تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد، هر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820314744




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چگونه نوجوانان را به نماز تشويق كنيم؟


واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: چگونه نوجوانان را به نماز تشويق كنيم؟
انسان موجودي است كه در زندگي خود، خواه ناخواه با اضطرابات و نگراني هايي روبه روست. گاهي اين نگراني ها براي برخي محدود به مسائل مادي است و گاهي از اين حد گذشته و جنبه غيرمادي و معنوي هم پيدا مي كند. اين حالت گاهي برخي از انسان ها را چنان به خود مشغول مي دارد كه تمام عمرشان را در بر مي گيرد و با همان حالت از دنيا مي روند و در برخي ديگر، مدتي از حياتشان را اشغال و زماني سر بلند مي كنند كه مدت زيادي از عمرشان سپري شده است. اما عده اي از افراد آگاه با تدبير خاص جلوي اين حالا ت دروني خود را گرفته و ناآرامي دروني خود را آرامش مي بخشند. براي همه ما اين نكته حائز اهميت بسياري است كه بدانيم عامل اين آرامش چيست و چگونه آن اضطراب به طمانينه تبديل شده و آرامش تضمين و تامين مي گردد. آري خداوند با يك جمله كوتاه و مختصر پاسخ اين سوال را داده اند كه «بدانيد با ياد خدا دلها آرام مي گيرد.» اما بايد گفت كه اين كلام الهي براي بسياري از افراد حتي تحصيل كرده هاي ما شايد مبهم بوده و تفسير آن روشن نيست. علا مه طباطبايي (رحمه الله) صاحب تفسير ارزشمند الميزان در تبيين و تفسير اين آيه مي فرمايند: «در اين آيه و كلا م الهي تذكر و توجهي براي مردم است كه قلب ها را متوجه و متمايل به ياد ذكر او سازند. زيرا هيچ تلا شي و همتي براي انسان در زندگيش نيست مگر براي رسيدن به سعادت و نعمت و هيچ ترسي ندارد مگر ترس از افتادن در بدبختي و سختي و شقاوت و خداوند تنها سبب و يگانه عاملي است كه امور خير در دست اوست و نيزهمه خوبي ها به او برمي گردد و او قادر بر بندگان و ضامن سعادت ايشان است. پس توجه و اعتماد و اتصال به او موجب نشاط و شادابي و كمال مطلوب است. پس قلب ها به ياد او از نگراني ها و اضطرابات مطمئن مي شوند و تسكين مي يابند.» در روايت وارد شده است كه وقتي اين آيه (آيه 28 سوره رعد) نازل شد پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) به اصحابش فرمود آيا مي دانيد معني اين آيه چيست؟ اصحاب گفتند خدا و رسولش بهتر مي دانند. فرمود: «كسي كه خدا و رسول او و اصحاب پيامبر را دوست بدارد». و در روايت ديگر دارد كه خدا و رسول و اهل بيت و پيروان و شيعيان ما را دوست داشته باشد.ذكر در لغت به معناي حفظ مطالب و معارف آمده با اين فرق كه حفظ به معناي به دست آوردن در ابتداي امر گفته مي شود و ذكر به ادامه و حاضر داشتن آن. كه آن حضور گاهي قلبي است و گاهي قولي و به همين خاطر ذكر را به دو قسم قلبي و زباني تقسيم كرده اند. و اما مصداق ذكر: براي ذكر افراد و مصاديق زيادي در قرآن و سنت بيان شده است ولي آنچه از فحص و بررسي در آيات و روايات به دست مي آيد اين است كه نماز، فرد واقعي و مصداق حقيقي ذكر الهي است چون نماز دستوري است كه در همه شرايع و اديان الهي جزو فرائض و واجبات بوده است و خداوند در قرآن كريم تصريح كرده است كه مراد از ذكر الهي، نماز است. اقم الصلا ه لذكري «نماز را بپا دار تا به ياد من باشي». و در آيه ديگر مي فرمايد: ولذكرالله اكبر «نماز بزرگترين ذكر الهي است» اينكه