تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835149415
گزارشى درباره علل گرايش جوانان به شغل هاى كاذب سرمايه هايى كه بر باد مى رود
واضح آرشیو وب فارسی:قدس: گزارشى درباره علل گرايش جوانان به شغل هاى كاذب سرمايه هايى كه بر باد مى رود
در شهر به اصطلاح ۱۲ دروازه اى تهران، هر كجا كه سرى مى چرخانى يا سرك مى كشى، آدم ها و شغل هاى متفاوتى را مى بينى، قديم تر ها جوان ها يا از دوران بچگى پيش پدر شاگردى مى كردند و كار و پيشه پدر را دنبال مى كردند، يا اينكه به حجره فلان بازارى مى رفتند تا شاگردى كنند، البته در ازاى آن راه و رسم كاسبى كردن را ياد مى گرفتند، بعضى ها هم اگر درسى مى خواندند و ديپلمى مى گرفتند اگر پارتى داشتند مى توانستند وارد كار دولتى بشوند. اما امروز دامنه كار و پيشه وسعت بسيارى يافته است. مشاغل از تنوع بسيار برخوردارند. با وجود هزاران كار و حرفه مى توان ضمن اشتغال و كسب درآمد هم به تامين معاش خود و خانواده پرداخت و هم گوشه اى از بار اقتصادى كشور را در عرصه هاى توليد، توزيع و يا خدمات بر دوش كشيد. در كنار اينها حرف و مشاغل ديگرى نيز وجود دارند كه از آنها با عنوان مشاغل كاذب ياد مى شود اين مشاغل به دلايل گوناگون اجتماعى و اقتصادى شكل مى گيرند و در هر جامعه اى تاثيرگذارى هر يك از عوامل با جوامع ديگر متفاوت است اما اثرات زيانبار وجود چنين مشاغلى تقريبا در تمام نقاط يكسان است.در پياده رو خيابان استانبول قدم مى زدم، خيابانى كه در قديم به منزله مركز خريد شمال شهر تهران بود، با اين كه خيابان استانبول به واسطه پاساژ كويتى ها و پاساژ فردوسى هنوز هم خيلى از شمال شهرى هاى تهران را به پايين شهر مى كشاند اما نبايد پاساژ هاى چند طبقه اى را كه در شمال شهر تهران افتتاح شده، فراموش كنيم. زمانى كه در اين پاساژها و مركز خريد هاى چند طبقه و شيك چرخى مى زنيد، به داخل مغازه ها كه نگاه مى كنيد، جوان هاى زيادى را مى بينيد كه با ظاهرهاى آنچنانى، با فراهم كردن سرمايه اى توانسته اند مغازه اى اجاره كرده يا بخرند و فارغ از اينكه چه سهمى و چه نقشى در توليد و پويايى اقتصاد دارند به كار مشغولند و هيچكس به اين نمى انديشد كه مى توان از انرژى و توان اين جوانان در به گردش درآوردن چرخ هاى اقتصاد كشور بهره گرفت ! دلار فروشى از بيكارى بهتره خيابان فردوسى ، دلار دلار. . . . جلوتر رفته و به صدا نزديك شدم ، صاحب صدا لحظه اى برگشت، جوان حدودا ۳۰ ساله اى كه دلار فروشى مى كرد. چند اسكناس دوهزار تومانى و هزار تومانى در دست داشت، يك راست رفتم سر اصل مطلب، چند سال است دلار فروشى مى كنى * در جوابم گفت: ۵ سال. ** پرسيدم از كار و درآمدت راضى هستى ؟پاسخ داد: نه، در آمدى ندارم. پول كمى داره. همه فكر مى كنند كه اين شغل پول زيادى داره، نه بابا. اين طور كه تعريف مى كنند، نيست. با چرخاندن اسكناس هاى در دستش دوباره ادامه داد: چرا اگه سرمايه دار يا بچه پولدار باشى خوب در ميارى ولى ما نه، چون سرمايه اى نداريم. از صبح تا شب اين جا مى ايستيم ولى درآمدى نداريم. پرسيدم اگر درآمدى ندارد پس چرا اين شغل را رها نمى كنى ؟