تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام جواد (ع):مؤمن نيازمند سه چيز است: توفيقى از پروردگار، پند دهنده اى از درون خويش و پذيرش از نصيح...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805284328




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زندگي يك نويسنده(خالق Love Story)


واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: اريك سگال، نويسنده آمريكايي و خالق داستان مشهور love story (داستان عشق) چندي پيش بر اثر سكته قلبي درگذشت.
«داستان عشق» اريك سگال كه خوانندگان ايراني نيز با آن آشنا هستند، سال 1970 موفقيت غافلگيركننده‌اي را نصيب اين نويسنده كرد. اين نوشته كه در تدوين آن از چند نشريه خارجي استفاده شده، مروري است بر زندگي و آثار سگال.

« واقعا اگر از حق نگذريم، آدم پشت سر يك دختر جوانمرگ 25 ساله چه مي‌تواند بگويد كه خدا را خوش بيايد؛ بگويد از حيث زيبايي پنجه آفتاب بود و از هر انگشتش يك هنر مي‌باريد؛ يا بگويد شيفته موتسارت بود و باخ، يا حتي بگويد عاشق بئاتلس بود و عاشق من!». اين جملات سرآغاز قصه عشق سوزناك اريك سگال است؛ قصه‌اي كه هر چند تا مدت‌ها بلاي جان نويسنده‌‌اش شده بود اما با اين حال موفق‌ترين اثر وي به شمار مي‌رود. اين استاد ادبيات دانشگاه ييل آمريكا كه در آن موقع 33 سال داشت توانست سال 1970 با قصه عشق خود، ميليون‌ها خواننده را با طعمه‌اي رمانتيك شكار كند. البته اگر تنها به ميل خود او بود، هرگز به دنياي آكادميك قدم نمي‌گذاشت.

در كل اريك سگال براي همخواني امور آبستراكت و چم اندر چم با امور سرگرم‌كننده هميشه اهتمام ويژه‌اي مبذول مي‌داشت. حتي در سبك تدريس خود در هاروارد و ييل هم سگال چندان در بند سمت و عنوان نبود. اين نويسنده با رمان «خنده» كه در اصل رساله دكتراي وي بود، نخستين اثر خود را به زبان انگليسي به رشته تحرير درآورد. سگال با اين كتاب كه روايتي دوست داشتني در باب «پلاتوس» طنز پرداز اهل رم (184-250 پيش از ميلاد) است، شهرت علمي خويش را بنيان نهاد.

اريك سگال سال 1970 با 130 صفحه داستان قصه عشق كه در تعطيلات كريسمس نوشته بود، دنيا را فتح كرد. اين كتاب كه در آن زمان، پرخواننده‌ترين كتاب در آمريكا محسوب مي‌شد، در سراسر جهان بيش از 20ميليون بار فروخته شد و به 35 زبان زنده و مرده دنيا نيز ترجمه شده است. ضمن آنكه فيلمي كه آرتور هيلر از اين داستان با بازي ريان اونئال و الي مك گراو ساخت، يك موفقيت جنجالي بود. اين فيلم 7 بار نامزد دريافت جايزه اسكار شد و تنها در آمريكا بيش از يك ميليارد دلار فروش داشت.

سگال كه فيلمنامه اين فيلم نيز دستپخت خودش بود گوي زرين بهترين فيلمنامه را دريافت كرد. قصه عشق سگال ماجراي عشق پرسوزو‌گداز يك دانشجوي مايه‌دار هاروارد به نام اوليور بارت است. وي كه در يك خانواده مرفه نشو و نما پيدا كرده، فكر و ذكرش پيش دختري آس‌و‌پاس به نام جني كاويلري است كه دست آخر هم كار خود را كرده و بدون اذن پدر وي را به همسري برمي‌گزيند.

