تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندانتان را به سه چيز ادب كنيد: عشق به پيامبرتان، عشق به خاندان او، و قرآن خو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828752958




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: فرهود گل محمّدي نگاهي بر مفاهيم و جايگاه حقوق انساني و عدل مهدوي در جامعه جهاني اسلام (2)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: فرهود گل محمّدي نگاهي بر مفاهيم و جايگاه حقوق انساني و عدل مهدوي در جامعه جهاني اسلام (2)
خبرگزاري فارس: نظام سياسي اسلام با گرايش مهدويت در زمينه حفظ حقوق و تكاليف دولت و شهروندان، راهكار مناسبي را فراروي علاقه‌مندان قرار داده است. با استناد به منابع متقن و معتبر ديني، ضرورت دارد رابطه حق و تكليف در دولت مهدوي واكاوي گردد تا دريابيم رابطه حق و تكليف در دولت مهدوي چگونه ترسيم‌ مي‌شود.
ويژگي جامعه اسلامي:

قرآن از ابعاد گوناگون و در حالت كلي، ويژگي هاي جامعه اسلامي را براي بشر معرفي كرده و ماهيت و طبيعت آنها را بيان نموده است؛ از اين رو مي توان جامعه انساني را با بيان و تعبيرات خاصي كه در قرآن و همين طور متفكران اسلامي به زبان جامعه شناسان بيان داشته اند، ذكر نمود. متفكران اسلامي در شناخت ماهيت انسان و جوامع انساني با نگرش هايي كه به قرآن، سنت، احاديث و ورايات داشته اند، تحليل هاي گوناگوني ارائه داده اند.
اسلام به عنوان يك مكتب ديني از بينش اجتماعي – سياسي ويژه اي برخوردار است، به طوري كه در جهان امروز اين مكتب در صدد اداره جامعه اسلامي برآمده است، لذا مكتب اسلام با چنين نگرشي، به شناخت انسان و جامعه انساني مي پردازد و در صدد تبيين و تحليل انسان و جامعه انساني است خلاصه آن كه زندگي اجتماعي در فطرت و طبيعت آدمي ريشه داشته، تاريخ، همواره آدميان را در حالت اجتماعي زيستن نشان مي دهد. شكل گيري جامعه و گسترش روابط ساده و ابتدايي كه به روابط پيچيده تري تبديل شد، نياز به اداره عمومي را موجب گشت.
جامعه شناسان در تعريف جامعه، هر يك بر عنصر خاصي تاكيد كرده، تعريف هاي متفاوتي ارائه داده اند. گروهي به عنصر «تعلق» يعني وابستگي انسان به جامعه كل، توجه دارند، برخي ديگر به موضوع « تداوم » يعني استمرار روابط اجتماعي، عنايت داشته، بعضي نيز نوع « روابط » يعني تعاون و همكاري را مهم مي دانند.
استاد شهيد مرتضي مطهري در كتاب جامعه و تاريخ تعريف ذيل را اختيار كرده است:مجموعه اي از افراد انساني كه با نظامات و سنن و آداب و قوانين خاص به يكديگر پيوند خورده و زندگي دسته جمعي دارند جامعه را تشكيل مي دهند.
روي هم رفته عمده ترين اركان و عناصري كه در تعريف جامعه لحاظ مي شود عبارت است از:

1-جمعي از افراد و آحاد انساني
2-روابط منظم، مستمر و عميق
3-خودكفايي، استقلال و بي نيازي
4-تجمع گروه ها و واحدهاي كوچك تر

درباره چگونگي شكل گيري جامعه انساني ديدگاههاي مختلفي بيان شده است.

1-عامل غريزي و طبيعي: برخي از تجزيه و تحليل هاي در مورد تاسيس جامعه بر عامل غريزه و تشكيل خانواده تاكيد داشته بنياد جامعه را نيز همين امر مي دانند.
2-عقل: گروهي در شكل گيري جامعه به عامل عقل اشاره مي كنند و بر نقش همكاري و تعاون انسان ها براي رفع نيازها تاكيد دارند عقل انسان، راهنماي او شد كه نيازهاي خويش را از طريق تعاون با ديگران بهتر تامين نمايد و از اين رو به تشكيل جامعه مبادرت ورزيد.
3-قرارداد و رضايت: متفكران اجتماعي چون ژان رلمو و توماس هابز عقيده دارند كه جامعه محصول قرارداد اجتماعي بين انسان ها است. رضايت افراد تشكيل شده تا امنيت و ثروت و تداوم حيات ممكن گردد.
4-اجبار واضطرار: گروهي از محيط گرايان معتقدند كه مجموعه شرايط حاكم بر محيط انساني او را به اجبار به سوي تشكيل جامعه سوق داد زيرا محيط ناامن دوران قديم، فقط از طريق دسته جمعي و مقابله با مخاطرات، قابل مبارزه و دفاع بود و انسان ها ناچار براي صيانت نفس دست به تشكيل جامعه زدند.
5-نيازها: برخي نيز به مجموعه نيازهاي زيستي، رواني، تربيتي و صيانت نفس استفاده كرده وجامعه را معلول نيازهاي مادي آدميان مي دانند.
6-فطرت: استاد شهيد مرتضي مطهري در كتاب جامعه و تاريخ با استناد به آيات قرآن عامل فطرت را موجب شكل گيري جامعه بيان مي كند.
اجتماعي بودن، يك غايت كلي و عمومي است كه طبيعت انسان بالفطره به سوي او روان است.از آيات كريمه قرآن استفاده مي شود كه اجتماعي بودن انسان در متن خلقت و آفرينش او پي ريزي شده است.به هر حال از ديدگاه اسلامي علت زندگي اجتماعي و عامل عمده و اصلي تشكيل جامعه انساني را مي توان فطرت دانست.

امامت:

از ديگر مواردي كه مي تواند بر فرآيند اجتماعي شدن فرد در جامعه كمك كند، مساله امامت است، زيرا امامت كاركردهاي مختلفي از خود بروز مي دهد و اين كاركرد ها فرآيند اجتماعي شدن افراد را فراهم مي نمايند.

1-اولين كاركرد امامت، اين است كه امام ناظر بر جامعه است، لذا در حكومت ديني امام فرآيند جامعه پذيري را هدايت و تقويت ميكند.
2-در فرهنگ شيعه به واسطه اين اعتقاد كه در حلول حيات رسول اكرم (ص) هر دو اقتدار سياسي و ديني در وجود شخص پيامبر اكرم (ص) جمع آمده بود، امامان نيز كه جانشين او هستند، وارثان حقيقي هر دو اقتدارند. بنابر اين ديگران مشروعيتي در گرفتن حكومت ندارند و اگر كسي به اين كار همت بنهد، به عنوان غاصب – حكومت شناخته مي شوند. بنابراين حكومت ديني مي تواند از طريق كانال هاي رسمي و غير رسمي فرد را در جامعه سياسي بر اين انديشه مداومت و تسري بخشد و اين تسري به گونه هاي مختلف قابل انتقال است.

الف) از طريق آموزش و تدوين كتابهاي ديني كه به اين مساله بپردازد.
ب) از طريق خانواده و مربيان خانواده به فرزندان خود آموزش دهند كه انسان ها براي زندگي بهتر نياز به رهنما و هدايت دارند و در اين هدايت بايد از كسي بهره ببرند كه عاقل تر و عالم تر از ديگران باشد: ولي باشد، كه دستان وي به گناه آلوده نباشد و آن كس نيست، مگر امامان معصوم كه داراي عصمت هستند.
ج) از طريق دانشگاه و موسسات آموزش عالي.
د) از طريق گروه ها، احزاب و اركان هاي رسمي و غير رسمي و....

مي تواند به اين امر همت نمايند كه امامان عالي ترين الگو و سرمشق براي جامعه پذيري انسان ها محسوب مي شوند، زيرا خداوند در قرآن درباره ضرورت مراجعه به عالمان و هدايت يافتگان به حق و پيروي از آنها و نكوهش تبعيت از نااهلان و هدايت يافتگان مي فرمايد: افمن يهدي الي احق ان يتبع ام من لا يهدي الا ان يهدي فما لكم كيف تحكمون پس آيا كسي كه به سوي حق رهبري ميكند، سزاوارتر است، مورد پيروي قرار گيرد يا كسي كه راه نمي يابد، مگر آنكه هدايت شود؟
مضمون و پيام اين آيه همه حوزه هاي زندگي انسان و همه مسائلي را كه انسان با آنها سرو كار دارد شامل مي شود و مصداق روشن هدايت يافتگان همانا امامان معصوم هستند. بنابراين امام به جهت خصوصيتي كه دارد، مي تواند، جامعه و افراد جامعه را به سوي كمال مطلق هدايت كند.

غيبت و انتظار:

عقيده به ظهور يك نجات بخش حقيقي خود بيانگر اهميت و جايگاه باور انتظار در فرهنگ سياسي مردم جامعه اسلامي (شيعه) است، زيرا اولاً نشان دهنده شرايط ظالمانه و انفجار آميز و نااميد كننده زمان است كه جامعه مي تواند به اعضاي خود معرفي كند و آموزش دهد كه اگر در جامعه ظلمي است، به خاطر اين است كه نجات بخشي نيست.
ثانياً جامعه مي تواند از اين فرهنگ به فرد در جامعه بقبولاند كه شيعه و توده هاي تحت ستم، راه نجات و رهايي و برون شد خود را از وضعيت ظالمانه زمان و برخورداري از عدالت و آزادي را تنها در سايه ظهور آن حضرت مي داند و از اين طريق مي توان واژه هاي ايثار، شعادت، انتظار، اميد و... در دل افراد جامعه كاشت و براي اين كه اين فرهنگ در دل مردم زنده بماند نمونه هاي زيادي است كه ما فقط يك نمونه از آن ذكر خواهيم كرد.
بنا بر گفته ياقوت در آغاز قرن هفتم هجري در شهر كاشان كه يكي از كانون هاي اصلي شيعه ايراني بوده بزرگان شهر هر روزه به هنگام بامداد از دروازه شهر بيرون رفته، اسب سفيد زين كرده و آراسته اي را با خود بيرون مي بردند تا چنان چه امام (مهدي عج) كه هر لحظه انتظارش را مي كشيدند، به گاه ظاهر شوند بر آن، مركب سوار شوند.
شبيه اين واقعه در يكي از مراكز شيعه يعني سبزوار كه در آن زمان، سربداران در آن شهر حكمروا بودند تكرار نشده است و يا بعد از انقلاب اسلامي اين فرهنگ باعث شده كه در سال 82 در يك فرا خوان عمومي همه جوانان در مساجد شهر در شب تولد آقا امام زمان جمع مي آيند و براي فرج آن حضرت دعا مي كنند. خبرها حاكي بود كه بالغ به 80% از جوانان در شهرهاي بزرگي مثل قم و تهران براي اين امر شركت كردند و يا حضور عاشقانه امام زمان در شب هاي سه شنبه در مسجد جمكران قم از نمونه هاي جامعه پذيري محسوب مي شود.

عدالت مهدوي:
يا اَيُّهَا العَزِيزُ مَسَّنا وَ اَهلَنَا الضُّرُّ وَ جِئنا بِبِضاعَه مُزجاه.اي عزيز: دردي جانكاه بر ما و كسان ما فرو ريخته و اينك با بضاعتي اندك بسويت آمده ايم.(يوسف: 88)
اي عزيز فاطمه: در كام طوفانها فرو رفتيم، در زير ضربات دشمن لگدمال شديم سايه سنگين فتنه ها را بر شانه هاي خود لمس كرديم، در هر گوشه اي صداي داد خواهي بلند شد.با يك دنيا اميد بسويش دوديم و نوميد برگشتيم و اينك، برخيز: برخيز و كاخ ستمگران را بر سرشان فرو ريز، پرچم حق را بر فراز گيتي بر افراز و ريشه ظلم و ستم از روي زمين برانداز.
اَللّهُمَّ اِنّا نَرغَبُ اِلَيكَ في دَولَه كَريمَه تُعِزُّ بِهَا الِاسلامَ وَ اَهلَهُ، وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ اَهلَهُ، وَ تَجعَلُنا فيها مِنَ الدُّعاهِ اِلي طاعَتِكَ وَ القادَهِ اِلي سَبيلِكَ، وَ تَرزُقُنا بِها كَرامَهَ الدُّنيا وَ الآخِرَهِ
بارالها، ما اظهار اشتياق مي كنيم به درگاه تو، در يك دولت عزيزي كه اسلام و مسلمانان را با آن عزت و شوكت عنايت فرمايي، نفاق و منافقان را با آن خوار گرداني، ما را در آن دولت از فراخوان ها به سوي فرمان بري تو و از پيشوايان به راه خود قرار دهي، و به وسيله ي آن دولت كرامت دنيا و آخرت به ما روزي فرمايي.
فرازي از نيايش منتظران حضرت بقيه الله ارواحنا فدا در شبهاي ماه مبارك رمضان [1]

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ عَلِي آل مُحَمَّد وَ اصلِح لَنا امامَنا...
اَللّهمَّ املَاء الَارضَ بِهِم عَدلاً كَما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً.......
وَ اجعَلني مِن خِيار مَواليهِ وَ شيعَتِهِ...وَ ارزُقنِي الشَّهادَهَ بَينَ يَدَيهِ حَتّي القاكَ وَ اَنتَ عَنّي راض؛
بارالها، بر محمد و آل محمد درود بفرست و امر امام ما را اصلاح بفرما... بار خدايا، زمين ر ا به وسيله ي او پر از عدل و داد بفرما، همان گونه كه پر از جور و ستم شده است...خدايا، مرا از بهترين دوستان و شيعيان او قرار بده...بارالها، شهادت در ركاب او را به من ارزاني بدار، تا به لقايت برسم در حالي كه از من خشنود باشي.

فرازهايي از نيايش اما زين العابدين (ع) در صحراي عرفات [2].

همه بايد بگويند آن مرد خواهد آمد، همان مردي كه وصفش در كتب، آيات و روايات و تاريخ آمده است. او تنها ترين مردم معصوم و پاكيزه و مبداء پاكي هاست كه در زمان ما غريب واقع شده است ولي حكمش واقع، نورش ساطع، قدرتش ظاهر و برهانش آشكار خواهد شد.
خدا مي داند ما با انتظار منجي و اميد به دادرس چه خوب مي توانيم خودسازي كنيم و نيز اجتماع و نسل جوان خود را ببسازيم و استعمارگران از اين مي ترسند.
فَاِذا خَرَجَ اَشرَقَتِ الاَرضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ ميزانُ العَدلِ بَينَ النّاسِ، فَلا يَظلِمُ اَحَد اَحَدا، وَ هُوَ الَّذي تُطوي لَهُ الاَرضُ وَ لا يَكُونُ لَهُ ظِلُّ؛
هنگامي كه ظاهر شود، زمين به نور پروردگارش نوراني گردد، ترازوي عدالت را در ميان مردم نصب كند، ديگر كسي ستم نمي كند. زمين زير پايش طي شود و براي او سايه نباشد.

گستره ي عدل مهدوي (عج):

عدالت ريشه در فطرت انسان دارد، هر انساني به طور فطري تشنه ي عدالت است، اين تشنگي و شيفتگي از اعماق وجود او نشات مي گيرد.عدالت قانوني است فراگير، كه همه ابعاد زندگي اجتماعي را در بر مي گيرد و نظام هستي بر محور آن مي چرخد. اگر در جامعه اي حق هر صاحب حقي به او برسد، عدالت اجتماعي در ميان آنها رعايت شده است.عدالت اجتماعي مفهوم بسيار گسترده اي دارد كه شامل ابعاد روحي، جسمي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي، قضايي و جز آنها مي شود.
همانگونه كه فرشتگان به هنگام خلقت انسان بر روي زمين پيش بيني كردند و گفتند (اَتَجعَلُ فيها مَن يُفسِدُ فيها وَ يَفِسكُ الدماءَ) آيا بر روي زمين كساني را قرار دهي كه در آن فساد مي كنند و خون مي ريزند ؟ از همان آغاز فساد حاكم شد، جور و ستم آغاز گرديد، پسر آدم: « قابيل » برادرش « هابيل » را به قتل رسانيد و تا كنون اين فساد و تباهي سر تاسر گيتي را فرا گرفته است. و اگر در نوار خاصي از مكان و محدوده خاصي از زمان (چون عهد رسالت و ايام خلافت مولاي متقيان) عدالت حاكم بوده، از نظر زمان و مكان آنقدر محدود بود، كه در برابر جور و ستم حاكم بر كره ي خاكي در طول قرون و اعصار بسيار ناچيز مي باشد.از اين رهگذر به جرات مي توان گفت، هدف نهايي از بعثت پيامبران، هنوز جامه ي عمل نپوشيده است.
قرآن كريم هدف از ارسال رسل و انزال كتب را (لِيَقُومَ الّناسُ بِالقِسطِ) بيان فرموده. بر اين اساس هدف از بعثت پيامبران هنگامي تحقق مي يابد كه شالوده ي زندگي مردمان براساس « عدل » و قسط استوار شود. اين معني جز در حكومت عدل حضرت بقيه الله ارواحنا فداه، اتفاق نيفتاده و اتفاق نخواهد افتاد.

شاخصه هاي عدل مهدوي (عجل الله تعالي فرجه):

شاخصه هايي كه در كلمات پيشوايان معصوم پيرامون حكومت عدل حضرت مهدي – عجل الله تعالي فرجه الشريف – بيان شده، بسيار فراوان است، به شماري از آنها فقط اشاره مي كنيم.

1- امام حسن مجتبي (ع) در ضمن يك حديث بسيار طولاني مي فرمايد: تَصطَلحُ في مُلكِهِ السِّباعُ. در سلطنت و دوران فرمان روايي او درندگان با يكديگر آشتي مي كنند. علاوه بر روايات فراوان كه اين معني را بيان كرده اند در بسياري از كتب آسماني نيز بر آن تصريح شده كه تنها به يك مورد از آنها اشاره مي كنيم.
مسكينان را به عدالت داوري خواهد كرد. به جهت مظلومان زمين به راستي حكم خواهد كرد گرگ با بره سكونت خواهد كرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير و پرواري با هم، و طفل كوچك آنها را خواهد راند.... در تمام كوه مقدس من ضرر و فسادي نخواهند كرد، زيرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد.
2-در كلمات قدسي آمده است: در آن زمان امنيت و آسايش را در روي زمين حكمفرما مي كنم، چيزي به چيزي صدمه نمي زند، چيزي از چيزي نمي ترسد، حشرات و حيوانات به مردمان و يكديگر آسيب نمي رسانند.
3-امام هشتم در فرازي از يك حديث بسيار زيبا مي فرمايد: وَ وُضِعَ ميزانُ العَدلِ بَينَ النّاسِ، فَلا يَظلِمُ اَحَدُ اَحَداً؛
4-رسول اكرم (ص) در ضمن يك حديث بسيار طولاني مي فرمايد:
هنگامي كه حضرت آدم (ع) نور مقدس منجي بشريت را مشاهده كرد، خطاب شد: با اين بنده سعادتمند خود، بندها و زنجيرها را از بندگانم مي گشايم و زمين را پر از مهر و محبت، رافت و رحمت مي نمايم، آنگونه كه پيش از او پر از جور و شقاوت و سنگدلي شده بود.
5-رسول اكرم نبي اكرم(ص) در يك بيان كوتاه امنيت و آرامش را اينگونه ترسيم مي كند: زني بر هودجي نشسته، از حجاز تا عراق در كمال آسايش طي طريق ميكند و از چيزي نمي هراسد.
6-شاگرد بر جسته مكتب ولايت، ابن عباس مي گويد: لا يَنطَحُ فيهِ عَنِزان جَمّاءُ وَداتُ قَرنِ؛ در عهد او دو بز شاخ دار و بي شاخ به يكديگر شاخ نمي زنند.
7-امام باقر (ع) اين واقعيت را در يك بيان جالب و جامع چنين ترسيم مي كند: حَتّيُ لايري اَثَرُ مِنَ الظُّلمِ؛ تا جايي كه ديگر نشاني از ظلم ديده نشود.
8-امام صادق (ع) گستره ي عدل مهدوي را در يك جمله چنين خلاصه مي كند: اَما وَاللهِ لَيَد خُلَنَّ عَلَيهِم عَدلُهُ جَوفَ بُيُوتِهِم، كَما يَدخُلُ الحَرُّ وَ القَرُّ؛ به خدا سوگند عدالت او در داخل خانه هايشان به آنها مي رسد همانگونه كه سرماو گرما به داخل خانه هايشان نفوذ مي كند
9-پيشواي پروا پيشگان مي فرمايد: آنگاه حضرت مهدي (ع) فرماندهانش را به همه ي شهرها مي فرستد و فرمان مي دهد كه عدالت را در ميان مردم برقرار كنند، گرگ و گوسفند در كنار يكديگر مي چرخد، كودكان با مارها و عقربها بازي مي كنند و آسيبي به آنها نمي رسد.
10-منطق وحي در اين رابطه مي فرمايد: (اِعلَمُوا اَنَّ اللهَ يُحييِ الاَرضَ بَعدَ مَوتِها).بدانيد كه خداوند زمين را زنده ميك ند پس از مرگ آن. امام صادق (ع) در تفسير اين آيه مي فرمايد: اَي يُحَييها اللهُ بِعَدلِ القائِمِ عِندَ ظُهُورِهِ، بَعدَ مَوتِها بِجَورِ اَئمَّهِ الضَّلالِ؛ خداوند آن را با عدل حضرت قائم (ع) زنده مي كند به هنگام ظهورش، پس از آنكه با جور و ستم زمامامداران گمراه مرده باشد.

