محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845537592
ملیکه ، شاهزاده رومی ، خاتون کنیزان
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ملیکه ، شاهزاده رومی ، خاتون کنیزانازتاریخ روم - مادر امام زمان علیه السلام برگ هایی
میان امام مهدى علیه السلام و حضرت مسیح علیه السلام، از جهات متعددى ارتباط است. یكى از این موارد، مادر بزرگوار آن امام است .در روایتى از پیامبر صلى الله علیه و آله این گونه آمده است :مهدى ازفرزندان من است. صورتش مانند ماه منیر مىدرخشد. رنگ رخسارش عربى و قد و قامتش اسرائیلى است.(1)دراین حدیث، اشارهاى ضمنى هست كه مهدى علیه السلام ازمادرش، ویژگىهاى قد و امتبنىاسرائیل رابه ارث مىبرد.نگاشتههاى امامیه، تاكید دارد كه مادر امام مهدى علیه السلام، بانو «ملیكا» است كه نام حقیقىاش راپنهان كرد و به اسم «نرجس» شناخته وخوانده شد.اویكى ازشاهزادگان قصر امپراتورى قسطنطنیه در روم بوددر این قسمت از بحث، آن چه را "استاد سعید ایوب " در كتاب ارزشمندش «عقیدة المسیح الدجال» نوشته و مربوط به موضوع است، بیان مىكنیم:"جبههاى كه رو در روى دجال و پیروان و مردان مرتد كلیسا مىایستد، اسلام است. فرمانده این جبهه، مهدى منتظر است .پیامبر مىفرماید: «مهدى، همنام من است» . آیا صاحب این نام كه در انجیل كنونى است، با نشانههایى كه برایش گفتهاند، همخوان است؟در سفر رؤیا آمده است: «نام فرماندهاى كه جنگهاى آخر زمان را رهبرى مىكند، امین صادق است» . (2)در منابع اسلامى است كه شیوه مهدى، بدان گونه است كه «پس از آن كه زمین پراز ستم و جور شد، آن را پراز عدل و داد مىكند» . در عرض و همسنگ این نشانهها [در مصادر اسلامى] در سفر رؤیا است: «او، عادلانه حكم مىكند و براى برقرارى عدالت مىجنگد» . (3)در منابع اسلامى درباره اصل و نسب مهدى آمده است: «مهدى، از خاندان من، از فرزندان فاطمه است...» . (4)در این باره، در سفر رؤیا ذكر شده: «بانویى كه نور خورشید و ماه وجودش را فرا گرفته است و پایین پا و بر سر او تاجى از دوازده ستاره است. بانو، پسرى نیرومند زاییده كه با قدرتى آهنین، تمامى ملتها را سرپرستى مىكند» . (5)در تفسیر گفتهاند: «او، بانویى فاضله و با وقاراست و نسل [مهدى] از او به وجود مىآید» . (6)نسل این بانو، با مخاطرات و مشكلاتى مواجه مىشود و نیروىهاى شیطانى با باقىمانده نسل او - كه به سفارشهاى خداوند عمل مىكنند - مىجنگد. تاجى كه بر سر بانو است، نشانه رهبرى است و دوازده ستاره، نامهاى رسولان است.به نظرم اگر مهدى از فرزندان فاطمه، و آخرین رهبر باشد، طبیعى است كه تمامى برادرانش، نزد اهل كتاب شناخته شده باشند. اینان، شاخ و برگ یك درختاند كه ازبانوى آفتاب و مهتاب به بار آمدهاند. (7)
روایت تاجر بردگان- بشربن سلیمان نخاس- روایتى در كتابهاى معتبر امامیه در «كمال الدین» شیخ صدوق و «الغیبة» شیخ طوسى است كه به مهمترین مطالب آن اشاره مىكنیم:بشربن سلیمان نخاس، از اصل و ریشه انصار مدینه و ساكن سامرا است. وى، همسایه امام هادى علیه السلام است و نزد ایشان مسائل فقهى تجارت بردگان را مىآموخت.امام، مباشر خود «كافور» را هنگام پسین، به دنبال تاجر مىفرستد. او در وقت مناسب حاضر مىشود. امام، به وى ماموریت مىدهد كنیزى را با مشخصات معین بخرد.روایاتى كه به این موضوع اشاره دارد مىگوید، امام هادى كمى پس از پایان جنگ محلى بغداد (سال 251- 252) دستبه این اقدام زد. كه احتمالا، اقدام حضرت، میان سالهاى 253- 254 هجرى است; یعنى، هنگامى كه بغداد فعالیت عادىاش را پس از جنگ خانمان برانداز داخلى، از سرگرفت.خرید كنیز، در جایى نزدیك «معبر الصراة» كه نهرى منشعب از دجله در بغداد است، انجام شد. دخترك داستان هیجان انگیزش را براى «نخاس» چنین بازگو مىكند:نام حقیقى اش، «ملیكه» دختر یشوعا فرزند قیصر روم است و مادرش از نسل حواریون و مشخصا از نسل شمعون، (وصى مسیح) است. جدش مىخواست او را به ازدواج یكى از شاهزادگان و امیران قصر درآورد كه پیشامدى مانع آن شد.دخترك، در رؤیاى شگفتى مىبیند كه پیامبر عرب، (محمد صلى الله علیه و آله) او را نامزد یكى از فرزندانش از نسل مسیح مىكند. به سبب این رؤیاى هیجانآمیز و علاقهاش به جوان سبزهاى كه نامزد وى شده، دچار تب مىشود.او، دخترى عاقل و آگاه است كه زبان عربى مىداند و با اسیران مسلمان، مهربان و خوشرفتار است.دختر، براى سفر به بغداد نقشه مىكشد. وى، در جنگ شركت مىكند و جزء اسیران مىشوداین است آن چه اتفاق افتاده. وقتى نامش راپرسیدند، گفت: «نرجس است» . این، نام كنیزان بود، و این گونه به بازار كنیزان - كه آن زمان رواج داشت - برده شد.در این قسمت، برخى از تفاصیل و توضیحات را درباره جبهه نبرد شمالى و شمال - شرقى، جایى كه ارتش اسلام و روم به كشمكش و نبرد پرداختهاند، ذكر مىكنیم. مىتوان مجموعه هجومها و نبردها را از هنگام فتح «عموریه» پى گرفت كه به شكل سختى، در زمان امپراتریس تئودورا، در آمد. وى نائب السلطنه فرزند كوچكش «میخائیل سوم» بود.ما بحث را بر درگیرىهاى سالهاى 249- 253 كه در تاریخ اسلامى و رومى ثبت است، متمركز مىكنیم. در سال 253 هجرى (867 میلادى) حادثه مهمى رخ داد كه از دیگر حوادث روشنتر است. كودتاى «باسیلیوس» با تلاشى سرنوشتساز و انقلابى پیش آمد كه حكومتخاندان عموریه را برانداخت و خاندان جدید مقدونیه را برسركارآورد. این صفحات را از تاریخ روم مىخوانیم :.این چنین به «نیكفوروساول» (802- 811) و جنگش با هارون الرشید بر مىخوریم و میخائیل اول (811- 813) كه به سبب شكست از بلغارها، تخت و تاجش سرنگون شد و سرش را تراشیدند و به زمره راهبانش درآوردند، و لئوى پنجم، مشهور به «ارمنى» (813- 820) كه بار دیگر تمثال پرستى را قدغن كرد و در حالى كه در كلیسا به ترنم سرودى مشغول بود، ترور شد و میخائیل دوم (820- 829) امپراتورى الكن بىسوادى كه عاشق راهبهاى شد و مجلس سنا را واداشت از وى خواهش كند كه آن زن را به ازدواج درآورد، و تئوفیلوس (829- 842) مصلح قوانین و سردار سازندگى و مدیر با وجدانى كه شیوه تمثال شكنى را زنده گرداند و بر اثر ابتلا به اسهال خونى در گذشت و بیوهاش «تئودورا» كه به عنوان نائبالسطنهاى توانا بر شهرها حكومت مىكرد (842- 856) به آزار و اذیت مردم پایان داد، و میخائیل سوم، ملقب به دائمالخمر (842- 867) كه بر اثر بى كفایتى مقرون به مهربانى، امور حكومت را ابتدا به مادرش سپرد و سپس به سزار بارداس واگذار كرد (9) . آن گاه ناگهان مردى بى مانند، غیر منتظرانه، بر صفحه ظاهر شد و به هر چیزى كه از پیشینیان مانده بود، به جز خشونت، پشت پا زد و سلسله ی نیرومند مقدونیان را بنیاد افكند.باسیلیوس اول مقدونى در نزدیكى شهر آدریانوپل در دامان یك خانواده برزگر ارمنى، قدم به عرصه وجود نهاد (سال 862) . هنگام كودكى به دستبلغارها اسیر شد و ایام جوانىاش را در آن سوى دانوب، یعنى خطهاى كه در آن زمان به مقدونیه شهرت داشت، در میان بلغارها گذراند. در بیست و پنجسالگى گریخت و رو به قسطنطنیه نهاد. نیروى جسمانى وى نظر مردى را كه به خدمتسیاسى اشتغال داشت، جلب كرد. به همین سبب وى باسیلیوس را به مهترى خود اجیر كرد. باسیلیوس، به اتفاق ولى نعمتخویش - كه مامور یونان شده بود - ، به آن سرزمین رفت و در آن جا نظر زن بیوهاى به اسم دانیلیس، و نیز اندكى از ثروت او را به خود جلب كرد. چون به پایتختبازگشت، اسب سركشى را براى میخائیل سوم رام كرد، پس به خدمت امپراتور اجیر شد، و هر چند مردى كاملا عامى بود، به مقام ریاست تشریفات دربار ارتقاء یافت.باسیلیوس، همیشه مناسب و شایسته بود و هر كار را بدو مىسپردند، به خوبى از پس آن بر مىآمد و به شتاب آن را انجام مىداد. وقتى میخائیل در صدد پیدا كردن شوهرى براى همخوابه خویش بر آمد، باسیلیوس زن دهاتى خویش را طلاق گفت و او را با مهریه هنگفتى به تراكیا فرستاد و ائودوكیا، همخوابه امپراتور را به ازدواج درآورد، و آن زن همچنان به خدمت امپراتور ادامه داد. میخائیل، همخوابهاى براى باسیلیوس معین كرد، اما باسیلیوس مقدونى فكر مىكرد كه پاداش عمل وى تاج و تخت است. وى میخائیل را قانع ساخت كه دایىاش (سزار بارداس) مشغول توطئه براى خلع او است، و سپس بارداس را با دستهاى بسیار بزرگ خود خفه كرد (866) . میخائیل سوم، كه سالهاى دراز عادت كرده بود سلطنت كند، نه حكومت، اینك باسیلیوس را در امپراتورى شریك خود كرد و تمامى امور حكومت را به دست وى سپرد. هنگامى كه میخائیل اورا به كنار گذاشتن تهدید كرد، باسیلیوس، نقشه قتل میخائیل را كشید و خودش در این امر نظارت كرد و سرانجام بدون رقیب، امپراتور شد (867) . (10)ذكر برخى مطالب مفید دیگر اینکه : «تئوفیلوس» در 227 هجرى (841 میلادى)، همان سالى كه معتصم عباسى مرد، در گذشت. وى، در عموریه كه در 223 هجرى (837 میلادى) به دست لشكر اسلام افتاد، زاده شد. فرزند كوچكش، میخائیل سوم، شش سال حكمرانى كرد و شوراى نائب السلطنه را به سرپرستى مادرش «تئودورا» و دایىاش قیصر بارداس تشكیل داد. مادرش، چهارده سال به تنهایى حكومت كرد و جنگهاى سختى ضد دولت اسلامى، در این مدت به راه انداخت و دوازده هزار اسیر مسلمان را به قتل رساند (11) . در 856 میلادى، برادرش (قیصر بارداس) وى را كتبسته، مجبور به اقامت در دیرى كرد. تاریخ سال درگذشت وى را 867 م. ذكر مىكند. سالى كه كودتاى نظامى به رهبرى باسیلیوس رخ داد. تاریخ روم مختصرى از اخلاق و رفتار وى را ذكر كرده است. آیا مرگ تئودورا در همین سال، طبیعى و به طور اتفاقى بوده است؟ !بارداس، پس از دستگیرى و اقامت اجبارى خواهرش در دیر، حاكم امپراتورى شد و قیصر گردید. نباید فراموش كرد كه تاریخ از وى با این لقب یاد مىكند.مىتوان این اطلاعات و محتواى سخنان بانو نرجس را باهم تطبیق داد. (12)وجود شخصیتى به نام قیصر بارداس كه امپراتور كشور باشد، درگزارش بانو، به روشنى بیان مىشود. در سال 867 میلادى (253 هجرى) باسیلیوس مقدونى، قیصربارداس را مىكشد، سپس میخائیل سوم را به قتل مىرساند و خود را امپراتور جدید اعلام مىكند و به حكومتخاندان عموریه پایان مىدهد. آن گونه كه در تاریخ ثبت است، باسیلیوس، شخصى بى سواد و خشن و خون آشام بود.تار و مار شدن خاندان عموریه، گزارش فرار و آوارگى شاهزادگان قصر را تقویت مىكند. پیدایش بانو نرجس در سال كودتاى نظامى و به هنگامى كه برخوردهاى آسیبزا رخ مىنماید و گزارش «بشربن سلیمان نخاس» بدان اشاره مىكند، نیز آشنایى امام حسن عسكرى علیه السلام با كنیزى در منزل عمهاش، شاهد و گواه ادعاى بانو نرجس است كه از بانوان و شاهزادگان قصر مىباشد و دستسرنوشت، او رابه بغداد رسانده است.داستان امام مهدى علیه السلام عادى نیست، بلكه به اقتضاى ادبیات این مسئله، خلاصه داستان پیامبران، با تمامى معجزات و شورانگیزى آن است. احادیثبسیارى به همانندى امام مهدى به گروهى از انبیا اشاره دارد. رؤیاى بانو نرجس رابا قصههاى بسیار جالبى كه در قرآن آمده و رؤیا، ركن مهم آن است، مىتوان مقایسه كرد، كه گویاتر از سوره یوسف وجود ندارد و رؤیا، نقطه محورى تمام قصه بوده است. داستان، با رؤیایى از ستارگان شروع مىشود و با تفسیر و تعبیر آن پایان مىپذیرد و در میان رؤیا، خواب پادشاه بازگو مىشود كه وضع را جالبتر مىكند.اگر رؤیاى بانو نرجس، در فضاى كلى چهارچوب حركت الهى رسالت قرار گیرد، روشن مىشود كه بسیار همخوانى و انسجام دارد. قرآن كریم، پر از شواهد درخشان در این باره است. موسى علیه السلام دروضعى هیجان آور به دنیا آمد و زیست و رشد كرد - كه از شرح آن بى نیازیم - و بانو مریم با لطف الهى به دنیا آمد و فرزندش عیسى علیه السلام با معجزهاى در آفرینش زیر شاخه درخت، زاده شد و سرورمان محمد صلى الله علیه و آله زاده دو ذبیح (ابنالذبیحین) است; زیرا، میان اسماعیل و ذبحش، لحظاتى فاصله نبود كه آسمان گشوده شد. نزدیك بود پدر پیامبر صلى الله علیه و آله ذبح شود و خود پیامبر صلى الله علیه و آله در هنگام هجرت به قتل برسد، در حالى كه میان او و شمشیرهاى قریش، جز چند تار عنكبوت نبود. پیشتر، ابراهیم (پدر پیامبران) در دل آتش افتاد، اما خدا آن را سرد وسلامت كرد .... و خدا خواست ملیكه یا نرجس، مادر مصلح جهان شود... خداوند از وى مردى را كه نرجس بدو رغبت و میلى نداشت، راند و شوهرى دیگر در زمان دیگر تقدیر وى كرد. خدا مىخواست در حوادث كودتاى نظامى كه قربانیان آن، خاندان حاكمه عموریه بودند، وى از كشتن نجات یابد و در سفرى هیجان آور - كه تفصیلش را نمىدانیم - به بغداد، و سپس به سامرا برسد .امام هادى علیه السلام براى فرزندش، دخترى خردمند از سلاله حواریون را برگزید، اما مىبایست فرزند موعود، دایىهاى نداشته باشد كه سراغ وى را بگیرند، از این رو، دختر، مانند هر كنیز بیگانه دیگرى، در هالهاى از گمنامى مىزیست، گرچه وى - همچنان كه در روایت گفتهاند - سیدة الاماء (خاتون كنیزكان) بودپىنوشتها :1) البیان، گنجى، ص 1182) سفر رؤیا، 19/11، كتاب حیات، چ 19823) همان4) سنن ابن ماجه، ج 2، ص 12685) سفر رؤیا، 12/1، 5 (كتاب مقدس، چ 1983)6) یوم الدین، استیفنس، ص 87 و 109; تفسیر الرؤیا، ص 277; آخرالساعة، جین داكسون، 1984.7)سعید ایوب، عقیدة المسیح الدجال، ص 98- 1018) در متن عربى، «عم» (عمو) آمده كه درست آن، «دایى» است، به دلیل چند سطر بعد9) در تاریخ طبرى، در حوادث سال 246 است: نصر بن الازهر شیعى، (فرستاده متوكل به روم براى پرداخت فدیه به منظور آزاد كردن اسیران) مىگوید: «وقتى به قسطنطنیه رسیدم، با همان لباس و شمشیر و خنجر و كلاهى كه داشتم، به سراى قیصر میخائیل رفتم. بین من و دایى قیصر كه سرپرست وى بود، مناظرهاى در گرفت .»تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 4 (عصرایمان) ص 550- 551 (فصل 18) 10)11) شاید همین رخداد هول ناك، قیصر بارداس را واداشت چند ماه بعد، خواهرش را زندانى كند. طبرى، در حوادث سال 241 هجرى فاجعه كشتار اسیران را ذكر كرده است.12) مستشرق «دونالدسون» ، بعید مىداند یكى از شاهزادگان روم دختر یشوع فرزند امپراتور روم همسر امام حسن عسكرى باشد، او، معتقد است كه این قصه از هر حیث براى تاكید بر پاكى اصل و نسب امام مهدى علیه السلام بافته شد، اما همین مستشرق بعید نمىداند شاهزاده رومى در میان اسیران جنگى، از جبهه امپراتورى بیزانس باشد كه پس از فروش در بازار نخاسه، به عنوان كنیز به خانواده مسلمان والایى رفت. (موسوعة العتبات المقدسة: سامرا، ص 276)نگاشتههاى شیعى در شرح حال مادران امامان كه اغلب كنیز بودند، مطلب فوق را جز براى امام سجاد علیه السلام و امام مهدى علیه السلام گزارش نكرده است. مادر امام زین العابدین علیه السلام، شهربانو دختر یزدگرد، آخرین كسراى ایران، و مادر امام مهدى علیه السلام، شاهزادهاى رومى بود. نوشتههاى شیعى بر آن نبوده كه ائمه را با اصل و نسبهاى ساختگى به شرافت و بزرگى برساند !! منبع : فصلنامه انتظار شماره دولینک : - فهرست واره كتب مهدویت عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) از نظر اقوام و ادیان (3)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 586]
صفحات پیشنهادی
ملیکه ، شاهزاده رومی ، خاتون کنیزان
آرشيوی ملیکه ، شاهزاده رومی ، خاتون کنیزان. ملیکه ، شاهزاده رومی ، خاتون کنیزانازتاریخ روم - مادر امام زمان علیه السلام برگ هایی میان امام مهدى علیه السلام و حضرت مسیح ...
آرشيوی ملیکه ، شاهزاده رومی ، خاتون کنیزان. ملیکه ، شاهزاده رومی ، خاتون کنیزانازتاریخ روم - مادر امام زمان علیه السلام برگ هایی میان امام مهدى علیه السلام و حضرت مسیح ...
پيشزمينههاي حماسه بزرگ
مقام روس.. مدودف استقلال ابخازيا و اوستياي جنوبي را به رسميت خواهد شناخت · ملیکه ، شاهزاده رومی ، خاتون کنیزان · دانلود Artweaver Plus v2.0.1.534 ویرایشگری جدید و ...
مقام روس.. مدودف استقلال ابخازيا و اوستياي جنوبي را به رسميت خواهد شناخت · ملیکه ، شاهزاده رومی ، خاتون کنیزان · دانلود Artweaver Plus v2.0.1.534 ویرایشگری جدید و ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها