محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846089561
دكتر مهدوي استاد دانشگاه و عضو انجمن آبخيزداري فدا كردن آب در ايران براي توليد انرژي خطرناك است
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: دكتر مهدوي استاد دانشگاه و عضو انجمن آبخيزداري فدا كردن آب در ايران براي توليد انرژي خطرناك است
مجيد زندي
تابستان امسال خشكسالي دوباره ميهمان كشاورزان و حتي بسياري از مردم شهرهاي ايران بود و يكبار ديگر لب هاي تشنه دشت هاي حاصلخيز كشورمان را پاره پاره كرد و كشاورزي ما همانند آدمي تنها با چشماني بسته در كويري خشك رها شده بود و به تعبير يكي از وزرا براي رهايي از تبعات خشكسالي فقط بايد دعا كرد!
با شرايطي كه ما درباره ضعف مديريت منابع آب در كشور سراغ داريم چنين دعايي نه تنها ثوابي در برندارد كه گناه و شرك آلود هم هست زيرا امروزه خشكسالي تا حدود بسيار زيادي در مقابل در مقابل خشكسالي در مقابل اراده و عقل آدمي قابل مهار شده و به زنجير درآمده است درحاليكه ما هنوز سرگذشت تلخ خود را با عملكرد اشتباه به تماشا مي نشنيم . اشتباهي كه اينبار در زمستان پربرف سال گذشته رقم خورد و معاون وزارتخانه اي مدعي پايان دوران خشكسالي شد درحاليكه خيلي زود اين اشتباه مديريت در بهار سال جاري خود را آشكار ساخت آن هم هنگامي كه ديگر آب چنداني پشت سدها باقي نمانده بود چرا كه براي توليد برق با عجله آن را از توربين ها عبور دادند و... كار به جايي رسيد كه اكنون اعلام مي كنند در زمستان آينده هم آب كم داريم و هم برق !
پس اين اصل را بايد بپذيريم كه ما در كشور هم در مصرف آب و هم در نگهداري آن بسيار بد عمل مي كنيم و هنگامي كه كشاورزان خود را تحت فشار عملكرد اشتباه خود قرار مي دهيم از آنها مي خواهيم براي طلب باران دعا كنند تا بي تدبيريها دوباره تداوم داشته باشد.
روزنامه جمهوري اسلامي در اين زمينه در نظر دارد با استفاده از نظرات كارشناسان بخش آب و منابع طبيعي هم درصدد جستجوي راه حل برآيد و هم نكات ضعف عملكردي حفظ منابع آبي در كشور را آشكار سازد به همين منظور بخشي از سئوالات خود را با دكتر محمد مهدوي استاد دانشكده منابع طبيعي دانشگاه تهران رئيس سابق انجمن آبخيزداري و عضو فعلي اين انجمن در ميان بگذاريم كه متن گفت وگوي ما به شرح زير است :
آقاي دكتر مهدوي ضمن سپاس از پذيرش دعوت ما اولين سئوال خود را درباره موضوع مهم بالا بودن ميزان مصرف آب كشاورزي به نسبت كل ميزان آب قابل استفاده و در دسترس كشور مطرح مي سازيم و مي گوئيم چرا ما تا اين حد زياد آب مصرف مي كنيم و از آن كم فايده مي بريم
ث براي پاسخ گفتن به اين سئوال جنابعالي بايد ابتدا به سرچشمه هاي مشكل مراجعه كنيم و بگوئيم در بسياري موارد مشكلات زيرساختي اجازه مصرف بهينه آب را به كشاورزان ايراني نمي دهد و آنها مجبورند چندين برابر نياز مصرف كنند و چندين برابر هم كمتر فايده بگيرند. البته اين مشكل هم سرشاخه هاي مختلفي دارد اول اينكه ما از لحاظ درصد آب مصرفي در حد مطلوبي قرار نداريم و با بررسي هايي كه شده حدود 92 د رصد آب شيرين كشور در بخش كشاورزي مصرف مي شود كه ممكن است اين آمار تا 94 درصد هم برسد و آب شرب هم درحد 4 تا 5 درصد و صنعت هم حدود 2 درصد آب را مصرف مي كند .
اين رقم را هنگامي كه با ديگر كشورها مقايسه مي كنيم رقم را بسيار بالا مي بينيم حتي در ميان كشورهايي كه توليد كننده بزرگ محصولات كشاروزي هستند سهم آب كشاورزي آنها به مراتب پايين تر از اين رقم است . اين نشان مي دهد با درصد بالاي مصرف آب كشاورزي ما آن راندمان مطلوب را نداريم .
يك راندمان راندمان انتقال است يعني آبي كه بايد در مسير نهر و كانال به مزرعه برسد يك راندمان هم داريم كه راندمان مصرف آب در مزرعه است . در سالهاي اخير تلاش هايي براي پوشش دار كردن انهار شده تا تبخير آب در مسير انتقال را كاهش دهند درحاليكه بيشتر تلفات آب را در خود مزرعه داريم يعني آن هم دلايل مختلفي دارد يكي از آنها اين است كه ما آب را براساس « حق آبه » استفاده مي كنيم نه براساس نياز يعني اگر زميني حق آبه اي دارد آب قنات با آب چشمه اي به آن مي رسد كشاورز سعي مي كند از همه آن استفاده ببرد و خود اين يك مشكل است . يعني ما يك تعارض ميان حق آبه ها و نيازها داريم الان در بسياري از باغات آب يك سر سرازير است و لا به لاي درختان مي چرخد و تبخير زيادي هم صورت مي گيرد درحاليكه اگر بررسي شود به اين نتيجه مي رسيم كه به بيش از 50 درصد آن نيازي نيست .
در بسياري از مزارع حتي به دليل آبياري زياد محصول كشاورزي نابود مي شود كه اين موارد نياز به كنترل هاي جدي تر در عرصه ملي دارد كه از آن غافل هستيم . درحاليكه اگر حق آبه ها براساس الگوي نياز زمين بسته به نوع كشت نوع زمين اقليم فناوري و ادوات كشاورزي و... مشخص شود مي توان تا حدود زيادي راندمان آب كشاورزي را در مزرعه كاهش داد.
يعني ما مي توانيم با سرمايه گذاري حساب شده آبياري تحت فشار را در كشور اجباري و از آن حمايت كنيم تا مصرف آب در اين بخش تحت كنترل درآيد
ث البته ما در بخش فعاليت هاي كشاورزي گلخانه اي با آب مختصري مي توانيم راندمان بسيار بالايي داشته باشيم ولي طبيعتا سرمايه گذاري اوليه زيادي هم بايد صورت بگيرد كه هنوز در سيستم هاي آبياري مشكلات جدي داريم . البته شايد بعضي اوقات نتوان با هر فن و تكنيكي اين مسايل را حل و مشكلات را اصلاح كرد. يعني طرح هايي كه تحت عنوان آبياري تحت فشار هست در همه گونه اراضي و با هرگونه آب قابل استفاده نيست ما بخش زيادي از آب كشاورزي كشورمان يا لب شور و يا داراي املاح زيادي است كه براي آبياري قطره اي مشكلات جدي ايجاد مي كند.
يكپارچه نبودن اراضي و تكه تكه بودن آنها و عدم ايجاد تشكل هاي جدي روستايي براي بهره وري يكپارچه از اراضي موجود مشكلات جدي ديگر را به وجود آورده است كه درهمه زمينه ها كارايي لازم را از آب خاك و ادوات كشاورزي پائين آورده است .
ما از بسياري اراضي به عنوان اراضي كشاورزي استفاده مي كنيم درحاليكه اراضي هستند كه قابليت كشاورزي ندارند يعني اگر نقشه قابليت اراضي كه خود وزارت جهاد كشاورزي تهيه كرده را در نظر بگيريد ما مناطق فراواني در كشور داريم كه اراضي كشاورزي است ولي قابليت كشاورزي ندارند و به دلايل مختلفي زير كشت رفته اند درصورتي كه مي بايست به مرتع يا درختكاري تبديل مي شد. اين هم يكي از مشكلات و معضلات مصرف آب در كشور است كه مي بايست تفكر بهره وري درست در همه شئون مورد توجه قرار گيرد.
ضمن احترام فراواني كه براي كشاورزان زحمتكش قايل هستيم مجبوريم اعتراف كنيم كه كشاورزان ايراني در بسياري موارد از دانش روز مصرف بهينه آب بي اطلاع هستند و اگرچه سطح سواد كشاورزان ايران نيز در مجموع بسيار پائين است اين ضعف هم در ابعاد ملي مطرح است كه آموزش و ترويج و بهره وري كشاورزي در ايران گرچه براي خود معاونتي در حد وزارتخانه يا سازمان مستقل دارد ولي كشاورز ايراني همچنان به صورت سنتي به كار خود ادامه مي دهد چه راهكارهايي پيشنهاد مي كنيد
ث اين مساله هم مشكل بسيار بزرگي در كشور ما محسوب مي شود كه علاوه بر آن ما در كشوري زندگي مي كنيم كه منابع خاك آن بسيار پراكنده است يعني ما دشت هاي وسيع كشاروزي مثل آمريكا و كانادا بسيار كم داريم . مناطق كشاورزي ما در حوزه هاي آبخيز پراكنده است يعني شما از بالادست 1200 متري كوهستان اراضي كشاورزي داريد تا به قسمت هاي پائين . بنابر اين اگر قرار باشد درست برنامه ريزي كنيم بايستي كشاورز ايراني را با انواع و اقسام آب و خاك مطلع كنيم كه در كشور ما اين تنوع هم بسيار زياد است .
يعني اگر ما حوزه آبي بسيار بزرگي چون كرخه را اگر در نظر بگيريم آنگاه خواهيم فهميد كه آب شيرين خود را از سرچشمه هاي كوهستاني دور دست كردستان و كرمانشاه به مناطقي مي بريم و مصرف مي كنيم كه خاك شور و قليايي دارد خاك هايي كه براي بهره وري مشكلات جدي دارد. بهترين نوع آب را به چنان خاك هايي براي كشاورزي اختصاص مي دهيم در حاليكه بايد سياست خاصي را دنبال كنيم كه اگر قرار است سد بسازيم شايد سدهاي كوچكتر اما متعدد در كشور ما به مراتب كارايي بسيار بيشتري با سدهاي بسيار بزرگ داشته باشد. يا كارهاي آبخيزداري در كشور ما براي مهار آب ها مي تواند كارهاي بسيار مفيدتري محسوب شود كه آب را براي هر سطح كوچكي مهار و مديريت كنيم .
درست است كه ساخت سدهاي بزرگ مزيت هايي مثل توليد انرژي دارد اما ما بايد اين را قبول كنيم كه در كشوري زندگي مي كنيم كه مساله اصلي اش آب است . مساله انرژي را مي توان به طرق ديگر از جمله سوخت هاي فسيلي حل كرد و امروز با پيگيريهاي كه مي شود انرژي هسته اي را جايگزين سوخت هاي فسيلي كرد اما مهمترين نياز ما در دهه هاي آينده آب است .
امسال يكي از مسئولان مدعي شده بود ما براي بالا آوردن سطح آب چاهها و سفره هاي زيرزميني آب سدها را بسيار بيشتر از سال گذشته مصرف كرديم اين توجيه را چگونه ارزيابي مي كنيد آيا مي توانيم از آب با ارزش در فلات خشك ايران انتظار توليد انرژي داشت
ثبه نظر من اين توجيه توجيه خطرناكي است فدا كردن آب براي توليد برق كار را به جايي مي رساند كه نه آب داشته باشيم و نه برق در حاليكه سياست اصلي در كشور براي مصرف آب بايد مصرف خود آب باشد نه توليد انرژي اما اگر در كنار آن توليد انرژي هم ممكن باشد نبايد ضرري به بخش آب وارد سازد يعني توليد انرژي را نبايد به آب گره بزنيم و اين رويه اگر همانند سال جاري ادامه داشته باشد براي كشور مشكلات فراواني ايجاد مي كند كه نمونه اي از آن را در سال جاري ديديم و اگر دچار تداوم خشكسالي شويم يقينا تبعات آن غيرقابل جبران خواهد شد.
سال گذشته ما برف قابل توجهي در كشور داشتيم كه بي سابقه بوده و از ذوب اين برف ها هم سدهاي ما به مقدار زيادي مملو از آب شده بود كه به دليل عدم مديريت خوب سوخت رساني در كشور مجبور شدند توليد برق آبي را افزايش دهند و اين آب ها را به مصرف توليد برق برسانند. يعني آب انباشته شده را در زمستان و بهار از توربين رد كردند و از طريق رودخانه منتقل ساختند بدون آنكه از اين آب در بخش كشاورزي استفاده اي برده شود.
البته شايد چنان نتيجه اي كه شما گفتيد مبني بر اينكه مي خواستند سطح آب چاههاي اطراف شهرها را بالا ببرند يا حتي نتايجي را هم در اين زمينه مدنظر قرار داده بودند بخشي از اهداف آنها بوده ولي هدف اصلي اين مساله نبوده است هدف همچنان كه گفتم توليد برق بود زيرا نيازمند تامين برق بودند و هستند.
چنين مشكلاتي البته نشان مي دهد كه كارها براساس تحقيقات انجام نمي شود بلكه تصميمات خلق الساعه سبب اتخاذ چنين رويه اي در مديريت آب شده است آيا مي توانيم مدعي شويم تصميمات براساس تحقيقات اتخاذ نمي شود و هر مديري به سليقه خود تصميم مي گيرد و راه خودش را مي رود
ثاين بخش بسيار جدي است چون ما در كشوري هستيم كه آب داراي ارزش بسيار زيادي است شايد در كشوري مثل كانادا كه آب بسيار زيادي دارند بيشتر به جنبه هاي زيست محيطي و عدم آلودگي خاك و آب توجه مي كنند نه به كميت آب در حاليكه ما واقعا براي تامين آب مشكل داريم و در اين باره همه بايد خيلي محتاط عمل كنيم در اين زمينه آنچه كه براي ما مي تواند مباني خوبي براي حركت باشد در نظر گرفتن اقتصاد آب است . يعني بدانيم كه در ازاي مصرف هر مترمكعب آب چه ميزان درآمد مي توانيم ايجاد كنيم . يك سري سياست هايي كه ممكن است اتخاذ شود كه شايد از برخي جنبه ها تحت فشار باشيم همانند موضوع خودكفايي ـ اما اگر يك مقدار بيشتر جستجو و تحقيق كنيم براي رفع آن ها هم راههاي گريزي وجود دارد.
به عنوان نمونه ما در كشور مشكل قند را داريم و اين قند را هم اغلب از طريق چغندرقند تامين مي كنيم اگرچه توليد چغندرقند براي عده اي شغل ايجاد مي كند و تعدادي هم كارخانه براي تبديل آن داريم و درست هم هست كه اگر توليد نكنيم بايد وارد كنيم اما بحثي وجود دارد به نام صادرات و واردات پنهان آب به اين طريق كه اگر ما يك تن گندم وارد كنيم در حقيقت آب وارد اين كشور كرديم و اگر صادر كنيم در حقيقت آب را صادر كرده ايم . حالا ما بايد ببينيم مشكل قند كشور را مي توان از راههاي ديگر حل كرد آن را مدنظر قرار دهيم زيرا قند يك محصول فشرده است و حجم خيلي زيادي هم ندارد يا مثل پنبه نيست مثل گندم هم نيست مصرف مردم را هم مي توان ساده تر مهار كرد و حمل و نقل آن به صورت بسته بندي هم بسيار ساده تر است ما قند را مي توانيم از كشورهاي دوري مثل كوبا بدون اينكه براي ما مشكلي ايجاد بشود وارد كنيم ولي اين آب محدود را بايد به محصولاتي اختصاص دهيم كه ارزش اقتصادي بسيار زيادي دارند و حمل و نقل آن مشكل تر است و توليد آن در ايران به صرفه است و.... همه اين موارد را اگر در نظر بگيريد من به عنوان يك كارشناس صلاح نمي بينم در كشور كم آبي چون ايران چغندرقند كاشته شود بايد به سمتي رو بياوريم كه قندهاي فشرده اي توليد كنيم كارخانجاتي بسازيم كه بتوانند اين فرايند را تغيير دهند و مواد اوليه آن را هم از خارج وارد كنيم زيرا اكنون مشكل جدي در كشور ما بي توجهي به آب هاي زيرزميني است كه متاسفانه در هر سال افت شديدي را در سفره هاي آب زيرزميني شاهد هستيم و مشكل افت آب هاي زيرزميني هم مشكل اثرگذاري در كشور است و اينكه ادعا مي شود مصرف آب پشت سدها براي ارتقا سطح آب هاي زيرزميني بوده درست نيست زيرا هدف اصلي تامين انرژي بوده و آب ها هم به سمت خاصي هدايت نشده است كه بتوان آن را هدفمند دانست .
با اين شرايط كه ما در كشور عمده مصارف آب كشاورزي را از آب هاي زيرزميني تامين مي كنيم دور از واقعيت نيست كه در مدت سازمان كوتاهي به بن بست جدي در زمينه تامين آب برخورد كنيم زيرا اكنون هم پيشروي آب هاي شور مناطق بياباني به ويژه در منطقه كاشان و اراك و بسياري جاهاي ديگر روز به روز شديدتر مي شود و اين شرايط آينده بسيار نگران كننده اي را پيش پاي ما مي گذارد كه نمي توان از آن غافل بود زيرا اين آب هاي شور آب هاي نسبتا خوب را هم نابود مي كنند.
سوالي كه در اين مرحله مي توان مطرح كرد اين است كه آيا واقعا كارشناسان و برنامه ريزان كلان بخش آب در وزارت نيرو و وزارت كشاورزي اين مطالب را نمي دانند يا به آن بي توجه هستند كه هر سال شرايط تامين آب را در كشور بدتر و شرايط نابودي آب هاي سطحي و زيرسطحي را ساده تر مي سازند
ث چرا تلاش ها صورت مي گيرد ولي به سرعت تخريب بي توجهي مي شود يعني همين مساله ضرورت تغيير نوع محصول را در كشور ما جدي مي سازد به ويژه ضرورت روي آوردن بخش كشاورزي به كاشت محصولات كم مصرف اين رويه بايد براي هميشه مدنظر باشد در بخش فضاي سبز شهري و يا مناطق بياباني براي تثبيت بيابان و بيابان زدايي از گونه هايي استفاده كنيم كه حداقل آب را مصرف كنند اينها موارد بسيار اساسي در جهت كاهش مصرف آب به شمار مي رود.
البته در بخش شرب و صنعت هم ما شرايط مطلوبي نداريم كه به نظر مي رسد رسيدگي به وضعيت مصرف آب كشاورزي نبايد ما را از نوع مصرف آب در بخش صنعت و شرب غافل كند.
ث دقيقا همينطور است ما نبايد از بازيابي آب صنعتي غافل شويم اگرچه اين مساله مربوط به بخش كشاورزي نيست ولي مصرف آب در بخش صنعت هم نياز به بازچرخاني دارد زيرا در برخي از كشورها بين 17 تا 20 بار آب تصفيه و باز مصرف مي شود حالا امروز در كشور ما در برخي مراكز صنعتي تا دو بار و سه باز تصفيه مي شود و در بسياري مناطق ديگر اين آب بازيافت نمي شود و در بخش شرب هم كه تصفيه با مشكلات فراواني همراه است و هم اكنون بسياري از شهرهاي كشور شبكه فاضلاب و تصفيه ندارند و هنوز فاضلاب به صورت سنتي در چاهها وارد مي شود كه با شبكه آب هاي زيرزميني در ارتباط هستند و آن آب ها را هم آلوده ساخته اند اينها موارد و بسياري مورد ديگر در بخش مصرف آب شرب و صنعت وجود دارد كه در جاي خود قابل بررسي است .
اجازه بدهيد مجددا به بخش آب كشاورزي بازگرديم شيوه مديريت كلان آب كشاورزي در سطح وزارت جهاد كشاورزي را چگونه ارزيابي مي كنيد .
ث بحثي كه اينجا قابل طرح است اين است كه مصرف بهينه آب كشاورزي نيازمند مديريتي جامع است كه مسايل تحقيقاتي را به اجرا درآورد و براي تخصيص درست آن هم تصميم گيري مناسبي داشته باشد. يعني اگر مشكلي پيش آيد با انجام تحقيقات گسترده به نتايج تحقيقات گردن بنهند تا بتوانند مشكلات را حل كنند اگر من در اين شرايط به جاي وزارت جهاد كشاورزي تصميم گيري كنم مشكلات بخش كشاورزي را با اين نگاه مطرح نمي كنم كه اگر چغندرقند نكارم مشكل بيكاري را چگونه مي توانم حل كنم بيكاري كارگران را براي خود سد راه تفكر درست انجام نمي دهم . من مي آيم آن كارخانه را با مقدار مختصري هزينه تغيير كاربري مي دهم كاري كه در بسياري از مناطق جهان اتفاق افتاده اين كارخانه را با حفظ كارگرانش به كارخانه مرباسازي تبديل مي كنم چون نه هدفم بيكار كردن كارگران است و نه فرار از واقعيات موجود ولي مي توانم به كارگر بگويم به جاي تبديل قند در صنايع بسته بندي ميوه فعال باش اين مي تواند سياست سالمي هم براي توليد اقتصادي و هم براي صرفه جويي در مصرف آب باشد. در اين شرايط حتما هم كشاورز از نظرات خوب من استقبال مي كند اگر به او بگويم به جاي چغندر قند محصول مورد نياز مرا توليد كن و امروز به همين دليل كاشت چغندرقند در دنيا كاهش پيدا كرده است . قرار هم نيست ما در بخش قند كه محصولي استراتژيك هم نيست به فكر خودكفايي باشيم يا هر محصول ديگري را هم بايد بدانيم اين خودكفايي تا چه حد و مرزي درست است و تا چه حدي غلط و راههاي برون رفت از مشكل را هم بررسي كنيم . در حاليكه اكنون دولت ما مشوق هايي به كشاورز مي دهد كه چغندر بكارد يعني با كار اشتباه خود الگوهاي نامناسب هم به كشاورز مي دهيم او گناهي ندارد ما اين محصول را از او مي خريم . و بابت آن هم تضمين مي دهيم .
امروزه در برخي از كشورها آب را 17 تا 20 بار تصفيه و بازچرخاني مي كنند و به مصرف كشاورزي مي رسانند در حاليكه در كشور ما مصرف آب همچنان به صورت سنتي مورد استفاده قرار مي گيرد.
كاشت چغندرقند به دليل نياز فراوان به آب در كشور ما داراي مزيت اقتصادي نيست
هم اكنون 92 تا 94 درصد آب قابل استفاده در كشور در بخش كشاورزي 4 تا 5 درصد براي شرب و حدود 2 درصد هم در بخش صنعت به مصرف مي رسد
اگرچه در سالهاي اخير تلاش هايي براي پوشش انهار و كاهش تبخير آب در اين بخش انجام شده اما هنوز عمده تلفات آب را در سطح مزارع داريم
ما اكنون در كشور ميان « حق آبه » و ميزان نياز تعارض داريم ; يعني كشاورز ما ميزان آب را براساس « حق آبه » به مزرعه مي فرستد نه براساس نياز تا حدي كه در بسياري از باغات آب يكسره در لابه لاي درختان مي چرخد و تبخير مي شود و هدر مي رود و حتي مصرف زياد آب محصولات كشاورزي را ضايع مي سازد
طرح هاي آبياري تحت فشار براي هرگونه آب و خاكي مناسب نيست زيرا بخش زيادي از آب كشاورزي كشور ما يا لب شور و يا داراي املاح فراوان است كه براي سيستم هاي آبياري تحت فشار مشكلات جدي ايجاد مي كند
در كشور ما براي مصرف بهينه آب كشاورزي نبايد به دنبال گسترش سدهاي بزرگ بود بلكه سدهاي كوچك ذخيره آب و گسترش طرح هاي آبخيزداري بهتر جواب مي دهد
سياست اصلي در كشور بايد مصرف درست آب باشد نه توليد انرژي از آب يعني توليد انرژي را نبايد به آب گره بزنيم همان اشتباهي كه زمستان گذشته در مديريت آب كشور پديد آمد و سبب تشديد تبعات خشكسالي در تابستان جاري شد
با مديريت درست منابع آب در پائيز و زمستان سال گذشته مي شد ضررهاي ناشي از خشكسالي را در تابستان سال جاري مهار كرد
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 621]
-
گوناگون
پربازدیدترینها