ابن عباس نيز در همين رابطه گويد: خداوند زمين را پس از مردن آن به وسيله ي ستم كشور داران، به وسيله ي قائم آل محمد – عجل الله تعالي فرجه الشريف – زنده مي كند.
از اينها مي گذريم و اندكي از بسيار روايات وارد شده از امامان نور پيرامون گسترده ي عدل تنها بازمانده از حجج الهي و تنها ذخيره ي پروردگار براي گسترش عدل و داد بر فراز پهندشت جهان بود.

جامعه‌شناسي در مكتب و دكترين مهدويت:

جامعه‌شناسي در يك مكتب، مشخص مي‌كند كه انسان جامعه را چگونه واقعيتي مي‌داند و چگونه آن‌ را از نظر فكري و اعتقادي مي‌شناسد. جامعه‌شناسي در مكتب و دكترين مهدويت، علمي متعهد و مسلك و اعتقادي است كه در آن، جامعه‌شناسي با گرايش، آرمان و نگرش ويژه مكتب و دكترين مهدويت، هم‌آهنگ است و به قضاوت، انتقاد و ارزش‌يابي مي‌پردازد و جهت‌گيري و تعهد دارد و داراي هدف و جهت است.
قرآن مي‌فرمايد: (إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ)؛
سرنوشت هر قوم و ملتي، به تغيير و تحول خود آنها بستگي دارد. بنابراين، خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي‌دهد مگر آن‌كه آن قوم، تغيير و تحول اساسي در خود ايجاد نمايند.به طور كلي محرومان و مستضعفان در طول تاريخ به دو گروه اصلي تقسيم مي‌شوند: يك گروه ضعفا كه آيات و بينات را دريافت مي‌كنند و آگاهانه به جناح ظلم و استكبار روي مي‌آورند و تمكين مي‌نمايند. گروه دوم مستضعفان آگاه و انقلابي كه براي استقرار عدل و قسط، با نظام حاكم طاغوت، مبارزه مي‌كنند و داراي اين ويژگي‌ها هستند:

الف) اعتقاد به نظام يكتاپرستي و برابري انسان‌ها و نفي نظام شرك و كفر؛
ب) مدافع آزادي افراد و جامعه و پاسدار قسط و عدل؛
ج) شناخت خود و خدا و درك مسئوليت‌هاي خويش؛
د) شناخت نظام جاي‌گزيني كه بر پايه قسط و عدل بنا شود؛
هـ) شناخت ظلم، استكبار، استعمار، استثمار و استبداد در اشكال مختلف آن؛
و) اعتراض به نظام حاكم استكباري، استبدادي و مقاومت همه‌جانبه؛
ز) تحت تعقيب دشمن قرار گرفتن؛
ح) در اقليت بودن و نداشتن پايگاه و امكانات در ابتداي نهضت.

رهبران و مستضعفان مبارز، شهيد و يا تبعيد مي‌شوند و يا به زندان مي‌افتند و يا آن‌كه در اثر مبارزه از بند ظلم و بي‌عدالتي رها مي‌گردند. تاريخ زندگي انبياي الهي و امامان شيعه و نهضت‌هاي اسلامي در گذشته و حال گواه اين مسئله است.
نظرات امام خميني در مورد ويژگي هاي موجود در حكومت عدالت گستر مهدوي:
ما منتظران مقدم مباركش، مكلف هستيم تا با تمام توان كوشش كنيم تا قانون عدل الهي را در اين كشور ولي‌عصر(عج) حاكم كنيم و از تفرقه و نفاق و دغل‌بازي بپرهيزيم و رضاي خداوند متعال را در نظر بگيريم. بايد ايدئولوژي توحيد و دكترين مهدويت را به طور شفاف بشناسيم و در آن مسير حركت كنيم. به فرموده امام خميني:
رهبر همه شما و همه ما، وجود مبارك بقية‌الله(عج) است و بايد ماها و شما‌ها طوري رفتار كنيم كه رضايت آن بزرگوار را كه رضاي خداست، به دست بياوريم.
ارتباط امت و امامت از جمله ويژگي‌هاي پيروان مذهب شيعه است. شيعه با اين ويژگي راه خويش را در هر عصري و سرزميني پيدا نموده و آماده است تا در اين راه جانش را فداي مكتب و امام زمان خويش نمايد. امام خميني مي‌فرمايد: من اميدوارم همه ما، از خدمت‌گزاران به اسلام و ولي‌عصر(عج) باشيم. ما در مملكتي هستيم كه مملكت ولي‌عصر(عج) است و وظيفه آدم‌هايي كه در مملكت ولي‌عصر(عج) زندگي مي‌كنند، يك وظيفه سنگين است. نمي‌توانيم ما لفظاً بگوييم ما در زير پرچم ولي‌عصر(عج) هستيم و عملاً توي آن مسير نباشيم؛ چنان‌چه نمي‌توانيم بگوييم كه ما، جمهوري اسلامي داريم و عملاً آن‌طور نباشيم، اسلامي نباشيم. تمام ذرات كارهاي ما تحت نظر خداي تبارك و تعالي است و نامه اعمال ما به حسب روايات به امام وقت عرضه مي‌شود. امام زمان(عج) مراقب ما هستند.
اميد آن است كه مسلمانان و مستضعفان جهان به پاخيزند و داد خود را از مستكبران بگيرند و مقدمات فرج آل‌محمد (ص) را فراهم نمايند. ان‌شاء‌الله اسلام را به آن‌طور كه هست، در اين مملكت پياده كنيم و مسلمين جهان نيز اسلام را در ممالك خودشان پياده كنند و دنيا، دنياي اسلام باشد و زور و ظلم و جور از دنيا برطرف بشود و مقدمه باشد براي ظهور ولي‌عصر(عج).
شما بايد زمينه را فراهم كنيد براي آمدن او، و فراهم كردن اين است كه مسلمين را با هم مجتمع كنيد. همه با هم بشويد، ان‌شاء‌الله ظهور مي‌كند ايشان. برپايي حكومت اسلامي در دوران غيبت اجتناب ناپذير است. امام خميني در اين زمينه مي‌فرمايد:
اكنون كه دوران غيبت امام(عج) پيش آمده و بناست احكام حكومتي اسلام باقي بماند و استمرار پيدا كند و هرج و مرج روا نيست، تشكيل حكومت لازم مي‌آيد. عقل هم به ما حكم مي‌كند كه تشكيلات لازم است تا اگر به ما هجوم آوردند، بتوانيم جلوگيري كنيم. اگر به نواميس مسلمين تهاجم كردند دفاع كنيم.
بنابراين، انقلاب اسلامي يكي از مقدمات نهضت جهاني حضرت ولي‌عصر(عج) است. به فرموده امام خميني: انقلاب مردم ايران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم‌داري حضرت حجت ـ ارواحنا فداه ـ است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.
لازم است در كشورهاي ديگر نيز انقلاب اسلامي ايجاد شود و تشكيلات و نظام اسلامي در آن كشور‌ها برقرار گردد. امام خميني مي‌فرمايد: تمام دستگاه‌هايي كه الآن به كار گرفته شدند در كشور ما، اميدوارم كه در ساير كشور‌ها هم توسعه پيدا بكند، بايد توجه به اين معنا داشته باشند كه خودشان را مهيا كنند براي ملاقات حضرت مهدي(عج).
امروزه مسئولان، برنامه‌ريزان، سياست‌مداران و پژوهش‌گران، براي ايجاد بستري مناسب براي توسعه هم‌آهنگ و آماده‌سازي مقدمات ظهور در چارچوب ارزش‌هاي اعتقادي و باور‌هاي اسلامي، مسئوليت خطيري به عهده دارند. دغدغه پرچم‌داران آماده‌سازي مقدمات ظهور، ارتقاي فرهنگ و دانش و معرفت افراد جامعه و داشتن برنامه راه‌بردي مدوني در اين زمينه است. آنها بايد حركتي را سرعت دهند كه تحقق انقلاب اسلامي و ايجاد حكومت اسلامي به رهبري وليّ فقيه را موجب ‌شود.
به طور كلي انسان معتقد به مكتب توحيد و معتقد به ظهور حضرت مهدي(عج)، در تمام زندگي فردي و اجتماعي، در تمام مسائل اعتقادي، اجتماعي و اقتصادي مي‌انديشد و درباره اين مسائل متناسب با جهان‌بيني توحيدي و ايدئولوژي خود، قضاوت هم‌آهنگي دارد.براي آماده كردن مقدمات ظهور، به طرح يا راهبرد كلي نياز است تا به صورت منسجم و منظم، تمام بخش‌هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي، سياسي، هنري، آموزشي، پژوهشي، علمي، تكنولوژي، صنعتي و كشاورزي و خدمات را در جهت اهداف تدوين شده هدايت نمايد.

عدالت اجتماعي در عصر مهدوي:

نظام سياسي كه فرآيند توليد ثروت، انباشت سرمايه و ايجاد اشتغال را با موفقيت بگذراند و در مسير توسعه قرار گيرد، به مرحله ديگري از آزمون مي‌رسد كه عبارت است از «توان توزيعي» و كارآمدي در توزيع برابر ثروت، فرصت‌هاي شغلي و علمي و به عبارت ديگر، اجراي عدالت اجتماعي. در اين مورد هم مي‌بينيم كه بر اساس روايات اسلامي، اجراي عدالت كامل اجتماعي در سراسر گيتي، برجسته‌ترين خصوصيت «آرمان‌شهر مهدوي» است، به‌ گونه‌اي كه در روايات مربوط به مهدويت، نام مهدي(عج) و حكومت جهاني‌اش با عدالت عجين گرديده است: «يملأ الأرض قسطاً و عدلاً». اهتمام به اجراي عدالت در دوره حكومت جهاني مهدوي از آن روست كه از يك سو، در سايه عدالت، زمينه سعادت ابناي بشر و قرب الي‌الله فراهم مي‌شود و اجراي عدالت از اهداف اعزام سفيران الهي است: (لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَينَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)؛
به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند.
از سوي ديگر، عدالت، گم‌شده تاريخي انسان‌هاست. انسان كه در طول تاريخ در آتش ظلم، تبعيض و نابرابري سوخته است، به جز در مقاطع كوتاه آن‌ هم در محدوده كوچك همانند دوره حكومت علي(ع)، در رؤياي بسط عدالت به سر مي‌برد. مهدي(عج) قيام مي‌كند تا به ظلم، نابرابري و بي‌عدالتي در تمام اشكالش خاتمه دهد وعدالت حقيقي را جاي‌گزين سازد: ... فيملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلماً يرضي عنه ساكن السماء و ساكن الأرض يقسم المال صحاحاً فقال له رجل ما صحاحاً ؟ قال: بالسوية بين الناس...؛ ... پس زمين را پر از عدل و داد مي‌كند همان‌گونه كه پر از ظلم و جور شده بود. ساكنان زمين و آسمان از حكومت او راضي مي‌شوند و او اموال را به طور مساوي بين مردم تقسيم مي‌كند.
به يقين، يكي از پيش‌شرط‌هاي اجراي عدالت، برچيدن بساط طاغوت‌ها، مستكبرين و لغو قوانين و مقررات ظالمانه است. بنابراين، در عصر حاكميت اسلام، جهان از وجود ستم‌كاران، پاك مي‌شود و قوانين ظالمانه، نابود خواهند شد. در جهاني‌شدن، هيچ نشانه‌اي از عدالت واقعي ديده نمي‌شود. در بُعد اقتصادي جهاني‌شدن اشاره شد كه نظام سرمايه‌داري با ماهيت تبعيض‌آميزش، پيش‌تاز عرصه جهاني‌شدن است. اكثر قوانين و مقررات بين‌المللي، ظالمانه و پاسداران و مجريان آن ستم‌گرند. بنابراين، از روند كنوني جهاني‌شدن، نمي‌توان توقع عدالت، مساوات و برابري را داشت.

عدالت در عصر ظهور:

عدالت در لغت به معناي دادگر بودن، داد كردن، انصاف داشتن، دادگري است و عدالت اجتماعي، عدالتي است كه همه افراد جامعه از آن برخوردار باشند. عدالت اسلامي به نوعي ارزش‌هاي اخلاقي و اجتماعي كه بين انصاف، توازن و اعتدال است، اشاره دارد. عدالت اجتماعي در اسلام به عنوان يكي از ابعاد عدالت كل عبارت است از ايجاد فرصت‌هاي برابر و رفع موانع به طور مساوي براي همه آحاد جامعه. عدالت قضايي را نيز مي‌توان برابري همه آحاد جامعه در مقابل قانون تعريف كرد. مفهوم عدالت اقتصادي و توزيع عادلانه به عنوان يك اصل كلي عدالت در اسلام، به منزله صفت ‌مميز نظام اقتصادي اسلام شناخته مي‌شود؛ زيرا همه قوانين مربوط به اعمال اقتصادي، مجاز و خلاف از سوي مصرف‌كنندگان، توليدكنندگان و دولت و نيز مسئله حقوقي مالكيت و توليد و توزيع ثروت تماماً مبتني بر مفهوم عدالت اسلامي است. بايد دانست بين عدالت غربي و اسلامي تفاوت‌هايي وجود دارد.
به نظر برخي از پژوهشگران مسلمان، عدالت در تفكر غربي عبارت از كيفيت رفتار يك فرد با ديگران است كه تنها در رابطه با ديگران مي‌تواند غير‌عادلانه تلقي شود، در حالي كه در اسلام، رفتار يك فرد با خود او نيز مي‌تواند ناعادلانه به حساب آيد. يعني وقتي شخص با ديگري رفتاري غيرعادلانه دارد، احتمال انجام عمل متقابل همواره وجود دارد و در نهايت، بي‌عدالتي در اين جهان و جهان آخرت به خود او باز مي‌گردد.
در اين مورد به احاديث زير توجه كنيد:امام صادق (ع) فرموده است: هنگامي كه قائم قيام كند، حكومت او بر اساس عدالت قرار مي‌گيرد و ظلم و جور در دوران او برچيده مي‌شود و جاده‌ها در پرتو وجودش امن و امان مي‌گردد. زمين بركاتش را خارج مي‌سازد و هر حقي به صاحبش مي‌رسد. در ميان مردم، همانند داوود (ع) و محمد (ص) داوري مي‌كند. در اين هنگام، زمين گنج‌هاي خود را آشكار مي‌سازد و بركات خود را ظاهر مي‌كند و كسي موردي را براي انفاق، صدقه و كمك مالي نمي‌يابد، زيرا همه مؤمنان بي‌نياز و غني خواهند شد....
در روايتي آمده است: حضرت مهدي (عج)، يارانش را در همه شهرها مي‌پراكند و به آنان دستور مي‌دهد كه عدل و احسان را شيوه خود سازند و آنها را فرمان‌روايان كشورهاي جهان مي‌گرداند و به آنان فرمان مي‌دهد كه شهرها را آباد سازند.
معصوم فرموده است: اين امر به‌دست ما آغاز شد و به‌دست ما پايان مي‌يابد. خداوند به‌وسيله ما انسان‌ها را در آغاز زمان رهايي بخشيد و به‌وسيله ما در پايان جهان، عدالت گسترده مي‌شود.
با توجه به اين روايات و احاديث فراوان ديگر كه از تواتر معنايي اين بحث حكايت مي‌كند، در‌مي‌يابيم كه عدالت زمان ظهور، عدالتي همه‌جانبه، گسترده و فراگير است. در قرآن نيز چنين مي‌خوانيم:(جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا)؛

گسترش عدل در جهان در جامعه مهدوي:

يكي از ويژگي‌هاي مهم جهاني‌سازي اسلامي و مهدوي، بسط عدل و برابري در همه زمينه‌هاي فكري، اطلاعاتي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي است. امام زمينه بهره‌مندي همه مردم را از مواهب طبيعي فراهم مي‌كند و هرگونه استثمار و سلطه و امتيازات ساختگي و دنيايي را نفي مي‌كند.
اصول تعاليم اسلامي، جهاني است و هيچ‌يك از حد و مرزها، فاصله‌ها و امتيازات ساختگي زمام‌داران و مجامع بين‌المللي را به رسميت نمي‌شناسد. عدالت اسلامي به معناي وسيع آن در همه روابط فردي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و بين‌المللي حاكم مي‌شود.
در روايت آمده است: مهدي(عج)، عادل است و خجسته... او ذره‌اي از حق را فرو نگذارد. خداوند به وسيله او، دين اسلام را عزيز مي‌گرداند. در حكومت او به هيچ‌كس بدي و ظلم نمي‌شود.
در جاي ديگري گفته شده است: به هنگام رستاخيز مهدي(عج)، آن‌چه هست، دوستي و يگانگي است و اين دوستي‌ها عميق و خالصانه است، به گونه‌اي كه هر كس هر چه نياز دارد، بدون هيچ ممانعتي از جيب برادر ديني‌اش بر‌مي‌دارد. به طور كلي، در زمان مهدي(عج) مؤمنان در معاملات خويش از يك‌ديگر سود نمي‌گيرند، كينه‌ها از دل‌ها بيرون مي‌رود و همه‌جا را آسايش و امنيت فرامي‌گيرد. مهدي(عج) به مساكين، رحيم و بخشنده و بركارگزاران خويش بسيار سخت‌گير است و هم‌چون علي(ع) حكومت مي‌كند. مهدي(عج)، حق هر حق‌داري را مي‌گيرد و به او مي‌دهد. در زمان او غير‌مسلماني نمي‌ماند و همه مردم را به دين اسلام درمي‌آورد.

نابودي ستمگران و منافقان در عصر مهدوي:

«او هر منكر و سركشي را پس از دعوت به حق نابود مي‌كند و هر منافق و شك‌باوري را مي‌كشد. كاخ‌ها را ويران مي‌سازد. ظلمه و اعوان ظلم را بي‌دريغ مي‌كشد و مانع‌الزكاة را مي‌كشد و حدود خدا را جاري مي‌كند.» به هنگام حكومت او، حكومت جباران و مستكبران و نفوذ منافقان و خاينان از بين مي‌رود. او با پاك كردن جهان از آثار يهود و مسيحيت كنوني به نفوذ يهود و مسيحيت در جهان خاتمه مي‌دهد. حكومت او شرق و غرب جهان را فرامي‌گيرد و با كشتن دجّال و هفتاد هزار سپاه او، جهان را از وجود يهود پاك مي‌گرداند و در زمين جايي نمي‌ماند مگر اين‌كه در آن نداي «أشهد أن لا إله إلاّ الله و أشهد أنّ محمّداً رسول الله» را بلند مي‌گرداند.

عدالت‌گستري و رفع ستم در حكومت مهدوي:

وقتي امام قيام كند، از و‌ظايف اصلي ايشان، برقراري عدالت و رفع ستم از جامعه بشري است. تمام نظام‌هاي سياسي با شعا‌ر عدالت‌محوري وارد ميدان مي‌شوند، ولي سر‌انجام ديده مي‌شود كه اولين قرباني، عدالت است؛ چون ستم‌گري‌هاي مدرن با شيوه‌هاي گو‌ناگون، جاي آن‌ را مي‌گيرد. بدين ترتيب، تاكنون آن عدالت كه خواست همگان است، محقق نشده است.
عدالت امر مطلوبي است كه بشر براي تحقق آن لحظه‌شماري مي‌كند. آن عدالت مطلوب و موعود روزي محقق خواهد شد: «إذا قام القا‌ئم حكم بالعد‌ل و ارتفع في أيّامه الجور.» قدرت سياسي و نظام حا‌كم وقتي كا‌ر‌آمدي لازم را دارد كه د‌ر اجراي عدالت توان‌مند و قوي باشد و بتواند در تأمين عدالت فراگير، مقتدرانه عمل كند. مهم‌ترين كارويژه‌اي كه در صد‌ر فهرست وظايف دولت مهدوي قرار دارد و خود را د‌ر قبال آن مكلف مي‌داند، تأمين عدالت و رفع ستم‌گري از جامعه انساني است. عد‌ل‌گستري در نظام سياسي اسلام به قد‌ري با اهميت است كه علاوه بر اين‌كه جزو اهدا‌ف استراتژيك دولت مهدوي محسوب مي‌شود، در متون د‌يني و سيره سياسي امام علي(ع) نيز بر آن تأكيد فروان شده است. امام علي(ع) در يكي از نامه‌هايش مي‌نويسد: ‌وليكُن أحبّ الاُمور إليك أوسطها في الحقّ وأعمُّها في العد‌ل و أ‌جمعها لرضي الرعيّة؛ اي مالك، بهترين كار‌ها در نظرت بايد عملي باشد كه به حق، نزديك‌تر و براي گسترش عدل، مفيد‌تر و براي جلب خشنودي مردم، جامع‌تر باشد.

ويژگي‌هاي جامعه آرماني مهدوي:

«جامعه مهدوي يعني آن دنيايي كه امام زمان(عج) مي‌آيد تا آن را بسازد، همان جامعه‌اي است كه همه پيامبران براي تأمين آن در عالم ظهور كردند؛ يعني همه پيغمبران، مقدمه بودند تا آن جامعه ايده‌آل انساني به وجود بيايد. انبياي الهي (عليهم السلام) از آغاز تاريخ بشريت، يكي پس از ديگري آمدند تا جامعه بشريت را قدم به قدم به آن جامعه آرماني و آن هدف نهايي نزديك كنند. انبيا همه موفق شدند. حتي يك نفر از رسولان الهي هم در اين راه و در اين مسير ناكام نماند.»
هدف اصلي و مهم پيامبران، بسط توحيد بود، ولي بدون عدالت و استقرار عدل، توحيد معنايي ندارد. يكي از نشانه‌ها و اركان توحيد، نبودن ظلم و بي‌عدالتي است و اين دو مستلزم يك‌ديگرند و جامعه توحيدي آن‌گاه توحيدي است كه بعضي از انسان‌ها، ارباب و برخي ديگر، بنده نباشند و تمام امتيازات و ملاك‌هاي قومي و نژادي، جاي خود را به برابري و برادري و اخوت بدهد. يكي از كارهاي بزرگ پيامبران الهي، تلاش براي تحقق عدالت بوده است.
امام علي(ع)، زمانه مهدي(عج) را چنين ترسيم مي‌كند: چون مهدي(عج) درآيد، هواپرستي را به خداپرستي بدل كند، پس از آن‌كه مردم از خداپرستي، به هواپرستي رو كرده باشند. قرآن را سرلوحه همه افكار و رأي‌ها و نظرها قرار دهد بعد از آن‌كه مردم، قرآن را تابع رأي و نظر و افكار خود قرار داده باشند و به شما سيرت عدل و روش احياي كتاب خدا و سنت رسول‌الله را نشان خواهد داد. مهدي(عج) بر اساس علم امامت و علم باطني قضاوت كند و از مردم شاهد و بيّنه نطلبد و خدا حكم را به او الهام كند.
مهدي(عج)، نقشه‌هاي پنهاني هر گروه را بداند و نقشه‌هايشان را به آنان تذكر دهد. مهدي(عج)، دوست و دشمن خويش را با نگاه بشناسد.

اهداف حكومت جهاني مهدي(عج):

با توجه به اهداف كلي اسلام و آرمان‌هاي شيعي كه از متن آيات قرآني و روايات معصومان (عليهم السلام) به دست مي‌آيد، مي‌توان گفت حكومت جهاني امام مهدي(عج)، اين اهداف متعالي قرآني را سرلوحه برنامه‌ها و اهداف خود قرار خواهد داد:

1. زمينه‌سازي براي پرستش حق و جهاني ساختن توحيد: (يَعْبُدُونَنِي لاَ يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً).
2. استقرار عدل و قسط و برابري.
3. امامت مستضعفان و نابودي مستكبران: (وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا...).
4. اقامه نماز و دادن زكات: (الَّذِينَ إِن مَكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلوةَ وَآتَوُا الزَّكَوةَ).
5. احياي دين واقعي خدا (اسلام محمدي (ص)).
6. استقرار همه‌جانبه دين و اجراي حدود و دستورهاي الهي.
7. از بين بردن زمينه‌هاي فساد و تباهي در روي زمين.
8. نابود ساختن مظاهر كفر و شرك و نفاق.
9. تمكن و ولايت و استخلاف مؤمنان در زمين.
10. روشن ساختن معيارهاي شناخت حق.
11. ايجاد امنيت در همه ابعادِ حيات بشري (امنيت فكري، روحي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي در سطح جهان و از بين بردن عوامل ترس، اضطراب و ناامني).
12.ايجاد زمينه‌هاي رشد علمي، اخلاقي و عقلاني.
13. آماده ساختن زمينه رفاه همگاني و فراواني نعمت.
14. تقسيم عادلانه ثروت.
15. ايجاد صلح جهاني.
16. حكم كردن بر اساس دستور خداوند: (وَ مَن لَمْ يَحْكُم بِمَا أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ) و (وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ) يا (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الأَمَانَاتِ إِلَي أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ).
17. نفي سلطه كافران از مسلمانان: (وَ لَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً).
18. نفي سلطه اهل اتراف و اسراف: (وَلاَ تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ).
19. نفي سلطه هوا‌پرستان و بي‌دينان: (وَ لاَتُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطاً).
20. نفي سلطه ظالمان: (وَ لاَ تَرْكَنُوا إِلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا).

امام عصر(عج) به همه اهداف اسلام و وعده‌هاي قرآن جامه عمل مي‌پوشاند. هدف اسلام، آزاد كردن انسان‌ها از همه بندگي‌ها و ذلت‌ها و خواري‌ها؛ خاتمه دادن به شرك و بت‌پرستي؛ از بين بردن زمينه‌هاي فسق و فجور و گناه و فساد؛ برچيدن بساط ظلم، استعمار، خرافات و عقايد پوچ و موهوم؛ برداشتن امتيازهاي مادي؛ مبارزه با جهل و ناداني؛ برقراري عدالت و امنيت؛ بهره‌برداري از نعمت‌هاي الهي و استخراج كنزها و گنج‌ها و منابع زمين؛ برقراري احكام خدا؛ استقرار نظم؛ حفظ حقوق؛ آماده كردن زمينه رشد و تكامل علوم؛ شكوفايي روحي و نشاط مردم و برقراري مساوات و قسط است. در رأس همه اين اهداف و اقدام‌ها نيز دعوت به توحيد و يكتاپرستي و رونق علم و ايمان، جلب رحمت و مغفرت الهي است. همه اين اهداف الهي و قرآني به دست آن ذخيره الهي و حجّت حق محقق خواهد شد.

نتيجه گيري:

تجربه شكست خورده جوامع بشري كه ساليان طولاني ادعاي اجراي دموكراسي را دارند در تامين حقوق انساني اعضاي جوامع خود و همين طور ظلم و ستم زيادي را كه از اين جوامع نسبت به جوامع ضعيف تر در جهان امروزه مي بينيم همگي نشان دهنده ناتواني الگوهاي بشر ساخت در احقاق حقوق انساني ابناء بشر مي باشند.
تشكيل امت واحده جهاني، جهان‌گير ‌شدن حاكميت اسلام و گسترش عدل و قسط در سراسر جهان از اهداف كليدي دين مقدس اسلام است. در اين زمينه، اسلام ساختار اجرايي دست‌يابي به اين اهداف را تحت عنوان حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) معرفي كرده است كه گستره حاكميت خود را در سطح جهاني و فراتر از دايره دولت‌هاي سرزميني و قالب‌بندي‌هاي زماني جست‌و‌جو مي‌كند. اين مدل، مباني خود را از سرچشمه‌هايي مي‌گيرد كه به موجب آنها، ضرورتي مقطعي و زود‌گذر تلقي نمي‌‌شود و تنظيم منطقي و عادلانه روابط اجتماعي را در سطح جهاني و همه جوامع بشري دنبال مي‌كند.
باور به جهان‌شمول بودن دين اسلام، نقش زيربنايي در پيدايش نظريه حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) دارد. وقتي ما باور داشتيم كه دين در تمام زواياي زندگي آدمي از جمله زندگي اجتماعي دخالت دارد و ره‌نمودها و دستورهاي اجتماعي آن بسان احكام فردي، جاودانه است و حوزه نفوذ و حاكميت اين تعليمات در سطحي فراتر از مرزهاي جغرافيايي قرار دارد، آن‌گاه بايستگي تشكيل حكومت با ويژگي‌هاي ياد شده به روشني آشكار مي‌شود. در حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) كه همه‌جا سخن از بسط ارزش‌هاي انساني و توسعه عدالت اجتماعي به منظور دست‌يابي بشر به كمال و سعادت واقعي است، گستره عدالت او در سراسر جهان و نسل‌هاي متمادي در طول تاريخ امتداد مي‌يابد.

منابع و مآخذ(به ترتيب اهميت در اين تحقيق):
1) قرآن كريم.
2)نهج البلاغه
3) بحارالانوار، ج 51، ص 71؛ يوسف بن يحيي شافعي سلمي، عقدالدرر، باب 10، ص 291؛ لطف‌الله صافي گلپايگاني، منتخب الأثر، ج 3، ص 158.
4)اختر شهر،ع.(1386).مولفه هاي جامعه پذيري سياسي در حكومت ديني. سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي.تهران.
5)غفاري،ه.(بهار و تابستان 1385)/حقوق مخالفان سياس در حكومت امام علي (ع). در: فصلنامه فقه و حقوق اسلامي دانشگاه امام صادق (ع). واحد خواهران. شماره 42-41. تهران. صفحات:73-45.
6)مهدي پور،ع.ا.(1386).پرتوي از دهه مهدويه. انتشارات بهار قلوب. وابسته به مركز جهاني تخصصي حضرت ولي عصر. اصفهان.
7) افروغ، ع؛نصري، ق و ديگران.(پاييز 1381) فصلنامه مطالعات راهبردي. پژوهشكده مطالعات راهبردي. سال چهارم. شماره سوم. شماره مسلسل 13.
8) بحارالانوار، ج 16، ص 347؛ ج 24، ص 336 و 346؛ ج 52، ص 340.
9) تفسير عياشي، ج 1، ذيل آيه؛ عبد علي عروسي حويزي، تفسير نورالثقلين، ج 1، ذيل آيه؛ بحارالانوار، ج 25، ص 340.
10) سيدمحمدباقر صدر، تاريخ ما بعدالظهور، ص 612؛ فلسفه حقوق بشر، ص 157؛ دادگستر جهان، ص 305.
11)رحيم پور ازغدي،ح.(29/6/13856).اما واقعاَ كدام فرهنگ مستحق جهاني شدن است.تارنما:
www.aviny.com/Article/Azghadi/jahan_moslem.aspx - 31k
12) رفيع پور، ف.(1378). آناتومي جامعه، مقدمه اي بر جامعه شناسي كاربردي.چاپ اول.تهران. شركت سهامي انتشار .
13)گل محمّدي،ا.(1381).جهاني شدن،فرهنگ،هويت.نشر ني.تهران.
14)لهسايي زاده،ع.(1381).جامعه شناسي توسعه.انتشارات دانشگاه پيام نور.تهران.

پي نوشت ها:
1 شيخ طوسي، مصباح المتهجد، ص 581.
2 شيخ طوسي، مصباح المتهجد، ص 698. (هر دو به نقل از: مهدي پور،ع.ا.(1386) ).
..................................................................................................
منبع: همايش بين المللي دكترين مهدويت
 چهارشنبه 13 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن