گزيده سرمقاله روزنامه‌هاي امروز تظاهرات عليه احكام اسلام

واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده سرمقاله روزنامه‌هاي امروز تظاهرات عليه احكام اسلام
جام جم آنلاين: روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «تظاهرات عليه احكام اسلام»،«ايران و قطب هاي قدرت»،«چك بي محل!»، «كسب و كار نابسامان» و ... كه گزيده برخي از آنها در زير مي‌آيد.

ابرار

«تظاهرات عليه احكام اسلام» عنوان يادداشت امروز روزنامه‌ي ابرار به قلم مهدى خزعلى است كه در ابتداي آن مي‌خوانيد؛به تصور اينجانب فمينيست هاى محترم بجاى تظاهرات مقابل «خانه مردم» براى تغيير قانون، مقابل «خانه خدا» تظاهرات بفرمايند و نعوذبالله خواستار تغيير آيات قرآن كريم شوند كه فرمود: «فانكحوا ماطاب لكم من النساء مثنى و ثلاث و رباع » لايحه حمايت از خانواده قبل از طرح در مجلس مسكوت گذاشته مى شود ، حضور نماينده مجلس در جمع بانوان تظاهر كننده، در برابر مجلس و اعلام اينكه لايحه از دستوركار مجلس خارج شده است و تصريح بر اين نكته كه لوايح جنجالى بايستى كارشناسى بيشتر بشود ، دو پيام براى جامعه اسلامى ما دارد ، اولا : جنبش فمينيستى در كشور از هميشه قدرتمند تر است! ثانيا: مى توان با جنجال آفرينى و تظاهرات مجلس را تسليم نمود!در واقع فضاسازى به گونه اى بود كه حتى اجازه طرح لايحه در صحن مجلس داده نشد و نمايندگان فرصت بحث و تبادل نظر درباره لايحه را پيدا نكردند، شايد اگر لايحه مطرح و موافق و مخالف بحث مى كردند و راى نمى آورد، استقلال، اقتدار و جايگاه قانونى مجلس محفوظ مى ماند، اما اينكه هيأت رئيسه راسا اقدام به حذف لايحه از دستور كار مجلس نمايند، پيامى ناخوشايند براى مردم دارد.

در ادامه مي‌خوانيد؛مجلس كه با يك نقل قول وارونه راى اعتماد مى دهد و با يك كاغذ پاره راى منفى مى دهد ديگر نيازى نيست هيأت رئيسه، قيم مآبانه لايحه را از دستور كار خارج كند، مى گذاشتيد لايحه در صحن مجلس مطرح و به فرموده آنرا رد مى كرديد!اگر لايحه حمايت از خانواده ، مغاير قوانين و يا شرع مقدس اسلام باشد، علاوه بر كار كارشناسى مجلس شوراى اسلامى حضور فقها و حقوقدان هاى شوراى نگهبان راه كارى است كه قانون اساسى در پيش پاى ما قرار داده است.

نويسنده يادداشت ابرار معتقد است؛ چگونه مى توان ازدواج مجدد را «خيانت» ناميد در حاليكه پيامبر عظيم الشان (ص) و ائمه هدى عليهم السلام همسران متعدد داشتند و بسيارى از مراجع عظام تقليد و علماى اعلام از اسلاف و حاضرين در قيد حيات همسر دوم داشته و دارند، آيا اين بزرگواران نيز به همسر خود خيانت كرده اند؟! وقتى به جوامع غربى مدعى تك همسرى مى نگريم و تعدد شريك جنسى و عادى بودن روابط نامشروع در حد رياست جمهورى آمريكا و اسف بارتر رواج هم جنس بازى و تجاوز در ميان پدران روحانى كه ازدواج را بر خود حرام كرده اند، اين پيام را براى ما دارد كه اسلام به عنوان خاتم اديان _ كه ازدواج را سنت نبى و امرى مقدس مى شناسد و تمتع حلال را نه تنها جايز بلكه قرين واجب مى شمارد_ مبتنى بر احكام الهى و فطرت است و مذهب حقه شيعه كه قائل به متعه (ازدواج موقت) است مترقى ترين مذهب است و شايد آنروز كه خليفه دوم گفت « متعتان محلقان فى زمن النبى و ان احرمهما » و دستور بر تعطيلى متعه صادر و طريع تمتع مشروع را مسدود نمود بايد رواج فساد و بى بند و بارى را در آينده امت مى ديد.

در بخش ديگر مي‌خوانيد؛نقل است همسر يكى از علماى بزرگ، عالمه، مجتهده، فاضله و بسيار مورد اعتماد مردم بود، بانوان مسائل شرعى خود را از او مى آموختند، پس زنان شهر به محضر عالم جليل القدر رسيده و اذن خواستند كه نماز را به امامت همسر ايشان بگذارند و عالم ربانى پاسخ زنان شهر را به فردا موكول فرمود.شب كه به منزل آمد از همسر خواست كه براى او به خواستگارى زنى وجيهه از خانواده اى اصيل برود و گفت قصد تجديد فراش دارد، همسر با رويى گشاده پذيرفت و بلافاصله خود را مهياى خواستگارى رفتن نمود. پس او را از رفتن باز داشت و فرمود اين امتحانى بود بر عدالت تو، آيا همسرت را از آنچه خدا حلال دانسته منع مى كنى يا تسليم حكم و فرمان خدايى و تو از اين امتحان سربلند بيرون آمدى و فردا پاسخ بانوان را داد كه او عدالت دارد مى توانيد به او اقتدا كنيد.

