واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: معرفی بیماری آتشک
آتشک از قديمی ترين بيماری های باکتريائی است که عامل آن باکتری Erwinia Amylovora می باشد و ميتواند بيش از 75 نوع درخت و بوته از خانواده Rosacea را مورد حمله قرار دهد.
بيماری در درختان سيب و گلابی بيشتر مخرب است .
باکتری عامل بيماری در شانکر های نسبتاً فرو رفته زمستان گذرانی کرده و در بهار، زمانی که دمای محيط مساعد باشد و باران های مکرری روی دهد باکتری شروع به فعاليت کرده و به سرعت زياد شده و با کمک حشرات ، باران و باد پراکنده می شود .
اين بيماری بيش از 200 سال است که در آمريکای شمالی شناخته شده ولی کنترل آن بعلت ناشناخته بودن عامل بيماری مشکل بوده است . متاسفانه در حال حاضر هم که عامل بيماری مشخص است به دلايل مشروحه زير کنترل بيماری مشکل تر شده است:
آتشک از قديمی ترين بيماری های باکتريائی است که عامل آن باکتری Erwinia Amylovora می باشد و ميتواند بيش از 75 نوع درخت و بوته از خانواده Rosacea را مورد حمله قرار دهد.
بيماری در درختان سيب و گلابی بيشتر مخرب است .
باکتری عامل بيماری در شانکر های نسبتاً فرو رفته زمستان گذرانی کرده و در بهار، زمانی که دمای محيط مساعد باشد و باران های مکرری روی دهد باکتری شروع به فعاليت کرده و به سرعت زياد شده و با کمک حشرات ، باران و باد پراکنده می شود .
اين بيماری بيش از 200 سال است که در آمريکای شمالی شناخته شده ولی کنترل آن بعلت ناشناخته بودن عامل بيماری مشکل بوده است . متاسفانه در حال حاضر هم که عامل بيماری مشخص است به دلايل مشروحه زير کنترل بيماری مشکل تر شده است:
1- سابقاً در هر هکتار 250 تا 500 درخت کاشته میشد در حاليکه امروزه جهت افزايش محصول 1250 تا 2500 درخت در هکتار کاشته میشود و برای انجام اين امر لزوماً درختانی از واريته هائی که قد و قواره مناسب دارند انتخاب می شود که اکثراً در مقابل بيماری حساس هستند
2- تقاضای بازار خريد و داشتن محصولاتی بظاهر مطلوب باغداران را تشويق ميکند که به کاشت واريته های جديدی اقدام کنند که متاسفانه اکثراً در مقابل بيماری آتشک حساس هستند .
3- داشتن درختان زياد و محصول بيشتر در واحد سطح احتمالاً موجب نقصان مکانيزم های فيزيولوژيکی طبيعی در دفاع از بيماري ها می گردد .
شرايط شيوع بيماری:
نظر به اينکه بيماری آتشک در درختانی که رشد زياد دارند شديدتر است لذا بايد در کود دهی (مخصوصاً کودهای ازوته ) توجه بيشتری مبذول گردد . کوددهی نبايد تابع برنامه ساليانه باشد بلکه بايد ديد درخت کی و چه مقدار کود احتياج دارد . درختان سيب نبايد بيش از 25 تا 30 سانتيمتر و درختان گلابی بيش از 15 تا 20سانتيمتر رشد سر شاخه داشته باشند .
تجربه نشان داده است که در خاک های سنگين و کمتر آبکش ، درختان حساسيت بيشتری برای بيماری دارند و دليل اين امر ميزان زياد ازت و همچنين آب ذخيره شده در خاک می باشد که موجب رشد زياد درخت ميگردد . ميزان ازت در برگ های درختان سيب و گلابی حداکثر 2 تا 2.4 درصد توصيه شده است .
حساسيت به بيماری آتشک در خاک های اسيدی که قاعدتاً کلسيم و منيزيوم کمتری دارند بيشتر است . نگهداری سطح زيرين خاک با پ هاش حدود 6 و سطح فوقانی خاک با پ هاش 6.5 تا 7 توصيه شده است . نقصان پتاسيم خاک هم موجب حساسيت است و ميزان آن 1.35 تا 1.80 درصد توصيه می شود .
شرايط ديگر شيوع بيماری داشتن رطوبت نسبتاً زياد و باران های مکرر ، دمای 21 تا 27 درجه سانتيگراد ، طولانی بودن دوره گل در شرايط سرد و رطوبی فصل بهار ونيز حضور باکتری در شانکر ها می باشد .
علایم بیماری :
در اوايل بهار ، حدود دو هفته قبل از باز شدن گل ها ، گلبرگ ها آب سوخته ، قهوه ای رنگ و سپس سياه می شوند و روی درخت باقی می مانند . شاخه های کوچک پژمرده و سياه رنگ شده و بعضاً با 180 درجه خميدگی عصائی شکل می شوند . روی بعضی از شاخه های قديمی که از طريق گل ها و شاخه های کوچک آلوده می شوند شانکر های چروکيده و بعضاً فرو رفته تشکيل می شود که ممکن است شکاف برداشته و چوب زيرين نمايان گردد . مايع کرم رنگی که حامل ميليون ها باکتری می باشد از شانکرها خارج می شود و در شرايط رطوبی بطرف پائين روی تنه و شاخه ها سرازير می شود . حشرات با اين ترشحات آلوده شده و هر کدام با بيش از يکصد هزار باکتری موجب آلودگی گل ها می شود.
علائم بيماری روی ميوه بستگی به زمان آلودگی دارد. اگر آلودگی زودتر اتفاق بيافتد ، ميوه کوچک مانده و تغيير رنگ ميدهد و به حالت چروکيده روی درخت باقی می ماند .
در صورتيکه ديرتر آلوده شود به اندازه ميوه نارس چروکيده نشده و تغيير رنگ نمی دهد .ميوه های آلوده که با تگرگ يا حشرات آسيب ديده اند به رنگ های قرمز ، قهوه ای يا سياه در می آيند . از ميوه های آلوده ممکن است قطرات مايع زرد رنگ باکتری خارج شود .
چرخه بیماری:
زمانی که شرايط محيط مساعد شد باکتری در شانکر که از سال گذشته در آن زمستان گذرانی کرده است بسرعت با تقسيم سلولی تکثير يافته و مايع کرم رنگ، شيرين و چسبنده ای به نام Bacterial Ooze توليد می کند .
حشرات باکتری را به گل ها ، برگ ها وشاخه های تازه منتقل می کنند . در بهار و در دمای مساعد بين 18 تا 30 درجه سانتيگراد مدت زمان بين آلودگی و ظهور بيماری حدود 5 روز است .
در شاخه های جديد آلودگی بسرعت در حدود روزانه 15 سانتيمتر پيشرفت می کند .
باکتری از طريق شاخه های جديد بشاخه های قطورتر و تنه اصلی ميرسد و در آنجا با تشکيل شانکر ها زمستان گذرانی می کند تا سال بعد چرخه بيماری را آغاز کند .
حشرات از قبيل زنبور ، مورچه ، حشرات پردار ، شته و سوسک به اين ترشحات جلب شده و باکتری را به گل های باز شده منتقل می کند .
اين عمل با کمک باد و باران تشديد می شود . باکتری در گل هاتکثير يافته و بسرعت بطرف ساقه حرکت می کند و در زمان کوتاهی تمامی گل ها ، برگ ها و ميوه ها در محل آلودگی ميميرند .
شاخه های جوان نيز از طريق منافذ برگ ها و زخم ها ، آلوده و سياه رنگ شده و می ميرند . قابل توجه است که تنها يک شانکر فعال ميتواند ميليون ها باکتری توليد کرده و تمامی باغ را آلوده نمايند.
نمونه از بروز بیماری در باغات قزوین:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]