واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
اعتماد به نفس، انسان را مستقل و به دور از هرگونه وابستگی بار میآورد و برای انجام مسئولیتهای فردی و اجتماعی، آماده میکند. این امر، سبب میشود که فرد، مسئولیتهای خویش را با... مشکل مهم من، احساس حقارت بیش از اندازه و نداشتن اعتماد به نفس است. شاید بهتر باشد از زندگی روزانهام، مثالهایی بزنم و مواردی را که فکر میکنم در این احساس، ریشه دارند، برشمارم: ۱) در کلاس هیچ وقت اجازه سؤال کردن به خود نمیدهم؛ چون فکر میکنم سؤالم خیلی احمقانه و پیش پا افتاده و از نظر استاد و دانشجویان، بسیار ساده و بیاهمیت است. ۲) هیچ وقت دوست ندارم به میهمانی بروم؛ زیرا حس میکنم دیگران طور دیگری به من نگاه میکنند و مرا بیکفایت میدانند. ۳) هرگاه در رسیدن به یکی از خواستهها و اهدافم - هر چند بسیار جزیی و کم اهمیّت - شکست بخورم، خویشتن را خوار میشمارم و به شدت سرزنش میکنم. چگونه میتوانم از این حالت، نجات یابم؟ همان طور که آگاهی از خویشتن، میتواند انسان را از هرگونه خیالبافی و افکار منفی دربارة خود رهایی بخشد و وی را به سمت کمال واقعی و اصلاح کاستیها رهنمون شود، نبود اعتماد به نفس و منفی بافی، میتواند مانع شکوفایی قابلیتها، خلاقیّتها و ایفای مسئولیتها شود. اعتماد به نفس، انسان را مستقل و به دور از هرگونه وابستگی بار میآورد و برای انجام مسئولیتهای فردی و اجتماعی، آماده میکند. این امر، سبب میشود که فرد، مسئولیتهای خویش را با اطمینان کامل انجام دهد و با افزایش قابلیتها و تواناییهایش، از هرگونه توقف و سکون، بپرهیزد. در واقع، اعتماد به نفس، به معنای باور کردن قابلیتهای خویش، روبهرو شدن فعال با رویدادهای زندگی و انجام دادن درست وظایف است. بنابراین، اعتماد به نفس از درون فرد سرچشمه میگیرد؛ نه از بیرون. افرادی که از اعتماد به نفس کافی برخوردارند، استقلال عمل دارند و مسئولیتپذیر و پیشرفتگرایند و ناکامیهای زندگی را میپذیرند؛ اما هیچ گاه تسلیم نمیشوند. آنان در ایجاد رابطه با دیگران، توانایند و از هرگونه گوشهگیری، دوری میجویند. کسانی که از اعتماد به نفس لازم برخوردار نیستند، از مشکلات زیر رنج میبرند: ۱) احساس خود کمبینی؛ این گونه افراد در اکثر اعمال و نگرشهایشان، احساس عدم اطمینان و درماندگی میکنند؛ خود را در مواجهه با مشکلات، ناتوان میبینند و جملاتی چون «نمیتوانم این کار را انجام دهم»، «هرگز قادر به یادگیری در سطوح عالی نیستم» و «توان نیل به مراتب عالی را ندارم»، همیشه ذهن این افراد را به خود مشغول میکنند. ۲) بروز احساسات و عواطف منفی؛ رفتار این افراد، حاکی از نوعی خشونت، بیقیدی و بدخلقی است و به سبب عدم پذیرش محوری به نام «خود»، همواره در انعکاس علایق خویش، با تردید و تغییر روبهرو هستند و توان ابراز رفتار عاطفی مناسب را ندارند. ۳) گریز از موقعیتهای اضطرابآور؛ این افراد در برابر فشارهای روانی - به ویژه ترس و خستگی و آنچه موجب آشفتگی میشود - بسیار کم تحمّل هستند؛ حتّی موردی مانند امتحان، ممکن است برایشان بحرانهایی اضطرابآور فراهم آورد و به عدم موفقیتشان بینجامد. ۴) نومیدی؛ یأس از دستیابی به اهداف، رایجترین ویژگی این افراد است. ۵) کمرویی؛ یکی از شایعترین صفات این افراد، کمرویی است و معمولاً آنان در برقراری ارتباطهای اجتماعی در صحنههای گوناگون زندگی، با مشکل جدی روبهرو هستند. ۶) رنج عمیق؛ ناراحتی و اندوه، همچون ابری سیاه، بر زندگی آنها سایه افکنده است. اکنون در پرتو شناخت مختصر در این زمینه، اشاره به بعضی از راهکارهای عملی جهت تقویت اعتماد به نفس، اشاره میشود. امید است رعایت این موارد، به کاهش مشکل شما بینجامد؛ زیرا همان طور که خودتان نیز نگاشتهاید، مشکل شما در عدم اعتماد به نفس یا ضعف آن ریشه دارد و بیتردید، با تقویت اعتماد به نفس و به دست آوردن درکی صحیح از خود و تواناییهایتان، بر مشکلات چیره میشوید و به تدریج، احساس عدم کفایت و مهتری به احساس سربلندی تبدیل میشود. این راهکارها عبارتند از: ۱) شناخت استعدادها و قابلیتها؛ شناخت استعدادها و قابلیتها، در کسب اعتماد به نفس، مفید است و شما را از دام ناامیدی رها میسازد. بدین منظور، استعدادها و توانمندیهای مختلف علمی، ورزشی، هنری، کلامی و... خویش را یادداشت کنید و هر روز، آنها را برای خود بخوانید. ۲) تکیه بر تواناییها و موفقیتهای گذشته؛ باید بر تواناییهای خویش تکیه کنید و ضمن مرور موفقیتهای گذشته، آنها را در کانون تمرکز و توجّه خود قرار دهید. ۳) فراموش کردن گذشتة ناموفق؛ اگر تصوری نامطلوب از گذشته دارید، آن را به دست فراموشی سپارید. تصور نامطلوب، اجازه نمیدهد که به تغییرات خویش پی ببرید و حقیقت کنونی خود را دریابید. ۴) ارزیابی مثبت خود؛ دربارة خویش، مهربان باشید و شخصیت خود را با دید مثبت، ارزیابی کنید و در شایستگی خویش، تردید نکنید و خود را با صفات خوب بشناسید و در انجام کارها، توانا بدانید. ۵) ریسک کردن؛ روی تجربیات جدید، با دید یادگیری بیشتر، فعالیت کنید و از شکست نهراسید. اگر این گونه عمل کنید، امکانات جدیدی برای شما فراهم شده، حس خویشتن پذیریتان تقویت میشود. ۶) کاستن از خواهشهای خود؛ عزّت و سربلندی انسان، در گرو عدم درخواستهای مکرّر از دیگران است؛ پس به خود متکی باشید و به آنچه هستید و دارید، اکتفا کنید؛ تا اعتماد به نفس بیشتری به دست آورید. ۷) عدم مقایسه خود با دیگران؛ هرگز خود یا موفقیتهایتان را با دیگران مقایسه نکنید؛ بلکه همواره به رقابت با خویش بپردازید؛ زیرا هر کس از شرایط و امکانات ویژهای برخوردار است. ۸) ارتباط با خدا؛ مهمترین روش کسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند و نیایش با اوست. اگر حضور در برابر خالق هستی و کمال مطلق را احساس و به او تکیه و اعتماد کنید و بزرگیاش را دریابید و به او بپیوندید، به بزرگی شخصیت خویش، آگاه خواهید شد. بنابراین، در نمازها، حضور قلب بیشتری پیدا کنید و خود را با ذات اقدس الهی، مرتبط بدانید. ۹) انتخاب هدفهای کوچک و متوسط؛ یکی از علتهای شکست افراد و خود کمبینی آنها، در نظر گرفتن هدفهای بزرگ و دست نیافتنی است. برای اینکه به خودباوری و اعتماد به نفس برسید، ابتدا از هدف کوچکتر شروع کنید؛ تا با دست یافتن به هدف و چشیدن طعم موفقیت، اعتماد به نفس و احساس خودباوری در شما تقویت شود. مشاور: ابوالقاسم بشیری پرسمان (www.porseman.net) ashtiani-psy.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1513]