محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832950463
محسن آرمين: بايد براي اصلاح امور بكوشيم ـ تلاش كنيم نتايج انتخابات آينده به نفع ملت رقم بخورد ـ عافيتطلبي فكري ميتواند آفت نخبگان جريان اصلاحطلبي باشد
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: محسن آرمين: بايد براي اصلاح امور بكوشيم ـ تلاش كنيم نتايج انتخابات آينده به نفع ملت رقم بخورد ـ عافيتطلبي فكري ميتواند آفت نخبگان جريان اصلاحطلبي باشد
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: سياسي
سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران گفت: حركت اصلاحات به خصوص در شرايط كنوني ميتواند گرفتار آسيبپذيريهايي شود كه با شناسايي عوامل آن در سطح گسترده، ميتوان از گرفتارشدن به اين آسيبها اجتناب كرد.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) محسن آرمين طي سخناني درجمع اصلاحطلبان استان خراسان، درباره آسيبشناسي حركت اصلاحي و روشنفكرانه با بيان اينكه " اين آسيبها در دو جنبه تئوريك و عملي قابل بررسي است" خاطرنشان كرد: ماهيت حركت اصلاحي در ايران داراي صبغه روشنفكري است، آرمانها و اهداف جنبش اصلاحات، آرمانها و اهداف جريان روشنفكري ديني ايران است كه با استقبال جامعه مواجه شده است.
اين فعال سياسي با بيان اينكه " در يكي دو قرن اخير، با حركتهاي اصلاحي در سطح عملي و تئوريك مواجه بودهايم كه داراي عقبهاي طولاني است" يادآور شد: ميتوان به لحاظ ماهيتي ادعا كرد و در جهت اثبات اين ادعا كوشيد كه حركت اصلاحي امروز چنين عقبهاي دارد و متعلق به جريان اصلاحي اعتدالي ديني است كه در تاريخ معاصر مطرح بوده است.ادعاهاي انديشه اصلاحات در ايران در طول سالهاي اخير كاملا با اهداف و مقاصد اين جريان تاريخي سازگاري دارد.
وي خاطرنشان كرد: حركت اصلاحات از اين جهت كه داراي جنبههاي روشنفكرانه است، ميتواند دچارآسيبپذيريهايي شود كه مخصوص جريانها، افكار و انديشههاي روشنفكرانه است.
وي افزود: يكي از آفتهاي جريان روشنفكري اعم از ديني و غيرديني درطول تاريخ معاصر، ماهيت انفعالي و يا تفوق جنبههاي سلبي برجنبههاي ايجابي است.
سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران بارزترين خصوصيت روشنفكري را اعتراض به وضع موجود دانست و اظهار كرد: بعضاً روشنفكر اينگونه تعريف ميشود كه فردي معترض و منتقد نسبت به وضع موجود است و همواره به دنبال تحقق وضعيتي بهتر از وضع موجود ميباشد.
وي ادامه داد: همين ويژگي كه مرز ميان روشنفكري و محافظهكاري است، در صورت عدم توجه ميتواند اين خطر را در پي داشته باشد كه روشنفكران در سطح تئوريك بيشتر گرفتار و سرگرم سلب و نقض شوند تا اثبات و ايجاب و جنبههاي سلبي و نقضي در فكر و عمل روشنفكران برجنبههاي ايجابي غلبه پيدا كند و آنها بيشتر درجهت نقد و نفي تئوريها و رفتارها عمل كنند تا در جهت تثبيت يا اثبات ايدهها و راهگشاييها و حل معضلات فكري و اجتماعي.
وي خاطرنشان كرد: ويژگي نقد وضع موجود، ناخودآگاه ميتواند موجب غلبه جنبه سلبي و نقضي برانديشه روشنفكران وهمچنين اصلاحطلبان شود و جنبه ايجابي، تحقيقي ومحققانه در جهت ارائه ايدهها، راهكارها و تئوريهاي نو را كاملا تحتالشعاع قرار دهد.
