واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: ترسي كه احساس نميكنيم
آل؛ ترسناك ترين فيلم سينمايي ايران!
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1389/02/10/100873913163.jpg
الان يكي دو سالي است كه ژانر وحشت و سينماي دلهره مورد توجه فيلمسازان ايراني قرار گرفته و اگر منصفانه قضاوت كنيم و در قضاوتمان موانع شكلگيري ژانر وحشت در سينماي ايران را لحاظ كنيم، شاهد حركت رو به جلويي در اين گونه سينمايي بودهايم.
«آل» اما در كنار پرداختن به ترس و دلهره به دلايل ديگري هم قابل توجه است كه در اين يادداشت به آن خواهيم پرداخت. نام آل پيش از هر چيز تداعيكننده فيلم «شب بيست و نهم» مرحوم حميد درخشاني است كه همين سوژه را دستمايه كار خود قرار داده بود؛ موضوعي كه ريشه در باورها و اعتقادات خرافي ايرانيان دارد و از اين حيث به بومي شدن ژانر ترس در سينماي ايران كمك ميكند.
هرچند از سوي ديگر به سبب نزديكي با مرزهاي ايدئولوژيكي اين باور، احتياط بيشتري را در نمايش آن ميطلبد، اما اساسا آميختگي و سنخيت مولفهها و مفاهيم ترسآور با اعتقادات و باورهاي مذهبي، مانع بزرگي است كه موجب احتياط و محافظهكاري كارگردانهاي ما براي ساخت فيلمهاي ترسناك ميشود. با اين حال بهراميان در كارگرداني قصه حرفهاي عمل كرده و در فضاسازي ژانر وحشت زحمات زيادي كشيده است.
پرداخت به جزييات و ساختار بصري درام، نورپردازي و فرم روايت در خدمت گسترش عيني ترسي است كه در ذهن قهرمان داستان بازتوليد ميشود و اضطراب و هراس اين تجربه مخوف را به تصوير ميكشد. به اين مولفههاي رواني ميتوان واكنشهاي مازوخيستي و فوبيايي را هم اضافه كرد كه در تار و پود قصه تنيده ميشود تا تصوير ترس را ترسيم كند، اما اتفاقي كه بايد بيفتد نميافتد و ترسي احساس نميشود. در واقع آل بيش از آن كه به پردازش مضمون خويش توجه كند و به واسطه روايت خود، پيام فيلم يعني ترس و دلهره را به مخاطب القا كند، به فرم و سويه تكنيكي كار توجه كرده و بيشترين انرژي و تمركز خود را روي اين وجه از فيلم گذاشته است. اما اين ساختار پيچيده آنقدر با مخاطب ايراني بيگانه است كه روح قصه با رفتارشناسي تماشاگر چفت و بست نميشود و به هدف نميرسد. انتخاب لوكيشن فيلم در ارمنستان نيز در اين نارسايي بيتاثير نيست و مخاطب ايراني با حس و حال اين فضا احساس بيگانگي ميكند. اگر قرار بود در آل يك ترس ايراني روايت شود، بايد لوكيشن و موقعيت بيروني درام نيز با فضاي ايراني قصه هماهنگ ميشد. چهبسا ترس به عنوان يك هيجان و كنش انساني وابسته به عوامل فرهنگي و خرده فرهنگي نيز هست و چنانچه كمدي و طنز متناسب با مولفههاي فرهنگي يك جامعه بازتعريف ميشود، ترس هم يك تجربه رواني معطوف به فرهنگ است كه درون متن فرهنگي خود معنا ميشود و اتفاق ميافتد. البته ژانر وحشت در ايران هنوز در ابتداي راه است و اين فيلم ميتواند تجربهاي مفيد در دستيابي به يك تريلر ايراني باشد. واقعيت اين است كه ژانر ترس در ايران بيشتر به سمت اقتباس از نمونههاي خارجي آن تمايل داشته است و بيشتر آثاري كه در ژانر وحشت ساخته شدهاند در عمل نهتنها به القاي ترس منتهي نشدند، كه بهنوعي طنز ناخواسته هم تن دادهاند، اما آل عليرغم اين كه به القا و ايجاد ترس موفق نميشود، لااقل به خنده مخاطب هم نميانجامد.
آل در محوريت داستان خود براي خلق فضاي ترسآلود به مولفههاي بومي توجه ميكند تا از ذهنيت تاريخي مخاطبان ايراني براي آفرينش ترس و دلهره استفاده كند.
توجه به خرافهاي مثل اعتقاد به آل داراي پتانسيل رواني ـ عاطفي خوبي براي ترس ايراني است حتي اگر عقلانيتي در آن وجود نداشته باشد. در عين حال بايد توجه داشت كه ترس مطلقا يك مفهوم بومي نيست. در همه جاي دنيا انسانها از تاريكي و بلندي يا قتل و خشونت و موجودات عجيب و غريب ميترسند، اما به دلايل فرهنگي، در سينماي ايران نميتوان به ساختن فيلمهاي دراكولايي و خونآشامي پرداخت. اين باورها و اعتقادات سنتي ميتوانند بهانه خوبي باشند تا از ظرفيت عاطفي ـ رواني آنها براي ايجاد و القاي ترس بهره برد. به عبارت ديگر باورها و اعتقادات سنتي چه درست چه غلط، داراي كاركرد دراماتيك براي ايجاد ترس و وحشت هستند، اما فيلم نتوانسته به درستي داستان خود را تعريف كند و داراي نوعي سردرگمي و بلاتكليفي است. بويژه ساختار تودرتوي كابوسي كه مدام از طريق خواب و اضطراب ناشي از آن ميخواهد به زمينهاي براي ايجاد ترس تبديل نشود، اما مخاطب را خسته ميكند. آل بيشتر به ايجاد فضاي شيك و مدرن اروپايي در فرم و ويترين اثرش تكيه ميكند تا طرح و بيان قصهاي كه قرار است به ترس مخاطب منجر شود، حتي نوع نگاه و چشمان مصطفي زماني هم به اين كار نميآيد.
آل ضرباهنگ كندي دارد كه اين موضوع با توجه به نوع ژانر، ضعف بزرگي براي فيلم است و يك جاهايي به كلافگي مخاطب ميانجامد. البته فيلم شروع نسبتا خوبي دارد و تا يكسوم ابتدايي آن كشش و تعليق منطقي در قصه ديده ميشود؛ اما در ادامه و هرچه به پايان نزديك ميشود، از ضرباهنگ و تعليق خود خارج ميشود و در دام فرمگرايي گرفتار ميآيد. فقدان قصهاي جذاب و داستاني گيرا مهمترين مشكل آل است كه كارگرداني و تصويربرداري خوب و زيباشناسانهاش، همچنين موسيقي مناسب و قدرتمندش نيز آن را نجات نميدهد.
نمايش فيلم جديد قاسم جعفري به تعويق افتاد
تأخير دختران ؛ اكران آل
با اين كه قرار بود فيلم جديد قاسم جعفري با نام «دختران» در گروه آفريقا و پس از پايان نمايش «به رنگ ارغوان» اكران شود و با وجودي كه بيلبوردهاي اين فيلم نيز با جمله تبليغاتي «تهران در انتظار دختران» در تهران نصب شده بود، اما در روزهاي آخر «آل» جايگزين فيلم حاتميكيا شد و اكران «دختران» حدود يك ماه به تأخير افتاد تا در گروه قدس و پس از «پوپك و مشماشاالله» به روي پرده برود.
«آل» يكي ديگر از فيلمهاي ترسناك سينماي ايران است كه در طي 5 سال اخير، گرايش به ساخت اين آثار رونق چشمگيري گرفته است. با اين كه «آل» به نسبت ديگر فيلمهاي ترسناك ايراني، استانداردهاي قابل قبولتري دارد و بهرام بهراميان كارگردان اين فيلم كه از او قبلاً سريال «ساعت شني» را ديده بوديم براي رسيدن به كيفيتي مطلوب زحمت زيادي كشيده است اما كماكان اشكالاتي در «آل» وجود دارد كه نشان ميدهد سينماي ايران هنوز قادر به تهيه و توليد يك فيلم خوب در اين ژانر نيست. در شمارههاي آتي قاب كوچك و در صفحه نقد فيلمهاي ايراني به «آل» خواهيم پرداخت اما توضيح اين نكته در همين ابتدا ضروري است كه اين فيلم به شدت از جانب فيلمنامهاش لطمه ديده است. با اين كه 3 نويسنده معتبر روي فيلمنامه «آل» كار كردهاند اما تشخيص ضعفهاي فيلمنامه در شخصيتپردازي و سير قصه حتي براي تماشاگران عادي هم امر دشواري نيست. ممكن است «آل» به دليل حضور مصطفي زماني فيلم پرفروشي از آب دربيايد و حضور تهيهكنندهاي مثل علي معلم ميتواند به موفقيت فيلم كمك زيادي كند اما منحيثالمجموع «آل» فيلمي نيست كه تماشاگر عادي سينما را راضي از سالن بيرون بفرستد. براي تشخيص درستي يا نادرستي اين پيشبيني بايد چند هفته صبر كرد.
بابا این حرفو نزن
تو جشنواره که رفته بودیم همه داشتن می خندیدن به این فیلم
کجاش ترسناکه؟
کلی تعریف کردن آخرش
من داشتم می رفتم فقط دعا می کردم موقع فیلم سکته نکنم ولی بعد فیلم واقعا متاسف شدم از وقتی که واسش گذاشتم
اصلا اهل فیلم ترسناک نیستم ولی خیلی قبلش تعریف میکردن ولی وقتی دیدم هیچی توش ندیدم
فقط فیلمبرداریش خوب بود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]