واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: http://www.payvand.com/news/08/may/Chris-de-Burgh-Tehran1.jpg
http://www.seatwave.com/filestore//SEASON/IMAGE/chris-de-burgh_000985_1_MainPicture.jpg
نوري تا ابديت
آرياني ها به نظر ميرسد به اولين بودن علاقه عجيبي دارند، علاقهاي كه با نگاهي به پرونده كاري آنها هيچگاه به رويا بافي ختم نشده و هميشه حقيقت، پايان برنامهريزي و پتانسيل و هدفدار كار كردن آنها بوده است. آنها هنوز با فروش حدود دو ميليون و ششصد هزار نسخه از آلبوم آريان II ركورددار پرفروشترين آلبوم موسيقي پاپ تاريخ ايران هستند، اولين گروه موسيقي داخلي هستند كه نامشان در اتحاديه نوازندگان چيرهدست آمريكا ثبت شده است، تنها گروه موسيقي و تنها فرد موسيقي پاپ ايران هستند كه تا نيمهنهايي مسابقات جايزه جهاني موسيقي سال 2005 پيش رفتهاند، تنها گروه و اسم موسيقي پاپ داخل هستند كه نامشان به همراه بيوگرافي و ساز تخصصيشان در كتاب مرجع و هزار و پانصد صفحهاي «برگزيدگان موسيقي پاپ جهان» در سال 2006 آمده است، ضمن اينكه آنها فعلاً ركورددار بيشترين كنسرتهاي داخلي و خارجي و بيشترين مصاحبهو گزارشها از روزنامهها، مجلات و خبرگزاريهاي مختلف و مطرح جهان هستند. اين بار هم آنها در قطعهاي مشترك با كريس ديبرگ همخواني كرده اند تا در سال 8و2007 موفقيتي تازه را به اسم خودشان و براي اولين بار در بين خوانندگان داخلي ثبت كنند. آرياني ها جدا از پتانسيل خوب خودشان و فارغ از تمامي نقدهاي كارشناسانه! و تيپها و نظرات مثلاً روشنفكرانه داخلي كه هيچگاه با آنها از در دوستي وارد نشده، همواره تجربه هاي متفاوت برونمرزي و رسيدن به موفقيتهاي داخلي و خارجي را هدف اصلي فعاليتهاي موسيقياييشان قرار داده اند و قطعاً بخش بزرگي از موفقيت و جايگاه امروزشان را مديون مدير برنامه يا به تعبير ديگر كه بين خودشان رواج دارد، ديگر عضو گروه آريان و مدير هنريشان، محسن رجب پور هستند. مديريت او در حفظ «گروه آريان» به عنوان قديميترين گروه موسيقي داخلي كه اكثريت اعضايش ثابت مانده اند و مثل ساير گروههاي مختلف موسيقيايي و... منحل نشده و هر كدام دنبال كار خودشان نرفتهاند، نقشي باشد كه او طي اين سالها در موسيقي پاپ ايران ايفا كرده است. او اين بار توانسته كريس دي برگ را براي حضور در ايران و اجراي مشترك كنسرت داخلي و خارجي با آريان مجاب كند و از همه مهمتر مجوز اجرا و كنسرت او را در تهران از دفتر امور شعر و موسيقي وزارت ارشاد و از شخص مديركل اين دفتر،هر چند به صورت لفظي بگيرد.چند ماه بود كه مديركل دفتر امور شعر و موسيقي وزارت ارشاد خبر از حضور كريس دي برگ و اجراي كنسرت او در ايران را داد و اعلام كرد: «منتظر هستيم تا زمان و مكان اجرا را به دفتر ما اعلام كنند تا مجوز كنسرت را صادر كنيم.»
محسن رجب پور با اينكه هميشه دوست دارد تا از برنامه ها و هدفهاي آيندهاش حرفي نزند، اما اين بار هدفش و زمان مشخصي را كه براي حضور اوليه كريس ديبرگ در ايران مشخص كرده است لو ميدهد و حضور اصلي و كنسرت اين خواننده مطرح و جهاني آرژانتيني و ايرلنديالاصل را در آغاز ماههاي پاييزي سال ميداند. اما حضور و اجراي برنامه او در ايران با وضعيت فعلي سالنهاي كنسرت (كه هيچ كدامشان براي اجراي كنسرت ساخته نشدهاند) و نهايت ظرفيت اين سالنها، شايد بزرگترين نگراني رجب پور باشد: «نه سالنهاي نهايت 3500 نفري داخلي شهر و نه استاديوم 12هزار نفري آزادي كه به واسطه سقفدار بودنش نميتواند صداي خوبي را در كنسرت برگرداند، انتخاب ما براي اجراي برنامه مشترك كريس ديبرگ و آريان نيستند. ما نبايد بيتجربه عمل كنيم و فقط به فكر پول درآوردن و نهايت اجرا كردن و از سر باز كردن برنامه را داشته باشيم. ما وقتي براي اولين بار چنين آدم موجه و بااعتباري را براي اجراي برنامه به ايران ميآوريم، جلوتراز همه اولويتهايمان، بايد آبروداري كنيم و آبرو بخريم تا بتوانيم اعتبار به دست بياوريم. فعلاً تنها گزينه پيشنهادي ما زمين شماره 2 استاديوم آزادي است كه زميني بزرگ، با امكاناتي مناسب از نظر فضاي آماده براي اجرا و موقعيت تقريباً برونشهري براي كنترل ترافيك و... است. ضمن اينكه چون هيچ امكانات اجرايي كنسرت ندارد، هر طور كه بخواهيم ميتوانيم شرايط مورد نظرمان را در آنجا اجرا كنيم.»
آمدن شخصي مثل كريس دي برگ به ايران كه اولين چهره مطرح و جهاني موسيقي غرب است كه به ايران ميآيد، ميتواند بهترين فرصت براي نشان دادن پتانسيلهاي موسيقي داخل و معرفي موسيقي ايران به جهان باشد، ضمن اينكه علاقه او هم به ايران و موسيقياش و شناخت او از جايگاه موسيقي و هنر در ايران ميتواند برگ برنده موسيقي داخل براي تأثيرگذاري روي كريس ديبرگ و احياناً تبليغات او از موسيقي و فضاي موسيقيايي ايران در بازتاب سفرش به ايران باشد: «از شناخت او نسبت به ايران واقعاً تعجب كرديم. جالب است كه او ايران را به تفكيك ميشناسد. كلي فرش ايراني از تبريز، اصفهان، كاشان و... با قدمتهايي 100 ساله دارد و دربارهشان و بهتر بودن و ويژگيهاي هر كدامشان كارشناسانه نظر ميدهد. ايران را خيلي خوب ميشناسد و همانطور كه گفتم ميداند در ايران كلي طرفدار دارد و حتي به من گفت ايرانيها هميشه چندين قدم از عربها جلوترند. ايران را خيلي دوست دارد و به واسطه يكي از دوستانش در جريان موسيقي ايران است. مجموعه اين شناختها و اطلاعات باعث شده كه پتانسيل و انگيزه زيادي به دست بياورم و بخواهم كه حتماً او را به ايران بياورم و به واسطه جايگاه اين آدم و با روابط و علاقه و تمايل دو طرفهاي كه به وجود آمده، كارهاي جديد و بزرگي انجام بدهيم و موسيقي ايران را راحتتر بين المللي كنيم. طبيعي هم هست وقتي شخص به چشم خودش واقعيتهايي را كه شنيده است ميبيند، درك و ذهنيت بهتري نسبت به آن موضوع پيدا ميكند. ما ميخواهيم شنيده ها و اطلاعات مثبت او را از ايران و هنر و موسيقياش به يقين تبديل كنيم و زودتر و راحتتر بين المللي شويم.»
آريانيها و مدير برنامه شان وقتي كريس ديبرگ را از نزديك ديده اند، تحتتأثيرش قرار گرفتهاند و به اين يقين رسيدهاند كه «او همان چيزي است كه ميبينيم و اصلاً در كارش تظاهر و دورويي نيست». محسن رجبپور در طول زماني كه درباره او حرف ميزند، تمام گفتهها و خاطرات و نقلقولهايش مثبت است و او را هنرمندي واقعي با شخصيتي بالا ميداند، هنرمندي كه انسانيت بزرگترين و بهترين مشخصه اوست: «به همين دليل هم اولويت اوليه ما براي اجراي كاري مشترك مشخصاً كريس ديبرگ بود. قبل از اينكه از نزديك ببينمش و رو در رو درباره عقايد و كارهايش با هم صحبت كنيم، شناختم از او به آهنگهايش و شنيدههايم محدود ميشد، ولي وقتي ديدمش و با هم به همراه بچههاي آريان در عرض كمتر از نيم ساعت با هم صميمي شديم و صحبت كرديم، واقعاً جايگاهش پيش ما چندين برابر بالاتر رفت. او آدمي است كه با خودش تعارف ندارد و واقعاً خودش است. آدمي كه به خاطر حضور در جلوي دوربينها حتي نميخواهد گريم كند يا هيچوقت با توجه به موقعيتي كه در گذشته داشت و هنوز هم دارد، از موضع بالا برخورد نميكند و با مجموعهاي از رفتارهاي مشابه و با آن سابقه كارياش سعي ميكند خودش را از اصل نياندازد، قطعاً آدم قابل احترام و بزرگي است. مثلاً يكي از رفتارهايش كه ما را تحتتأثير قرار داد، خواندن حدود 15 يا 17 آهنگ مورد علاقه ما در عرض يك ساعت آنتراكتي بود كه در استوديو داشتيم، با گذشت 60 سال ماشاالله هنوز پتانسيل صداي عالياش را حفظ كرده است. در آخرين مسافرتي هم كه حدود 15 تا 20 روز پيش به لندن داشتيم، باز هم در بين دو ساعت آنتراكت، يك ساعت تمام، همه آهنگهاي خاطرهسازش را كه درخواست ميكرديم بدون كمترين اعتراضي يا رفتاري موضعدار، با يك گيتار برايمان ميخواند. حالا اين رفتار و برخورد را كنار يكي از همين خوانندگاني كه دوست صميميات هم هست، بگذار. اگر بيشتر از يكي دو آهنگ را برايت بدون منت و نق و نوق خواند. وقتي كريس ديبرگ با آن اشتياق و علاقه آن همه آهنگ را با بهترين كيفيت و اوج صدا برايمان ميخواند، واقعاً حسرتش را ميخوردم. او اوج صدايش را بسيار شيك حفظ كرده است».
آهنگ را ميشنويم، آهنگي تند و انرژيك و به روز با ويژگيهاي مشترك كريس ديبرگ و آريان. آهنگي كه در آن از مدرنترين سازبندي هاي روز تا ويولن ايراني را ميتوان شنيد. آهنگ با ويولن سيامك خواهاني و با سبك ايراني شروع ميشود و با صداي كريس ديبرگ ريتم و انرژي ميگيرد. همخوانيها را همه آريانيها به همراه كريس دي برگ انجام داده اند و قسمت فارسي را هم علي پهلوان و پيام صالحي خوانده اند: «وقتي پيشنهاد همكاري را به شركت فرومن پروداكشن داديم و براي مدير شركت كه واقعاً مديري توانا و بزرگ است يعني آقاي كني تامسون رزومه و سابقه شركت ترانه شرقي و گروه آريان را از كنسرتهاي داخلي و خارجي و مصاحبه هاي مختلف داخل تا مصاحبه هاي تلويزيوني روزنامه هاي بي بي سي آبزرور و ... را فرستاديم. كريس دي برگ و كني تامسون از اين همكاري با پرس و جو و تحقيقاتي كه خودشان هم انجام دادند، بسيار استقبال كردند و يك قطعه براي ما فرستادند كه در آن جاي موسيقي ايراني و شرقي و Vocal فارسي را خالي گذاشته بودند. كار تمام شده وقتي تأييد شد، كارهاي اجرايي شروع شد و دوبار به همراه همه اعضاي آريان و چند بار به تنهايي و چند بار هم با ليدرهاي آريان با علي پهلوان و نيف به لندن رفتيم و كارها را انجام داديم و نتيجه شد اين آهنگ. البته ايده اوليه و مقدمات را مديون علي پهلوان هستيم كه خيلي خيلي كمك كرد.»
خبرنگار : رسول ترابي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 491]