واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: تأملی بر ازدواج های دانشجویی
مدتی است که نوعی ازدواج در جوامع دانشگاهی ما به عنوان عالی ترین مکان فرهنگی ، تحقیقاتی و اطلاعاتی رواج پیدا کرده و بحثی به نام ” ازدواج دانشجویی” را در بین علماء ، اساتید ، خانواده ها و جوانان رواج داده است. ما نیز بر آن شدیم به سهم خود این نوع پیوند را از زوایای متفاوت مورد تحلیل قرار دهیم.
ازدواج از طریق پیوند عاطفی ، روانی و جسمانی بین زن و مرد به عنوان عناصر اصلی تشکیل دهنده ی نهاد خانواده برقرار می شود و اشتراک منافع ، عقاید ، سازماندهی ، هدفمندی و برنامه ریزی را طلب می کند تا به صورت ازدواجی موفق جلوه گر شود.
ازدواج موفق در فرهنگ های مختلف تعابیر متفاوتی دارد. اما آنچه درتمام نظامهای عقیدتی و فرهنگی دنیا به عنوان مهمترین خصیصه ازدواج موفق ذکر می شود آن است که پیوند سالم و ازدواج زنده ، تداوم در تفکر طرفین را به همراه خواهد داشت. بدان صورت که با توجه به خواسته ها ، انتظارات و نیازهای خود و درنظر گرفتن هنجارهای جامعه به آنچه معقول و منطقی است دست یابند. عبارتی وجود دارد که در عین کوتاهی، به اندازه یک زندگی مشترک حرف به همراه دارد. ” طلاق عاطفی!” و این بدان معنی است که زوجین علیرغم آنکه با هم و در زیر یک سقف زندگی می کنند، تنها سعی کرده اند در ظاهر، کنارهم باشد. اما در عمل همدردی ، همدلی ، تفاهم واحترام متقابل ، تکمیل و تکامل ، و عشق از کانون خانواده رخت بربسته و مهمترین شرط و کارکرد نظام خانواده که همانا محبت ، عشق ورزی و تکامل است در آن رعایت نمی شود.
طرز فکر و دیدگاه مشترک
آنچه که برای یک ازدواج زنده، حیاتی تلقی می شود ، طرز فکر یکسان و دیدگاه مشترک بین افراد است . طرز فکر هریک از ما با توجه به سن ، نوع فرهنگ وسطح تحصیلات رسمی یا غیر رسمیمان شکل می گیرد. با این تعبیر بسیار طبیعی است که نوع نگرش یک انسان پنجاه ساله با انسانی بیست ساله تفاوت اساسی داشته باشد. مشابه بودن سطح تحصیلات دردانشجویان به علت نزدیک بودن میزان بهره ی هوشی و شیوه نگرش آنها به محیط پیرامون ، به شیوه ای معمولی یا انتزاعی می تواند به موفقیت یک ازدواج کمک می کند ، اما عاملی اساسی تر در این مورد فرهنگ است . در کشور ما تجانس فرهنگی بسیار کم دیده می شود . زیرا علیرغم فرهنگ اصلی و کلیت یافته ایرانی، خرده فرهنگهای فراوانی را در شهرها ، مناطق، روستاها و محلات متفاوت مشاهده می کنیم که با وجود تداخل فرهنگها و گستردگی ارتباطات ، هنوز به قوت خود باقی است. به عنوان مثال قوم کرد در منطقه غربی کشور تجمع یافته و قوم ترک در شمال و شمال غرب کشور؛ اما علیرغم همسایگی مکانی و نزدیکی جغرافیایی ، از لحاظ رسوم ، عقاید و سنتها و طرز تلقی مفاهیم متعدد مثل خانواده ،خواستگاری ، مراسم عروسی وعزا ، خوب و بد و… با هم بسیار متفاوت به نظر می رسند.
