمن عدهاي از جوانان از وي درخواست ميكنند كه جلسات تفسير قرآن برايشان تشكيل دهد. او هم ميپذيرد و اين جلسات از سال 1318ش مخفيانه در خانهها تشكيل ميشود. طالقاني ميبيند نهتنها دشمنان قديم و جديد اسلام با قرآن به مبارزه برخاستهاند و به هر دسيسهاي دست ميزنند كه آن را از صحنه زندگي مسلمانان كنار بزنند، بلكه دوستان و مومنان مسلمان نيز، به مروز زمان عادت كردهاند كه بدون قرآن زيست كنند.
كانون اسلام و مجله دانشآموز
بعد از سقوط و تبعيد رضاشاه در شهريور 1320ش و باز شدن فضاي سياسي و فراهم شدن زمينه فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي، آيتالله طالقاني را براي نشر معارف و رهنمودهاي قرآن و سنت تاسيس ميكند و سلسله سخنرانيهايي در جهت ارشاد مردم به اسلام و قرآن ترتيب ميدهد و مجلهاي بهعنوان از طرف اين كانون منتشر ميكند.
فعاليتهاي سياسي
با اينكه اكثر قريب به اتفاق روحانيون آن روزگار، فعاليت سياسي را دون شأن روحانيت ميدانستند و از وارد شدن در ميدان عمل سياسي سخت اكراه داشتند، آيتالله طالقاني از جمله روحانيون انگشتشماري بود كه سياست به معناي دخالت در سرنوشت اجتماعي را، جزيي از ابواب دين ميدانست و بر اين باور بود كه با كنار كشيدن افراد صالح و درستكار از مسووليت اجرايي و دور شدن رهبران مذهبي و دانشمندان آگاه از نظارت و ارشاد در كار حكومت، سررشته امور به دست اشرار و افراد فاسد و دستنشانده بيگانگان ميافتد و به تدريج مستبدان و طاغوتيها بر گرده مردم سوار ميشوند.
نهضت ملي ايران
پس از شهريور 1320ش و باز شدن فضاي نسبي سياسي، رهبران سياسي و رجال ملي و بعضا مذهبي به استيفاي حقوق پايمالشده ملت ايران كمر همت بستند از جمله دكتر مصدق و برخي از همكاران او در مجلس شوراي ملي را تاسيس كردند و هدف و شعار خود را قرار دادند. از آنجا كه آيتالله طالقاني مبارزه با استعمار و استبداد و استثمار را تكليف شرعي خود ميدانست و پيوسته به ياري و پشتيباني نهضت ملي ادامه ميداد، پس از كودتاي 28 مرداد 1332ش با كه در شهريورماه همان سال به همت آيتالله حاجآقا رضا زنجاني تشكيل شد، همكاري نزديك داشت. در سال 1334 و 1335 با حمايت از رهبران فدائيان اسلام و پناه دادن به آنان در خانه محقر خود كه تحت تعقيب حكومت نظامي وقت بودند، مخالفت خود را با حكومت كودتا نشان داد.
در سال 1339 كه نهضت ملي ايران بهنام جبهه ملي دوم تجديد حيات كرد، آيتالله طالقاني در جلسات آن شركت ميجست ليكن پس از مدتي كه ملاحظه كرد مشي او با سران جبهه ملي دوم هماهنگ نيست به همراه ياران ديرين خود مهندس مهدي بازرگان و دكتر يدالله سحابي و احمد صدر حاجسيدجوادي و تني چند از همكاران سابق خود در نهضت مقاومت ملي، جمعيت نهضت آزادي ايران را تاسيس كردند. ايدئولوژي اين جمعيت اسلامي بود؛ استراتژي آن، اقدام براي آزادي و استقلال ايران و شيوه عمل تاكتيك آن مخالفت با ديكتاتوري شاه و تبليغ براي دموكراسي و مبارزه با استعمار و استبداد و استثمار بود. آيتالله طالقاني با داشتن انديشههاي جهانشمولي اسلام، در مبارزه با استعمار و استبداد و هر گونه ستمي كه بر انسانيت رود، تنها به درون مرزهاي ايران نميانديشيد و در مرحله بعدي به فكر ستمديدگان جهان اسلام بود.