آرمين افزود: همين آسيبپذيري نتايج سوء ديگري نيز در بردارد و سطحينگري از جمله اين پيامدهاست؛ چراكه نقد و نفي هميشه آسانتر از اثبات است و به راحتي ميتوان ايدهاي را نقد كرد، اما ارائه يك ايده و تئوري جانشين، كار دشواري است، از اين رو اكتفاي به نقض و سلب با توجه به جذابيت و ظاهر راديكال و ارضا كنندهاي كه دارد، مي تواند موجب نوعي تنبلي و عافيتطلبي فكري و تئوريك شود و روشنفكران را به نقد و انتقاد دلخوش كند و آنان احساس كنند كه رسالت روشنفكرانه خود را انجام ميدهند، بدون آنكه در عوض آنچه كه نفي ميكنند، ايده و طرحي قابل دفاع و استوار ارائه دهند. اين تنبلي فكري آفتي است كه ميتواند روشنفكران و به طور مشخص فعالان و نخبگان جريان اصلاحطلبي را گرفتار خود كند.
وي ادامه داد: البته اين نوع تنبلي فكري تبعات ديگري نيز در پي دارد كه بعضا روشنفكران و حتي بعضي از فعالان اصلاحي را ميتواند گرفتار خود كند. اين تنبلي فكري ناخوداگاه ميتواند ما را به يك نگاه سياه و سفيد، صفر و يك برساند و ما را در نظر و عمل اسير نگاه و منطق باينري كند كه هيچ حد وسطي قائل نباشيم. اين امر ناشي ازهمان مطلق كردن نگاه نقد، انتقاد و اعتراض است.
سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران معتقد است: دوگانههايي نظير تفكر ايدئولوژيك ـ تفكر دموكراتيك، دين حداكثري ـ دين حداقلي، حكومت لائيك ـ حكومت سكولار، حضور دين درعرصه سياست ـ محدود شدن دين به ساحت فردي و ... اينها دوگانههاي كاذبي هستند كه از نگاه جزميتگرا و مطلقگراي سياه و سفيد و صفر و صد و رويكردهاي ايدهآليستي به امور ناشي ميشوند؛ دوگانههايي كه برخلاف ظاهر ضد ايدئولوژيك به شدت متاثر از انديشههاي ايدئولوژيك آن هم از نوع متصلب و جزمي هستند.
وي افزود: گرفتارآمدن به روحيه انفعالي و عكسالعملي و در نتيجه تنبلي تئوريك، ناخودآگاه ميتواند فرد را دچار نوعي خودارضائي فكري كند كه تصور كند بهترين كار نفي آن چيزي است كه حاملان قرائت رسمي از حكومت ارائه ميدهند، در نتيجه هرچه او ميگويد، بدون كمترين تأمل و تحقيقي نقطه مقابل آن را بگوييم. اين ديدگاه ميتواند ناخوداگاه جريان روشنفكري ديني و اصلاحي را به نوعي تقليد و تسليم بكشاند؛ يعني به دليل اينكه رفتار، عملكرد و سمت و سويي مورد تاييد ما نيست و به آن انتقاد داريم، در نفي او نهايت حساسيت و نكتهسنجي را به خرج دهيم و به تمام زوايايي كه ميتواند يك تئوري رسمي را نقد كند، موشكافانه وارد شويم، اما درباره ايدهها و افكاري كه در مقابل آن تفكر قرار دارد، چنين حساسيتي نشان ندهيم. با ايدهاي كه مقابل ايده رسمي قرار دارد، ناخودآگاه و بدون كمترين تامل و تفكري احساس همدلي ميكنيم، فارغ از اين موضوع كه ايدهاي كه در مقابل مطرح ميشود نيز ميتواند همان ضعفها را داشته باشد، بلكه ضعفها و تناقضات بيشتري داشته باشد، اما به هيچ وجه متوجه اين امر نميشويم؛ چرا كه در مقابل تفكر رسمي قرار دارد. اين به معناي نوعي تقليد و تسليم است، يعني همان چيزي كه جريان روشنفكري هميشه در برابرآن ايستاده است و اين ديالكتيك عجيبي است، يعني گرفتار همان چيزي شويم كه آن را نفي ميكنيم.
وي با تاكيد بر لزوم بررسي بيشتر آسيبپذيريهاي انديشه سكولار تاكيد كرد: خطرناكترين اشتباه تئوريك و نيز سياسي آن است كه نسبت به اين موضوع حساسيت كمتري نشان دهيم. در اين زمينه به هرآنچه كه غرب با توجه به فرايند تحول تاريخي خاص خود به صورت تئوري و علمي درآورده، نگاهي نقادانه نداشته باشيم. اين در حالي است كه همان كساني كه مدعي تفكيك ساحت دين از ساحت جامعه و سياست هستند و سالهاست كه تكليف خود را با اين مسايل روشن كردهاند، زماني كه منافعشان ايجاب كند درعرصه سياست و قدرت حداكثر استفاده را از دين انجام ميدهند؛ وقتي كه احساس ضرورت كنند و يا مصالحشان ايجاب كند، از اينكه سياست را با دين درآميزند و دين را از ساحت فردي خارج ساخته در متن سياست و قدرت بنشانند، ابايي ندارند.
آرمين تصريح كرد: چنانكه ديديم آقاي بوش در كشوري مانند آمريكا كه الگوي نظامها و جوامع سكولار است، در پيشبرد سياستهاي خود از مفاهيم ديني بهرهميبرد و ادعا ميكند براي بسط دموكراسي در جهان ناگزير از جنگ مقدس يا جنگ صليبي با نيروهاي ضد دموكراسي و تروريست است و هيچ دغدغه و نگراني هم ندارد كه در جامعه سكولار آمريكا به او انتقاد كنند كه چرا دين را از حوزه شخصي و فردي خارج نموده و در سياست و قدرت از آن بهره برده است. همين ويژگيهاست كه ميتواند ما را نسبت به ايدهها و تئوريهاي مطرح شده گرفتار نوعي سطحينگري كند. بدترين كاري كه يك كنشگر سياسي و يا يك نخبه ميتواند بكند اين است كه ايده و انديشهاي را كه در طول زمان و به قيمت سالها مطالعه و تجربه به دست آورده است، در وضعيتي عكسالعملي و بدون هرگونه تحقيق و تفكر و تحت تاثير مخالفت با جريان مخالف خود رها كند. اين حالت واكنشي ميتواند گريبانگير جريان نخبه شود؛ يعني به دليل تضادي كه با يك طرف وجود دارد منتظريم ببينيم طيف مقابل چه ميگويد و چه ميكند تا آن را نفي كنيم و بدون تحقيق و تفكر نقطه مقابل آن را دربست پذيرا شويم. اين رفتار شايسته كساني است كه دين و عقيده خود را بدون تفكر و از راه تقليد و از دهان اين و آن كسب كردهاند.
وي با اشاره به فرمايشات حضرت علي(ع) تصريح كرد: ايشان ميفرمايد آنكه دينش را از دهان اين و آن گرفت، با رفتار و اعمال غلط اين و آن نيز دينش از بين ميرود و آنكه دينش را با تفكر و ايمان و انديشه از كتاب و سنت گرفت كوهها فرو ميريزند و او بر ايمان خود استوار ميماند.
وي در ذكرمثالي ابراز عقيده كرد: اگر جرياني به دروغ ادعاي دفاع و حمايت از روحانيت را دارد، نبايد روي آن خط قرمز بكشيم و عملكرد عدهاي روحاني را به پاي همه روحانيت بنويسيم و چشم براين واقعيت ببنديم كه بخش اعظم روحانيت گرفتار تنگناهايي به مراتب بيشتر از افراد غير روحاني هستند. دركدام يك از رفتار اين جريان، اعتقاد و التزام به مرجعيت ديده ميشود؟ آنجا كه حركت مرجعيت تاييد كننده قدرت و منافع اين جريان نباشد، به شديدترين و شنيعترين وجه ممكن محكوم ميشود. نمونه ديگر اين موضوع، امام(ره) است. برخي دروغ و رياكاري تمام، خود را مدافع انديشههاي امام(ره) نشان ميدهند و انديشههاي ايشان را به نفع خود مصادره ميكنند. در سالهاي اخير امام (ره) و آرمانهاي انقلاب چشم اسفنديار يك جريان شده است. به طوري كه تمام وحشت آنها اين است كه كسي تصويري واقعي از چهره رسمي ايشان ترسيم كند و آدرس ديگري از امام(ره) بدهد و ايشان را همانگونه كه بود تبيين كند.
آرمين با اشاره به برخوردهاي صورت گرفته از سوي برخي در برابر انتقاد شخصيتهايي مانند آيتالله العظمي صانعي كه به نقل از امام (ره) گفت "مردم قيم نميخواهند" يا آقاي سيدحسن خميني كه گفت " نظر امام اين است كه نظاميان در سياست دخالت نكنند"، يا آقاي هاشمي و يا آقاي خاتمي كه به انحرافات از انديشههاي امام اشارههايي داشتند" گفت: اين حساسيتها براي آن است كه برخي چهرهاي دروغين از امام(ره) ترسيم كردهاند كه ميتواند توجيهگرحركتهاي انحصارگرايانه باشد و از اين نگرانند كه جامعه امروز و نسل امروز بفهمد كه آنها براي حفظ موقعيت خود امام(ره) را نيز تحريف ميكنند.
وي با انتقاد از عملكرد صداوسيما به دليل آنچه " انتشار سخناني گزينشي از زمان، مكان و شرايط امام(ره)" خواند اظهار كرد: چرا در صدا و سيما سخناني از امام در دفاع از آزادي انتخابات، حق مردم در اداره امور خويش و مذمت شديد تحجر و قشريگري و ... نميشنويد؟
وي با طرح اين سوال كه " بايد ببينيم افكار و جوهر انديشه امام(ره) به كدام يك از جريانها نزديكتر است؟" ابرازعقيده كرد: ضديت و مخالفت قاطع امام(ره) با جمود، قشرگري و تحجر و اينكه ميگفت «ميزان راي ملت است» به ايدههاي اصلاحطلبان نزديكتراست.
وي با بيان اينكه " نقد وجود دارد و هيچكس معصوم نيست و ادعاي عصمت نكرده است" گفت: ما ادعاي عصمت براي امام خميني(ره) نميكنيم. اما در يك برآورد و ارزيابي منصفانه كدام يك از دو طيف موجود ميتواند احساس قرابت بيشتري با انديشههاي امام(ره) داشته باشد؟
وي ادامه داد: يكي ديگر از اين موضوعات، انقلاب اسلامي است. خطاي بزرگ و غيرقابل توجيه اين است كه وقتي يك طرف مدعي انقلاب ميشود، به دليل مخالفت با سوءاستفادههايي كه از انقلاب ميكند، روي آرمانهاي انقلاب خط قرمز بكشيم و برخي از وقايع اشتباه يا غلط در سالهاي دهه 60 را كه در هر انقلابي ممكن است رخ دهد، بهانه نفي اصل انقلاب و آرمانهاي آن و ديدگاه رهبران آن قرار دهيم و هرگز نينديشيم كه اين انقلاب، با گذر جامعه از سلطنت به جمهوريت در تاريخ ملت ايران منحصر به فرد و در سرنوشت تاريخي ملت ما بيش از هر نهضت و انقلابي نقشآفرين بوده است.
آرمين يادآور شد:اين فريب بزرگي است كه تحت تأثير تبليغات و ادعاهاي بيپايه عدهاي قرار بگيريم كه مدعي مالكيت انقلاب هستند. امروز كساني مدعي انقلابند كه در مبارزات سالهاي پيش از انقلاب جزو قاعدين بودند و حتي تا دوران حيات امام (ره) خجالت ميكشيدند مدعي انقلاب باشند. امروز كساني كه در گذشته و حتي در دوره جنگ عافيت را بر حضور در صحنه مبارزه ترجيح ميدادند، به جبران مافات برخاسته و پس از 30 سال يادشان افتاده كه بايد انقلاب كنند و پس از 15 سال يادشان افتاده كه بايد چفيه به گردن بيندازند. اينان مسلمانان بعد از فتح هستند كه مدعي انقلاب شدهاند. موضع اصلاحطلبان در برابر اينها بايد موضع صاحبخانه در برابر غاصب باشد. صاحبخانه، خانه خود را سخاوتمندانه به غاصب نميبخشد.
وي با بيان اينكه " مشخصه انقلاب اسلامي اين نبود كه به ما وعده توسعه، رفاه و پيشرفت دهد" گفت: تحولات اجتماعي ديگري در دنيا اتفاق افتاد كه بيش از انقلاب اسلامي هم وعده پيشرفت مادي و اقتصادي داده و هم در تحقق آن بيش از انقلاب اسلامي موفق بوده است، اما امتياز انقلاب اسلامي نسبت به انقلابهاي ديگر اين بود كه پيام جديدي را مطرح كرد و آن پيام معنويت و اخلاق براي انسان ماديزده امروز بود. پيام ضرورت حضور اخلاق و معنويت در عرصه عمومي و سياست. البته انقلاب شاخصههاي ديگري نيز داشت، اما آنچه كه مخصوص اين انقلاب بود، اخلاق و معنويت است.
اين نماينده دوره ششم مجلس شوراي اسلامي يادآور شد: اگر در دولت اصلاحات در مراسمي كه به يك روايت تاريخي مصادف با شب وفات يكي از چهرههاي برجسته ديني ـ آن هم نه از ائمه اطهار(ع) ـ به هنگام تشويق سخنران جلسه كف ميزدند، فرداي آن روز كفنپوشان را راه ميانداختند تا فرياد وااسلاما سردهند. يا تنها كافي بود در مجلس ششم يا در يك سخنراني فردي بگويد مساله مذاكره با آمريكا را تابو نكنيد و بياييد بررسي و كارشناسي كنيد، اين مساله را جزو مقدسات انقلاب نكنيد. فرداي همان روز كفنپوشان به راه ميافتادند و فرياد واانقلابا سر ميدادند. اما امروز فردي به نام هوشنگ اميراحمدي با مجوز وارد ايران ميشود، با مقامات كشور درباره رابطه ايران و آمريكا ديدار ميكند و از ايران نيز به اسراييل سفر ميكند، بلافاصله نيز موضوع كنسولگري آمريكا در ايران به ميان ميآيد و از آن طرف نيز معاون رييس دولت نهم از ملت اسراييل ميگويد كه چه ملت نازنين و خوبي هستند و هيچ اتفاقي نميافتد. نه اسلامي به خطر ميافتد و نه انقلاب و نه از كفن پوشان خبري است. اصلاح طلبان آمريكايي ميشوند، اما فردي كه تبعه آمريكاست و براي اينكه تبعه آن كشور شود متن قسم نامهاي را قرائت كرده كه در آن آمده است حاضرم در جهت منافع آمريكا اسلحه به دست بگيرم و با هر خطري كه منافع آمريكا را تهديد ميكند بجنگم، تا سطح مشاور رييس دولت نهم ارتقاء مييابد و براي او بنياد احداث ميكنند. نه اسلامي به خطر ميافتد و نه انقلابي.
اين فعال سياسي همچنين با طرح اين سوال كه " قانون اساسي به افكار و ديدگاههاي كدام يك از دو طيف موجود نزديكتر است" گفت: قانون اساسي كه حتي در مورد دفاع از حقوق انسان تصريح دارد كه هتك حرمت مجرم نيز جرم است و تاكيد ميكند مردم حق حاكميت سرنوشت خويش را دارند و هيچكس حق ندارد آن را از مردم سلب و در اختيار گروه يا فرد خاصي قرار دهد و بر آزادي مطبوعات، بيان و احزاب تاكيد ميكند، به كدام يك از دو طرف نزديكتر است؟
وي با تاكيد بر اينكه " مدعي بلااشكال بودن قانون اساسي نيستم" ادامه داد: اما توجه كنيم اگر اين قانون اساسي را با همين ظرفيتها از ما بگيرند، كار تمام است.
وي تصريح كرد: اينها مجموعه آسيبپذيريهاي تئوري و عملي است كه به دليل ويژگي روشنفكرانه ـ كه در جريان اصلاحي وجود دارد ـ ميتواند گريبانگير اصلاحطلبان شود و اگر متوجه آسيبپذيريهاي آن شويم، ويژگي مغتنم و مطلوبي است. اگر گرفتار اين آسيبپذيريها شويم تبعات سياسي سختي براي ما در پي خواهد داشت. نتيجه اين آسيبها فاصله گرفتن از مردم و قطع رابطه با تودههاي اجتماعي و تمام آن چيزي است كه ميتواند پل ارتباطي و خط اتصال ما با جامعه باشد.
سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ادامه داد: حرف از نهادهاي مدني ميزنيم كه براي اولين بار اصلاحطلبان مطرح كردند، اما وقتي به حالتهاي واكنشي گرفتار ميشويم حتي از ظرفيتهاي غني كه در سنت، تاريخ و فرهنگ ما براي تشكيل نهادهاي مدني وجود دارد، استفاده نميكنيم، به عنوان مثال حاضر نيستيم يك هيات مذهبي تشكيل دهيم. اگر قرار است نهادهاي مدني را براي سازماندهي نيروهاي اجتماعي و ايجاد يك همساني و همفكري تشكيل دهيم به دليل فرهنگ جامعه ايراني، بهترين كاركرد آنها كانونهاي مذهبي هستند كه حتي در اين جهت، كارآمدتر از نهادهاي مدرن عمل ميكنند.
وي خاطرنشان كرد: ادامه داد: خصوصيات روشنفكري ناخوداگاه ميتواند ما را از اين ظرفيتها دور كند و خودمان را كاملا در معرض اين اتهام قرار ميدهيم كه يك مارك بيديني روي پيشاني ما بزنند و هر كاري كه ميخواهند با جامعه انجام دهند. در عمل اين ما بوديم كه در تشكيل نهادهاي مدني دغدغه و اهتمام داشتهايم، اما جريان مقابل به شدت عليه آن عمل ميكند، چون معتقد است احزاب و نهادهاي مدني حاملان انقلاب مخملي هستند، اما به نفع خودش تشكلهايي ايجاد و از ايده ما استفاده ميكند.
اين فعال سياسي تاكيد كرد: اگر قرار است به صورتي از دين ـ كه درعرصه اجتماعي و عمومي نقشي دارد ـ منتفع باشيم، چرا بايد خود را از اين ظرفيتها محروم كنيم؟ در شرايط فعلي كه شرايط بسيار سخت و نگران كنندهاي است، فرصتها چون برق و باد ميگذرد و هر فرصتي كه از دست برود تكرار شدني نيست، دائم به سمت شرايطي ميرويم كه اگر با آگاهي و روشنبيني از فرصتها بيشترين استفاده را نكنيم، شرايط ناگوارتري انتظار ما را ميكشد.
آرمين با بيان اينكه " قصد ايجاد نااميدي ندارم" افزود: يكي از دوستان ميگفت؛ بالاخره مساله انتخابات چه ميشود؟ خاتمي ميآيد؟ يا بايد برويم گوشه خانه بنشينيم؟ به او گفتم؛ چرا گوشه خانه بنشينيد؟ بايد تمام تلاشمان اين باشد كه نتايج اين انتخابات بسيار حساس و سرنوشتساز به نفع ملت رقم بخورد اما اگر نشد و يا نتوانستيم، خانهنشيني معنايي ندارد. اگر تحت توجيهاتي نظير اينكه دين محدود به ساحت فردي است، خود را از منبعي كه ميتواند در ما ثبات، ايمان و پايداري ايجاد كند، محروم كنيم، نتيجه آن ميشود كه با قرار گرفتن در شرايط سخت و ناگوار تنها گزينه پيش رو ميشود همان كه جريان مقابل ميخواهد؛ خانهنشيني يا مصاحبههاي آنچناني و اظهار ندامت و يا خروج از كشور.
وي با رد اين اظهار نظر كه « زماني بايد وارد انتخابات شد كه همه چيز درست باشد» گفت: اگر همه اين شروط محقق شد ديگر چرا بايد مردم با سلام و صلوات بيايند دنبال شما؟ اين چه حرفي است كه چون شرايط نامساعد است و نميتوانيم كار كنيم، بهتر است كنار بكشيم؟
آرمين تصريح كرد: نبايد خود را از مايههايي كه ميتواند به ما ايمان، صبر، پايداري، استواري دهد محروم كنيم و همواره بايد براي اصلاح امور بكوشيم.
انتهاي پيام
چهارشنبه 13 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]
-
گوناگون
پربازدیدترینها