خزعلي در ادامه يادداشت نوشته است؛آنچه شارع و حق تعالى از اجراى عدالت بين زنان و فرزندان خواسته است نسبى است و در حد توان و وسع مكلف است « لا يكلف الله نفسا الا وسعها » و آيه ??? سوره نساء نه تنها ناقض آيه سوم نيست بلكه به نوعى تسكين و آرام كردن دردهاى مومنانى است كه دلهره و اضطراب عدم اجراى عدالت را داشته اند و خداوند مى فرمايند هر چند بخواهيد و سعى كنيد نمى توانيد عدالت را كامل و تمام رعايت كنيد ، فلذا بلافاصله مى فرمايد تمام ميل و رغبت را به يكى مصروف نكنيد تا ديگرى معلق و بلا تكليف رها شود . از سوى ديگر عدالت معناى مساوات ندارد وضع شيئى در موضع خود است، بنابراين اگر هر يك از زنان در جايگاه خود عزيز و محفوظ باشند ديگر شائبه بى عدالتى نيست، براى مثال در بدن دست كار خود را مى كند، پا وظيفه اى دارد و چشم نيز رسالتى، بين اعضا همه عزيزند اما هر يك به كارى مشغولند نه رجحان مى تواند داشته باشد و نه منقصى است.

وي در پايان نوشته است؛اينجانب معتقدم احكام اسلام ما را بس است و هرگاه بر آن پيرايه اى بستيم و يا به زعم خود اصلاحى نموديم ، در جاى ديگر خسارت مادى و معنوى سنگين تحمل كرديم و پيرايه هاى ما تعادل و اعتدال احكام را برهم مى زند ، اسلام دين اعتدال و برمبناى فطرت بشر است و هر گونه تغيير احكام با سلائق و جو حاكم ما را از دين وسط دور مى كند، مى خواهيد ابرويش را درست كنيد كورش مى كنيد!

جمهوري اسلامي

اين روزنامه آخر هفته سرمقاله خود را به عنوان«تحليل سياسي هفته» منتشر مي‌كند و در آن به طور كوتاه به مسائل پيش آمده در هفته مي‌پردازد. در بخش نخست به ماه مبارك رمضان اشاره دارد؛ماه مبارك رمضان فرا رسيد و عطر معنوي ضيافت الهي و ماه ميهماني نور فضاي جانها را معطر كرد. اين ماه فرصت مناسبي را براي آراسته شدن به زيورهاي معنوي و بهره گيري از خيرات و بركات الهي فراهم مي كند تا انسان ها راه كمال را به شايستگي طي كنند.

در ادامه و در همين زمينه مي‌خوانيد؛از سوي ديگر معنويت رمضان فرصتي مناسب براي تقويت آگاهي هاي ديني و معرفتي جامعه و پالايش جان ها از جهل ها و انحرافات فراهم مي كند كه دستگاههاي فرهنگي و انديشه ورزان و محافل مذهبي بايد از فرصت ايجاد شده براي تبيين و ترويج مباني ديني و اخلاقي استفاده كنند.

نويسنده در ادامه به گران شدن نرخ اجناس در ماه مبارك رمضان اشاره كرده و نوشته است؛اگرچه مسئولين سعي دارند كه همچون سالهاي گذشته با برنامه هايي قيمتها را اندكي تعديل كنند اما گويي امسال اين برنامه ها مثمرثمر واقع نشده و گراني 30 تا 50 درصدي برخي كالاها در ماه مبارك رمضان مردم را آرزده و فقر و گراني را به سر سفره آنها آورده است . واقعيت اينست كه گراني بي حساب و كتاب و بي نظمي هاي اقتصادي آنچنان زندگي اقشار حقوق بگير و كم درآمد جامعه را دچار تنش و نابساماني كرده كه ادامه آن عواقب اجتماعي غيرقابل كنترلي داشته و صدمات زيادي را به همبستگي اجتماعي وارد مي كند. مردم ما پس از سالها صبرو پايداري در مقابل انواع مشكلات داخلي و توطئه هاي خارجي اكنون به لحاظ اقتصادي و معيشتي نبايد در شرايطي قرار بگيرند كه روز به روز فشارهاي مضاعفي به آنها تحميل شود و فتيله اقتصاد خانوارها روز به روز كم سوتر و ضعيف تر گردد.

تحليل سياسي هفته جمهوري اسلامي در بخش ديگري به سفر مورالس به تهران پرداخته است؛در اين هفته كشورمان ميزبان رئيس جمهور بوليوي بود. اين كشور آمريكاي لاتين كه در سالهاي اخير با خيزش مردمي به نهضت مقابله با سياستهاي استعماري آمريكا پيوسته خواستار خروج از سلطه سنتي واشنگتن بر منطقه است . آقاي مورالس در مدت اقامت خود در ايران با مقامات كشورمان مذاكرات سازنده اي در جهت بسط و گسترش روابط انجام داد كه واكنش مقامات آمريكايي نشان داد كه آنها از نزديك شدن كشورهايي كه حاضر به پذيرش نظام سلطه نيستند به شدت در هراس هستند ولي موج آزاديخواهي كه اين روزها در سراسر جهان بويژه در حيات خلوت آمريكا به راه افتاده اتفاق ساده اي نيست كه با اين توپ و تشرها خاموش شود. اين موضوع دقيقا نكته اي بود كه در ديدار آقاي مورالس رهبر معظم انقلاب بر آن تاكيد كردند. حضرت آيت الله خامنه اي در اين ملاقات تصريح فرمودند : « تحولات سالهاي اخير در منطقه امريكاي لاتين وتصميم مردم براي احقاق حق خود اتفاق مباركي است كه قطعا براي قدرتمندان خوشحال كننده نخواهد بود و آنان به شما فشار خواهند آورد زيرا با شكل گيري چنين روحيه اي مخالفند اما ايستادگي در مقابل اين فشار موجب پيروزي خواهد شد. »