تفاوت شیوه نگرش درخانواده
علاوه برمسائل فرهنگی بد نیست بدانیم عوامل بسیاری در ازدواج وتفاهم پس از آن مؤثرند . عواملی که اکثراً در سطح ناخودآگاه ذهن جای گرفته اند . طبق پژوهش ها ی به عمل آمده یکی از علل مهم و قابل توجه طلاق در خانواده ها، بروز سوء تفاهم وعدم درک متقابل در طرفین است. اکثر زوج های در حال طلاق ، عدم تفاهم و دخالت خانواده زوج را مهمترین عوامل جدایی خود ذکر می کنند .علت بروز سوء تفاهم ها و ادراکهای متفاوت در موقعیت های یکسان آن است که تجارب اولیه ما به شدت تحت تأثیر فرهنگ و محیط زندگی ، شرایط اقتصادی ، خانوادگی ، تربیتی ، شیوه نگرشی خانواده و نوع زندگی است که در افراد مختلف به شدت متفاوت می نماید.
فرهنگها و تجارب گوناگون
دانشجویانی که با فرهنگ های متفاوت و تجارب گوناگون تصمیم به ازدواج می گیرند باید به طور جدی متوجه پیشینه خانوادگی و فرهنگی مختلف و احتمالاً متناقض با شرایط طرف مقابل خود باشند . این بهترین راه برا ی پیشگیری از وضعیتی است که زوج جوان با مراجعه به مراکز مشاوره اظهارمی دارند : همسرم مرا درک نمی کند! گاهی برخی جوانان در ابتدا متوجه تفاوتهای خود به لحاظ خانوادگی ، شخصیتی ، عقیدتی و… با مورد انتخاب شده خود هستند اما به دلیل علاقه کورکورانه ، که فقط از روی احساس بدون پایه عقلی و منطقی ایجاد شده ، با ساده اندیشی گمان می کنند می توانند تفاوتها را در سایه ” عشق” تنها به اشتراک تبدیل کنند. علاقه و محبت برای تداوم یک زندگی مشترک عامل اصلی و پایه اساسی تلقی می شود اما منطقی تر آن است که عشق را مکمل ازدواج بدانیم نه عامل آن. احساسات شدید وعواطف رقیق جوان ، گاه او را به سمتی می خواند که تنها ملاک انتخاب خود را در چند برخورد کلاسی و دانشگاهی و علاقه ای که در اثر همجواری ایجاد شده خلاصه می کند. حال آن که عادات دیداری، با عشق تفاوتهای اساسی و اصولی دارد. آن هم عشقی که لازمه یک زندگی موفق زناشویی است. حتی پس از ازدواج نیز عشق ورزیدن هنری است که رعایت قوانین و اصول خاصی را طلب می کند. اصولی مثل پذیرش، درک وهمکاری .
پیش از توجه به این موارد ، لازم است هر جوان در اعماق ذهن و افکار خود به خود شناسی بپردازد. لازم است تا پیش از تصمیم به ازدواج ، .
هر یک از ما تکلیف خود را با مفاهیم انتزاعی و غیرانتزاعی و انتظارات و اهداف خود روشن کنیم تا از گزند آرمان گرایی های دور از دسترس و درگیرشدن در دام اوهام رهایی یابیم . شاید در سایه این خود شناسی به واقع بینی و آنچه که یارو مددکار ما در حیات فکری و عقیدتی ماست دست یابیم .
ویژگی های شخصیتی
یکی از سؤالات کلیدی در زمینه خودشناسی که پیش زمینه اساسی انتخاب همسر و ازدواج تلقی می شود آن است که واقعا از همسر آینده خود چه انتظاری داریم؟ و چگونه انسانی را با چه شرایط رفتاری و ویژگی های شخصیتی ، برای شراکت در زندگی می پسندیم.
اگر خواسته ها و معیارهای اصلی و حیاتی شخصی خود را بیابیم با دیدی واقع بینانه و عمیق تر می توانیم به کاوش شریکی با شرایطی نزدیک به آن ویژگی ها بپردازیم . در این میان نباید تشابه فکری ، عقیدتی و شخصیتی طرفین و خانواده آنان را از یاد برد . ازدواج نه تنها ترکیب دو انسان ، بلکه تداخل دو خانواده است .
خانواده ها به عنوان عوامل بسیار مؤثر در زندگی یک زوج تازه پیوند یافته می بایست از تناسب درموقعیت های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، دینی و… برخوردار باشند تا به تبع آن شاهد تشابه زوجین نیز باشیم. درصد ریسک تطابق و تشابه در موارد بالا بین دانشجویان بسیار بالاست ؛ زیرا در این گونه پیوندها معمولاً با خانواده هایی روبرو هستیم که هیچ گونه اطلاع و آگاهی از ساختار اجتماعی و فرهنگی یکدیگر ندارند و تنها به علت اصرار فرزندانشان موافقت کرده و به نوعی ، تسلیم خواست آنان شده اند .
استقلال مالی جوانان
تصور می کنید تا چه حد می توانید از خصوصیات اخلاقی ، خانوادگی ، فرهنگی و رفتاری همکلاسی یا هم دانشگاهی خود اطلاع حاصل کنید؟ با توجه به این که انسانها موجودات پیچیده ای هستند و توانایی تظاهر و نقش بازی کردن را نیز دارند. شاید به سبب همین توانایی ، اغلب اوقات رفتار انسان غیر قابل پیش بینی است و به طور طبیعی هر یک از ما در جمع سعی می کنیم خصوصیات منفی خود را پنهان کرده ، چهره ای منطقی ، آرام و دوست داشتنی از شخصیت خود به نمایش بگذاریم . آیا چند برخورد و یا رد و بدل کردن چند کتاب و جزوه و نهایتاً تحقیقی مشترک ( که به شدت بعید می نماید) امکان شناخت زوایای تاریک شخصیتی و رفتاری طرف مقابل را به شما خواهد داد؟ می دانید که بسیاری از اوقات ریشه رفتارهایمان حتی برای خود ما روشن نیست. این همان چیزی است که در اصطلاح به بخش ناخودآگاه و خاطرات سرکوب شده ی ما مرتبط می شود.
مسائل اقتصادی نیز به نوبه خود توجه ویژه ای را می طلبد ؛ چرا که اکثر دانشجویان از استقلال مالی برخوردار نبوده و به جهت طولانی شدن مدت تحصیل، میزان وابستگی مالی واستفاده ازامکانات خانواده تا سنین بالا ادامه یافته و نسبت به قبل طولانی شده است. در حالی که در گذشته فرزندان به سرعت وارد بازار کار شده ودرآمد مستقل مالی کسب می کردند. گرچه کار و تحصیل منافاتی باهم ندارند اما با شرایط زندگی امروزه ، اجباراً تحصیل علم بدون کار یا شغل مناسب برگزیده می شود. حتی پس از اتمام تحصیل نیز ضمانتی مبنی بر دستیابی به یک شغل مناسب وهمسو با تحصیلات وجود ندارد. لازم نیست شروع یک زندگی همراه با رفاه باشد اما حداقل برخورداری ازتأمین مالی و نداشتن دغدغه ونگرانی برای امرار معاش در حد متعادل ، شرط لازم تلقی می شود.
نظرات و خواسته های منطقی
زندگی مشترک را نمی توان بر پایه اما و اگر ، و اصول سست و نامعقول بنا کرد. همچنان که هیچ معماری عمارت خود را برخاک سست بنیان نمی گذارد . هر زندگی پشتوانه ای قوی و منطقی می طلبد . مثلاً تشابه فرهنگی در تمام دنیا از عوامل بسیار مهم موفقیت زندگی مشترک محسوب می شود. زیرا عوامل فرهنگی به زندگی جهت می بخشد ، اعتقادت ، مذهب ، نحوه معاشرت ، تربیت فرزندان و حتی پر کردن اوقات فراغت با عنایت به فرهنگ خاص هر خانواده و منطقه شکل می گیرد…
ازدواج دانشجویی درصورتی که تنها معیارانتخاب ، برخوردهای ظاهری ، بدون در نظر گرفتن مسائل اصلی حتی حاشیه ای باشد با درصد ریسک بسیار بالایی مواجه خواهد شد.
ساده اندیشی است که فکر کنیم :” من با یک نفر زندگی مشترک تشکیل می دهم ، با خانواده او چه کار دارم !؟…
نکته همینجاست. ازدواج ، برخورد دو فامیل ، دو خانواده و دو منطقه است .نادیده گرفتن خانواده ها ، نظرات و خواسته های منطقی آنان بزرگ ترین بی تجربگی جوانان محسوب می شود. اما آیا واقعاً هیچ راهی برای انتخاب همکلاسی به عنوان شریک زندگی نیست؟ آیا تمام ازدواج های دانشجویی خطا و برمبنای احساسات وعواطف گذرا و نامعقول شکل می گیرد؟
ازدواج دانشجویان نیز مانند هر پیوند دیگر می تواند به شکلی منطقی واصولی پایه ریزی شود. به شرط آن که مراحل و معیارهای مناسب در نظر گرفته شوند. طبعاً دوجنس مخالف درمکانی فرهنگی با هم برخورد می کنند. جهت گیری فکری جوانان ، شور عاطفی و شرایط خاص جوانی سبب می شود در برخوردها نیم نگاهی هم به ازدواج داشته و در بین همکلاسی ها درجستجوی شریک زندگی باشند و گاه همسویی هایی بعضاً تصادفی آنها را به سوی هم می کشاند. اما خوب است قبل از ایجاد علاقه و ورود به دنیای لطیف عاطفه ، پس ازانتخاب اولیه که مبنی برمنطق ودر نظرگرفتن معیارها وعوامل مؤثر درسعادت زندگی مشترک خواهد بود، انتخاب خود را با خانواده در میان بگذارند واز نظرات آنها و دلایلی که برای موافقت یا مخالفت با این پیوند دارند آگاه شوند. پس از موافقت خانواده و آشنا شدن هردو خانواده با هم ، جوانان نیز می توانند در سایه ی استفاده ازتجربیات خانواده و در محیط خانه ، به اطلاعاتی که لازمه ی شناخت همسر برای تشکیل یک زندگی مشترک است دست یابند و درکمال صداقت ، انتظارات ، اهداف وخواسته های خود را از ازدواج بیان کرده و نظرات شریک احتمالی زندگی آینده خود را نیز بشنوند ، و در سایه این گفت وشنودها ، تشابهات و اختلافات شخصیتی خود را محک بزنند . در سایه این شناخت ، پیوند مناسب تشخیص داده می شود و یا پیش از آن که اتفاقی بیفتد متوجه تفاوت های اساسی شده و از بروز اشتباه در انتخاب پیشگیری می شود.
سعادت و خوشبختی
بیایید صادقانه اعتراف کنیم که والدین درپی سعادت وخوشبختی فرزندانشان هستند و گذر زمان تجربیاتی را در زمینه تفاهم، درک متقابل وهمسر مناسب به آنها اعطا کرده که چندان آسان و بی دردسر به دست نیامده اند .ازداوج مهمترینو سرنوشت سازترین تصمیمی است که در طول زندگی اتخاذ می کنیم . به طوری که درست یا غلط بودن آن ، شرایط عاطفی ، خانوادگی واجتماعی ما را در تمام طول عمر تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. بیایید از تجربیات والدین در جهت دستیابی به شادی و آرامش بهره جوییم و به جای این که آنها را مقابل خود بدانیم در کنارشان قرار گیریم تا از درصد پشیمانی خود طی سالهای آینده کاسته باشیم . تحصیلات عالی ، ارتقاء سطح فکری و توانایی های ذهنی ، انتزاعی واستدلالی انسان را موجب می شود اما اگر واقع بین باشیم باید بپذیریم که تحصیلات جانشین تجربیات مفید و گرانبهای بزرگترها نخواهد شد . من وتو به عنوان جوان نیازمند تجربه ایم واگر انسان هوشمند ی باشیم همه چیز را خودمان تجربه نخواهیم کرد بلکه ا زتجربیات و توانایی های دیگران خصوصاً بستگان نزدیک خود نیز بهره خواهیم جست . برخی تجربه ها به منزله ی هدر رفتن تمام عمر خواهد بود. آیا حق داریم به این بهانه که برای زندگی خود تصمیم می گیریم ، خود و اطرافیانمان را در دور باطل درگیری های خانوادگی و زناشویی ناشی از اشتباه در انتخاب خود قرا ر دهیم ؟ اگر زندگی مشترک یکی ازاعضای خانواده به بن بست برسد یا با مشکل مواجه شود تنها زوجین درگیر نخواهند بود بلکه اختلافات ، تمام اعضای خانواده را درگیر خواهد کرد. ضرب المثل معروفی است که می گوید : ” آنچه جوان در آینه بیند پیر در خشت خام بیند.”
به هرحال ای جوان ! انتخاب صحیح حق توست، از حق طبیعیت دفاع کن و ازدواج را پیش از آن که شکل بگیرد نجات بده!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]