در پايان جني بخت برگشته بر اثر ابتلا به مرض سرطان از دنيا مي‌رود. قصه عشق اريك سگال به‌رغم موفقيت‌هاي بسيار، نه تنها مايه خرسندي اين نويسنده نشد كه به نوعي بلاي جان وي نيز شده بود. نشان به اين نشان كه از يك‌طرف دانشجويان نمك نشناس دانشگاه ييل آمريكا كه سگال‌ در آنجا علوم تطبيقي درس مي‌داد، رو در روي استاد خويش ايستادند و با عنوان‌هايي نظير مرتجع و واپس‌گرا حسابي به ريشش خنديدند. از آن طرف منتقدان ادبي نيز از هر گوشه و كنار چنان متلك‌هاي آب نكشيده‌اي به نافش بستند كه عقل انساني متحير مي‌ماند.

روزنامه فرانكفورتر آلگماينه كه گويي با سگال پدركشتگي صدساله دارد نوشت: قصه عشق سگال مزخرف‌ترين، خسته‌كننده‌ترين و مسخره‌ترين كتاب فصل است. روزنامه اشپيگل هم محض خالي نبودن عريضه نوشت: «اين كتاب مالي نيست!». اما از همه اينها بدتر زماني بود كه اين كتاب سال 1971 نامزد دريافت جايزه كتاب ملي شد، هيأت داوران آنچنان از همه‌طرف بناي سعايت و بدخواهي را گذاشتند كه مسلمان نشنود و كافر نبيند.

يكي از اعضاي هيأت 5نفره داوران به نام ويليام استيرون (نويسند آمريكايي 2006-1925) وقاحت را به اوج رساند و گفت اين كتاب يك پول سياه هم نمي‌ارزد و به معيارهاي ادبيات پشت كرده است. اريك سگال كه در ظاهر خاطرش از اين قضاوت‌ها مكدر و ملول نمي‌شد، چاره را منحصر به اين ديد كه متوسل به دفاع از خود شود، پس در حالي كه آثار دستپاچگي از وجنات و حركاتش پديدار شده بود گفت:« من حتي فكرش را هم نمي‌كردم كه روزي قصه عشق من كيا بيايي در ادبيات داشته باشد، من كي گفتم قصه عشق من چيز ذي قيمتي است و احيانا تا ابد الدهر باقي خواهد ماند، من صادقانه تصديق مي‌كنم كه نبايد با كله‌گنده‌هايي چون جان آپدايك روي يك پله بايستم.»

اريك سگال هر چند در مقابل انتقادها دندان روي جگر مي‌فشرد و سعي مي‌كرد به روي بزرگوار خود نياورد، اما در دل، كفرش بالا آمده بود. وي رفته‌رفته دچار يك بحران روحي شد و تا مدت‌ها حالش تعريفي نداشت به طوري‌كه از خواب و خوراك افتاده بود. بعد از يك دوره تمدد اعصاب، سگال كه هميشه براي مسابقات دوي ماراتن دلش غنج مي‌زد، در سال‌هاي 1972، 76 و 80 به رتق و فتق مسابقات تلويزيوني المپيك در رشته مسافت‌هاي طولاني روي آورد. وي در عين حال در زمينه فيلم و تئاتر آمريكا نيز از دور، دستي داشت.

تازه بين سال‌هاي 1981 و 1988 سگال يك مرتبه ديگر در دانشگاه ييل آمريكا در حوزه ادبيات كهن به تدريس پرداخت. وي بار ديگر كار علمي و نويسندگي را از سر گرفت. آثاري كه وي در اين سال‌ها از چنته مهارت و تجربه خويش به منصه ظهور رساند هر چند كيفيت بهتري داشت اما نتوانست ممر معاش كلاني براي اريك دست پا كند. وي ابتدا رمان «قصه اوليور» را نوشت (1977) كه ادامه قصه عشق بود و سپس 7 رمان ديگر نظير «زن، مرد و كودك» يا «پزشكان» كه هيچ‌يك موردپسند و قبول واقع نشد. آخرين اثر بزرگ سگال كتاب «مرگ كمدي» (2001) است كه بار ديگر به بزرگان ادبيات جان دوباره بخشيد. اريك سگال بعد از يك ربع قرن دست و پنجه نرم‌كردن با بيماري پاركينسون سرانجام 2هفته پيش اجلش سر رسيد و همان‌جا در خانه‌‌اش دردم جان باخت.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[مشاهده در: www.p30city.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 309]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن