واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پروفسور حسابي؛ معلم خستگي ناپذير عرصه علوم
12 شهريور مصادف با شانزدهمين سالروز درگذشت پروفسور سيد محمود حسابي بود. به همين مناسبت و با كمي تاخير در يادآوري سالروز درگذشت اين معلم دردآشنا، خستگيناپذير و رنج كشيده، و يكي از بانيان مراكز علمي و صنعتي كشور نگاهي دوباره داريم به زندگاني سراسر خدمت و دستاوردهاي علمي پدر فيزيك نوين ايران:
پروفسور سيد محمود حسابي، در سال 1281(هـ. ش)، از پدر و مادري تفرشي، در تهران زاده شد. پس از سپري نمودن چهار سال از دوران كودكي در تهران، به همراه خانواده (پدر، مادر و برادر)، عازم شامات گرديد. در هفت سالگي تحصيلات ابتدايي خود را، در بيروت، با تنگدستي و مرارتهاي دور از وطن، در مدرسه كشيشهاي فرانسوي آغاز كرد. و همزمان، توسط مادر فداكار، متدين و فاضله خود (خانم گوهرشاد حسابي)، تحت آموزش تعليمات مذهبي و ادبيات فارسي، قرار گرفت. استاد قرآن كريم را، حفظ و به آن اعتقادي ژرف داشت. ديوان حافظ را، نيز از بر داشته، و به بوستان و گلستان سعدي، شاهنامه فردوسي، مثنوي مولوي، منشآت قائم مقام، اشراف كامل داشت.
شروع تحصيلات متوسطه ايشان، مصادف با آغاز جنگ جهاني اول، و تعطيلي مدارس فرانسوي زبان بيروت بود. از اين رو، پس از دو سال تحصيل در منزل، براي ادامه، به كالج آمريكايي بيروت رفت، و در سن هفده سالگي، ليسانس ادبيات، در نوزده سالگي ليسانس بيولوژي، و پس از آن، مدرك مهندسي راه و ساختمان را، اخذ نمود. در آن زمان، با نقشهكشي و راهسازي، به امرار معاش خانواده، كمك ميكرد. استاد همچنين در رشتههاي پزشكي، رياضيات و ستارهشناسي، به تحصيلات آكادميك پرداخت. شركت راهسازي فرانسوي، كه استاد در آن، مشغول به كار بود. به پاس قدرداني از زحماتشان، ايشان را، براي ادامه تحصيل، به كشور فرانسه اعزام كرد، و بدين ترتيب، در سال 1924 ميلادي به مدرسه عالي برق پاريس وارد، و در سال 1925 فارغالتحصيل شدند. هم زمان، با تحصيل در رشته معدن، در راهآهن برقي فرانسه، مشغول به كار گرديد، و پس از پايان تحصيل در اين رشته، كار خود را، در معادن آهن شمال فرانسه، و معادن زغال سنگ ايالت «سار» آغاز كرد، سپس به دليل وجود روحيه علمي، به تحصيل و تحقيق، در دانشگاه سوربن، در رشته فيزيك پرداخت، و در سال 1927، در سن بيست و پنج سالگي، دانشنامه دكتراي فيزيك خود را، با ارايه رسالهايي، تحت عنوان «حساسيت سلولهاي فتوالكتريك»، با درجه عالي دريافت كرد.
استاد، با شعر و موسيقي سنتي ايران، و موسيقي كلاسيك غرب، به خوبي آشنايي داشت، و در چند رشته ورزشي، موفقيتهايي كسب نمود. كه از آن ميان، ميتوان به ديپلم نجات غريق در رشته شنا، اشاره كرد.از جمله دستآوردهاي عمر پربار استاد، و مشاغلي كه در مسند آن، خدمات علمي و فرهنگي شايان توجهي ارايه نمود، ميتوان به چند نمونه زير اشاره كرد:
مأموريت وزارت راه و ترابري (طرق و شوارع عامه)، براي تهيه اولين نقشهبرداري علمي، فني و مهندسي كشور (تهيه نقشه نوين راه ساحلي سراسري ميان بنادر خليج فارس، بندر لنگه به بوشهر) (1306هـ.ش)، تاسيس مدرسه مهندسي وزارت راه و تدريس در آن (1307هـ.ش)، تاسيس دارالمعلمين عالي، و تدريس در آن (1307هـ.ش)، ساخت اولين راديو در كشور (1307 هـ.ش)، تاسيس دانشسراي عالي و تدريس در آن (1308 هـ.ش)، ايجاد نخستين ايستگاه هواشناسي در ايران (1310 هـ.ش)، نصب و راهاندازي نخستين دستگاه راديولوژي در ايران (1310 هـ.ش)، تعيين ساعت ايران (1311 هـ.ش)، تاسيس نخستين بيمارستان خصوصي در ايران، به نام «بيمارستان گوهرشاد» (به ياد مادر گراميشان) (1312 هـ.ش)، مامور وزارت راه، براي ساخت راه تهران به شمشك جهت معادن ذغال سنگ (1312 هـ.ش)، پيشنهاد و تدوين قانون تاسيس دانشگاه تهران، و تاسيس دانشكده فني (1313 هـ.ش)، و رياست آن دانشكده تا (1315 هـ.ش) و تدريس در آن، تاسيس دانشكده علوم و رياست آن دانشكده از (1321 تا 1327، و از 1330 تا 1336 هـ.ش)، و تدريس در گروه فيزيك آن دانشكده، تا واپسين روزهاي عمر، تاسيس مركز عدسي سازي ـ ديدگاني ـ اپتيك كاربردي، در دانشكده علوم دانشگاه تهران، ماموريت خلع يد از شركت نفت انگليس، در دولت دكتر مصدق، اولين رئيس هيات مديره و مديرعامل شركت ملي نفت ايران. وزير فرهنگ در دولت دكتر مصدق (1330 هـ.ش)، پايهگذاري مدارس عشايري، و تاسيس اولين مدرسه عشايري ايران (1330 هـ.ش)، مخالفت با طرح قرارداد ننگين كنسرسيوم، و كاپيتولاسيون در مجلس، مخالفت با عضويت دولت ايران در قرارداد سنتو (پيمان بغداد) در مجلس، پايهگذاري مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران (1330 هـ.ش)، پايهگذاري مركز تحقيقات و رآكتور اتمي دانشگاه تهران، تاسيس سازمان انرژي اتمي، و عضو هيات دايمي كميته بينالمللي هستهاي (1330،1349 هـ.ش)، تدوين قانون استاندارد، و تاسيس مؤسسه استاندارد ايران (1333 هـ.ش)، تاسيس اولين رصدخانه نوين در ايران، تاسيس اولين مركز مدرن تعقيب ماهوارهها در شيراز (1335 هـ.ش)، پايهگذاري مركز مخابرات اسدآباد همدان (1338 هـ.ش)، تشكيل و رياست كميته پژوهشي فضاي ايران، و عضو دايمي كميته بين المللي فضا (1360 هـ.ش)، تاسيس انجمن موسيقي ايران، موسس و عضو پيوسته فرهنگستان زبان ايران از (1349 هـ.ش)، تا آخرين روزهاي فعاليت
فعاليت در دو نسل كاري، و آموزش 7 نسل استاد و دانشجو، از خدمات ارزنده پروفسور حسابي، به شمار ميرود، و در همين راستا، ايشان از سال (1350 هـ.ش)، به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران، شناخته شدند.استاد، به چهار زبان زنده دنيا: فرانسه، انگليسي، آلماني و عربي مسلط بودند، و به زبانهاي: سانسكريت، لاتين، يوناني، پهلوي، اوستايي، تركي و ايتاليايي اشراف داشتند.
دكتر حسابي به ايران، فرهنگ و ادب و اعتقادات سنتي و مذهبي اين سرزمين عشق ميورزيد، و گذشته از سفر به كشورهاي متعدد جهان، به سراسر ايران سفر كرده بود و از اين مسافرتهاي پربار داخلي و خارجي، يادداشتها و سفرنامههاي بسياري به جاي نهاد.
در زمينه تحقيق علمي: 25 مقاله، رساله و كتاب، از استاد به چاپ رسيده است. تئوري «بي نهايت بودن ذرات» ايشان در ميان دانشمندان و فيزيكدانان جهان، شناخته شده است.
نشان «اوقيسيه دولالژيون دونور»، و همچنين، نشان «كوماندور دولا لژيون دونور»، بزرگترين نشانهاي كشور فرانسه، به ايشان، اهدا گرديد.استاد، تنها شاگرد ايراني پروفسور اينشتين بوده و در طول زندگي، با دانشمندان تراز اول جهان، نظير شرودينگر، بورن، فرمي، ديراك، بوهر، ... و با فلاسفه و ادبايي چون آندره ژيد، برتراندراسل، ... تبادل نظر داشته است.
ايشان، از سوي جامعه علمي جهان، به عنوان «مرد اول علمي جهان» (1990م) برگزيده شد، و در كنگره «شصت سال فيزيك ايران» (1366 هـ.ش)، ملقب به «پدر فيزيك ايران» گرديد.پروفسور حسابي، در 12 شهريور 1371 هـ.ش)، در بيمارستان دانشگاه ژنو، به هنگام معالجه قلبي، بدرود حيات گفت مقبره استاد بنا به خواسته ايشان، در زادگاه خانوادگي در شهر دانشگاهي تفرش قرار دارد.
گفتههايي از پروفسور حسابي
نظر استاد: «كسي را، كه دوست داريم، به دقت، ميسنجيم، ايرادش را ميبينيم، و به او، گوشزد ميكنيم. تا بهروزي او، و بر آن پايه، همميهنانمان، و سرانجام، جاودانگي، و سربلندي پهله (تمدن) ده هزارساله خود را، فراهم آوريم»، يادآور ميشود: استاد، كه با سه پشته (نسل) تلاش شبانهروزي تربيتي، هفت پشت، استاد و دانشجو را، براي كشورمان، به گونهيي آراستند، تا، با نوپاييها، نيل به خودپايي، سرشت وجودشان باشد. سرآمدي انقلاب اسلامي را، يك عنايت الهي، در برقراري «سه پايه عاشقي: محبت، احترام، و راستگويي»، ميان امت دلبسته، و رهبر گراميشان، دانسته، تنها راه پايداري آن را، پژوهش، به ويژه در علوم پايه، حمايت نامحدود، از پژوهندگان و برگزيده دانستن آنان، برشمرده، خارجيان را، تناب پوسيده، و خريد خارجي لگام گسيخته را، شرمآور ميناميدند.
پروفسور حسابي، با برخورداري از آزمودههاي پيوسته، بينش موشكافانه بين المللي، و همنشيني علمي، در كرسيهاي دانشگاهي و تحقيقاتي جهاني، بر اين اَور استوار بودند، كه جهان پيشرفته، توانمندي خود را، از پيشقدمي، در كشفيات علوم پايه، كسب كرده، زيرا، يك نوآوري در آن، هزاران دست يافته، در مهندسي، پزشكي و... را به ارمغان ميآورد، در صورتي كه، نوآوري در شاخهيي ديگر، نتيجهيي نوين، در همان شاخه را، نمايان ميسازد.
چنانچه ژاپنيها، با همين ديدگاه به آيين، به چنين جايگاهي، دست يافتند.
يکشنبه 17 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 147]