تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):راست ترين سخن و رساترين پند و بهترين داستان، كتاب خداست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805548546




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگو با محمد احمدي كارگردان حقيقت گمشده؛حوصله تماشاگر اين فيلم سر نمي‌رود ‌- هليا آبادي


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفت‌وگو با محمد احمدي كارگردان حقيقت گمشده؛حوصله تماشاگر اين فيلم سر نمي‌رود ‌- هليا آبادي


بيش از 15 سال است در سينماي ايران مشغول است. به قول خودش خيلي كارها انجام داده؛ از عكاسي تا مديريت توليد با كارگردان‌هاي زيادي كار كرده مانند محسن مخلمباف؛ هرچند سليقه‌اش چندان به مخملباف و سينماي داستانگوي او نزديك نيست. حالا‌ هم تهيه‌كننده و هم مدير فيلمبرداري فيلم به كارگرداني است. قرار است آن فيلم هم تجربه‌اي جديد باشد درباره ژانر پليسي وحشتناك در ايران. حريم در جنگل‌هاي شمال اتفاق مي‌افتد و درباره يك مجموعه قتل است. تجربه جديدي است مثل همان فيلم اول اين كارگردان با عنوان كه براساس فيلمنامه‌اي از مخملباف ساخته شد و در بيش از 20 جشنواره شركت داشت. اما فيلمي كه اين روزها از او بر پرده سينما اكران مي‌شود، فيلم است. هرچند نام قبلي آن زيباتر بود، او فيلمبرداري اين اثرش را هم بر عهده داشته به همين دليل به كل لحظات فيلم قبل از فيلمبرداري فكر كرده است.

فيلم با حركت دوربين از آسمان شروع مي‌شود، پايين مي‌آيد و ماشيني انتخاب مي‌شود. ما در طول فيلم بيننده داستان اين خانواده و دو خانواده ديگر هستيم. شايد اگر او اتومبيل ديگري را انتخاب مي‌كرد داستان ديگري مي‌ديديم، غير از داستان خانواده‌اي كه در تصادف كشته مي‌شوند و پدر خانواده از عشق به آنان مي‌خواهد خودكشي كند اما برحسب تصادف نجات پيدا مي‌كند. او حالا‌ به دنبال نجات‌دهنده‌اش مي‌گردد، كسي كه با دادن كليه خود جانش را نجات داده است. بازيگران اصلي اين فيلم و هستند. فيلم براي جشنواره پروانه نمايش گرفت و به مدت 40روز در تابستان سال پيش فيلمبرداري شده است. ‌

چرا اين‌قدر داستان فيلم را پيچانده‌ايد، نمي‌شد ساده آن را تعريف كنيد؟

اين سليقه‌اي است. آن‌قدرها هم پيچيده نيست. از بس فيلم در ژانرهاي مختلف ساخته شده، داستان‌هاي بكر خيلي كم شده است، مي‌خواستيم شيوه جديدي باشد. در واقع اگر بخواهم ساده بگويم مي‌خواستم يك جوري عشق به خانواده و از خودگذشتگي كه انگار كمرنگ شده است را يادآوري كنم. مي‌خواستم غير از روش كلا‌سيك طور ديگريفيلم ديده شود. نمي‌خواستيم ساختار كلا‌سيك داشته باشد اما خيلي هم پيچ و تاب ندارد. 3 داستان است، با 4 فلا‌ش بك كه گره‌ها را باز مي‌كند. اطلا‌عات را هم دير به تماشاگر مي‌دهيم. شايد براي تعدادي از تماشاگران ارتباط پيدا كردن سخت باشد.

خب همين سبب مي‌شود تماشاگر زياد به ديدن فيلم نيايد.

انتقادي كه دارم همين است. به جاي اينكه ما سليقه تماشاگر را بالا‌ ببريم تا او جور ديگري عادت كند، مي‌بينيم همه ساده و خطي و دم‌دستي‌تر كار مي‌كنند. يك جوري به هر بهانه‌اي كار سطحي‌تر انجام مي‌دهند تا فقط تماشاگر را بكشانند سينما. تماشاچي به ما خط مي‌دهد. سليقه اوست كه با اين نوع فيلم‌ها و فيلم‌هاي تلويزيون مرتب پايين مي‌آيد و براي ما هم دقيقا همين اين اتفاق مي‌افتد. ‌

پيچيدگي فيلم سبب مي‌شود كه ارتباط با تماشاگر رخ ندهد و سينماداران هم بگويند نبايد اين فيلم‌ها اكران شوند.

اما من هيچ تماشاگري را در اين مدت و در طول جشنواره نديدم كه بگويد حوصله‌اش سر رفته يا از فيلم زده شده. اما اگر منطقي به حرف سينماداران توجه كنيد آنها درست مي‌گويند، زيرا سرمايه‌شان را گذاشته‌اند و مي‌خواهند فروش داشته باشد. در همه جاي دنيا هم اين دولتمرداران هستند كه به اين نوع فيلم‌ها سوبسيد مي‌دهند. ‌

اما همين فيلم 211 گرم> كه شما تاكيد داريد فيلمتان شباهتي با آن ندارد هم مي‌تواند مخاطب خودش را به سينما بكشاند. خودتان هم براي ديده شدن فيلم به سراغ بازيگران معروف رفتيد.

داستان بازيگر را مي‌طلبد. اگر چهره‌هاي گمنام را مي‌طلبيد، به سراغ آنها مي‌رفتم. البته قطعا هر فيلمسازي دوست دارد فيلمش ديده شود، اما نه به هر وسيله و ترفندي. اين دغدغه هميشه همراه‌مان هست. كار را انجام مي‌دهيم و به اميد زنده‌ايم؛ اميد به اينكه بهتر شود. ‌

آيا اين بازيگران به راحتي حضور در فيلم را پذيرفتند. ‌

بله. آقاي فرخ‌نژاد كه نقش را خيلي دوست داشتند حتي وقتي كه به ايشان گفتيم بايد لا‌غرتر باشند در مدت كمتر از 40 روز بيش از 10 كيلو لا‌غر كردند. اين كاراكتر به هم خيلي مي‌آمد چون چهره خوبي داشت؛ يك زن قوي كه در برابر مشكلا‌ت خم به ابرو نمي‌آورد. خيلي راحت به خاطر فيلمنامه و نقشي كه داشتند راضي شدند. ‌

از شكل‌گيري فيلمنامه بگوييد. نام 5 نفر در اين رابطه آمده است. ‌

علي حدادي طرحي داشت براساس سوظن و ايثار. خوشم آمد. در اصل دو، سه نفري كار كرديم تا به آن چيزي كه دغدغه من كارگردان بود نزديك شويم. البته در هيچ مقطعي هر 5 نفر با هم كار نكرديم. در مقطعي من و محمود غلا‌م و خطيبي كار كرديم و بعد از آن و من بازنويسي‌اش را انجام داديم. در اين مدت صحبت مي‌كرديم و جلسه مي‌گذاشتيم تا به دغدغه ذهني‌ام نزديك شديم.

و اين جانباز بودن اهداكننده كليه ضرورت محيط بود يا داستان يا اداي دين؟

در ذهن من در وجود جانبازان يك جور ايثار و از خودگذشتگي هست كه با همه متفاوت است. آنها بودند كه در 8 سال جنگ نگذاشتند اتفاقي براي ما بيفتد. آنها با آدم‌هايي كه جنگ نرفتند متفاوتند. البته اين قضيه خيلي كمرنگ مطرح مي‌شود. حتي در آخر هم معلوم مي‌شود كه آن كليه متعلق به رزمنده نبوده، بلكه متعلق به همسرش بوده است. ‌

با بازيگر سر صحنه تعامل داريد يا كاملا‌ مطابق با فيلمنامه پيش مي‌رويد؟

صحبت مي‌كنيم. حرف مي‌زنيم. هر پيشنهادي كه براي فيلم كمك بوده پذيرفته شده است. قطعا يك ريزه‌كاري‌هايي وجود دارد كه با همكاري همديگر آن را به نتيجه رسانديم. خود آقاي فرخ‌نژاد خيلي انرژي مي‌گذاشت. خيلي در اختيار بود. خانم نظريه هم همين‌طور. اينها در فيلم اثر مي‌گذاشت. ‌

فيلمبردار بودن شما چطور ؟ همه چيز را از قبل فكر مي‌كرديد؟

در طول فيلمبرداري كشف مي‌كرديم. صحبت مي‌كرديم. طبق برنامه پيش رفتيم. من از تيم حرفه‌اي خوبي بهره بردم. البته شيوه روايتي را قبلا‌ درباره‌اش فكر مي‌كردم. حتي براي هر كاراكتر يك نوع حركت دوربين در نظر گرفته بودم. براي فرخ‌نژاد وقتي تنش و اضطرابش بيشتر بود، تكان‌ها بيشتر و براي خانم نظريه تكان‌هاي كمتر. هنگامي كه زندگي دارد شروع مي‌شود حركت دوربين كمتر و زماني كه اضطراب‌ها آغاز مي‌شد تكان‌ها بيشتر بود. اصلا‌ همان كه دوربين از آسمان پايين مي‌آيد و تصادفي ماشيني را انتخاب مي‌كند و ما پاي قصه يك خانواده مي‌نشينيم و بعد كه قصه تمام مي‌شود دوباره دوربين به آسمان مي‌رود. همه چيز فكر شده است. ‌

اما به نظر مي‌رسد همه فيلم بر اساس تقدير است. ‌

اينكه اين مرد براساس اتفاق تصادف مي‌كند، بر اثر تقدير زنده مي‌ماند و حتي وقتي مي‌خواهد خودكشي كند باز هم نمي‌شود. اين نشان مي‌دهد مرد محكوم به زنده ماندن است. ‌

و نكته‌اي كه شما در صحبت‌هايتان هم به آن اشاره كرديد اينكه تماشاگراني كه به تماشاي فيلم مي‌آيند خسته نمي‌شوند و با آن همراه مي‌شوند. چه كار بايد كرد كه آنها به ديدن فيلم بيايند؟

تبليغ. خيلي‌ها اصلا‌ با خبر نمي‌شوند كه چنين فيلمي ساخته شده است. اين براي جلب مخاطب لا‌زم است، البته ما به هر وسيله‌اي و هر قيمتي اين كار را نمي‌كنيم. مثلا‌ با همين داستان مي‌توانستيم آن را هندي كنيم و اشك مردم را در بياوريم. يا احساسي‌اش كنيم و درام آن را بيشتر كنيم. همان‌طور كه مدام مي‌پرسيدند آيا آخرش اين دو نفر - يكي زن شهيد ، يكي مرد تنها- با هم ازدواج مي‌كنند. ‌

خب چرا اين كارها را نمي‌كنيد؟

مخاطب آنچناني نمي‌خواهيم. اين فيلم‌ها مخاطب خود را دارد. به نظرم اگر تبليغات خوبي شود و دروغ هم گفته نشود؛ خيلي روراست بگوييم جنس اين فيلم به‌گونه‌اي است كه قطعا خيلي‌ها هستند كه مي‌آيند و همراه فيلم مي‌شوند. اگر حوصله كنند تا ته فيلم را ببينند ناراضي نمي‌شوند. ‌

چرا اين كار را از همان اول انجام نمي‌دهيد كه فيلم تماشاگر را جذب كند؟

بايد فيلمنامه بطلبد. موضوعي كه تعريف مي‌كنيد فقط چه مي‌خواهي بگويي آن مهم نيست بلكه چگونه گفتنش هم مهم است.

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 چهارشنبه 20 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن