واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
از علل اصلی عدم موفقیت، هراس کاذب از شکست و اشتباه و عدم تحمل رنج و تلاش است که باعث میشود از خیر موفقیت بگذریم و یا افسرده شویم. اما حداقل ده دلیل زیر همیشه مرا از شر هراس شکست رهانیدهاند و به من انرژی میدهند:
۱) انسان جایزالخطاست و موفقها هم اشتباه میکنند. من انسانم و انسان هم جایزالخطاست. کامل مطلق خداست و من مانند همه انسانها اشتباه میکنم، شکست میخورم و بارها به در بسته برخوردهام. از آنجا که این قانون طبیعت را میپذیرم، به استقبال آن میروم و بنابراین از شکست و اشتباه جا نمیخورم. ممکن است از هر شکستی ناراحت شوم ولی شکست و همینطور ناراحتی پس از آن را طبیعی میدانم و به تلاشم ادامه میدهم. از طرف دیگر عینک مخصوص درشتنمائی منفیها را برمیدارم و در کنار هر شکست، دریای نعمتها و پیروزیها را میبینم و بدین وسیله ناراحتی پس از هر شکست را کاهش میدهم. این مطالب را حتی زمانی که به مدرسه نمیرفتم کمابیش آموخته بودم.
۲) حقیقت پیروزی و شکست را پیران باتجربه و کودکان درک میکنند. سالها پیش وقتی کودک بودم راه رفتن، صحبت کردن و خیلی چیزهای دیگر را با شکستها و اشتباهات فراوان ولی همراه با تلاش بیوقفه خودم و تشویقهای مکرر پدر و مادرم که کوچکترین موفقیتم را ارج مینهادند، بالاخره یاد گرفتم، اگر آنزمان قرار بود ناامید شوم و دست از تلاش بردارم، هرگز موفق نمیشدم. امروز هم سعی میکنم کوچکترین موفقیت خود را ببینم و خودم را تشویق کنم و میدانم موقعی میتوانم به فرزندانم کمک کنم که آنها را از شکست و اشتباه نترسانم و همراهی پیروزی و شکست را به آنها خاطر نشان کنم.
۳) درون و کنار هر شکست، پیروزی وجود دارد. هر شکستی در بطن خود پیروزی دارد و هر بلائی، خیر و برکتی به همراه دارد.
مر تو را هر زخم کاید ز آسمان
منتظر میباش خلعت بعد از آن
تجربه زندگی به من نشان داده است که حتی در بدترین شرایط و در ناامیدی محض، خیر و برکت و امیدی وجود دارد که ممکن است در آن لحظه بحرانی، از خیر همراه آن بیخبر باشم ولی با گذشت زمان به خاطر آن بلای ظاهری سپاسگزار خداوند خواهد بود. علاوه بر این از هر اشتباه و شکست درسها فرا میگیرم و تا اشتباه نکنم نمیآموزم و تا شکست نخورم پیروز نمیشوم.
بنابراین هر شکست و مشکل را غنیمتی میدانم و به تلاش خود ادامه میدهم تا سرانجام وضعیت را اصلاح کنم و به نتایج مطلوب دست یابم.
گاهی در راه رسیدن به یک هدف چند شکست وجود دارد. بنابراین مواظبم که تعداد و کمیت شکستها مرا از پای در نیاورد.
۴) چون شکست بیمعنی است اگر در بینهایت هم ضرب شود باز هم بیمعنی است. چون از اشتباه و شکست آن هم به تعداد زیاد در هر کاری نمیهراسم، آزادم که در راه هر هدفی که برگزیدهام به راحتی گام بردارم و میدانم که با هر شکست به کولهبار تجربهام اضافه میشود. اگر قرار بود از شکست و اشتباه بترسم جرأت هیچ کاری را نداشتم. با وجود این گاهی تعدد شکستها مرا بیش از حد خسته میکند، در این موارد یاد سماجت یک موجود به ظاهر کوچک میافتم.
شکستهای متوالی مرا وسوسه میکند که شاید بتوانم رکورد مورچهای را که در سر راه یک سردار شکست خورده، رکورد تعداد افتادن را در بردن دانه به بالای دیوار شکسته بود، بشکنم.
۵) قدرت بیانتها برای موفقیت در همه موجودات به ودیعه گذاشته شده است. حضرت سلیمان نبی (ع) به صحبت یک مورچه گوش فرا میدهد (سورهای که در آن، داستان آن حضرت آورده شده است به نام مورچه ”نمل“ است). شاید یکی از رموز این سوره این باشد که هر انسانی هر چند در مقام و منزلت بالا، از توجه کردن و محبت دیدن و حتی یادگیری از افراد و مخلوقات به ظاهر پائینتر بینیاز نیست. بنابراین یادگیری از جوانترها، بچهها و به ظاهر پائینترها نه تنها شکست و اشتباه نیست بلکه نشانه ذهنی باز، معنوی و آماده یادگیری و پیشرفت است. علت موفقیت سردار شکست خورده هم قابلیت پندگرفتن از مورچه بود. پیام مورچه هم روشن بود:
”جرأت شکست خوردن و قدرت و تداوم تلاش تا کسب پیروزی در همه مخلوقات به ودیعه گذاشته شده است. کافی است از این قدرت استفاده کنیم.“ اگر شکست این قدرها هم بد نیست شاید بهتر است نامش را عوض کنیم.
۶) برچسب زدن به رویدادهای زندگی منطقی نیست و عمل مهمتر از نتیجه است و انعطافپذیری و آرامش در راه موفقیت الزامی است. بهتر است بهجای کلمه ”شکست“ از ”نتیجه عمل“ و بهجای ”حادثه ناگوار“ از کلمه ”اتفاق“ استفاده کنم و به رویدادهای دنیا برچسب بد یا خوب نچسبانم. علاوه بر این همیشه نفس تلاش و اعمالم مهمتر از نتایج آنهاست.
در مواردی هم به اصطلاح شکست و حتی مشکلات و بیماریها به من یادآوری میکنند که شاید در انتخاب هدف باید تجدیدنظر کنم و یا نگران نتایج اعمالنم نباشم و عجله نکنم و در همه حال آرامش و تعادل خود را حفظ کنم. در این موارد باید از شکست و اشتباه ممنون باشم زیرا مشاورینی هستند که در تصحیح مسیر زندگی به من کمک میکنند. در هر صورت یک نکته مهم را فراموش نمیکنم که تحت هیچ شرایطی و حتی القای دیگران به خودم برچسب منفی نزنم.
۷) برچسب زدن به انسانها منطقی نیست. از زدن برچسب ”شکست خورده“، ”بازنده“، ”ناتوان“ و امثال آن بهخودم اجتناب میکنم. چون اولاً چنین برچسبهائی غیرمنطقی و برخلاف واقع هستند. در دنیا رفتار اشتباه وجود دارد ولی انسان بازنده وجود خارجی ندارد. زیرا هر انسانی مجموعهای از رفتارها، افکار، احساسات و خصوصیات بسیار متنوعی است که به صرف یک یا چند عمل اشتباه نمیتوان آن را چنان تعمیم داد و از آن مجسمه بیروحی ساخت که مثلاً بهعنوان آدم بازنده بیانگر کل شخصیت پیچیده و پویای او باشد. ثانیاً این برچسبهای موهوم و خیالی، در صورتی که اجازه ورود به ذهن ما را پیدا کنند، چنان سمومی ترشح میکنند که روح و جسم ما را آشکار و نهان تخریب مینمایند و از جمله باعث سرزنش خود و القای یاس و ناامیدی میشوند و در نهایت ما را از نظر روحی فلج و از نظر جسمی فرتوت میکنند.
گاهی رویدادهای به اصطلاح تلخ زندگی و شکستها میتوانند ما را به منبع لایزال قدرت الهی متصل نمایند و از این منظر هر بروزشان منشأ خیر است.
۸) اشتباهات و ناگواریها میتوانند مرا به خدا نزدیکتر کنند. هر شکست و دردسری در واقع مرا به یگانه قدرت برتر جهان مرتبط میکند. از نظر حضرت مولانا فرعون بهدلیل فقدان دردسر، شایستگی ارتباط با خدا را نداشت (و یا بالعکس):
در همه عمرش ندید او دردسر
تا ننالد سوی حق آن بدگهر
در واقع هر شکست و اشتباه که ممکن است همراه نیاز و درد و سوز باشد پیامی از آن نازنین دوست است که مرا وا میدارد که صدایش زنم و کمک طلبیدن از او بدین معنی است که از پیش مرا صدا زده است.
گفت آن الله تو لبیک ماست
و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
چون عادت دارم که در واقع سختی و شکست با او صحبت کنم و ناله با او را بزرگترین نعمت میدانم، بنابراین همچون نادانان از شکست و گزند نمیهراسم.
۹) کامیابی و آرامش واقعی در درونم متجلی است. در موارد شکست و رویدادهای ناگوار با یاد خدا مراقبه میکنم و در آرامش فرو میروم و از نیروی بیکران الهی که در درونم جریان دارد انرژی میگیرم. در حالت مراقبه آموختهام که نظارهگر افکار و احساساتی باشم که همچون ابر بهاری در وجود میگذرند و ناپایدار هستند. بنابراین میتوانم رویداد به ظاهر ناگوار را هم نظاره کنم و ایمان داشته باشم که این نیز میگذرد و حتی قدرت عجیب و کیمیائی تبدیل اتفاق به ظاهر بد به فرصت مغتنم را نیز در خود احساس میکنم.
۱۰) در ملکوت الهی شکست وجود ندارد. میدانم که تنها مسئول زندگیام هستم و هر تجربهام حتی اگر به پیروزی نینجامد یک گام مرا به موفقیت نزدیک میکند. هیچکس در زندگیام عامل شکستهای من نیست و تا زمانیکه بدون هراس مسئولیت شکستهایم را میپذیرم میتوانم در جاده موفقیت گام بردارم. از طرف دیگر میدانم که ارزش انسانی من با پیروزی و شکست بالا و پائین نمیرود. ایمان به وفور نعمات الهی و ایمان به تحت حمایت و هدایت الهی بودن مرا همیشه امیدوار نگه میدارد:
چون که هر روزی کنی از چاه خاک
عاقبت هم میرسی بر آب پاک
عاقبت جوینده یابنده بود
سایه حق بر سر بنده بود
میدانم که یک موجود معنوی و روحانی هستم و حتی قادرم با مثبتاندیشی و با مدد الهی فرصتها و امکانات جدید و غیرقابل تصوری ایجاد نمایم. هر روز جملات زیر را بارها تکرار میکنم: با سپاس از خداوند که همه نیروهای لازم برای پیروزی و خوشبختی را در من به ودیعه گذاشته است. هر روز و هر لحظه خیر و برکات بیکران الهی به من نرسد و من با سپاس فراوان آماده پذیرش همه آنها هستم.
مجله موفقیت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]