واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: درمقالة «روانشناسی رنگ در اشعار سهراب سپهری» نویسنده می خواهد از راه توجه به بسامد واژگانی رنگها با روشی علمی به ویژگیهای اخلاقی، رفتاری شاعر پی ببرد و عمق جهان بینی او را باز شناسد. خلاصه مقاله از نظرتان می گذرد:
رابطه رنگ و روان آدمی:
بدیهی است كیفیت تأثیر انسان از رنگها ماهیت كاملاً روانی دارد و به طور غیرمستقیم در هنجارها و واكنشهای او مؤثر است؛ به گونهای كه استفاده نامناسب از رنگها، موجب بروز اغتشاشات روانی در انسان میشود. پیشرفتهای دقیق علمی و آگاهی از معانی و مفاهیم حقیقی رنگ و تأثیر آن در روح و روان آدمی، روانشناسان را بر آن داشته است تا با دقت در چگونگی گزینش و كاربرد رنگها توسط افراد به بررسی جنبههای پنهان شخصیت آنان بپردازد. البته كاربرد روانی رنگ و بررسی روانشناسانه آن چندان هم ساده به نظر نمیرسد؛ زیرا پیچیدگی روحی انسانها، حس زیباشناختی (Aesthetic) مخصوص به خود را ایجاد میكند، كه در اقوام و ملتهای گوناگون این تأثیرگذاری متفاوت است؛ مثلاً «در لندن، خودكشی های زیادی روی پلی سیاه رنگ به نام فریارز سیاه (black friars) صورت میگرفت كه با تغییر رنگ آن از سیاه به رنگ سبز روشن ، تعداد خودكشی ها به یك سوم كاهش یافت.»
دومین بحث مطرح شده
«رابطه رنگ و روان شاعر معاصر»
است:
چون هدف شعر و ادبیات امروز، دست یافتن به شناخت عینی و جزئی تازهای از «خود» و «جهان» است تا مردم بتوانند برای تحقق بخشیدن به نظم مطلوب عصر خویش از آن یاری جویند»1،رنگ میتواند بهترین عنصر در این شناسایی باشد. از آنجا كه هر انسانی از محیط طبیعی خویش متأثر است و بسته به روحیه یا مسلك و اندیشه خویش به رنگی خاص علاقه دارد و بدان عشق میورزد یا از رنگی دیگر متنفر است، انعكاس این تمایل با تنافر همواره در تمام عرصه اعمال و گفتار و نوشتار او جلوه مینماید.
رنگ ها
[...]اساساً نگاه شاعران معاصر، جنبشی از درون به بیرون است؛ یعنی آنان میكوشند تا با استفاده از عناصر عینیگرا چون طبیعت و محیط پیرامون به تداعی تصورات ذهنی و روحیات شخصی بپردازند. برای همین است كه بیشتر تصاویر شاعران معاصر، شخصی و برگرفته و برخاسته از محیط، اجتماع و حوادث شخصی زندگانی آنان است.
از آنجا كه شعر امروز حاصل تجربیات شخصی و اجتماعی و متأثر از روحیات و عواطف روانی شاعران است، شناخت فراز و نشیبهای زندگانی شاعر امروزی تقریباً ضروری است؛ چرا كه شاعر امروزی به دلیل پیروی نكردن از سنت گرایی كهن، تقریباً مستقل از دیگران عمل میكند و از شعر به عنوان ابزاری برای بیان عقاید واحساسات خود و حتی ابزاری به منظور رسیدن به اهداف سیاسی و اجتماعی استفاده میكند. لذا تأثرات سیاسی و اجتماعی و زندگانی شخصیت شاعر معاصر با گزینش واژگان، به ویژه رنگها در ارتباط مستقیم است.
در بخش سوم مقاله، نویسنده تحت دو عنوان دیگر به
« تحلیل روانشناسی رنگ در آثار سپهری »
می پردازد.
برای این منظور نخست بسامد واژگانی كه به طور صریح به رنگ اشاره داشته اند در جدولی نشان داده شده، سپس بسامد صفات تداعی كننده رنگ در دیوان سپهری در جدولی دیگر ارائه شده است.
همان گونه كه در جامعه آماری مشاهده میشود، رنگ سبز پر كاربردترین رنگی است كه در هشت كتاب سپهری جلوه میكند و به دنبال آن، رنگ سیاه ـ كه بیشترین نقش آن در دو اثر اولیه او، یعنی مرگ رنگ و زندگی خوابهاست ـ آبی از بیشترین بسامد برخودار است. اما همان گونه كه بیان شد، رنگ سیاه در جهانبینی او چندان مطلوب نیست و اصلاً مایه تنفر سهراب است . واقعیت این است كه شخصیت آرام، مطمئن، مصلح و آرمانخواه سپهری در تحلیل روانشناسانه رنگهای سبز و آبی دیوان او نهفته است.
سبز
رنگ سبز، تأثیری آرام بخش بر ذهن دارد؛ ایجاد زندگی میكند و همچنین احساسات را آرام میكند و شادی را به قلب میآورد.2 در روانشناسی رنگها آمده است: « انتخاب كننده رنگ سبز دارای صفات روحی اراده در انجام دادن كار، پشت كار و استقامت است. سبز مایل به آبی نمایانگر عزم راسخ، پایداری، و مهمتر از همه، مقاومت در برابر تغییرات است. انتخاب كنندگان رنگ سبز اصلاحگرانی هستند كه مایل به اصلاح وضع موجود هستند. و شخصی كه رنگ سبز را انتخاب میكند مایل است تا عقاید خود را به كرسی بنشاند و خود را به عنوان نماینده اصول اساسی و تغییرناپذیر معرفی كند و می خواهد به دیگران پند و اندرزهای اخلاقی دهد.»3 با نگاهی به آثار میانی و پایانی سپهری، رد پای این خیرخواهی و اصلاحطلبی (رفورمیسم) را میتوان به خوبی مشاهده كرد. «سبز موجب نرمشپذیری اراده نیز میشود و همین نرمش پذیری به شخص امكان ایستادگی در برابر مشكلات را میدهد؛ زیرا از طریق این ایستادگی است كه شخص میتواند كاری را به انجام برساند و بدین سان موجب احترام بیشتر برای خود میشود.»
در این میان، علاقه سپهری به رنگ آبی، واقعیتی انكارناپذیر و اظهار علاقه سپهری به رنگ آبی در كتاب «اتاق آبی» خود بیان كنندة این ادعاست. آبی رنگ اندیشه است و سهراب در پناه آرامش آن میاندیشید و در انتقال آن افكار به دیگران همواره میكوشید.
نتیجه گیری
سپهری در دورهای از زندگی شخصی خویش، یعنی از زمانی كه در تهران تحصیل میكرد و دراجتماع حضور فعال داشت تا زمانی كه خود را از كارهای حزبی و اجتماع پر آلام و مكتب رمانتیسیسم رها نكرده بود، همواره مضطرب و نگران بودو به دنبال آرامش و رهایی از كشمكشهای روحی و روانی خویش میگشت كه كاربرد و انتخاب رنگهای تیره در آثار اولیه او حكایتگر این نكته است؛ چرا كه به اعتقاد روانشناسان، انتخاب رنگ سیاه بیانگر نفی خود و اعتراض به سرنوشت خویش است.
5سرانجام، وجود رنگهای اصلی و روشن در كتاب چهارم به بعد سپهری، نشان از شخصیت بهنجار و با ثبات ، پویا، مطمئن، تأثیرگذار و اصلاح طلب اوست. شخصیت زنده و پویایی كه با واژگان و واژههای رنگین اشعار خویش، همواره انسان را به تكاپو و تحرك وا میدارد و به سیر و سفر در انفس و آفاق دعوت میكند . او اساساً چه در سطح كلمه ـ چون گزینش واژگان رنگین ـ و چه در سطح كلام ـ بویژه در اشعاری چون مسافر، صدای پای آب، نشانی، پشت هیچستان و . . . همواره انسان را به تلاش و تكاپو برای رسیدن به حقیقت دعوت میكند و در رسانیدن « من فردی» به «مای جمعی» یك تنه میكوشد.
تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 152]