در ادامه سرمقاله مي‌خوانيد؛در مرور بر رخدادهاي خارجي اين هفته ادامه بحران در گرجستان تلاش هاي تازه براي توافق ميان رژيم صهيونيستي در حكومت خودگردان و تحولات عراق در صدر اخبار و گزارش رسانه هاي جمعي قرار داشت .
هفته جاري در ادامه بحران گرجستان نشست فوق العاده سران اتحاديه اروپا درحالي برگزار شد كه اروپايي ها نتوانستند در زمينه اتخاذ يك موضع واحد و مستحكم در برابر روسيه به توافق دست يابند و اروپايي ها تنها به صدور يك بيانيه ضعيف و بي رنگ بسنده كردند . تنها اقدام جدي 27 عضو اتحاديه اروپا در برابر اقدامات اخير روسها در گرجستان كه آشكارا غرب را تحقير كردند تعويق مذاكرات همكاري با روسيه بود. اين موضوع نشان داد كه غرب نه تنها برگ هاي زيادي براي بازي در برابر روسيه دردست ندارد بلكه دچار يك تفرقه آشكار است . اين واكنش ضعيف اروپا حتي براي خود روسها نيز غيرمنتظره بود به گونه اي كه پوتين نخست وزير و مدودف رئيس جمهور روسيه از آن ابراز خرسندي كردند و لاوروف وزيرخارجه روسيه نيز با كنايه گفت : « عقلانيت بر اجلاس اروپائيها حاكم شد. »

نويسنده در همين زمينه ادامه داده است؛نكته ديگر اين است كه در ميان 27 عضو اتحاديه اروپا ديدگاه يكساني براي اقدام عليه روسيه وجود ندارد . درحالي كه كشورهايي چون استوني ليتواني لتوني و لهستان به دلايل خصومت هاي ريشه اي كه با روسها دارند و همچنين انگليس به دليل تبعيت محض از مواضع آمريكا در نشست بروكسل خواستار اعمال مجازات شديد عليه مسكو بودند كشورهاي ديگر از جمله ايتاليا آلمان و فرانسه با هرگونه افزايش تنش با روسيه مخالفت كردند. نتايج نشست اتحاديه اروپا اين واقعيت تلخ را به جناح حاكم بر كاخ سفيد آشكار ساخت كه در مقابله با روسيه نمي توانند حساب جدي برروي شركاي اروپايي خود باز كنند و سفر شتاب زده ديك چني معاون بوش به جمهوري هاي شوروي سابق كه روز گذشته با ديدار وي از آذربايجان آغاز شد بيانگر اين نگراني شديد كاخ سفيد از روند اوضاع است .

تشديد تحركات براي دست و پا كردن يك توافقنامه سازش ميان رژيم صهيونيستي و تشكيلات خودگردان فلسيطن رخداد ديگري بود كه اين هفته توجه محافل سياسي و رسانه اي را به خود جلب كرد. در اين باره يك مقام رژيم صهيونيستي با اشاره به تلاش هاي موجود گفت امكان امضاي توافق نامه صلح فراگير ميان اسرائيلي ها و فلسطيني ها تا پايان سال ميلادي جاري (تا اوايل زمستان ) وجود دارد به شرطي كه فلسطيني ها از مساله تعيين وضعيت بيت المقدس در مذاكرات چشم پوشي كنند. اين مقام صهيونيست در توجيه شرط اسرائيل گفت از آنجائيكه مسئله بيت المقدس پيچيده است و در كوتاه مدت نمي تواند حل و فصل شود لذا بايد در فرصت هاي بيشتري مورد بحث و مذاكره قرار گيرد.

در ادامه مي خوانيد؛در عراق بحث بر سر توافقنامه امنيتي بغداد ـ واشنگتن و حملات شديداللحن رئيس مجلس عراق به حكام عرب دو موضوع اصلي تحولات سياسي اين كشور بود. درحالي كه برخي مسئولان در دولت عراق از آماده شدن قريب الوقوع متن توافقنامه سخن به ميان آوردند « محمود المشهداني » رئيس مجلس عراق بار ديگر تاكيد كرد كه مجلس عراق هيچ توافقنامه امنيتي را با آمريكا امضا نخواهد كرد. مشهداني تاكيد كرد معناي توافقنامه در شرايط حاضر توافق ميان يك كشور اشغالگر و يك كشور اشغال شده محسوب مي شود و از لحاظ قانوني نمي تواند اعتبار داشته باشد.

رئيس مجلس عراق در پاسخ به اين سئوال العربيه كه مدعي شد نفوذ ايران در عراق اعراب را از ايفاي نقش در عراق بازداشته است آنرا يك توجيه دانست و افزود اعراب ضعيف تر از آن هستند كه بتوانند نقشي در عراق داشته باشند و ابقاي نقش در عراق از آن قويترهاست . وي اعراب رابه پيرزني كه تنها براي عراق شيون و گريه مي كند تشبيه كرد. رئيس مجلس عراق در پاسخ به اينكه چرا عراق در اجلاس بين المجالس اشاره اي به اشغال جزاير امارات توسط ايران نكرد گفت : اين عراق است كه اشغال شده است و نه جزاير سه گانه .

مردم سالاري

«ايران و قطب هاي قدرت» عنوان يادداشت روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم امير مدني است كه در ابتداي آن مي خوانيد؛سازمان همكاري هاي شانگهاي (SCO) متشكل از چين، روسيه و چهار كشور آسياي مركزي، تاجيكستان، ازبكستان، قرقيزستان و قزاقستان است. در اين سازمان كه برخي از مطبوعات اروپايي و آمريكايي آن را «پيمان ورشوي جديد» و «پيمان ديكتاتورها»... ناميده اند. مغولستان، هند، پاكستان، افغانستان به عنوان ناظر و اعضاي غيراصلي حضور دارند. جمهوري اسلامي ايران نيز به عنوان عضوي ناظر خواهان ارتقاي وضعيت خود به عضوي اصلي است.

در ادامه مي‌خوانيد؛در جهان سه قطبي رو به شكل گيري اروپاي متحد، آسياي متمركز بر محور روسيه، چين، هند و آمريكا يعني مسلط در قاره آمريكا به رقابت خواهند پرداخت قدرت مسلط طبيعتا قدرتي خواهد بود كه خواهد توانست به جناح انرژي جهاني كه بخش عمده آن در خاورميانه متمركزند دست يابد (برژينسكي - چامسكي). ايران در مركز منطقه اي واقع شده است كه به همراه حواشي خود در 40 تا 60 درصد منابع انرژي جهان را در اختيار دارد. رفتن ايران به سوي هر يك از اين سه محور تعادلات را تغيير جدي خواهد داد.
در بازيافت و درك روح ايراني ذكر چند نكته ضروري است:
1- در عهد باستان به نوشته الكساندر بائوزاني مستشرق شهير دو امپراطوري مدنيت آفرين وجود دارند كه امپراطوري روم و همتاي شرقي آن ايران مي باشند. همان طوري كه مي توان گفت روابط دو امپراطوري فراسوي جنگ هاي خانمانسوز بسيار گسترده و عميق است و دو آئين ايراني كيش مهر (تپرائيسم) و (مانويسم) تا دورترين نقاط مغرب زمين گسترش مي يابند.

2- در قرون وسطي نيز روابط بين مدنيت ايراني كه خميرمايه اساس فرهنگ اسلا مي است و اروپا بسيار گسترده از مسلمانان در اسپانيا و جنوب ايتاليا حضور و نفوذ و سلطه دارند و گاه دامنه نفوذ آنان به فرانسه نيز مي رسد. به گفته هانري كربن شرق شناس برجسته مارسيليودي پادورا (pabora bi Marsilio) و ژان دو ژندن (Janbun be Jean) با سياسي كردن افكار ابن رشد اندلسي حريف فلسفي امام محمد غزالي مورد مطالعه و استناد سن توماس اكوينو (Aqunia b Tonmaco.S) زمينه هاي مهار رنسانس را آفريدند.

3- در عهد مدرن شوپنهاور مي گويد كشف هند براي اروپاي قرن نوزدهم به اندازه كشف يونان و رم باستان براي رنسانس اهميت دارد. شوپنهاور هند را از طريق ترجمه اي كه انكيل دوپرون فرانسوي از اوپانيشادهاي يا آموزه هاي عرفاني هند آورده مي شناخت دوپرون اوپانيشادهاي نوشته دارالشكوه وارث تاج و تخت هند را از زبان فارسي به زبان لا تين ترجمه كرده بود.

كيهان

«چك بي محل!» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در ابتداي آن مي‌خوانيد؛ادعاي تكراري و پوچ امارات درباره جزاير سه گانه ايراني ابوموسي، تنب بزرگ و كوچك بار ديگر از سوي مقامات اين كشور در روزهاي اخير مطرح شده است. اين بار «انور عثمان» كاردار و نماينده امارات در سازمان ملل طي شكوائيه اي به «بان كي مون» دبيركل سازمان ملل متحد به بهانه پخش يك گزارش تلويزيوني از سيماي جمهوري اسلامي ايران- كه در آن تصاويري از تأسيس يك دفتر نجات دريايي و نيز دفتر ثبت اسامي كشتي ها و دريانوردان در جزيره ابوموسي نشان داده شده بود- رسماً از ايران شكايت كرد.

در ادامه مي‌خوانيد؛از همين روي، هرچند ادعاي بي پايه و اساس امارات به علت فقد پشتوانه منطقي و حقوقي از عداد دلايل قضائي خارج است و دامن زدن به اين ادعا از سوي شوراي همكاري خليج فارس و يا اتحاديه عرب نيز به طريق اولي غيرقانوني و خلاف موازين بين المللي و ديپلماتيك است اما به هرحال ذكر نكاتي درباره آن خالي از لطف نيست؛

1- بنابر اسناد متعدد و معتبر تاريخي كه علاوه بر زبان فارسي به زبان هاي انگليسي و عربي نيز موجود است و در زمره اسناد بين المللي محسوب مي شود- بي ترديد جزاير سه گانه ايراني ابوموسي، تنب بزرگ و كوچك هميشه در طول تاريخ متعلق به حاكميت و دولت ايران بوده است. در همين زمينه كافي است گريزي به تاريخ و پاره اي از اين اسناد زده شود تا بي اعتباري ادعاي مالكيت امارات بر جزاير سه گانه و قطعيت مالكيت مطلق ايران بر آنها اثبات شود. با مراجعه به اسناد به وضوح مي توان دريافت كه از سده ها قبل از ميلاد تا دوره اسلامي و پس از آن تا دوره معاصر همه اسناد- چه داخلي و چه خارجي- دلالت دارد بر اينكه جزاير ابوموسي، تنب بزرگ و كوچك در ملكيت ايراني ها و جزء لاينفك سرزمين پهناور ايران بوده است.

در ادامه مي خوانيد؛آنچه در اين ميان اهميت دارد اين است كه در همان 68 سال اشغال جزيره ابوموسي، تمام دولت ها در آن دوران در مكاتباتشان تصريح داشته اند كه اين جزيره متعلق به ايران است و بايد به آن بازگردانده شود.
انبوه اسناد معتبر و غيرقابل انكار در خصوص مالكيت ايران بر جزاير سه گانه را بايد علاوه كرد به تعداد قابل توجهي از نقشه هاي جغرافيايي- كه عموما هم خارجي هستند- و مؤيد و ثابت كننده مالكيت ايران به حساب مي آيند.
از جمله اين نقشه هاي مشهور و معروف نقشه رسمي وزارت جنگ بريتانيا است- به ابعاد 16متر- كه در سال 1886 در دوران ملكه ويكتوريا و توسط وزير مختار وقت انگليس در سال 1888 به ناصرالدين شاه هديه داده مي شود.

2- با توجه به اسناد و نقشه هاي موجود كه نه تنها در آرشيوهاي ايران بلكه در آرشيوهاي معتبر خارجي نيز دسترسي به آنها به آساني امكان پذير است در اثبات مالكيت ايران بر جزاير سه گانه ذره اي شك و ترديد وجود ندارد. مقارن با اين شواهد و قرائن متقن تاريخي و بين المللي اگر از زاويه حقوقي به ادعاي اماراتي ها پرداخته شود آن وقت بطور مضاعف سستي و بي پايگي اين ادعا عيان مي شود. چرا كه اماراتي ها در حالي ادعاي مالكيت بر جزاير ايراني را دارند كه اين كشور شيخ نشين عربي در زماني كه پاره اي مناقشات بر سر جزاير ايراني، ميان ايران و برخي دول استعماري مثل انگلستان مطرح بوده، وجود خارجي نداشته است و بديهي است كه امارات هيچ گاه نمي تواند طرف دعوي با ايران قرار بگيرد، چه برسد به آنكه بخواهد ادعاي مالكيت داشته باشد. مگر اينكه اماراتي ها قادر باشند اثبات نمايند ايران از مالكيت قطعي و مسجل خودش بر جزاير ابوموسي، تنب بزرگ و كوچك اعراض كرده است و شيوخ اماراتي سرزمين هايي بدون صاحب را تملك كرده اند! كه چنين فرضي هم به هيچ عنوان محلي از اعراب ندارد؛ چون به گواهي اسناد و شواهد غيرقبال انكار اين جزاير هميشه تحت حاكميت ايران بوده است و ايران هيچ گاه مالكيت خود بر آنها را اعراض- اسقاط حق مالكيت- نكرده است.

3- و نكته نهايي درباره ادعاي واهي اماراتي ها در خصوص مالكيت بر جزاير سه گانه! اين است كه منشأ و خاستگاه اين ادعا را بايد در پاره اي مسايل سياسي و غير حقوقي جستجو و كنكاش كرد. چرا كه به رغم قطعيت مالكيت ايران بر جزاير سه گانه ابوموسي، تنب بزرگ و كوچك، جمهوري اسلامي ايران براي زدودن هرگونه شائبه و سوء تفاهمي بارها آمادگي خود را براي مذاكره با اماراتي ها اعلام داشته است- همچنانكه چند روز پيش نيز سخنگوي وزارت امور خارجه ايران بر حل اين مسئله از طريق مذاكره تأكيد كرد- اما اماراتي ها گويي عادت كرده اند هر از گاهي ادعاي بي اساس خود را در سطح منطقه رسانه اي كنند و اين اقدام اين شائبه را پررنگ مي نمايد كه تأكيد بر ادعايي كه فاقد مستندات حقوقي است چيزي جز تأمين منافع قدرت هاي غربي و بيگانه در منطقه نيست و در اين مسير متاسفانه شوراي همكاري خليج فارس و اتحاديه عرب با صدور بيانيه هايي به فضاي تنش كمك مي كنند و عملاً خواسته هاي قدرت هاي زورگو مبني بر انحراف افكار عمومي از مسايل مهم منطقه و غافل شدن از جنايات رژيم صهيونيستي را به منصه ظهور مي رسانند.
اماراتي ها بايد بدانند كه ادعاي بي اساس آنها درباره مالكيت بر جزاير سه گانه ايراني همچون چك بي محلي است كه هيچ پشتوانه اي ندارد. پس بهتر است با عقلانيت و در مذاكره اي دو جانبه آنچه كه حق و واقعيت قضيه است بپذيرند.

دنياي اقتصاد

«ريشه اختلاف كجاست؟» عنوان سرمقاله ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم علي سرزعيم است كه در ابتداي آن مي‌خوانيد؛اين روزها اختلاف نظر آقاي جهرمي و آقاي مظاهري از درون دولت به عرصه رسانه‌ها كشيده شده است. اين امر چيزي نيست كه بتوان آن را لاپوشاني كرد چرا كه با منافع مردم مرتبط بوده و دقيقا ديدگاه‌هاي متعارضي را در سياست‌گذاري اقتصادي نشان مي‌دهد. آقاي احمدي‌نژاد كه در ابتداي شروع به كار خود با متهم كردن دولت‌هاي قبل به نداشتن انسجام و ساز مستقل سردادن جزاير جداگانه (يعني تك تك وزارتخانه‌ها) وعده روي كار آوردن كابينه‌اي منسجم را مي‌داد اين روزها با دشواري اين مساله بيش از پيش دست و پنجه نرم مي‌كند.

در ادامه مي خوانيد؛روساي جمهور موظفند كابينه‌هايي منسجم تشكيل دهند تا در زمان كوتاهي كه بر سر كار هستند، سياست‌هاي منسجمي را اجرا كرده و منتظر جوابدهي آنها باشند. اگر بخواهيم ريشه‌اي به مساله نگاه كنيم مساله اين است كه روساي جمهور كشور عموما شخصيت‌هايي غير اقتصادي هستند و ديدگاه‌هاي سياسي، فرهنگي و مديريتي آنها بر ديدگاه‌هاي اقتصادي آنها غلبه دارد. تا اينجاي كار اشكالي وجود ندارد؛ چرا كه انتظار نمي رود شخص رييس جمهور اقتصاد بداند يا داراي ديدگاه اقتصادي باشد. اما اين انتظار از روساي جمهور مي‌رفت و مي‌رود كه به يك ديدگاه اقتصادي حداقل براي چهارسال ملتزم بماند و افراد معتقد به يك ديدگاه را بر سر كار آورد. دليل آن هم اين است كه يك دولت بتواند به سرعت سياست‌ها را به اجرا گذارد و بتواند در ظرف چهار سال تبعات آن را ببيند. آنگاه اين مجال در اختيار رييس‌جمهور خواهد بود كه براي دوره بعد ديدگاه اقتصادي حاكم را تغيير دهد يا نه. در اين حالت هر ديدگاه مجالي براي امتحان پس دادن خواهد داشت و نهايتا با شكست عملكرد خود كنار زده مي‌شود.

نويسنده ادامه داده است؛فشارهايي كه بر تصميم گيران وارد مي‌شود مجال كمي باقي مي‌گذارد تا آنها بتوانند از روي تامل و تدبير از پيرايه‌هاي تبليغاتي گذر كرده و صحت و سقم استدلال‌هاي مختلف را در يابند. در كشورهاي غربي اين مشكل توسط احزاب رفع مي‌شود. احزاب مواضع اقتصادي منسجمي دارند و اعضا و كانديداهاي خود را آموزش مي‌دهند كه بر اساس اين مواضع سياست‌گذاري كنند و تيم‌هاي اقتصادي نيز مجري همين سياست‌ها خواهند بود. حال كه در ايران فاقد چنين احزابي هستيم، ناگزير اعتماد مي‌تواند مبنا قرار گيرد. روساي جمهور به هر اقتصادداني كه اعتماد دارند، اين اختيار را مي‌‌دهند تا سلايق او در انتخاب ديگر پست‌هاي سياسي اعمال شود تا به اين صورت انسجام كابينه تضمين گردد. متاسفانه تا كنون بدترين روش يعني انتخاب افراد بر اساس شخصيت آنها و نه تفكر و ديدگاه‌هاي آنها براي اداره كشور ملاك انتخاب وزرا بوده و هست. لذا انسجام كابينه كمتر مورد توجه قرار گرفته است. شاهد اين مدعا نيز اين مساله است كه در مراسم راي اعتماد در مورد مسائل شخصي و شخصيتي كانديداها مكرر صحبت مي‌شود، اما چيزي در مورد انسجام ديدگاه‌هاي آنها با ديگر اعضاي كابينه بيان نمي‌گردد. تا زماني كه وضع به اين صورت باشد، بايد انتظار داشت تا چنين اختلافاتي در سطوح تصميم گيري باقي بماند و جامعه هزينه اين اختلاف نظرها را بپردازد.

رسالت

«هوشياري در برابر انحرافات تدريجي» عنوان سرمقاله ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد مهدي انصاري است كه در ابتداي آن مي‌خوانيد؛هشدار هفته گذشته مقام معظم رهبري در خصوص هوشياري در برابر امكان بروز انحراف تدريجي در روند انقلاب باب تازه‌اي را باز كرده كه جا دارد از سوي اهل نظر به‌طور جدي مورد توجه واقع شود. انحرافاتي ممكن است زير پوسته‌اي از مسائل به ظاهر انقلابي و ديني و تحت لواي پيشرفت و ترقي كشور يا برآورده سازي آرمان‌هاي انقلاب چنان نضج بگيرند كه به‌عنوان آفاتي درون ساختاري ،‌نظام را با چالش‌هاي اساسي روبرو كنند. به راستي چه عوامل و زمينه‌هايي را مي‌توان به‌عنوان اسباب و علل پيدايش انحرافات تدريجي در حركت انقلاب‌اسلامي در نظر آورد؟! اين سوالي است كه مي‌طلبد نخبگان حوزوي و دانشگاهي و تصميم سازان كشور در حوزه‌هاي گوناگون به آن بپردازند.

در بخش ديگر مي خوانيد؛يكي از اقدامات بنيادين و تعيين كننده كه مي‌تواند در جهت اين دغدغه مهم مدنظر قرار گيرد مدل سازي براي آ‌ينده انقلاب‌اسلامي( در حوزه‌هاي گوناگون فرهنگي،‌سياسي ، مناسبات فردي و جمعي، مطلوب‌هاي افكار عمومي،‌ارزش سازي و هنجارسازي و اقداماتي از اين دست) است . همچنين نظامات موجود سياسي و اجتماعي از قبيل نظام حزبي،‌ نظام رسانه‌اي ،‌نظام آموزشي و... بايد تلاش كنند اختلالات ايجاد شده در عرصه‌هاي مختلف را درمان كنند. مثلا اگر اختلالي در روابط ملت- حاكميت ايجاد شده و بي‌اعتمادي و بي‌تفاوتي سياسي در لايه‌هايي از شهروندان رسوخ كرده وظيفه نظام حزبي است كه با واسطه گري و نمايندگي مطالبات توده‌هاي ملت اين شكاف را پر كند و يا اگر اشكال مختلفي از فساد و تبعيض و رانت خواري در مناسبات اداري و سياسي حاكم گشته، اين وظيفه نظام رسانه‌اي از يك طرف و نظام قضائي از طرف ديگر است كه با قاطعيت عوامل ايجاد كننده فساد را شناسايي و به جامعه معرفي كنند و قانون را بدون اغماض و ملاحظه كاري در حق آنها به اجرا بگذارند. همچنين اگر اشكالي از انحراف در ارزش‌هاي والاي انقلابي و ديني ملت صورت گرفته و دنياپرستي ، زراندوزي ،‌اشرافي گري ،دور شدن از معنويات و اخلاقيات و ... در جامعه در حال رشد است( كه اين بالاترين حد انحراف در يك نظام ديني و اسلامي است) بايستي نظامات اخلاقي و آ‌موزشي كشور به ميان بيايند و ارزش‌هاي واقعي و كرامت‌هاي اصيل انساني را به‌عنوان الگو به جامعه عرضه كنند .

در ادامه آمده است؛بنابراين براي اينكه تامل و تعمقي در باب دغدغه‌ و هشدار مقام معظم رهبري نسبت به امكان و خطر بروز انحرافات تدريجي زير پوسته‌اي از شعارهاي انقلابي و اسلامي، لازم است به چند نكته توجه جدي شود.
-1 مقوله فرهنگ و مهندسي فرهنگي در كشور كه بايد عالمانه و دقيق باشد اس‌الاساس هرگونه آسيب‌شناسي است .
-2 روند پژوهي در تمام لايه‌هاي پايين و بالاي اجتماع ضرورت دارد .(شناسايي روندهاي پيدا و پنهان در لايه‌هاي اجتماعي كه به فرهنگ و رويه تبديل مي‌شوند .)
-3 دلايل و زمينه‌هاي بروز اختلالات در حوزه روابط ملت - حاكميت،‌پايه‌هاي مقبوليت عمومي نظام و شكاف‌هاي نسلي و سياسي باز شناسي و درمان شوند.
-4 برخوردهاي سلبي به حداقل برسد، رويكرد اثباتي با ويژگي حل مشكل و ارائه الگوي بهتر اثربخش‌تر مدنظر قرار گيرد.
-5 هرگونه ناهماهنگي و موازي كاري و حتي خنثي سازي و دفع آثار كاركردي بين نهادهاي درون نظام برطرف شود و تناقضات و پارادوكس‌هاي نظامات گوناگون اجتماعي و سياسي و تربيتي و آموزشي و رسانه‌اي به حداقل ممكن برسد.
-6 تزريق روح اميد و اعتماد به نفس به جامعه جزء اولويت‌هاي كار رسانه‌اي و تبليغاتي باشد .
-7 اكثريت قريب به اتفاق مسئولان و مديران و كارگزاران نظام به‌عنوان راهبران و فعالان خط مقدم حركت انقلاب‌اسلامي بايستي خود از انسان‌هاي برگزيده و پاك‌باخته‌اي باشند كه كمترين خلل و آسيبي در عمل و گفتار و انديشه‌هاي آنان در معرض ديد عامه قرار گيرد..

كارگزاران

«بحث سياسي نكنيد» عنوان سرمقاله‌ي‌ روزنامه‌ي كارگزاران به قلم محمد رهبر است كه در ابتداي آن مي خوانيد؛ديروز وقتي محمدباقر قاليباف براي گزارش مشكلات شهر تهران به مجلس شوراي اسلامي رفت تا گزارشي از مشكلات شهر تهران به نمايندگان بدهد به خبرنگاران تذكر داد كه ديگر با او بحث سياسي نكنند. اما چگونه مي‌توان از شهرداري تهران و چالش‌هاي روزانه‌اش با دولت گفت و سياست را به ميان نياورد. قاليباف و لاريجاني دو رقيب احمدي‌نژاد هستند كه هنوز بر مدار قدرتند و در اين حال و روز قاليباف با سمت اجرايي بزرگي كه دارد بايستي هر روز بده و بستاني با بخش‌هايي از دولت داشته باشد كه البته از نظر رئيس‌جمهوري بي‌بهره نيست. از همان ابتدايي كه قاليباف بنا بر اختلافات شوراي شهر سابقا همراه با احمدي‌نژاد به شهرداري تهران رسيد، اين انتظار مي‌رفت كه رابطه دولت با شهرداري تهران به گير و دار دچار شود، شهردار تهران چه اين انگيزه را مي‌داشت تا رئيس‌جمهور بعدي باشد و چه مي‌خواست تنها توان مديريتي خود را به نشانه يكي از مديران قديمي نظام نمايان كند، چاره‌اي نبود جز اينكه استقلال شهرداري را از دولت رقيب پيشين اعلام كند و نظرات مونوريلي دولت را به دست‌انداز و دور برگردان بيندازد. قاليباف اين نيت را بارها و بارها به زبان هم آورده است. خردادماه گذشته گفته بود كه بايد تكليف خود را با دولت مشخص كنيم و در يك سخنراني داغ وصف جالبي از شهرداري تهران ارائه داد، دولت محلي، قاليباف شهرداري تهران را دولت محلي مي‌داند كه همواره از سوي دولت مركزي مورد تاخت و تاز واقع مي‌شود، بدهي دولت به شهرداري پرداخت نمي‌شود و از پول نفت براي طرح‌هاي ملي تهران هزينه نمي‌شود يا حداقل چوبي لاي چرخ سازندگي مي‌رود. از آن سو دولت و در راس آن احمدي‌نژاد نيز از همان ابتدا دل خوشي از شهردار جايگزين رئيس‌جمهور نداشتند. قاليباف در ساختمان بهشت به زبان بياورد يا سكوت كند، رقيب احمدي‌نژاد است و درست بر همان سكوي پرتابي است كه احمدي‌نژاد را بر كرسي رياست‌جمهوري نشانده است. جالب اينجاست كه نقطه اصطكاك شهرداري و دولت در اين يكي دو ماهه ستاد تبصره 13 است، جايي كه قرار است از محل بودجه‌اي چشمگير و محل صرفه‌جويي در مصرف بنزين به واسطه كارت سوخت‌هايي كه اتفاقا قاليباف از مخالفانش بود هزينه رتق و فتق حمل و نقل شهر به گل مانده تهران را بدهد.
بر سر اين ستاد باز هم برحسب اتفاق تا به حال نزديك‌ترين و پرشورترين هواداران رئيس‌جمهور نشسته‌اند تا مبادا ميان شهردار و دولت تعاملي شكل گيرد، اول محرابيان وزير صنايع فعلي و بعد هاشمي سرپرست وزارت كشور و حالا رويانيان كه شايد اختلافات او با قاليباف از زمان فرمانده بودن شهردار نيتش را استوار كرده باشد. آنچه قاليباف را به مجلس كشانده، نبود اعتبارات است، اما شهردار تهران ديگررقيب احمدي‌نژاد را مي‌بيند كه به كرسي رياست مجلس است و مي‌تواند گمان داشت، دست‌ همياري در پيش باشد. به نظر مي‌رسد، ستاد تبصره 13 همان قله كوه يخي است كه عمق اختلاف را نشان نمي‌دهد و به ناچار بايد منتظر ماند تا بهار سال آينده و آمدن قاليباف به عرصه رقابت، چيزي كه شهردار تكذيبش نكرده و گرچه گفته است خبرنگاران ديگر با او بحث سياسي نكنند، اما چگونه.

اعتماد ملي

«كسب و كار نابسامان» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي اعتماد ملي است كه در آن مي‌خوانيد؛بر اساس گزارش‌ها ايران در 3 سال گذشته در فضاي جهاني كسب و كار با سقوطي 23 رتبه‌اي روبه‌رو شده است. اين در حالي است كه بر اساس گزارش مراكز معتبر اقتصادي داخلي و خارجي، از سال 80 رشد ايران در زمينه ميزان مطلوبيت فضاي كسب و كار مثبت بوده است. در حالي كه دولت نهم، سال سوم فعاليت خود را پشت سر مي‌نهد، به نظر مي‌رسد بخش خصوصي متحمل فشارهاي سنگيني در اين راستا بوده است. استراتژي اقتصادي دولت نهم نامفهوم و نامشخص است. تيم اقتصادي دولت هماهنگ نيست و در اين ميان دوئيت‌ها و اختلا‌ف‌نظرهاي بنياني سبب شده اهداف مدنظر رئيس دولت نهم نيز نتواند تحقق يابد.

عليرغم تغيير وزير اقتصاد و دارايي و رئيس‌كل بانك مركزي، شايعاتي در ماه‌هاي گذشته از وجود اختلا‌ف‌نظر ميان مديران ارشد اقتصادي حكايت مي‌كرد. سياست‌هاي دولت چه در امور خرد و چه در امور كلا‌ن موجب سردرگمي، آشفتگي سيستم بانكي، خنثي كردن تلا‌ش‌هاي بخش خصوصي و سرطاني شدن فعاليت‌هاي اقتصادي در حوزه‌هايي محدود و خاص شده است. به‌طور مثال مي‌توان به رونق فصلي و موسمي بازار موبايل، سكه، مسكن و خودرو اشاره داشت. اين در حالي است كه فرصت براي اشتغال روزبه‌روز كاهش مي‌يابد. در كنار اين عوامل، اخبار ضد و نقيض درباره استراتژي طرح تحول اقتصادي، بازار را در وضعيت نامطمئن قرار داده است. به اين مجموعه نامشخص بودن جايگاه و نقش بانك‌ها را نيز بايد اضافه كرد.

نتيجه آن شده است كه در بخش سرمايه‌گذاري خارجي با كاهش جذب روبه‌رو بوده و در بخش داخلي نيز واحدهاي مختلف اقتصادي نمي‌توانند شاهد دورنمايي در جهت حمايت‌هاي دولت خاصه بانك‌ها باشند.

شايد اگر درآمدهاي بالا‌ي نفتي در سال‌هاي اخير به داد دولت نهم نمي‌رسيد، فشارها بر اقشار كم‌درآمد، بيشتر و بيشتر مي‌شد. در اين ميان مجموع دستگاه‌هاي دولت در بخش اقتصاد وظيفه دارند، ضمن هماهنگي و تدبير بيشتر به نقطه واحدي براي سياست‌هاي خود دست يابند. حداقل اين ساز و كار به زيان كمتر بخش‌هاي اقتصادي منجر خواهد شد.
پنجشنبه 14 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]

[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]