گفت: هر چى نباشه از بيكارى كه بهتره، فقط براى سرگرمى، چه قدر شرمنده خانواده ام باشم ،از مشكلات برايم تعريف كرد، از آن روزهايى كه دلار فروش ها از دست ماموران متوارى بودند و پليس دلارفروش ها را مى گرفت و آنها مجبور بودند تو كوچه پس كوچه ها معامله كنند. على، اين جوان دلار فروش گفت: با پدرم هر روز از باقرشهر مى آييم و اينجا مى ايستيم، با هم كار مى كنيم. پسرك هنوز ۱۸ سالش نشده اما مى خواهد به زودى مغازه بزند خيابان استانبول ساعت ۲۰ ، تى شرت هاى خارجى ، شلوارك، همه رقم حراج. فقط هزارتومان. صدايش خيلى گرفته است موهاى سرش را به سمت بالا و به سبك مدلهاى جديد امروزى آراسته كرده است، با صداى بلند پشت سرهم جمله ها را تكرار مى كرد، به قدرى سريع كلمات را تكرار مى كرد كه هر رهگذرى ابتدا محو آهنگ صدايش مى شد، گهگاهى سرش را به سمت چپ و راست حركت مى داد و به رهگذرها اشاره اى مى كرد تا بتواند مشترى بيشترى را جذب كند، مقابلش ايستاده و پرسيدم از شغلت راضى هستى در حالى كه همين طور پشت سرهم فرياد مى زد، سرش را به نشانه مثبت بودن تكان داد و گفت: خيلى. ادامه دادم چقدر درآمد دارى؟ لا به لاى حراج حراج گفتن ها، با مهارت خاصى پاسخ سوالم را داد: ماهى ۶۰۰ هزار تومان بدون اين كه از او سوالى بكنم، گفت: شغلم را دوست دارم و قصد دارم به زودى مغازه بزنم. پسر جوان ادامه داد: مغازه مال من نيست صاحب مغازه و اجناس كس ديگرى است. من فقط جلوى در مى ايستم و مشترى جذب مى كنم. توجهى به هيچكس نداشت، فقط بلند بلند فرياد مى زد: حراج تى شرت هاى خارجى! پرسيدم با توجه به اين كه توى اين راسته همه لباس فروش هستند، اگه مغازه بزنى فكر مى كنى مشترى داشته باشى ؟در جواب گفت: مشترى خيلى زياده. در ميارم، البته اگه جنست آشغال باشه روى دستت باد مى كنه ولى اگه جنس خوب بيارى فروشت هم بالا مى ره! با كار كردن روى ماشين هاى مردم روزى ۱۵ هزار تومان درمى آرم ماشين پشت چراغ قرمز توقف كرد. مسافركش جوان شروع كرد به دسته كردن اسكناس هاى كهنه و نويى كه توى دخلش داشت. با غرولند كردنش فرصت را به من داد تا از او بپرسم كاسبى امروز چطور بود نگاهى كرد و گفت: بد نبود، شكر خدا، البته گاهى هم اعصاب خرد كنه! اين بار خودش ادامه داد: روزى ۱۵ هزار تومان در مى آرم چون ماشين مال خودم نيست روزى ۸ هزار تومان هم بايد به صاحب ماشين بدهم هر چى كه باقى بماند مال من است البته تمام خرج هاى ماشين هم گردن من است. از ساعت ۵ بعد از ظهر ماشين را تحويل مى گيرم و تا ساعت ۲ بعد از نيمه شب كار مى كنم. زمانى كه شروع كرد به گلايه كردن از وضعيت بنزين و مسافركشى، پرسيدم چرا شغلت را عوض نمى كنى گفت: خانم حرفى مى زنيد! هم توى تراشكارى هم كابينت سازى كار كردم اما حالا روى ماشين هاى مردم كار مى كنم، گاهى بايد به قدرى التماسشون بكنم تا ماشينشون رو به من بدهند، خرج خودم را در بيارم. از او پرسيدم ازدواج كردى جواب داد: چه جورى توى خرج خودم هم ماندم، همين مانده يكى ديگه رو بدبخت كنم، پرسيدم چقدر درس خواندى گفت: تا دوم دبيرستان درس خواندم، اما كاشكى حداقل درسم را ادامه مى دادم. از پاكدشت به تهران مى آيم و سى دى مى فروشم پسر جوان حدودا ۲۵ ساله اى كه كنار پياده رو خيابان انقلاب بساط كرده و سى دى فروشى مى كرد، گفت: از سر مجبورى و ترس از بيكارى سى دى فروشى مى كنم، با ۲۰ هزار تومان اين كار را شروع كردم خوبى اين شغل به همين است كه سرمايه كمى مى خواهد اما دردسر هم دارد روزى هزار بار ماموران شهردارى و نيروى انتظامى فيلم هايم را چك مى كنند كه مبادا فيلم ناجور بفروشم. برف و سرماى زمستان يا گرماى تابستان بدون هيچ سقفى كنار خيابان بساط مى كنم. از او مى پرسم روزى چقدر درآمد دارى جواب مى دهد: روزى ۱۰ هزار تومان كاسبى مى كنم، خدا رو شكر مى كنم همين هم هست. مى پرسم چرا مغازه اجاره نمى كنى جواب مى دهد: سرمايه ندارم، اگه مغازه داشتم به نفعم بود، اين طورى مشترى هاى ثابت پيدا مى كردم اما پولى ندارم كه مغازه اى اجاره كنم. بعد از خريد ۲تا سى دى از وى خداحافظى كرده و به راهم ادامه مى دهم. ليسانس دارم، ماهى ۳۵۰ هزار تومان حقوق مى گيرم پسر ۲۷ ساله مجردى كه ليسانس ادبيات دارد، مى گويد: چند سال درس خواندم، ۲ سال سابقه كار دارم. با وجود افزايش حقوق تازه حقوقم به مرز ۳۵۰ هزار تومان رسيده، بهتر بود به جاى اين كه به دانشگاه بروم دنبال كار و كاسبى مى رفتم. در حالى كه با گوشى تلفن همراهش بازى مى كند، ادامه مى دهد: محل كارم بيرون از شهر است صبح ساعت ۵ از خانه بيرون مى روم و شب ساعت ۷ مى رسم تهران،كلى هم بايد كرايه ماشين بدهم. مى پرسم ازدواج كرده اى ؟جواب مى دهد: با اين شرايط فكر مى كنيد مى توانستم ازدواج كنم ؟اين جوان ۲۷ ساله ادامه مى دهد: يكى از دوستان خودم به جاى تحصيل رفت دنبال كار و كاسبى. البته پدرش هم كمكش كرد حالا كلى سرمايه دارد ، مدرك ليسانس ندارد اما درآمدش نسبت به من خيلى بالاتر است. پدرام سلطانى كارشناس بازرگانى مى گويد: وقتى آن بخش از جوانان را مى بينيد شغل هايى را انتخاب كرده اند كه ثابت نيستند اما به اجبار اين شغل ها را انتخاب كرده اند به نظر مى رسد اكثرا از تخصص و فن لازمى كه كارآمد نيز باشد برخوردار نيستند. عده اى هم مدعى هستند كه عدم پرداخت وام از سوى بانك ها براى راه اندازى كسب و كار باعث شده تا شغل هاى موقت را انتخاب كنند.وى در رابطه با ارائه وام براى ايجاد كسب و كار مى گويد: افرادى كه به سمت شغل كاذب حركت مى كنند عموما فاقد هرگونه تخصص و بدون تجربه هستند و اين افراد هر جاى دنيا كه باشند وامى به آنها تعلق نمى گيرد، وام ها بايد به افرادى پرداخت شود كه تخصص و تجربه اى داشته باشند تا در نهايت توانايى بازپرداخت وام را دارا باشند، در كشورهاى پيشرفته بانك ها عملا وكلاى سپرده گذاران خود هستند بنابراين كسانى كه شغل كاذب دارند اين فكر را از سر خود بيرون كنند كه روزگارى به راحتى به اين افراد وام داده شود. اين افراد اصولا در يك اقتصاد قوى، افرادى خواهند بود كه به عنوان يك كارگر ساده وارد مجموعه ها شوند و بعد از كسب تجربه و تخصص مى توانند خودشان به طور مستقل به فعاليت هاى اقتصادى بپردازند. امراللهى مديرعامل ساماندهى مشاغل در شهردارى نيز معتقد است مهاجرت امرى است كه در ايجاد مشاغل كاذب بى تاثير نيست. همچنين پيشرفت صنعت و تكنولوژى و كاهش به كارگيرى نيروى انسانى مى تواند در زمره عوامل شغل هاى موقت محسوب شود. به گزارش فارس، بعضى از كارشناسان معتقد هستند كه فرار نسل جوان از فعاليت هاى توليدى و گرايش به شغل هاى كم زحمت همچنين سود بيشتر مى تواند انگيزه تمايل به اين گونه شغل ها از سوى جوانان شود. اما آنچه كه مسلم است بيشتر شغل هاى موقت و كاذب به نسبت ساير مشاغل از درآمد قابل ملاحظه اى برخوردار هستند و بى شك براى جوانى كه به دليل مهاجرت يا هر علت ديگرى بيكار است مى توانند به طور موقت مشكل معيشتى فرد را حل كنند. سودطلبى از عوامل گرايش جوانان به شغل هاى كاذب است يك اقتصاد دان گفت: يكى از عواملى كه مى تواند در گرايش به شغل هاى كاذب دخيل باشد عدم تخصص لازم است اما در كنار آن اگر نظام مالياتى نتواند موثر عمل كند، زمينه ساز شغل هاى كاذب به شمار مى رود. محمد خوش چهره در گفت وگو با فارس گفت: يكى از معيارهاى ارزيابى اقتصاد سالم و متعاقبا اقتصاد هايى كه دچار اختلال هستند، تفكيك فعاليت هاى مولد و غيرمولد از يكديگر و سهمى كه اين فعاليت ها در اقتصاد كلان مى توانند داشته باشند، است. نماينده دوره هفتم مجلس شوراى اسلامى ادامه داد: در همين راستا چنانچه يك اقتصاد نظام يافته و سيستماتيك را در نظر بگيريم يكى از ويژگى هاى اقتصاد نظام يافته تعريف منطقى از سود است كه ارتباط مستقيم در كوشش، خلاقيت و نوآورى دارد. متعاقبا اقتصاد ناسالم اقتصادى است كه سود و منفعت از راه هاى غير مولد در قالب طرح هاى اقتصادى و فرصت هاى اقتصادى يا فعاليت هاى غير مولد خودش را نشان مى دهد. وى گفت: البته در راستاى حركت به سمت اقتصاد سالم، مجموعه سياست هاى مناسب اقتصادى از يك طرف و ساختار اقتصاد مناسب از طرفى ديگر، به ويژه نظام مالياتى فوق العاده حائز اهميت است ضمن اين كه مى تواند جريانات ناعادلانه اقتصادى را با ابزار هاى مالياتى به سمت عدالت و تعادل پيش برد. خوش چهره با بيان اين كه عده زيادى نظام مالياتى را نقطه آغازين براى ساماندهى اقتصادى مى دانند، اظهار داشت: مشاغل غير ضرورى زمينه ساز سودآورى، منفعت طلبى و سود طلبى هاى بالاست كه مى تواند متاثر از عوامل ساختارى و سياست هاى مناسب باشد، در كنار آن نيز فرهنگ رفتارى و فرهنگ جامعه مى تواند در آن تاثيرگذار باشد. وى در اين زمينه توضيح داد: اگر به جاى فرهنگ كار، تلاش و كوشش فرهنگ سودطلبى و يا سودهاى بادآورده حاكم شود مى تواند چنين جريانى رفتار اقتصادى و اجتماعى جوانان و يا افرادى كه تازه وارد ميدان هاى اقتصادى مى شوند را دربرگيرد. به اعتقاد خوش چهره ضعف نظام مالياتى يكى از دلايل رشد شغل هاى كاذب است كه از طريق سوء استفاده از فرصت هاى اقتصادى و همچنين فرصت طلبى هاى اقتصادى انجام مى شود. اين اقتصاد دان با اشاره به مسائل فرهنگى بيان كرد: فرهنگى كه در حال حاضر به طور غيرمستقيم بر جريانات اقتصادى و به خصوص در نسل جوان سايه افكنده، سودطلبى به جاى تلاش و كوشش است. نماينده سابق مجلس شوراى اسلامى خاطرنشان كرد: اين مسئله باعث شد كه جوانان رويايى بار آورده شوند .