واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: سخن به مقدار لازم
http://img.tebyan.net/big/1388/07/44141142153162111782421532351701849022632.jpg
در دو قسمت قبل، جواب نامه های اول و دوم علامه طباطبایی به طلبه ای که جویای دستورالعمل خودسازی بود تقدیم داشته شد. اینک نامه سوم و آخرین آن ها به محضرتان هدیه می گردد:
قسمت اول (http://www.tebyan.net/religion_thoughts/muslimethics/thequest/2010/2/28/117085.html) ، قسمت دوم (http://www.tebyan.net/religion_thoughts/muslimethics/thequest/2010/3/6/117093.html)
جواب علامه طباطبایى به نامه سوم (این نامه در اختیار ما نیست)
بسمه تعالى
برادر عزیز
حالتى كه به شما رخ مىدهد حالت جذبه است. لازم است كه به مراقبه بپردازید و با تمام قوا به سوى خداى متعال توجه كنید و خود را برابر حق ببینید و تصور كنید. و ضمنا روزانه اقلا با خداى خود - عز اسمه - ساعتى خلوت كرده، به ذكر او مشغول باشید. با استخاره یكى از دو ذكر شریف (لاالهالاالله روزى 1000 مرتبه یا 1750 مرتبه)، (الله بدون حرف ندا روزى 1500 مرتبه و اگر توانستید سه هزار مرتبه) مشغول شوید. و در خوردن و نوشیدن و حرف زدن و معاشرت و خواب، از افراط و تفریط بپرهیزید و فرصت را غنیمتشمارید. چنانكه مىفرماید: ان لربكم فى ایام دهركم نفحات الا فتعرضوا لها و لا تعرضوا عنها. وفقكم الله و ایدكم انشاءالله.
محمد حسین طباطبایى
توضیح
جذبه: حالتى است كه بر اثر عنایت و توجه حق تعالى، همه آنچه را كه بنده براى پیمودن منازل به سوى خداوند متعال نیاز دارد بدون زحمتبرایش فراهم مىشود و او به آسانى و راحتى مسیر سلوك عرفانى را طى مىكند.
ذكر «الله»
حق تعالى را نام هاى بسیار است كه بدانها خوانده مىشود. در قرآن كریم و در دعاها نام هاى فراوان حق تعالى آمده است. و در دعاى جوشن كبیر هزار نام حق تعالى برشمرده شده است.
در میان نام هاى خداوند اسم شریف «الله» داراى امتیاز و ویژگى است. چرا كه نام هاى دیگر دلالت بر بعضى از صفات جلال و جمال خداوند دارد اما اسم «الله» ذات خداوند با تمام صفات جلال و جمال را در بر دارد. اهل عرفان به این اسم شریف اهتمام فراوان دارند.
و مىدانیم كه ذكر نام خدا بدون حرف ندا دلالت بر نزدیكى خداوند به بنده دارد. چرا كه ندا را براى خطاب به كسى كه از ما جداستبه كار مىبریم و چه وقت است كه خداوند از ما دور و جدا باشد.
میانهروى در خواب و خوراك
http://img.tebyan.net/big/1388/12/1941298248122316115715811012617417814910230.jpg
بدن ما نیازمند خواب است و بدون آن ادامه حیات برایمان ممكن نیست. لیكن زیادهروى در آن براى سلامتى جسم و جان مضر است و در دستورهاى دینى ما از آن نهى شده است. در باره این موضوعات روایات فراوانى وجود دارد كه به عنوان نمونه چند آیه و حدیث ذكر مىكنیم.
قرآن كریم: وكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ . (بخورید و بیاشامید و اسراف نكنید)رسول خدا(ص): به ملكوت راه نیابد كسى كه شكمش را پر كند.
رسول خدا(ص): برترین شما نزد خداوند كسى
است كه گرسنگى و تفكرش طولانىتر باشد. و مبغوضترین شما نزد خدواند كسى است كه خواب و خوراك و نوشیدنش بسیار باشد.
امام صادق(ع): همانا خداوند زیادى خواب را دشمن مىدارد.
امام صادق(ع): زیادى خواب دین و دنیاى آدمى را بر باد مىدهد. پیامبر گرامى ما كلام مادر سلیمان پیامبر را نقل مىفرماید كه خطاب به فرزندش سلیمان گفت: از خواب زیاد پرهیز كن، چرا كه خواب زیاد سبب فقر آدمى در روز قیامت مىشود.
در میان نام هاى خداوند اسم شریف «الله» داراى امتیاز و ویژگى است. چرا كه نام هاى دیگر دلالت بر بعضى از صفات جلال و جمال خداوند دارد اما اسم «الله» ذات خداوند با تمام صفات جلال و جمال را در بر دارد. اهل عرفان به این اسم شریف اهتمام فراوان دارند.
سخن گفتن و معاشرت با مردم به مقدار لازم
در دستورهاى دینى ما از پرگویى و رفت و آمد بسیار با هر گونه مردمى نهى شده است.
امام كاظم(ع) از پدران گرامیش روایت كند كه امیرالمؤمنین(ع) به مردى برخورد كه زیاده سخن مىگفت. حضرت ایستاد و فرمود: اى مرد، آنچه گویى دو فرشته مراقب بنویسند و به پیشگاه الهى برند، پس آنچه به كارت آید بگو و آنچه به كارت نیاید واگذار.
امام صادق(ع) مىفرماید: خداوند به چیزى برتر از سكوت پرستش نشده است.
رسول خدا(ص) مىفرماید: در سخن گفتن - به غیر ذكر خداوند - زیادهروى نكنید چرا كه زیاده سخن گفتن - به غیر ذكر خدا - سبب قساوت قلب مىشود و دورترین مردم از خداوند كسى است كه دچار قساوت قلب شده باشد.
فیض كاشانى(ره) در كتاب اخلاقى خود در باره عزلت و كنارهگیرى یا معاشرت با مردم و فواید هر كدام فصلى طولانى اختصاص داده است و در پایان به منظور جمعبندى مىفرماید:
با شناخت فواید و مضار عزلت و كنارهگیرى دانستى كه نمىتوان یكسر حكم كرد كه كنارهگیرى از همه كس و همه جا و از سوى هر كسى پسندیده یا ناپسند استبلكه بستگى دارد كه خود شخص كه باشد و همنشینش چگونه آدمى باشد و انگیزه آنان در معاشرت چه باشد. بایستى دید كه به سبب آمیزش با او چه چیزى را به دست مىآورى و چه چیزى را از دست مىدهى و پس از مقایسه بهترین را برگزین.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/801542111812893442271129088147215220113.jpg
سخن آخر اینكه كنارهگیرى كامل از مردم سبب دشمنى آنها مىشود و معاشرت بسیار هم سبب گرفتار شدن به همنشینان بد مىشود. پس راه میانه را برگزین. و این راه میانه و حد وسط با ملاحظه حالات و فواید و آفات، تفاوت مىیابد. این سخن، حرف حق و خالص است و غیر از این هر
چه گویند سخنى است نارسا.
اغتنام فرصت
براى دست زدن به كارى و توفیق در آن، هزار و یك شرط بایستى تحقق یابد تا بتوان به هدف نایل شد. هر گاه تمام زمینهها و شرایط فراهم آمد بایستى سریع اقدام كرد و دستبه كار شد و فرصت از دست مىرود و فراهم آمدن دوباره زمینه دیر دست مىدهد.
امام على(ع) مىفرماید: الفرصة تمر مر السحاب. (فرصت ها و زمینههاى مساعد چون ابر گذراست) به سرعت مىگذرد و بازگشت ندارد. و هر گاه فرصتها از دست رفتبه فرموده امام على(ع) اضاعة الفرصة غصة (از دست دادن فرصت موجب غصه است).
در حدیثشریفى كه پایان بخش نامههاى مرحوم علامه است اشاره به این است كه در روزگار و دوره هر كس گه گاه نسیم رحمت مىوزد و نفخه رحمانى دیردیر دست مىدهد. حال كه چنین استبایستى خود را در معرض آن قرار داد و از آن بهره جست. و مبادا كه به آن پشت كنید و از آن غفلت ورزید.
منبع: كوثر-شماره5
گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 180]