كنفرانسهاي اسلامي
از جمله فعاليتهاي ايشان شركت در كنفرانسهاي (موتمرهاي) اسلامي است. از آن جمله در كراچي در پاكستان 13311) و موتمر اسلامي قدس در فلسطين 13488) و در مصر 13400ش) شركت كرد. وي در اين كنفرانسها به جهان اسلام آن روز اعلام كرد كه ملت ايران با صهيونيسم مخالف است و حساب ملتها از دولتهاي وابسته و دستنشانده جدا است.
زندانها و تبعيدها
آيتالله طالقاني در راه عقيده و مبارزه با استعمار و استبداد و در جهت دفاع از حقوق مظلومان، پيوسته گرفتار زندان و تبعيد بود. نخست در سال 1318 ش براي دفاع از زني كه پليس رضاشاه ميخواست چادر را از سر او بردارد، با آن پليس درگير ميشود و در نتيجه وي را به اتهام توهين به مقامات عاليه مملكت به چند ماه زندان محكوم ميكنند. در سال 1335 ش به جرم پناه دادن به نوابصفوي و ديگر اعضاي فدائيان اسلام كه تحت پيگرد حكومت نظامي بودند، مدتي به زندان ميرود.
در 30 تير 1340 ش كه پليس جوانان را در ابنبابويه بر سر مزار شهداي سيام تير 1331ش بازداشت ميكند، آيتالله طالقاني همراه آن جوانان سوار كاميون روباز ارتشي ميشود و به شهرباني ميآيد و با پافشاري در كنار جوانان به درون زندان ميرود ولي چون سياست رژيم در آن روز به زندان افكندن كسي مانند او نبود، پس از دو روز وي را از زندان بيرون ميكنند.
در بهمنماه 1341 ش كه شاه ميخواست انقلاب سفيد خود را به رفراندوم بگذارد، سران جبهه ملي و نهضت آزادي و شمار زيادي از دانشجويان دانشگاهها و از جمله آيتالله طالقاني را به زندان ميبرند ليكن در آغاز محرم (خرداد 1342 ش) او را آزاد ميكنند.
پس از چند ماه رژيم كيفرخواستي عليه سران نهضت آزادي ايران و اعضاي آن تنظيم ميكندكه اتهام اصلي آنان عضويت در جمعيتي است كه مرام و رويهاش ضديت با سلطنت مشروطه است. آيتالله طالقاني در جلسات دادگاه اظهار ميدارد به عنوان يك مجتهد دادگاه نظامي را به رسميت نميشناسد و لذا سكوت ميكند. در اين دادگاه آيتالله طالقاني به 10 سال زندان محكوم شد، ليكن در آبان 1346ش بر اثر فشار موسسات حقوق بشر و مبارزات داخل و خارج ايران بر شاه به اتفاق شادروان مهندس مهدي بازرگان آزاد شد.
پس از پيروزي انقلاب
سرانجام انقلاب در 22 بهمن 1357 ش به پيروزي رسيد. اين پيروزي غيرمنتظره مسووليتهاي سنگيني را ايجاب ميكرد. در نخستين لحظات شوراي انقلاب تشكيل شد، اعضاي اين شورا توسط دوستان انقلاب به امام خميني(ره) پيشنهاد شده بود و ايشان عدهاي را از ميان آنان تاييد كرده بودند. شوراي انقلاب آيتالله طالقاني را به رياست خود انتخاب كرد كه پذيرفت و به انجام اين وظيفه كمر همت بست.
نماز جمعه
پس از انقلاب، طالقاني به امام خميني(ره) يادآوري ميكند كه لازم است در جمهوري اسلامي ايران امامجمعه را منصوب كنند. امام هم خود ايشان را به عنوان نخستين امام جمعه تهران نصب كردند. نخستين نماز جمعه در پنجم مردادماه 1358 در دانشگاه تهران برگزار شد و آخرين نماز جمعه را در روز 16 شهريور 1358 ش در بهشت زهرا در كنار قطعه شهداي 17 شهريور 1357 برگزار كرد.
مجلس خبرگان بررسي و تصويب قانون اساسي
حضرت امام خميني(ره) در پاريس به يكي از ياران دستور داده بود پيشنويسي براي قانون اساسي جمهوري اسلامي تهيه كند. اين پيشنويس با پيشنويسي كه در تهران توسط جمعي از حقوقدانان تهيه شده بود، تلفيق شده و اين طرح تهيه شد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي بهوسيله كارشناسان حقوقي و نيز در نخستوزيري مورد اصلاح و تكميل قرار گرفت.
برخي از افراد معتقد بودند اين پيشنويس در مجلس موسسان مورد تصويب قرار بگيرد و برخي ديگر ميگفتند براي جلوگيري از اتلاف وقت بهتر است به آراي عمومي مردم گذاشته شود. چون اختلاف بالا گرفت، آيتالله طالقاني پيشنهاد كرد كه به جاي دو گزينه، مجلسي از حدود 60 تا 70 كارشناس تشكيل شود تا هم با نظر علمي قانون اساسي را بررسي كنند و هم پس از بررسي آنان نتيجه كار به همهپرسي گذاشته شود. اين پيشنهاد پذيرفته شد و براي تعيين نمايندگان هر استان انتخاباتي صورت گرفت و آيتالله طالقاني راي نخست مردم استان تهران را به دست آورد.
شوراها و دموكراسي
آيتالله طالقاني به شوراهاي مردمي نه بهعنوان يك تاكتيك بلكه به عنوان يك اصل عقيده داشت و ميگفت كه مردم با شركت در شوراهاي ده، بخش، شهر و استان تجربه اداره كردن خود را ميآموزند و باور ميكنند كه سرنوشت خود را به دست گرفتهاند و بدين وسيله دموكراسي را به دست ميآورند. اگر هم اشتباه كنند اشكالي پيش نميآيد، به تدريج مجرب ميشوند. خداوند به پيغمبر خود با آن عظمت كه متصل به وحي است، فرمان ميدهد كه در كار روزمره اجتماعي مردم با آنان مشورت كن. اگر كار مردم به دست خودشان داده شود پس ما چه كارهايم؟ ميگفت شما هيچكاره، برويد دنبال كارتان!
طرحي براي شوراها تهيه كرد، ليكن سرانجام عملي نشد. در آخرين نماز جمعه در بهشت زهرا، از تاخير تصويب آن طرح گله ميكند. پس از مراسم نماز جمعه در بهشت زهرا، غسالخانه جديد آن را افتتاح كرد.
آثار منتشرشده آيتالله طالقاني به شرح زير است:
1- ترجمه و توضيح و مقدمهنهجالبلاغه
2- گفتارهاي راديويي
3- اسلام و مالكيت
4- مقدمه، پاورقي و توضيح كتاب تنبيهالامه و تنزيهالمله
5- ترجمه جلد نخست امام علي(ع)
6- به سوي خدا ميرويم
7- تمركز و عدم تمركز مرجعيت و فتوا
8- پرتويي از قرآن
9- مهدويت و آينده بشر
10- جهاد و شهادت
11- هجرت و انقلاب
12- شهادت و شورا
13- تبيين رسالت براي قيام به قسط
و سرانجام بعد از 50 سال تلاش مداوم براي احياي اسلام و به صحنه آوردن قرآن و عمل به سنت خوشحال از تحقق عيني آرمانش و نگران نسبت به آينده مردم در استمرار و عمل به انقلاب اسلامي از جنبههاي عميق و اصيل آن و اميدوار به رشد مردم براي حفظ و تداوم انقلاب با كار شورايي و به دست گرفتن سرنوشت خويش در ساعت 45/1 دقيقه بامداد روز دوشنبه 19 شهريورماه سال 1358 به پروردگارش پيوست. طالقاني هنگام مرگ پنج پسر به نامهاي 1- ابوالحسن، 2- حسين، 3- مهدي، 4- محمدرضا، 5- مجتبي و پنج دختر به نامهاي 1- مريم، 2- وحيده، 3- اعظم، 4- طيبه و 5- طاهره داشت.
طالقاني هنگام مرگ 69 سال سن داشت.
منابع و ماخذ:
1- آيه رحمت: گردآوري و تدوين سيدجواد ميرسليمي
2- يادنامه ابوذر زمان: بنياد فرهنگي آيتالله طالقاني
3- طالقاني فريادي در سكوت: سيدمحمدحسين ميرابوالقاسمي
4- زندگي و مبارزات پدر طالقاني: اسكندر دلدم
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
چهارشنبه 20 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]
-
گوناگون
پربازدیدترینها