نماز را برترين مصداق ذكر خدا ياد كرده شايد بدين جهت باشد كه در حال قيام به نماز، نفس آدمي در اثر توجه به مبدا» اعلي و خالق يكتا از اضطراب دروني دور شده و سختي ها و ناملا يمات را از ياد مي برد و شايد وجه كمك گرفتن از نماز در آيه استعينوا بالصبر والصلا ه «يعني از صبر و نماز استعانت بجوئيد» همين باشد. در تفسير آيه 91 سوره مباركه مائده «شيطان مي خواهد در ميان شما به وسيله شراب و قمار عداوت ايجاد كند و شما را از ذكر خدا و نماز باز دارد آيا خودداري خواهيد كرد.» گفته شد كه: «به اين دليل خداوند در اين آيه نماز را جداي از ذكر خدا اسم برد - با توجه به اينكه نماز هم ذكر خداست - كه نماز فرد كامل از ذكر الهي است و خداوند اهتمام بيشتري به امر آن دارد و در روايت صحيح هم وارد شده كه نماز پايه و ستون دين است» و نيز از كلمه «موقوت» در آيه 103 سوره مباركه نسا» كه فرمود: ان الصلا ه كانت علي المومنين موقوتا. «استفاده مي كنند كه وقت در نماز كنايه از ثبات و تغييرناپذير بودن اين فريضه الهي است يعني نماز يك فريضه ثابتي است كه در هيچ حال ساقط نمي شود و هرگز تبديل به چيز ديگر نمي گردد آنطور كه مثلا روزه در مقام اضطرار تبديل به فديه مي شود.» بنابراين كمترين ترديد در اين مطلب روا نيست كه ياد خدا آرام بخش دلها از همه ياس ها و ناآرامي ها بوده و نماز روشن ترين مصداق و فرد اكمل از ذكر الهي است. نتيجه اينكه نماز تنها عامل بازدارنده از همه لغزش ها و تنها تكيه گاه امن و مامن مستحكم براي انسان ها خصوصا جوانان است كه هرگز نفس خويش را از افتادن در مهلكه حوادث مصون نمي بينند و شايد به همين سبب باشد كه در كتاب آسماني قرآن كمتر عبادتي چون نماز مورد اهميت قرار گرفته است تا آنجا كه حدود صد و چهارده مورد اين كلمه در قرآن به كار رفته و در پانزده مورد امر به آن شده است و در صدق و درستي ادعاي ما همين بس كه جواني از انصار نماز را با پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) بجا مي آورد و با اين وصف آلوده به گناهان زشتي نيز بود. اين مطلب را به عرض پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) رساندند. حضرت فرمود: اما پرسشي كه ايجاد مي شود اين است كه چرا در ميان نوجوانان و جوانان برخي آن چنان كه بايد، به نماز اهميت نمي دهند يا اينكه چرا بعضي از آنان ارتباط چنداني با نماز ندارند يا عده اي از نوجوانان و جوانان در حالي كه از خانواده مذهبي و مسلمان هستند نماز نمي خوانند؟ اين سوالي است كه ما به دنبال علل و عوامل و پاسخ صحيح آن بوده نخست سعي داريم كه عوامل آن را شناسايي كرده سپس راه حل ها را ارائه دهيم.موضوع مزبور به عنوان يك سوال و موضوع تحقيق در ميان عده كثيري از دانش آموزان دبيرستاني، دانش پژوهان مراكز پيش دانشگاهي و دانشجويان مطرح شد تا بدون هيچ حدس و گماني از طرف نگارنده علل را از ميان خودشان جويا شويم كه در اين صورت قضيه از ظن و گمان خارج و به واقعيت عيني نزديكتر گردد.آنان در اين نظر سنجي علل و عواملي را برشمرده اند كه بسيار جالب توجه است.لا زم به ذكر است كه برخي از اين علل از درصد بالا يي برخوردار بوده كه اكثريت آن را بيان داشته اند و بعضي ديگر درحد متوسط و ضعيف مطرح شده اند. ما به اين ترتيب اهميت، آن عوامل و علل را بر مي شماريم سپس نحوه از بين بردن آنها يا راه حلها را با استمداد از آيات و روايات با بضاعت اندك علمي ارائه خواهيم داد.

