تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر که خدا را، آنگونه که سزاوار اوست، بندگى کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846603149




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دكتر سعيد نوري از شاهدان عيني حماسه 17 شهريور: علا مه نوري اعلا م كرد جامعه به كمتر از تشكيل حكومت اسلا مي رضايت نمي دهد


واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: دكتر سعيد نوري از شاهدان عيني حماسه 17 شهريور: علا مه نوري اعلا م كرد جامعه به كمتر از تشكيل حكومت اسلا مي رضايت نمي دهد
در ايام سالگرد هفدهم شهريور هستيم كه در آن هزاران انسان بي دفاع، مرد و زن، پير و جوان و... مظلومانه به دست جلا دان خون آشام طاغوت در خاك و خون غلطيدند.
چرا؟ مگر چه گناهي مرتكب شده بودند كه بدون هيچ گونه محكمه و محاكمه اي اين طور وحشيانه از پاي در بيايند كه قلمها از نوشتن آن قاصر و زبانها از گفتن آن شرم دارد آيا آنان جز دفاع از ارزشهاي والا ي اسلا مي و انساني و دفاع از حقوق حقه ملت منظور ديگري داشتند؟!
بي شك حماسه خونين 17 شهريور عظيم ترين قيامي بود كه بعد از 15 خرداد 42 در تاريخ معاصر ايران به وقوع پيوست و در واقع مي توان گفت نهالي كه با خون شهيدان 15 خرداد كاشته شده بود در 17 شهريور با خون شهيدان به بارنشست و انقلا ب اسلا مي را به ايران هديه داد از خود گذشتگاني كه حتي پيكرهاي مطهر آنان به خانواده هاي شان بازنگشت، غريبانه ومظلومانه در اماكن نامعلومي از سوي حكام سنگدل وقت در گورهاي دسته جمعي مدفون شد و يا به گفته شاهدان عيني آن روز بسياري از بدنهاي نيمه جان مجاهدان، نيز وحشيانه زنده به گور گرديد.
رژيم پهلوي فكر مي كرد با اين عمل كه به دستور و مساعدت هاي بي دريغ و مستقيم اربابانش صورت گرفت، خط بطلا ني براعمال حق طلبانه ملت ايران مي كشد و ليكن خود ديد كه با اين حماسه، طومار حيات و زندگاني و عيش و نوش طاغوت نابود و از هم گسيخته شد و به بيش از قرنها ظلم و ستم پايان داد.
اكنون كه اين مطالب را مي نويسم، چند ماهي است كه مجاهد و قائد عظيم الشان حماسه 17 شهريور، حضرت آيت الله علا مه نوري- قدس سره- سر به سينه تراب سپرده وبه ملكوت اعلي پيوسته و در ملا »اعلي با موليان طاهر ين و شاگردان و ياران و ارادتمندان شهيدش همنشين شد.
اين عبد ممتحن خدا و اين زاهد صالح پارسا توانست فشار ها و شكنجه هاي بي پاياني كه رژيم پهلوي بر بدنش وارد مي كرد به جان خريده و تحمل كند وليكن نتوانست علي رغم اين همه صبوري، جنايات رژيم را در جمعه سياه كه ملت مسلمان و بي دفاع تهران وارد شد تحمل كرده و به بوته فراموشي سپارد، تا آن جا كه حتي بعد از ساليان دراز وقتي به ياد چنين روزي مي افتد اشك در چشمان بصيرش جمع شده و قلب نازنين اش آزرده خاطر مي گشت.
آن مجاهد فقيه تا اين كه در ظهر عاشوراي 86 ميهمان ارباب و مولا يش امام حسين(ع) شد و همه دوستان وارادتمندان را به سوگي ابدي نشاند، خوشا به سعادتش كه چنان زيست و چنين رفت، يادش گرامي و راهش پررهرو باد.
گرچه امسال به علت فقدان جانسوز آن حضرت نتوانستيم همانند سالهاي قبل به محضرش شتافته و از ايشان كسب فيض نمائيم، وليكن با حضور خلف صالح و انديشمندش، حضرت حجت السلا م و المسلمين دكتر سعيد نوري كه او نيز از شاهدان عيني و كم نظير 17 شهريور بوده و گفته ها و ناگفته هاي زيادي در اين خصوص دارند فرصتي دوباره يافته و با او به گفت و گو مي نشينيم، از قلم نماند كه ايشان علا وه برتحصيلا ت حوزوي، داراي تحصيلا ت عالي در رشته هاي فني و زبان و ادبيات خاور دور و نويسنده كتاب تحقيقي لغات دو جلد قرآن مجيد بوده و ضمن تحقيق و پژوهش، دوره هاي عالي مختلف فني و تخصصي را نيز در ديگر كشورها طي نمودند كه به خاطر خاموش نشدن چراغ زحمات طاقت فرساي پدري كه تمامي سعي و تلا شش، در راه ترويج دين مبين اسلا م و انقلا ب و... بود اينك در لباس سربازي اهل بيت عصمت و طهارت(ع) در دفتر و حسينيه و مجمع مطالعات و تحقيقات اسلا مي علا مه نوري، حضور داشته و به انجام وظيفه مشغول مي باشند.
حال سخن كوتاه نموده و به مصاحبه با اين انديشمند متعهد مي پردازيم:
جناب آقاي دكتر سعيد نوري! با تشكر از اين كه وقتتان را به ما اختصاص داديد به عنوان اولين سوال بفرماييد بعد از قيام عظيم 15 خرداد 42، گر چه مبارزات و قيام هايي هم صورت گرفت وليكن هيچ كدام به اندازه 17 شهريور نبودند، چرا اين حادثه زودتر روي نداد؟ ريشه هاي اين حماسه در كجا بود و چه چيزي باعث ترغيب مردم به حضور در ميدان ژاله گرديد؟
بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين. با نام و ياد خداي سبحان و درود به روح و روان پاك شهداي انقلا ب اسلا مي به خصوص شهداي روز هفدهم شهريور 57 كه حقيقتا نقطه عطفي در مسير حركت عظيم و تلا طم انقلا ب اسلا مي و پيروزي آن در بهمن 57 به شمار مي رود و تشكر از شما عزيزان از روزنامه وزين «مردم سالاري» تشريف آوريد تا ياد و خاطره آن روز كه به فرموده رهبر فقيد انقلا ب اسلا مي «يوم الله 17 شهريور» است را زنده نگه داريم.
به دنبال و در مسير تشديد فعاليت هاي ضد رژيم شاه توسط گروه هاي سياسي مخالف رژيم كه در داخل مجبور بودند، در استتار وزير پرده فعاليت نمايند و جمعي از هر يك از گروه هاي مختلف نيز در زندان و شكنجه گاه هاي ساواك گرفتار بودند و همچنين فعاليت هاي زير پرده جمعي از وعاظ و علماي بنام و پيشگامان مبارزه از صنف و سلسله روحانيت و گروه هاي مذهبي، سياسي و اجتماعي ايران مخالف رژيم و در اروپا و آمريكا و خاورميانه... به تدريج اين جمع تحول طلب و انقلا بي به وحدت نظر در براندازي رژيم شاه رسيدند.
از سوي ديگر رياست جمهوري «كارتر» و دكترين باز «سياست دفاع از حقوق بشر او» شاه و ساواك مخوف او را به زحمت انداخت و ديگر زمان جمهوري خواهان كه مقارن بخشي از زمان نخست وزيري هويدا، دست نشانده آن ها با فشار سيا و ساواك در خارج و داخل بود به سر آمده و با روي كار آمدن دموكرات ها در آمريكا و رياست جمهوري كارتر كه برنامه سياسي و تبليغاتي دموكرات ها بود، طبعا اين سياست بلا ي جان رژيم سركوب گر شاه نيز شده و شاه با همه برنامه هاي نمايشي و پر سر و صداي سال هاي اخير خود در گشودن «دروازه بزرگ تمدن»! و «انقلا ب شاه و ملت» و تحكيم نفوذ شاهنشاهي با تغيير تاريخ هجري شمسي به «تاريخ 2500 ساله» شاهنشاهي! و جشن آن چناني و پرخرج «تاج گذاري» كه مواجه با انتقاد وسيع بين المللي شده بود و برنامه هاي پر ريخت و پاش «وليعهد سازي» و بازي هاي گوناگون نه تنها نتوانست كاري از پيش ببرد بلكه باز شدن بيشتر فضاي سياسي در سطح جهان و آزادي نسبي فعاليت هاي مخالفين رژيم شاه و انقلا بيون در خارج و استفاده به موقع از فرصت به دست آمده، با نشر و پخش نمودن هزارها كتاب و مقاله و فيلم و سخنراني... شرايط فشار و پراختناق ايران را بيشتر برملا كرد.
در اين شرايط و با از دست رفتن رشته قدرت از دست شاه و ساواك و حاميان خارجي وي كوشش ويليام سوليوان سفير جديد آمريكا در ايران و سفر فرح نيز به آمريكا كاري از پيش نبرد و ژنرال گري سيك رييس مستشاري آمريكا در ايران و اعضاي سيا در تهران كوشش مي نمودند با مخالفان شاه و رژيم و با جامعه ايراني تماس گرفته به نقاط عمده نارضايي مردم و فساد دستگاه حكومتي و رژيم و ابعاد فساد بيشتر آگاه شوند. (به عنوان نمونه در سال 57 پس از واقعه 17 شهريور و جمعه خونين و چند ماه زنداني بودن حضرت آيت الله علا مه نوري «طيب الله رمسه» و خروج آن فقيد سعيد از زندان، فرستاده مخصوص كارتر براي آگاهي از مخالفين شاه به ايران آمد و از جمله با حضور جمعي از متدينين و جوانان انقلا بي در منزل حاج اصغر آقاي كاشاني با معظم له گفت و گو نمود، كه در ابتداي گفت و گو حضرت آيت الله اشعار دادند بالاترين رجحان براي مردم اين خواهد بود كه شاه كشور را ترك كند و يك «جمهوري اسلا مي» جاي رژيم سلطنتي را بگيرد... و بقيه مطالب... كتاب اسناد لا نه جاسوسي - شماره 26ص 64)
اين آگاهي ها و بررسي ها را به آمريكا و كارتر منتقل مي نمودند، بر كارتر و كادر حكومتي او نيز به روشني و با دلايل مقبول مسلم شده بود كه اوضاع شاه و رژيم آشفته تر از آن است كه بشود اين رژيم پوسيده و مندرس را سرپا نگه داشت و شاه را حمايت نمود.
در چنين موقعيت، شاه كه به شدت ترسيده و رعشه از دست رفتن قدرت «شاهنشاهي خدايگاني» وجود و پيكر وي را در برگرفته بود، تقصيرها را به گردن دولت انداخت! «هويدا» كه از بهمن 43 تا 27 مرداد 56 بر سر كار بود عزل گرديد و «آموزگار» روي كار آمد. رييس ساواك كه معاون نخست وزير است (تيمسار نصيري) برداشته مي شود و جمشيد آموزگار نخست وزير با هيئت جديد دولت با شعار فرمايشي«فضاي باز سياسي» روي كار آمد. دولت آموزگار از 27 مرداد 56 تا 4 شهريور 57 ادامه داشت، و فضاي باز سياسي نمايشي آموزگار نيز طبيعتا نتوانست كاري از پيش برد، اما بيش و كم مجالي براي فعاليت تحول خواهان و رهبران انقلا بي در داخل و خارج پديد آورد كه انتقادات از رژيم و نارضايتي هاي خود را علني تر و صريح تر سازند و فرياد ها را كه بر اثر اختناق ها و استبدادها در گلو مانده بود آزاد و رها سازند.
از آنجا كه اراده و مشيت الهي بر افول و سرنگوني شاه و در هم شكستن نظام مستكبرانه او قرار گرفته بود هر اتفاق و رخدادي عليه وي و به نفع انقلا ب تمام مي شد تا جايي كه سياست انگليس و خبر پراكني بي بي سي كه اوضاع آشفته ايران و نظرات مخالفين رژيم را هر شب پخش مي نمود و شنوندگان زيادي در ايران داشت نيز مورد استفاده انقلا ب و رهبري آن قرار مي گرفت. هر چند انگليس در نظر داشت با روي كار آوردن دولتي وابسته تر به خود و با نخست وزيري يكي از مهره هايش مانند شريف امامي اين ناسازگاري را خاتمه دهد!
4 شهريور 57 با روي كار آمدن شريف امامي بابرنامه هاي مزورانه «آشتي ملي»، آزادي مطبوعات وبستن اماكن فساد... و رفتن«آموزگار» مصادف بود بدون آن كه هيچ يك بتوانند كاري از پيش برند و سكون و آرامشي در جامعه در حال انفجار بوجود آورند. او نيز تا 14 آبان57 روي كار بود. و از پانزده آبان 57 ژنرال پنج ستاره ازهاري (با همكاري ديگر ژنرال ها در دولت او) عهده دار پست نخست وزيري شد كه تا 17 دي 57 دولت او با هزار بدبختي و با سكته پايان يافت، و از 17 دي 57 قرعه سياه نخست وزيري در بار به نام شاپور بختيار زده شد، كه پيروزي ملت و انقلا ب در 22 بهمن 57 رژيم شاهنشاهي و اسباب بازي هاي آن را درزباله دان تاريخ ريخت.
روي كار آمدن شريف امامي با نداي آشتي ملي و آزاد نمودن روزنامه ها و فعاليت هاي سياسي و مجتمعات و مجالس مذهبي بالا خص كه مقارن بود با ايام ماه مبارك رمضان و ايام شهادت اميرالمومنان و شبهاي قدر و احيا، واين ايام چنان كه همگان مي دانند ايام خاص تجمعات مذهبي مردم ايران درمساجد و مراكز ديني است، اين آزادي سازي نسبي مطبوعات بندهاي زيادي از زبان و قلم مردم و نويسندگان برداشت و راه تظاهرات جامعه مذهبي ايران و اجتماعات سياسي گشوده شد و مردم آشكار تر و گويا تر و صريحتر در برابر رژيم قد علم كردند...
امور ذكر شده چنان نبود كه مقاصد جامعه را تامين سازد كه مردم به كمتر از براندازي رژيم شاهي و تغيير رژيم راضي نبودند و دست از تظاهرات نمي كشيدند.
اينها زمينه حضور مردم در فعاليت هاي اجتماعي بصورت تظاهرات و من جمله حضور ايشان در درس هاي صبح هاي جمعه حضرت آيت الله علا مه نوري «طيب الله رمسه» و شب هاي ماه مبارك درخيابان ژاله (آن روز) بود كه منجر به شهادت هاي مردم روزه گير درشب 27 رمضان درميدان ژاله كه به مناسبت همين كشتار شبانه از سوي حضرت آيت الله اين ميدان «ميدان شهدا» نامگذاري شد و برپائي نماز صدها هزار نفري عيد فطر (13 شهريور) وتظاهرات ميليوني مردم در 16 شهريور- سر انجام وقايع خونبار 17 شهريور«جمعه خونين» وديگر وقايع و حوادث اين منطقه از تهران گرديد.
چه شخصيت هاي ديگري در دعوت مردم به حضور در حماسه نقش داشتند؟
تهران به چند منطقه تقسيم شده بود و فعاليت هاي انقلا بي شمال تهران را گروه مسجد قبا و حسينيه ارشاد كه اعم از روحانيون و گروه هاي ملي بودند، هدايت مي كردند. مساجد به كانون اصلي مبارزات مبدل شده بود و غرب تهران، مركز تهران، جنوب تهران و... هر يك كانون هاي گرم تر مبارزاتي داشتند و افرادي در اين كانون ها انگشت نما شده و نام آنها جذابيت خاصي براي جوانان و متدينين انقلا بي داشت. يقينا شرق تهران راخطبه ها و سخنراني هاي آتشين حضرت آيت الله علا مه نوري «طيب الله رمسه» نمايندگي مي كرد و مراجعه به كتب و تواريخ اين مطلب را به روشني و وضوح تمام نمايان مي سازد.
خصوصا با نزديكي 17 شهريور و اوج دستگيري ها و شدت اختناق نظامي و تغيير تاكتيك رژيم درمقابله با مبارزين و رهبران مبارزات، تعداد چنين چهره هايي به انگشتان دست نمي رسيد.
حضرت علا مه چه طور متوجه وضعيت نابسامان و حضور ماموران گرديدند؟
از فرصت«آشتي ملي» بازيگرانه شريف امامي و رژيم جامعه ما بالا خص مراكز مذهبي و دانشگاهي بخشي از مجالس و مساجد حساس تهران در اعلا م نظرات و مقاصد انقلا بي برضد رژيم خوب استفاده نمودند و حضرت آيت الله علا مه نوري «طيب الله رمسه» نيز مباحث«ويژگي هاي حكومت اسلا مي يا حكومت دراسلا م» را عنوان بحث شب هاي ماه رمضان قرار دادند. و چون بحث روز و حساس بود از نقاط گوناگون سيل جمعيت به خيابان ژاله محل حسينيه وسخنراني آن فقيد سعيد سرازير مي شدند(بخصوص بعد از تعطيل شدن چند مجلس مهم شهر، به وسيله ساواك و تعطيل شدن مسجد قبا) سراسر خيابان ژاله و خيابان هاي اطراف و خيابان ايران تا ميدان بهارستان مردم روي روزنامه ها و جانمازهاي حصيري كه با خود داشتند مي نشستند با كمك برخي ساكنان متدين و هيات هاي اين مناطق بلندگوها كشيد شده بود. خبرنگاران خارجي هر شب و هرروز خلا صه مباحث و اخبار و نيز مصاحبه با معظم له را در رسانه هاي جهاني مخابره و در جرائد و مجلا ت درج مي كردنددر شب 27 ماه رمضان (9 شهريور 57) وقتي اين صدها هزار جمعيت با خاتمه يافتن مجلس، هر جمعي از سمتي به منازل خود باز مي گشتند، مردمي كه به سمت شرق مي رفتند نرسيده به ميدان ژاله (ميدان شهداي امروز) ناگهان مشاهده كردند شعله هاي آتش از سطح خيابان و زير پاي آنها زبانه مي كشد! معلوم شد ساواكي ها خاك اره آغشته به بنزين را در سطح خيابان پخش نمودند، و در چنين لحظه آن را مشتعل ساختند. وقتي مردم شعله ها را زير پاي خود ديدند سرعت گرفتند تا نسوزند، ساواكيها از گوشه وكنار شروع به تيراندازي كردند و 11 نفر را شهيد نمودند! و نيز جمعي را مجروح ساختند. جنازه ها را مردم در مسجد اباذر خيابان خورشيد و بيمارستان هاي خيابان ژاله مانند بيمارستان شفا يحيائيان و بيمارستان واسعي و بيمارستان معيري و بيمارستان بازرگانان (شهيد اندرزگوي كنوني) بردند.
درهمان نيمه شب حضرت آيت الله علا مه نوري «طيب الله رمسه» در تماس تلفني به شريف امامي كشتار وحشيانه را اعلا م داشته و پرسيدند آيا اين است آشتي ملي؟! اين آشتي ملي است يا آدمكشي دولتي؟! و قانون جنگل؟
فردا شب حضرت آيت الله علا مه نوري«طيب الله رمسه» بر اثر عارضه قلبي در بيمارستان مهر بستري بودند و جنايات در آن شب كه آن فقيد سعيد در بيمارستان بودند بعضي روزنامه هاي تهران (تهران جورنال) نوشتند ديشب تهران آرام بود.
شب بعد در متن خيابان ژاله كه جمعيت بيش از هر شب موج مي زد، به عنوان ترحيم شهدا مجلسي بر حماسه بر پا داشته شد و در حالي كه تريبون را در خيابان مستقر نموده بودند، بدون رفتن در داخل حسينيه در همين كنار خيابان به ايراد سخن پرداخته شد و شديد ترين حملا ت را مربوط به اين كشتار بي رحمانه و عليه رژيم بيان داشتند.
در همان شب 29 رمضان و در همان مجلس ترحيم خياباني شهدا براي اولين بار در ايران آن فقيد سعيد در نامگذاري ميدان ها و خيابان ها به مناسبت شهادت اين 11 تن «ميدان ژاله» را «ميدان شهدا» ناميدند و همان شب اعلا م شد نماز عيد فطر را (بعلت وقوع اين فجايع خونين) دراين خيابان و ميدان و در همين خيابان ها برگزار خواهند كرد. (در حالي كه قبلا در نظر بود در فضاي خارج تهران انجام گيرد...)
و همان شب مجددا اعلا م شد روز پنج شنبه 16 شهريور روز راهپيمائي عمومي است. چنان كه روز عيد فطر نيز كه روز دوشنبه 13 شهريور 57 بود بارديگر راهپيمائي عمومي روز پنجشنبه تكرار شد...
درنماز عيد فطر حضرت آيت الله علا مه نوري «طيب الله رمسه» درسال 57 كه در خيابان هاي ژاله و اطراف صفوف 5 كيلومتري (به نوشته كيهان آن زمان) يا صدها هزار نفري برگزار شد اعلا م گرديد جامعه ما به چيزي كمتر از«تشكيل حكومت اسلا مي» رضايت نخواهد داد و تا تحقق حكومت اسلا مي بر جامعه از پاي نخواهيم نشست.
ونيز اعلا م شد كه روز پنجشنبه 16 شهريور روز راهپيمائي عمومي است...
آيا از ناحيه ماموران و مسوولين وقت اولتيماتوم يا هشداري در جهت عواقب حماسه به علا مه داده شده بود يا خير؟
ظاهرا حضرت علا مه در جهت جلوگيري از كشتار و متفرق كردن مردم اقداماتي نيز انجام داده و حتي با تعدادي از مامورين نيز صحبت كردند، لطفا در اين خصوص نيز توضيح فرماييد؟
همچنين چه طور شد كه به بيت و دفتر علا مه نوري حمله كردند، شما و ديگر اعضاي خانواده كجا بوديد؟ و چرا سعي نكرديد ايشان را از مهلكه نجات دهيد؟
نحوه حمله ماموران به مردم به چه صورت بود ظاهرا راه فراري نيز ايجاد نكرده بودند؟
در ادامه مطالبي كه قبلا متذكر شدم حضرت آيت الله علا مه نوري «طيب الله رمسه» ساعت شش و ده دقيقه صبح به وسيله حضرت آيت الله امامي كاشاني از حكومت نظامي مطلع شدند كه تلفن زدند و پرسيدند با حكومت نظامي چه مي كنيد؟
مردم كه به راديوي دولتي و اخبار كمتر گوش مي دادند بي خبر از حكومت نظامي از نقاط مختلف شهر بمانند صبح هاي جمعه قبل از رمضان (و شب هاي رمضان و عيد فطر) به سوي ميدان ژاله و حسينيه معظم له مي آمدند. دستور داده شد افراد از داخل حسينه تك تك بيرون بروند زيرا ساواك با كشتاري كه در شب 27 رمضان در همين خيابان و ميدان به وجود آورده و ديگر وحشي گري هايي كه در ديگر جاها نشان داد ممكن بود حتي با ايجاد آتش سوزي يا انفجار بمبي همه را در داخل حسينيه دفن كند و جنايت آنها مكشوف نگردد.
حدود ساعت 8/5 صبح پس از استحضار حضرت آيت الله علا مه نوري «طيب الله رمسه» از تجمع عظيم مردم در ميدان ژاله تصميم گرفتند در ميدان ژاله (شهدا) حاضر شوند و علما و فضلا ي همراه هر يك با فاصله سي چهل قدمي دنبال ايشان بودند. مردم با مشاهده معظم له صلوات و فريادهايشان به اوج رسيد و با درودها و شعارها هيجاني به وجود آوردند. آن فقيد سعيد با نظامي ها سخن گفتند كه شما را ملت مسلح نساخته كه آنها را بكشيد بلكه مسلح ساخت تا با دشمنان ملت و استعمارگران و استبداديان مقابله كنيد. اين همه تجهيزات نظامي براي يك جنگ كامل است. آيا شما با اين مردم بي سلا ح جنگ داريد!؟ اين ها براي شنيدن درس تفسير قرآن امروز جمعه بمانند سال ها عازم حسينيه ما بودند- شنيدن معارف اسلا مي و تفسير قرآن جرم نيست... (در كتاب در راه انقلا ب... نوشته شده: «مردي شجاع ميان تفنگ ها و نظاميان مسلح و توپ و تانك در ميدان ژاله (ميدان شهدا) ظاهر شد كلا م با نفوذ و جاذبه اش كه از عالم غيب براي قيام عليه ستم الهام مي گرفت آغاز و به سخنراني پرداخت و خلق را به پايداري و مقاومت تشويق و ترغيب مي نمود. او از حادثه نمي هراسيد و به اسلا م و سرنوشت خلق مي انديشيد با دست خالي چون تمام مردم، ولي با اراده اي آهنين و سرشار از ايمان به خدا و حب مردم در برابر تانگ ها و مسلسل ها سينه را سپر كرد و عليه ظالم و طاغوت زمان مصاف مي داد و به ياد جمله مولا ي متقيان علي (ع) كه فرمود: كونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا- (دشمن سرسخت ستمكار باشيد و ياور غمخوار ستمديدگان)، مردم را عليه چنگيز زمان تشجيع مي كرد تا داد مظلوم را از ظالم بستاند. اين مرد كسي جز آيت الله علا مه نوري نبود».)
(از هزاران تن يكي تن صوفيند
ما بقي در سايه او مي زيند)
اين مطالب ... كه مردم را سخت به گريه مي انداخت و آن ها را آرام مي نمودند و از نو شروع به سخن مي كردند و افزودند: «اگر بناي كشتن داريد باعث اين تجمعات و دعوت كننده اين جمعيت من هستم به جاي تعرض به اين مردم مرا بگيريد، مرا بكشيد، كه جمعيت زن و مرد با گريه فرياد مي زدند ما را بكشيد»!
(سربازي كه تفنگ خود را قبلا به سمت آن فقيد مجاهد نشان گرفته بود پس از اين سخنان و هيجان مردم، تفنگ را به حال عادي سرپا ساخت و گريه مي كرد. بعدها شنيده شد همان سرباز وقتي فرمانده فرمان حمله به مردم داد او به سوي فرمانده شليك كرد او را كشت و خود نيز كشته شد)...
و تذكراتي كوتاه خطاب به مردم پيرامون مقاومت و ايستادگي و اخلا ص در مسلماني و انجام تعهد به شريعت تا تحقق نظام حكومت اسلا م در جامعه داده شد... و نيز تذكر به جمعيت كه امروز به همين سخنان اكتفا مي كنيم تا صبح جمعه بعد ببينيم چه مي شود! و مراجعت به دفتر نمودند.
با مراجعت به دفتر و كتابخانه و متفرق شدن بخشي از مردم، اجتماعات جديدي كه در حال آمدن بودند ميدان ژاله را مجددا پر ساختند كه ناگهان حدود ساعت 9/5 با رگبار گلوله نظاميان مواجه شدند و جمعي بسيار زياد كشته و مجروح گرديدند. مردم سراسيمه به هر كجا مي رفتند گلوله ها به دنبال آن ها روان بود. پير و جوان، زن و مرد و كودك در اين فاجعه جمع جمع و تك تك به شهادت رسيدند. سطح خيابان و ميدان از خون شهيدان رنگين شده بود. رژيم سيه دل جمعه نوراني و عيد محمدي ملت مسلمان را به «جمعه سياه» و جمعه خونين مبدل ساخت.
از همان ساعت و روز 17 شهريور چهره وحشتناك رژيم شاه برملا شد و تنفر و انزجار و لعن دنياي اسلا م و نيز عدالتخواهان جهان را متوجه سلطنت و رژيم خونآشام او نمود. با ترجمه و نام ميدان شهدا در جرايد و مجلا ت و خبرگزاري هاي خارج و شرح شهادت مظلومانه خيل عظيم اين فاجعه جهانيان در بهت و نفرت از قساوت شاه و رژيم او فرو رفتند.
در اين جا به نحو اجمال به برخي از علل و عوامل توجه داده مي شود:
جريان حماسه 17 شهريور به حوادث قبل از آن مرتبط است كه نزديك چهار پنج سال مركز تبليغات و حسينيه آن مجاهد فقيد در خيابان ژاله يكي از مراكز پرجمعيت مقابله با رژيم شاه تلقي مي شد و در طول اين مدت تانك ها و قواي نظامي در سركوچه حسينيه به علا مت تهديد مستقر بودند.
علا وه بر آن، خطابه هاي مهيج و دگرگون كننده شب هاي رمضان آن فقيه مجاهد كه صدها هزار جمعيت را در بستر خيابان ژاله و خيابان هاي اطراف جلب نموده و در بستر خيابان ها نشانيد و فاجعه 11 شهيد و جمعي مجروح در سند 28 رمضان به وسيله ساواك بين المللي... و نام ميدان شهدا را بر ميدان ژاله ... به مناسبت همين فاجعه 11 شهيد- آتش افروزي ساواك با خاك اره آغشته به بنزين در سطح خيابان ها- آن هم در فرصت اعلا م «آشتي ملي» شريف امامي- و نماز عيد فطر چند صد هزار نفري، در قسمت خيابان هاي ژاله و اطرف و فعاليت هاي قبل از سال 57 به خصوص كه اين اقدامات آشكار در پايتخت و مركز قدرت رژيم انجام مي گرفت، كه هم در افزايش تحرك قيام ضد رژيم در تهران و شهرستانها موثر بود و هم رژيم و ساواك را سخت حساس و خشمگين نسبت به اين خيابان و ميدان «مركز فعاليت معظم له» كرد كه در اخبار و روزنامه هاي جهاني نيز منعكس گرديد و رژيم را سخت برانگيخت كه از اين مركز چنان انتقام بگيرد كه ديگر مراكز حساب كار خود را بكنند!
بنا بر اين و بنا بر برهان خلف، انتخاب رژيم و هدف قرار دادن اين نقطه و مركز را براي زهر چشم گرفتن و انتقام گيري نشانه مراتب بالا ي فعاليت هاي جمع منسوب به حضرت آيت الله علا مه نوري «طيب الله رمسه» و مراتب اثربخش بودن فعاليت هاي آن مجاهد فقيد در مسير پيروزي انقلا ب و رهبري داخلي و ميداني حركت هاي انقلا بي با تمام خطرات عظيم پيش رو بوده كه اينك با ارتحال آن عالم رباني و مجاهد فرزانه ابعاد گوناگون و موسع آن، باشد كه از ناحيه افرادي منصف، مشخص و بازگو گردد.
جناب حجه الا سلا م دكتر سعيد نوري! حال كه آقا به رحمت خدا پيوستند چه اقداماتي در حال انجام و چه اهداف و برنامه هايي را در نظر داريد؟
وقتي اين جانب از طريق عمويم كه توانسته بود از صحنه دستگيري وحشيانه تيم عقاب كميته مشترك به سركردگي سروان حسني نامي فرار كند، متوجه دستگيري ابوي گرامي ام گرديدم و اين كه آن ها كتابخانه ايشان را به اميد دستگيري ايشان براي فشار مضاعف جست و جو مي كنند، مراتب را با برخي اطرافيان در ميان گذاشته و ترتيبي اتخاذ گرديد تا به نحوي كه انگشت نما و مشخص نگردد، خانواده از تهران خارج و دو ماه در شهرستان گرگان و منزل بستگان مادري توقف نمايند. همان جا بود كه پس از بازگشايي روزنامه ها تيتر اول همه روزنامه ها را خوانديم كه علا مه نوري دستگير شد.
در پايان اگر نكته و صحبت خاصي داريد بفرماييد؟
از حضور و سوالا ت شما سپاسگزارم. اميدوارم اين كوشش هاي بي رياي شما باعث گردد صفحاتي از شكوهمندترين و حساس ترين بخش هاي كتاب انقلا ب به درستي و توسط شهود دست اول حاضر در صحنه! دوباره نويسي شود، هر چند مطمئن هستم ابعاد واقعي و صحيح اين رخدادها در اذهان تاريخ اين ملت بزرگ جاي دارد و روزي كماهوحقه به روي كاغذ خواهد آمد. نقش 17 شهريور در پيروزي انقلا ب و نقش حماسه سازي حضرت آيت الله علا مه نوري «طيب الله رمسه» در آن روز و روزهاي سرنوشت ساز به روشني آفتاب است.
 يکشنبه 17 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مردم سالاری]
[مشاهده در: www.mardomsalari.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 839]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن