واضح آرشیو وب فارسی:ایران اسپورت: تالاب هاي شور ايران گنجينه ذخاير ژنتيكي نسل آينده
بهار سلاح ورزي : ايران كشوري خشك و نيمه خشك است. به جز دامنه هاي شمالي كوه هاي البرز و سواحل درياي خزر و مناطق مرتفع زاگرس، ساير نقاط ايران جزء مناطق خشك طبقه بندي مي شود. در بسياري از اين مناطق به دليل طولاني بودن دوره خشكي و بالا بودن تبخير، هر ساله بخشي از نمك خاك از لايه هاي زيرين خاك يا نمكي كه از سازندهاي شور شسته شده است در لايه هاي سطحي تجمع مي كند.
تجمع درازمدت نمك طي صدها هزار تا ميليون ها سال باعث به وجود آمدن اكوسيستم هاي شور مي شود. اكوسيستم هاي شور ايران به سه شكل رودخانه ها، تالاب ها و سواحل شور ديده مي شوند. رودخانه ها و تالاب هاي شور ممكن است فصلي و يا دائمي باشند و به نام هاي مختلفي مانند درياچه، شوره زار، تالاب، دق، كفي و حتي كوير گفته مي شود.در ايران مركزي صدها رودخانه فصلي و دائمي شور و لب شور و حدود 60 تالاب يا دق شور ديده مي شود. تعداد ديگري از اين محيط ها در آذربايجان غربي و شرقي و دشت گرگان و تركمن صحرا ديده مي شود. در اين ميان درياچه اروميه به عنوان بزرگ ترين درياچه داخلي ايران به عنوان پارك ملي و تالاب هاي واقع در تركمن صحرا از اهميت خاصي برخوردارند. در ايران مركزي و جنوب شرقي ايران حوزه هاي بزرگي مانند درياچه نمك، درياچه قم (حوض سلطان)، كوير يا تالاب ميقان اراك، تالاب گاوخوني، كوير لوت، جازموريان، درياچه هاي بختگان و طشك و مهارلو وجود دارند كه مشخصه مشترك همه آنها تجمع لايه هاي نمك در بخش مركزي است كه به تدريج در حاشيه از شوري و رطوبت خاك كاسته شده و زيستگاهي شگفت انگيز در حاشيه خود براي رويش و زندگي گياهان و ساير موجودات نمك دوست ايجاد مي كنند. تقريباً تمام اين درياچه ها حداقل در فصلي از سال پذيراي پرندگان مهاجر هستند و هر كدام داراي فون مخصوص بوده و زندگي بخشي از پرندگان غيرمهاجر و بومي به اين زيستگاه ها وابسته است.
از سوي ديگر تالاب ها و رودخانه هاي شور ايران از تنوع كم نظيري از نظر گونه هاي گياهي شورزي (هالوفيت) برخوردارند. بر اساس آخرين تحقيقات اين نگارنده تا به حال 412 گونه گياه شوررست در ايران شناخته شده است. اهميت تنوع زيستي و زيست فناوري گياهان شوررست در آن است كه در اين گياهان مكانيسم هايي تكامل يافته كه قادرند در شوري هاي بالا و بسيار بالا رشد كنند. براي نمونه گونه بومي ساليكورنياي ايراني دردرياچه بختگان و درياچه طشك و تالاب گاوخوني قادر است در شوري بسيار بالا (بيش از 200 دسي زيمنس يا حدود 120 گرم در ليتر نمك) رشد كند. تحمل اين شوري از عجايب طبيعت است. جالب است بدانيد كه در بذرهاي ساليكورنيا مقدار زيادي روغن وجود دارد كه ميزان روغن و پروتئين هاي آن با سويا برابري مي كند.
گز از ديگر گياهان مهم شورزي ايران است. بيشترين گونه هاي گز در جهان در ايران شناخته شده است. گزها داراي غده هاي نمكي هستند كه مي توانند نمك اضافي را به بيرون پمپاژ كنند. گزها گياهان درختي و درختچه اي اند كه مي توانند در بسياري از شوره زارهاي ايران جنگل طبيعي و بسيار انبوه ايجاد كنند.بيشتر گونه هاي تالاب هاي شور ايران قادرند به عنوان گياه پالايي به كار برده شوند. از آنجايي كه اين گياهان قادر به جذب بالاي نمك هستند، مي توان از آنها در نمك زدايي از خاك هاي شور استفاده كرد. تعدادي از اين گياهان به دليل داشتن قدرت جذب كلر، عملاً كاربرد زيادي در جذب آلودگي هاي مناطق نفتي و پتروشيمي به خصوص فلزات سنگين و پساب ها دارند. در گذشته اي نه چندان دور از قلياي بسياري از اين گياهان در ساخت صابون هاي سنتي استفاده مي شد. حتي بعضي از گونه هاي آن مانند كاكل يا گوگله در جنوب كشور به عنوان سبزي خوردني استفاده مي شود و در برازجان به عنوان سبزي خوردن كاشت مي شود كه با آب شور آبياري مي شود. اين رخداد از اهميت خاصي برخوردار است به اين دليل كه در قرن 21 مردم بومي جنوب ايران يكي از گياهان وحشي را اهلي كرده اند.
تعدادي از گونه هاي شورزي ايران از زيبايي خاصي برخوردارند كه از آنها مي توان به عنوان زينتي استفاده كرد. نمونه آن گياه بومي و در معرض خطر Hypericopsis persica است كه فقط در اطراف درياچه بختگان و طشك مي رويد اما متاسفانه خشكي اين درياچه ها و فعاليت هاي كشاورزي گسترده در اطراف آن بقاي اين گياه را تهديد مي كند.شايد يكي از مهم ترين كاربرد هاي گونه هاي شورزي تالاب هاي ايران، نقش آنها در توليد ماده آلي در شرايط بسيار سخت است كه عمدتاً به دليل شوري بالا و گرما فاقد ارزش كشاورزي است. تعداد زيادي از اين گياهان مهم ترين منبع تامين علوفه و خوراك دام هاي منطقه است.
وضعيت حفاظتي تالاب هاي شور ايران
تقريباً تمام تالاب ها و درياچه هاي شور ايران و سواحل شور حاشيه درياي خزر و خليج فارس در معرض انواع تهديد ها هستند. اولين و مهم ترين تهديد تالاب ها پروژه هاي گسترده سدسازي و بهره برداري بي رويه از منابع آبي زيرزميني است كه باعث خشك شدن و كاهش شديد سطح آب اين تالاب ها و درياچه ها شده است. مثال بارز آن درياچه اروميه است كه حدود چهار متر از عمق آب آن كاهش يافته و حدود يك سوم مساحت آن خشك شده و به شوره زار تبديل شده است. درياچه هاي دو قلوي بختگان و طشك و تالاب هاي ميقان اراك و گاوخوني نيز وضعيت مشابهي دارند. با خشك شدن اين تالاب ها باد، نمك آنها را به تدريج به زمين هاي كشاورزي اطراف و مناطق مسكوني شهري و روستايي منتقل مي كند و بعد از گذشت يك يا دو دهه اثرات ويرانگر آن آشكار مي شود. رخدادي كه با خشك شدن درياچه آرال در آسياي ميانه بزرگ ترين فاجعه بشري قرن گذشته را ناشي از نابخردي برنامه ريزان شوروي سابق رقم زده است.
دومين عامل مهم تهديدكننده مناطق كشاورزي در حاشيه تالاب ها چراي بي رويه است. اين مناطق به دليل شوري و استعداد شور شدن بعد از عمليات كشاورزي و چرا هم فلور طبيعي خود را از دست مي دهند و هم به دليل افزايش شوري كيفيت خاك آنها حتي براي گياهان خودرو كاهش مي يابد. اشغال اين مناطق توسط گياه مهاجم خارشتر يكي از نتايج تخريب و چراي زياد است. سومين عامل تهديد كننده اين مناطق جريان پساب هاي صنعتي، شهري و روستايي و كشاورزي به آنهاست. چهارمين عامل تهديد كننده تالاب ها و سواحل شور احداث صنايع آلوده كننده به خصوص صنايع پتروشيمي و نفتي در اين مناطق است. متاسفانه امروز باور بسياري از مديران بر بي ارزش بودن اكوسيستم هاي شور است به همين دليل به راحتي اجازه احداث تاسيسات آلوده كننده را در چنين مناطقي مي دهند. مثال آن تمركز تاسيسات پتروشيمي در تالاب هاي شور و سواحل شور جنوب كشور و اجازه احداث پروژه مجتمع پتروشيمي در تالاب صوفي كم استان گلستان بود كه هر چند محل احداث آن تغيير كرد ولي همچنان احداث چنين صنايعي در گلستان ايران پسنديده نيست. پنجمين عامل تهديد كننده تالاب هاي شور برداشت بي رويه نمك بدون در نظر گرفتن ملاحظات زيست محيطي است. ششمين عامل تهديدكننده تالاب ها ورود گونه هاي خارجي و مهاجم است. متاسفانه نا آگاهي دست اندركاران باعث شده بدون مطالعات اكولوژيكي گونه هاي گياهي و جانوري را وارد محيط هاي آبي كنند. ورود آزولا (سرخس آبزي) به تالاب هاي شمال كشور و از جمله انزلي از بزرگ ترين اشتباهات تاريخي از اين نوع است. ورود انواع ماهي هاي غيربومي و آرتمياي وارداتي از جمله موارد ديگري است كه دير يا زود اثرات منفي خود را در اين زيستگاه ها نشان مي دهد.
هفتمين و نه آخرين عامل تهديد كننده اين اكوسيستم ها شكار بي رويه و به دام انداختن پرندگان شكاري در تالاب هاي شور است. به دليل وسعت اين مناطق و دلايلي كه ذكر آنها در حوصله اين نوشتار نمي گنجد نظارت و حفاظت اين اكوسيستم ها توسط سازمان حفاظت محيط زيست فوق العاده ضعيف است.
يکشنبه 17 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران اسپورت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1795]