محيط خانواده و بي توجهي والدين

بي توجه بودن يا كم توجهي پدر و مادر يا مربي خانواده نسبت به فرزندان در محيط خانه و سطحي نگري آنان در ابتداي نوجواني فرزندان يا احيانا بي مبالا تي اعضاي خانواده نسبت به مسائل ديني خصوصا فريضه نماز تاثير بسزايي در تربيت فرزندان به جاي مي گذارد. بعنوان مثال فرزند اگر در خانه اي رشد كند كه در آن خانه كسي به نماز اهميت ندهد يا در قبال مسائل ديني خود را مسوول ندانند يا خود اهل نماز باشند ولي فرزند خانواده را تحريص و تشويق به نماز ننمايند قطعا فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد البته شايد در آينده بر اثر عوامل ديگر به نماز روي آورد كه اين احتمال ضعيفي است.نوجواني نوشته بود كه چگونه از من انتظار نماز خواندن برود در حاليكه در خانه ما هيچ يك اهل نماز نيستند و ديگري بيان كرد كه توقع نماز خواندن از كسي كه هيچ يك از اعضاي خانواده اش اهل نماز نباشند، توقع بي جايي است. بسيار روشن و مسلم است كه چنين فرزندي به زودي به عبادت تن در نخواهد داد. كانون خانواده مهمترين عامل در اين زمينه محسوب مي شود چون كانوني كه جوان در آن رشد يافته كانون بي تفاوتي بوده است و هرگز كسي از طريق محبت و تشويق يا از راه قهر و تهديد او را به امور عبادي وادار نكرده يا از او نخواسته است. چه بسا اين جوان نسبت به ساير امور زندگي فردي سر به زير و تسليم پذير و با شخصيتي از ديدگاه خانواده باشد و ليكن اهل نماز و ديانت نيست. اين بدان جهت است كه والدين در آن امور تاكيد داشته اما در امور ديني اصراري به خرج نداده اند و اگر در بعد ديني توجه داشتند قطعا خللي در او مشاهده نمي كردند.

عدم آگاهي و بينش كافي
از فريضه نماز

عالم نبودن به محتواي نماز، درك پايين و بسيار اندك نسبت به تاثير آن، عدم توجه به جايگاه نماز در اسلا م، نداشتن انگيزه و هدف در اقامه و برپايي آن، آشنا نبودن به اسرار و فلسفه نماز ودرخواست امور مادي از خدا و عدم دست يابي به آن يكي از عواملي است كه جوانان را از اين فرضيه الهي دور نگه داشته است. درگفته ها و نوشته هاي بسياري از آنان اين نكته جلب توجه مي كرد كه ما نمي دانيم براي چه بايد نماز خواند. اگر نماز را نخوانيم چه مي شود. با ترك نماز چه چيزي را از دست خواهيم داد و ظاهرا مشاهده مي شود آنان كه نماز را برپا مي دارند با كساني كه تارك نمازند فرقي نمي كنند. اگرنماز بايد در زندگي افراد موثر واقع شود پس چرا اين اثر ملموس نيست و چرا اين مرزبندي را عملا ما نمي بينيم؟ مگر خدا به دو ركعت نماز ما محتاج است؟ جوان بايد قلبش پاك باشد، انسان بايد با دوستان و همسايگان و نزديكان و همنوعان خود رفتار شايسته اي داشته باشد. خدا اين ها را از ماخواسته است. نه اين كه نماز بخوانيم و در عين حال صد ها عمل ناشايست را مرتكب شويم. اصل اين است كه ما انسان خوبي باشيم حال چه قائم به نماز باشيم يا تارك آن. پس ملا ك انسان خوب بودن، نماز خواندن نيست بلكه دل و قلبي پاك داشتن است.همه اين گفته ها حاكي از آن است كه شناخت لا زم و آگاهي كافي از فضائل نماز و جايگاه آن در اسلا م براي كثيري از نوجوانان و جوانان حاصل نشده است.

سستي و تنبلي

بعد از دو عامل مذكور، علت ديگري كه در ترك يا بي توجهي به نماز بيان شده است عنصر و عامل تنبلي است. غالبا نوجوانان و جوانان به آساني تن به فعاليت نمي دهند مگر در اموري كه بيشتر جنبه احساسي و هيجاني داشته يا در اموري كه با انگيزه و شناخت قبلي همراه باشد. براي فردي كه چند سال است به سن تكليف رسيده قدري مشكل است در هواي سرد زمستان آستين خود را بالا زند و با آب سرد وضو بگيرد يا كفش و پوتين از پايش در آورد و مسح نمايد به همين خاطر گاهي از نماز خواندن طفره مي رود يا براي او دشوار است كه از خواب نوشين صبح گاهي بزند و نمازش را بخواند و...

