واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: يكي از مهمترين بيماريهاي چشم، استحاله يا تخريب لكه زرد است كه پزشكان به آن «دژنراسيون ماكولا» ميگويند.
تخريب لكه زرد، شايعترين علت كاهش بينايي ناشي ازبالا رفتن سن است كه علت دقيق آن هم هنوز شناخته نشده است. به عبارت ديگر، تخريب يا استحاله ماكولا، علت شايع افت ديد در افراد بالاي 55سال است. از آنجايي كه اين بيماري فقط ديد مركزي را مختل ميكند، بهندرت باعث نابينايي فرد ميشود؛ با اين حال ميتواند خواندن، رانندگيكردن و انجام ساير فعاليتهاي روزمرهاي كه نياز به ديد مركزي و دقيق دارند را بسيار مشكل يا غيرممكن كند. براي آشنايي بيشتر با علل تخريب مركز بينايي و همچنين آخرين پيشرفتهاي صورت گرفته براي درمان آن در جهان و در كشورمان با دكتر سيدمسيحهاشمي، متخصص چشم و عضو هيأت علمي دانشگاه ايران به گفتوگو نشستيم.
در مورد اهميت لكه زرد و نقش آن در بينايي توضيح ميدهيد؟ ماكولا يا لكه زرد در مركز شبكيه قرار دارد. شبكيه هم، لايه حساس به نور است كه در قسمت خلفي كره چشم قرار دارد. نور روي ماكولا متمركز ميشود. در ماكولا ميليونها سلول مخصوص بينايي وجود دارد. ماكولا يا لكه زرد نور را دريافت و به علائم عصبي تبديل كرده، به مغز منتقل ميكند. اين روند ديد مركزي ناميده ميشود. در واقع ديد مركزي، توانايي رانندگي كردن، خواندن و انجام فعاليتهايي كه نياز به ديد مستقيم، دقيق و ظريف دارد را فراهم ميآورد. اگر ماكولا صدمه ببيند، قسمت مركزي تصوير ديده شده تار ميشود و تصوير در اطراف منطقه تار شده وضوح بيشتري دارد. پس اهميت لكه زرد در اين است كه در قسمتي از شبكيه كه نزديك عصب بينايي است، سلولهاي اصلي بينايي كه مخصوص ديد در روز، ديد دقيق و ديد رنگي هستند، تجمع پيدا كردهاند. در واقع انسان به وسيله لكه زرد بهترين و دقيقترين ديد را به دست ميآورد.
واقعا اين بيماري بهعنوان شايعترين علت كاهش بينايي در سالمندان مطرح است؟ بله، در حال حاضر مهمترين علت كاهش بينايي در سالمندان، در كشورهاي پيشرفته، همين استحاله يا تخريب لكه زرد است و ديابت، دومين علت نابينايي محسوب ميشود. چيزي حدود 60 درصد افراد بالاي 55 سال حتما اين بيماري را تجربه ميكنند.
اين بيماران بهطور كامل بينايي خود را از دست ميدهند؟ خير. بيماري كه مبتلا به تخريب لكه زرد ميشود، نابينا نميشود چون فقط قسمت مركز بينايي تخريب ميشود نه قسمت محيطي. ولي بينايي بيمار بهقدري كم ميشود كه ديگر نميتواند مطالعه كند يا كارهاي ظريف انجام دهد و وقتي به جايي خيره ميشود، در مركز آن، قسمتي را به شكل كدر يا لكه يا خاكستري رنگ مشاهده ميكند. همچنين ممكن است همراه اين بيماري كوچك ديدن اشياء يا بزرگ ديدن اشياء و يا كج ديدن اشياء هم ايجاد شود.
نخستين علائمي كه بيماران به خاطر آن به پزشك مراجعه ميكنند، چيست؟ وقتي بيمار به ما مراجعه ميكند، خودش اظهار ميكند كه در كمتر از يك هفته ديدش بهشدت كاهش پيدا كرده. در معاينه نيز معمولا خونريزي ته چشم ديده ميشود. البته بيمار اصلا احساس درد نميكند.
شما چطور تشخيص ميدهيد؟ ما با افتالموسكوپ، عمق حفره چشم بيمار را نگاه ميكنيم. نواحي تخريب شده در معاينه به شكل خونريزي در داخل چشم و در همان قسمت لكه زرد ديده ميشود. در يك مدل از استحاله لكه بينايي نيز تخريب به شكل پيري است، يعني سلولها حيات خود را از دست ميدهند بدون اينكه خونريزي يا اختلالات عروقي اتفاق بيفتد.
درماني هم وجود دارد؟ براي افراد مبتلا به اين اختلال، درمان دارويي وجود ندارد ولي براي پيشگيري از پيشرفت آن يا گرفتارشدن چشم به بيماري، درمانهايي شامل مواد معدني يا ويتامينها پيشنهاد ميشود كه بسيار مفيد است و فرد بهمدت طولاني و شايد تا آخر عمر بايد آنها را استفاده كند.
براي حالت اول كه همراه با خونريزي و ترشح مايع است چطور؟ آيا درماني وجود دارد؟ بله، براي اين حالت كه همراه با خونريزي و اختلالات عروقي و ترشح مايع از درون رگها به بيرون رگهاست تا امروز درمانهاي زيادي پيشنهاد شده كه يكي از آنها كه تا چند سال قبل رايج بود، انجام ليزر روي رگهايي است كه آن رگها از خودشان تراوش دارند.
در مورد اين رگها بيشتر توضيح ميدهيد؟ عروقي كه خونريزي ميكنند يا تراوش دارند، عروقي هستند كه نابجا ايجاد شدهاند و ما اصطلاحا به آنها «نورگها» ميگوييم. يعني در محل لكه زرد نورگسازي ميشود و اين رگهاي جديد در واقع رگهاي بيمار هستند كه با عجله ساخته شدهاند. اين رگهاي غيرطبيعي كه بسيار ريز و مويرگي هستند، بعد از اينكه ساخته شدند، شروع ميكنند به تراوش كردن مايعات درون رگها به بيرون. علاوه بر آن پاره ميشوند و ايجاد خونريزي ميكنند. همچنين تجمع مايع و خونريزي زير شبكيه موجب ميشود كه سلولهاي شبكيه در ناحيه مركزي و در ناحيهاي كه انسان بهترين ديد را دارد، از كار بيفتند.
چه پيشرفتهايي براي درمان اختلال عروق چشم صورت گرفته است؟ بله، براي درمان اختلال اينعروق ظرف 10سال اخير پيشرفتهايي صورت گرفته بود به اين ترتيب كه ابتدا با انجام آنژيوگرافي يعني تزريق ماده فلورسانس در داخل رگ و عكسبرداري از آن، محل رگها را مشخص ميكردند و اگر محل رگها ديده ميشد، روي آنها ليزر ميتاباندند. يعني رگهاي جديد و غيرطبيعي را با ليزر ميسوزاندند و بعد از سوزاندن بهبودي نسبي حاصل ميشد. طبيعي است كه سوزاندن رگها از داخل چشم ممكن نيست و به وسيله ليزر انجام ميشود. ليزر از خارج از چشم به داخل تابانده ميشد و رگها را تخريب ميكرد اما همراه تخريب رگها خود شبكيه هم سوزانده ميشد و در نتيجه ممكن بود ليزر ديد بيمار را دچار مشكل كند و بيمار بينايي خود را از دست بدهد.
و حالا چه درماني جايگزين ليزر شده؟ بعد از اين مرحله، مرحله ديگري در درمان ايجاد شد كه در داخل رگ بازوي فرد، يك مادهاي را تزريق ميكردند كه بسيار گران بود و قيمتي حدود 1000 دلار داشت. اين دارو بعد از تزريق، از طريق رگهاي خوني به چشم ميرسيد و در داخل همان رگهاي غيرطبيعي تجمع پيدا ميكرد. بعد، جراحان توسط ليزرهاي كمتوان به داخل چشم و روي آن عروق ليزر را ميتاباندند و اين تابش ليزر موجب ميشد كه آن رگها بر اثر موادي كه داخل رگ تزريق ميشدند، منعقد گرديده و دوباره از كار بيفتند. اين درمان بسيار مؤثر بوده و از پيشرفت بيماري جلوگيري ميكرد ولي بهبودي زيادي به بيمار نميداد. اما در حدود يك سال است كه جهشي قابلتوجه و شگفتآور در درمان اين بيماري ايجاد شده و آن تزريق داروهايي در داخل چشم است. به اين ترتيب كه به تازگي ثابت شده كه نوسازي و جديدسازي عروق نوپا در بدن تحتتأثير مادهاي است كه به آن ماده رشددهنده عروق جديد ميگويند.
شما گفتيد رشد عروق جديد خطرناك است. پس اين ماده نميتواند مضر باشد؟ خير، اين ماده، ماده بدي نيست. بهعنوان مثال وقتي قسمتي از دست زخم ميشود، براي ترميم احتياج به رگ دارد و رگها بايد بازسازي شوند. اين ماده خودش موجب ساخته شدن عروق جديد و ترميم زخم ميشود. پس يك ماده طبيعي است كه براي بدن لازم است و اگر بدن آن را ترشح نكند، بازسازي نقاط آسيبديده صورت نميگيرد. ولي در مورد چشم اين ماده عمل نابجايي را انجام ميدهد، يعني رگهايي را ميسازد كه ضرورتي به ساخته شدن آن رگها نيست. براي همين ما به اين نتيجه رسيديم كه اگر مادهاي را در چشم تزريق كنيم كه اين ماده را كنترل كرده و مانع فعاليت آن شود، در واقع به هدف خودمان رسيديم و به اين ترتيب داروي مهم «آواستين» يا «بواسي زوماپ» ساخته شد.
اين داروها در ايران هم وجود دارد؟ بله، اين دارو از 6 ماه پيش نيز به ايران وارد شد و الان در بيش از 10 استان كشور پزشكان بهطور عمده براي جلوگيري از رشد عروق جديد مركز بينايي از آن استفاده ميكنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 612]