فرهنگ حاكم نيز به گونه اى است كه اين را ساده تر كرده و حتى با اين كه همه مى دانند اساس كار در غرب تلاش و كوشش است اما عده اى از جوانان به گونه اى تصور مى كنند كه اگر در غرب زندگى كنند در ناز و نعمت به سر مى برند در حالى كه اين طور نيست، در غرب كسانى واجد ارزش تلقى مى شوند كه بويى از تخصص، علم و تبحر برده باشند و يا ثروت و سرمايه زيادى را به همراه داشته باشند. اين استاد دانشگاه ادامه داد: بنابراين همين فضاى ذهنى و فكرى يكى از عوامل اختلال ساز در رفتارهاى اجتماعى و فرهنگى مى شود. از اين رو مقابله با اين بحث در درجه اول يك تصوير از سره و ناسره در اين قلمرو است كه در زمره حركت فرهنگى محسوب مى شود. وى گفت: بايد اهميت كار و كوششى كه منجربه پيشرفت ژاپن و آلمان پس از جنگ شده كه از طريق نظام آموزش و پرورش و نظام دانشگاهى در اين كشورها نهادينه شده در دستور كار مهندسى فرهنگى كشورمان قرار گيرد و آنچه كه از طريق آموزه هاى دينى نصيب فرد مى شود بيانگر اين مطلب است، هر آنچه كه به دست مى آيد بايد حاصل سعى و تلاش و كوشش باشد نه رويا پردازى و تخيلات. اين استاد دانشگاه تصريح كرد: متعاقبا ابزارهاى مالياتى به مقابله با جريان منفعت طلبى كه ناشى از فعاليت هاى غير مولد و زير زمينى و غير مجاز هستند آنچنان كوبنده پيش برود كه اين جريان هاى سودجويى و فرصت طلبى از مسير خودش به حاشيه رانده شود نيز براى نمونه اين طور نباشد كه در جامعه اقتصادى، سوداگرايى در حوزه مسكن وارد شود و ثروت هاى ميلياردى ايجاد كند به اين ترتيب غنى را غنى، فقير را فقير تر مى كنند همچنين جريانات غير مولد به خاطر ضعف سياست هاى نظامى خودش را در قالب بروز قاچاق كالا و خدمات قرار مى دهد. خوش چهره با تاكيد بر اهميت دادن به توليد، بخش هاى مولد، غير توليدى همچنين نظام مناسب مالياتى، اظهار داشت: از جمله مواردى كه مى تواند در چنين فضايى به كمك نظام اقتصادى مديريت كلان بيايد و در جهت گيرى جوانان و جويندگان فعاليت از جريان هاى منفى به سمت فعاليت هاى سالم كمك كند، نظام مناسب مالياتى است. فرصت هاى كسب و كار بايد به طور مساوى در اختيار جوانان قرار گيرد رييس دانشگاه كارآفرينى در اين خصوص گفت: براى جلوگيرى از گرايش جوانان به سمت شغل هاى كاذب، بايد بسترهاى لازم فراهم شود و فرصت هاى توسعه كسب و كار به طور مساوى در اختيار جوانان قرار گيرد. رضوى با اشاره به توسعه كارآفرينى افزود: بايد پژوهش هاى دانشگاهى براى ارزيابى وضعيت اقتصادى كشور باشد، ضمن اين كه آموزش عالى به هيچ وجه نيرويى براى بازار تربيت نمى كند، آموزش عالى براى خودش نيرو تربيت مى كند به همين جهت است كه اين جوانان در بازار بيكار مى مانند و به سمت شغل هاى كاذب حركت مى كنند. اين استاد دانشگاه گفت: توسعه خدمات مسئله مضمونى نيست، منتهى متاسفانه وارد عرصه هايى مى شويم كه شايد دلالى است بدين معنى كه دولت با برنامه ريزى و سياستگذارى در اين سمت و سو اين امكان را فراهم كند تا جوانان فارغ التحصيل دانشگاهى بتوانند در عرصه هايى كه تحصيل كرده اند وارد شوند و كسب و كارهاى دانش محورى انجام دهند. رئيس دانشگاه كارآفرينى توضيح داد: ممكن است كسب و كارها خدمات باشد، توليد نرم افزار باشد و يا حتى خيلى موارد ديگرى را نيز شامل شود، ضرورى است با تعيين آيين نامه هاى اجرايى كمك كنند تا فضاى مناسب براى توسعه كسب و كار دانش محور فراهم شود. وى در رابطه با وضعيت و نقش جوانان در اين زمينه گفت: اميدوارم جوانان در مقابل روش هايى كه ما به كار مى بريم در دانشگاه و به كلى از كسب و كار و توليد نااميدشان مى كنيم بتوانند مقاومت كنند و اميدوارانه حركت كنند ضمن اين كه نظام آموزش دانشگاهى در جهت نااميدكردن جوانان است. جوانانى اميدوار تحويل مى گيريم و نا اميدتر تحويل مى دهيم. رضوى تاكيد كرد: بايد فضاى لازم براى رشد جوانان در زمينه ايجاد كسب و كارهاى مناسب فراهم كنيم چرا كه در بعضى از مواقع از جوانان خلاقيت هايى مى بينيم كه انگشت به دهن مى مانيم كه بدون حمايت نيز باز هم از حركت نمى ايستند. رئيس دانشگاه كارآفرينى تصريح كرد: بايد بسترهاى لازم را فراهم كنيم و اين بدين معنى است كه فضاى تجارتى بايد رقابتى شود، فرصت هاى توسعه كسب و كار بايد به طور مساوى در اختيار افراد و جوانان قرار گيرد و حمايت هايى در مقابل خطرپذيرى كه افراد در كسب و كار تحمل مى كنند ايجاد شود.وى ادامه داد: شايد بسترهاى محيطى براى نوآورى فراهم شود اما بايد روش هاى آموزشى از مهدكودك تا دانشگاه تغيير كند. همچنين نحوه ارزيابى ها نيز بايد تغيير كند.در واقع بايد به تربيت نيروى جوان اهميت ويژه اى داد ضرورى است به يك جوان، آموزش داده شود تا بتواند به نيروى ماهر تبديل شود و به سمت توليد و كار حركت كند. به گفته رضوى آموزش در طى يك روز يا دو روز انجام نمى شود و بايد در طول مدت زمان طولانى و با برنامه ريزى انجام شود. رئيس دانشگاه كارآفرينى در رابطه با فاصله گرفتن نسل جوان از انجام فعاليت هاى توليدى، گفت: با توجه به ماده ۶يونسكو توسعه كارآفرينى دانشگاهى در زمره اساسى ترين دغدغه هاى مديران آموزش عالى بايد قرار گيرد، طبعا به عنوان متوليان دانشگاه كارآفرينى خواستار توجه بيشترى در اين زمينه هستيم تا با توجه به نقش ارزشمند و فعال بودن بخش خصوصى و با درنظر گرفتن اين كه اقتصاد كشور،اقتصاد دولتى است بايد برنامه ريزى ها بر اساس نياز سنجى انجام پذيرد.
شنبه 16 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[مشاهده در: www.qudsdaily.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1249]
-
گوناگون
پربازدیدترینها