همنشيني با دوستان ناباب

بديهي است كه نقش بسيار مهم دوستان در شكل دهي شخصيت انساني خصوصا در سنين نوجواني و جواني را نبايد ناديده انگاشت. دوستان شايسته و خوب در سوق دادن انسان به سوي سعادت و كمال موثرند و دوستان ناشايست درانحراف آدمي به سمت ناهنجاري هاي اخلا قي. چه بسا جواناني كه در مسائل ديني علا قمند و به دينداري خود را غبند و ليكن در محيط هاي مختلف از قبيل محل هايي كه در آن زندگي مي كنند يا محيط كار و تحصيل كه در آن ساعاتي را سپري مي سازند با افرادي آشنا شوند كه به تدريج او را در دام بي ديني و لا ابالي گري گرفتار مي كنند.

فساد اخلا قي

برخي از جوانان در علت دوري از نماز و تعاليم ديني و مذهبي، مفاسد اخلا قي را بسيار موثر مي دانند. البته اين عامل در خانواده ها و محيط هاي مختلف داراي شدت و ضعف است و در بروز و ظهور آن مي توان عللي را برشمرد كه هركدام از آن عوامل به تنهايي مي تواند در ايجاد آن و انحراف شخص كافي باشد.

مزاحم دانستن نماز
براي كارهاي شخصي
برخي چون در وقت نماز مشغول كار ها و اعمال شخصي خود هستند فرصت اين كه نماز را در اول وقت آن اقامه كنند ندارند و وقتي كه فرصت هاي اوليه براي اقامه و برپايي نماز از دست برود تدريجا بعد از استراحت چون دوباره مشغول فعاليت مي شوند اقامه نماز را مانعي براي انجام كار هاي خود مي دانند. البته خواهيم گفت كه اين عامل به بهانه شبيه تر است يك علت براي ترك يا بي توجهي به نماز.

تكبر و غرور

عامل ديگري كه درترك نماز و ساير فرايض عبادي مي تواند موثر باشد غرور جواني و تكبر و بزرگ منشي برخي از افراد است. صفت غرور از پست ترين اوصاف انساني است كه شايد بتوان گفت منشا تمام گناهان و معاصي مي گردد. هرگاه اين خصلت در كسي پا بگيرد و استقرار يابد فرد را به مهلكه هاي بزرگي مي كشاند با متصف شدن به اين صفت فرد چنين مي پندارد كه اگر در مقابل خداي خود سجده كند كوچك مي گردد بنابراين براي اينكه بزرگي و غرورش محفوظ بماند در مقابل هيچ كس نبايد سر تعظيم فرود آورد ولو در مقابل خداوند متعال. فلذا اين خيالبافي شاعرانه و تصورات جاهلا نه او را از همه اوامر متعبدانه دور ساخته و مانعش مي شود كه او در مسير سعادت خويش گام بردارد. اين همان وصفي است كه وقتي در ابليس ظاهر و آشكار شد در مقابل دستور صريح خداوند سر باز زد و حاضر نشد امر الهي را در سجده بر آدم امتثال نمايد.
تسويف (واگذاري امور به آينده)

برخي از جوانان با توجه به اينكه چند سالي است كه وارد سن تكليف شده و در مقابل تعاليم و دستورات دين مكلف مي باشند و بر آنها واجب است كه به احكام ديني گردن نهند ولي با اين توجيهات كه ما هنوز جوانيم و تازه اوايل عمر ماست و بهانه هايي از اين قبيل اعمال ديني را ترك مي كنند. جوان در بسياري از مواقع نماز نخواندن خود را اين چنين توجيه مي كند كه من بعدا مي خوانم يا قضاي آن را به جا مي آورم. عمر طولا ني در پيش است پس مي توان اعمالي كه امروز از من ترك مي شود در سنين پيري و زمان بيكاري انجام داد يا توبه كرد. بنابراين عملي كه در آينده قابل جبران باشد و از طرفي مغفرت و بخشش الهي آن را شامل گردد جاي نگراني نيست.

ضعف اعتقادي

عامل ديگري كه در روحيه جوانان مي تواند تاثير زيادي را بگذارد باورهاي ديني و تقويت روحيات مذهبي است كه بخش عمده اين مسووليت برعهده مبلغان ديني مي باشد. امروزه بخش عظيمي از جوانان كه بهترين و مهم ترين، قشر جامعه محسوب مي شوند از ضعف اعتقادي رنج مي برند. در كتب درسي خوانده اند كه خدا و قيامتي هست و مسائل ديني تا حدودي به آنان گفته شده و ليكن به باور و يقين نرسيده است. اصول اعتقادي را به صورت مستدل و متقن فرا نگرفته بلكه اصول را چون فروع مقلدانه باور دارد. تعاليم دين را با انگيزه و اعتقاد انجام نمي دهد و بيش از آنكه با درايت و بينش همراه باشد با احساس و عاطفه با امور ديني برخورد دارد. اين ضعف در عقيده و عدم استواري آن بر پايه منطق موجب مي گردد كه جوان به مسائل ديني آن اهميت خاص را قائل نباشد يا پاي بند كامل به تعاليم ديني را نداشته باشد. به همين جهت بسيار ديده مي شود كه بعضي از افراد، نماز خواندنشان موسمي و فصلي است. اين نيست مگر از ضعف اعتقادي فرد و تا اين ضعف جبران نگردد، مشكل فوق قابل حل نخواهد بود.

رفتار نامناسب مبلغان ديني

ابتدا اين نكته را متذكر شوم كه منظور از عنوان مزبور، انكار يا زير سوال بردن مبلغان متعهد و متدين خصوصا روحانيون وارسته ايي كه حيات خويش را صرف تبليغ دين نموده اند نيست بلكه توجه دادن به اين نكته است كه بايد برخورد با جوانان بسيار با ظرافت و دقت انجام گيرد. چون چه بسا جواناني كه مقيد به موازين ديني باشند ولي با يك عكس العمل فردي كه لباس دين بر تن كرده است از دين بيزار گردند. تحقيقات و نظرسنجي ها گوياي اين حقيقت است كه برخي از جوانان به خاطر دوستي و صميميت و ارتباط نزديكي كه با طلا ب و روحانيون خصوصا طلبه جوان پيدا كرده كه بايد از آن به عنوان يك پديده ميمون و مبارك نگريست رفتاري را مشاهده مي كنند يا سخناني را مي شنوند كه موجب سستي و وهن آنها از دين مي گردد. به عنوان مثال اگر جواني مشاهده كند كه يك روحاني در محفلي نشسته و مشغول صحبت و احيانا غيبت ديگران است و توجهي به نماز در اول وقتش ندارد يا در رفتار با كسي تندي مي كند اين اعمال، تاثير منفي اش را بر روحيه ديگران باقي مي گذارد. اين هم عاملي است كه برخي از جوانان بيان مي دارند. علا وه بر موارد دهگانه ايي كه بيان شد عاملي چون مشكلا ت مادي، كاستي در تبليغات، نداشتن مشوق، مشكل ازدواج، وجود آلودگي اخلا قي برخي از محيط هاي محلي، عدم جاذبه كافي مساجد و مكان هاي عبادي و عدم رعايت مسائل بهداشتي در مساجد و نمازخانه ها از ديگر عواملي هستند كه در ترك و رويگرداني يا كم توجهي نوجوانان و جوانان به مسائل عبادي خصوصا نماز تاثير بسزايي دارند كه بايد در رفع و حل آن كوشا بود.
نتيجه گيري
كانون خانواده اولين و بهترين مدرسه اي است كه نسل هاي جوامع بشري از آنجا رشد مي يابند بنابراين اگر والدين يا مربيان خانواده افراد مدير و با مسووليتي باشند قطعا كانون خانواده محيط سالمي براي تعالي و رشد افراد آن خانواده خواهد بود و بالعكس اگر مربي خانواده انسان غيرمسوول و بي قيد و شرطي باشد قطعا افرادي كه از آن خانه وارد اجتماع مي شوند انسان هاي مفيدي براي اجتماع نخواهند بود و به همين خاطر دين مسووليت سنگين و خطيري را برعهده خانواده گذاشته و ادب و تربيت فرزند را به عنوان بهترين عمل صالح وارثي ماندگار ياد كرده است. در نصوص و روايات كه از ائمه معصومين (عليهم السلا م) و رسول گرامي اسلا م (صلي الله عليه وآله و سلم) به ما رسيده بخش عمده اي از آن را احاديث اخلا قي و تربيتي تشكيل مي دهد كه توجه به آنها مي تواند تاثير بسزايي در تربيت ديني فرزندان ايران اسلا مي داشته باشد.
منابع در روزنامه موجود است.
 شنبه 16 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مردم سالاری]
[مشاهده در: www.mardomsalari.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 369]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن