واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: شاید سؤالاتى از قبیل: چرا اوضاع ما چنین شده است؟ چرا من شغل مناسبى ندارم؟ چرا درس بخوانم؟ چرا آینده من نامعلوم است؟ چرا همه با من بدند؟ چرا این قدر بدبختم؟ چرا درآمد مكفى ندارم؟ و ... را از خود پرسیده و یا با دوستان خود در میان گذاشته باشید. البته درست است كه این مسائل و پدیدهها ، دلایل و عوامل بیرونى نیز دارند كه نقش آنها را در ایجاد چنین وضعى نمىتوان نادیده گرفت؛ امّا ریشه بیشتر این مشكلات و سؤالات را مىتوان در درون هر شخص یافت و با پى بردن به منشأ و علّت آنها مىتوان براى تغییر یا حلّشان راه پایانى یافت. در این مقاله، كوشش شده است كه فرمولها و راهكارهایى عملى جهت شناخت و تقویت قواى درونى و اراده ارائه شود ، تا از طریق آن جوان بتواند در جهت مسلّط شدن بر اوضاع و ایجاد تغییرات بیرونى مطلوب، گام بردارد.
1. دوستى با خداوند
ذكر نام و یاد خداوند ، به انسان ، چنان آرامش و اطمینانى مىبخشد كه در پرتو آن، انسان، قدرت خاصى به دست مىآورد. به تعبیر قرآن: «دل، با یاد خداوند آرام مىگیرد». البته ذكر خداوند ، نعمتى است كه بندگان خاص خداوند دارند؛ زیرا هرگاه شما یاد خدا كردید ، معلوم مىشود اوّل خدا به یاد شما بوده و به شما توفیق چنین كارى را عطا نموده است
و برعكس، كسانى كه از خدا روى گرداناند و از یاد و نام خدا غافل و در تمام عمر نخواستهاند كه به این موضوع بپردازند، زندگىشان با مشكلات و معضلات فراوانى مواجه مىشود كه به بیان قرآن: «هر كه از یاد من روى گرداند ، زندگى دشوارى خواهد داشت.» و بعد در جاى دیگر به دنبال علت آن هستند.یاد خدا در جوانی می تواند کمک خوبی برای طی کردن مسیر زندگی باشد.
كسانى كه از خدا روى گرداناند و از یاد و نام خدا غافل و در تمام عمر نخواستهاند كه به این موضوع بپردازند، زندگىشان با مشكلات و معضلات فراوانى مواجه مىشود كه به بیان قرآن: «هر كه از یاد من روى گرداند ، زندگى دشوارى خواهد داشت.» و بعد در جاى دیگر به دنبال علت آن هستند.
2. شروع كردن از خود و پرداختن به خویش
در این خصوص، اعتقاد بر این است كه جوان باید ابتدا از خودش شروع كند؛ چرا كه انسان، خلیفةالله است و قدرت خلق و تغییر به او عطا شده است.
جمله معروفى است كه شما نیز شاید شنیده یا خوانده باشید كه: «انسانها معمولاً همان مىشوند كه مىاندیشند». تصور انسان از خودش و از جهان پیرامونش راه و هدف او را تعیین مىكند . كسى كه خود را بدشانس، بدبخت و ناتوانْ خطاب و احساس كند ، نباید انتظار داشته باشد كه دیگران به خوشبختى او كمك كنند .
[/SIZE][/FONT]
پس در این خصوص:
مراقب تنهایى خود باش كه به اندیشه تبدیل مىشود؛
مراقب اندیشه خود باش كه به عمل تبدیل مىشود؛
مراقب عمل خود باش كه به عادت تبدیل مىشود؛
مراقب عادات خود باش كه به شخصیّت تبدیل مىشود؛
مراقب شخصیت خود باش كه به سرنوشت تبدیل مىشود؛
سرنوشت را نمىتوان از سر نوشت
[FONT=Arial][SIZE=4]پرداختن به خود و تسلط یافتن بر نفس خویش مىتواند در انجام دادن درست كارها به انسان كمك كند؛ چرا كه انسان همیشه در حال نبرد با دو قدرت و دشمن است: یكى مشكلات و موانع بیرونى و دیگرى وسوسهها و هجومهاى درونى. مقابله با اولى، دورى از تنبلى و تنپرورى و سستى و خُمود و البته كار و تلاش دائم را مىطلبد و مقابله با دومى، جرئت و جسارت و ایمان و شجاعت لازم دارد كه البته برترین فضائلاند و به همان اندازه به دست آوردنشان هم دشوارتر. اینها براى مقابله با دشمن درونى، لازماند.
3. داشتن هدف و برنامه روزانه زندگى
بىبرنامگى و بىهدفى، جوان را به روزمرّگى مىكشاند و كسى كه دچار روزمرگى شود ، به دام افسردگى و احساس بیهودگى در زندگى نیز خواهد افتاد. نتیجه روزمره زندگى كردن، این است كه: انسان، هر چه برایش پیش مىآید ، انجام مىدهد ، نه هر چه پیشبینى كند. هر چه براى او پیش مىآید ، مىخواهد ، نه هر چه بخواهد ، برایش پیش آید؛ یعنى بارى به هر جهت! یعنى منتظر بخت و شانس و اقبال و ... بودن؛ یعنى متوقف شدن و تكرارى زندگى كردن.
داشتن هدف و برنامه، آدمى را به تفكّر و تلاش مستمر وا مىدارد كه حاصل آن، حركت و تغییر و رشد و موفقیت و جارى شدن است كه: «هستم اگر مىروم. اگر نروم، نیستم!»[URL="http://www.iranpardis.com"].[/URL]
كسى كه نداند در 24 ساعت آینده چه كارهایى قرار است انجام دهد ، مجبور است كارهایى را كه قرار نیست، به اجبار و برخلاف میل خودش انجام دهد و طبعاً نتایج ناخواسته و پیشبینى نشدهاى رخ خواهد داد.
4. ایجاد تغییر در نظام باورها
نظام باورها و نحوه تلقّى هر كس از خود و جهان پیرامونش، نوع نگاه، اهداف، برنامهها و كلاً همه هستى او را تحتالشعاع خود قرار مىدهد. پس یک جوان موفق باید نظام باورهاى خود را نسبت به هستى و جهان، بهگونهاى تغییر داده كه از بدبینى، كجاندیشى و افكار ویرانگر و مأیوسكننده خالى شود. كسى كه باور دارد جهان و هر چه در كیهان هست، آمدهاند تا به او كمك كنند، یا باور دارد كه ابر و باد و مَه و خورشید و فلك در كارند تا او نانى به كف آرد و به غفلت نخورد، سرنوشت او، تفاوت خواهد داشت، با كسى كه اعتقاد دارد كه جهان و تمام آدم و عالم، كمر به كشتن او بستهاند و فلك، غدّار است و روزگار، كجمدار و بدرفتار! چرا كه اینگونه اندیشیدنها نه تنها در شكلگیرى شخصیت و منش آدمى مؤثر است، بلكه در دستیابى یا عدم دستیابى انسان به كلیدهاى فائق آمدن بر مشكلات نیز تأثیر دارد.
5. داشتن آرزوهاى ممكن و خیالهاى مثبت
آرزو داشتن و خیالپردازى، تا زمانى كه حالت افراط به خود نگرفته و از واقعیتْ دور نشده باشد ، مىتواند مفید باشد. تاریخ از آنِ كسانى است كه آرزو و هدف دارند. انسانى كه آرزو و هدف داشته باشد ، فقر نمىشناسد. وقتى گفته مىشود: «آرزو بر جوانانْ عیب نیست»، شاید به همین دلیل است كه آرزو، حركت و انگیزه و امید لازم را براى رسیدن به هدف در آدمى ایجاد مىكند و چنان نیروى قوىاى است كه مىتواند آدمى را به هدف برساند و مانند سُكّان یك كشتى، جهت حركت را مشخّص مىكند. خیال، حتّى گاهى منشأ آگاهى و اطلاع آدمى مىشود كه مىتوان با آن، دید و به كشف و اختراع و ابتكار، دست یافت یا آثار ادبى و هنرى پدید آورد.اما نباید خیال پردازی بیش از حد باشد ویا آرزوهایی را در سر پروراند که غیر ممکن بوده و روحیه ی جوان را تضعیف کند.
6. تلاش و كوشش و اعتماد به نفس
در مقابل اراده آهنین آدمى همه چیز امكانپذیر است و اگر انسان به چیزى علاقهمند شد و براى رسیدن به آن تلاش مستمر داشت قطعاً بدان دست مىیابد. به تعبیر قرآن: «تنها آنچه انسان با سعى و كوشش به دست مىآورد ، براى او مىماند.» و یافتن و رسیدن، راهى جز كوشش و خواستن ندارد و البته در این راه، اراده نیز لازم است.
امّا نباید فراموش كرد كه انعطافپذیرى و تطبیق و وفق دادن خود با شرایط نیز لازم است. البته این موضوع نباید به معناى عقبنشینى، منفعل بودن، دائم اثر پذیرفتن یا همیشه همرنگ جماعت شدن و ... باشد.
7. مطالعه و تحقیق و كسب دانش
جستجوى حقیقت، به انسان، آگاهى و بینش مىدهد و انسان را مهیّاى عزیمت و رهایى و آزادى معنوى مىنماید. البته همه اینها یك شرط دارد و آن هم همراه شدن با توفیق الهى است كه قطعاً شامل احوال همه بندگان نخواهد بود و تابع رضایت الهى است.
اولاً باید مراقب بود كه علم و درسِ آدمى باعث گمراهى نگردد.و ثانیاً باید مراقب بود كه آدمى، عالم بىعمل نگردد كه چون زنبورى بىعسل و درخت بىبار است. چه خوب است كه از علم در جهت مثبت و خیر و نیكى استفاده شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 193]