واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: روياي رهيدن از دود و آهن
آسمان، در حال پوشيدن لباس شب است كه حادثه رخ ميدهد. در چند ساعت، غرب تهران متوجه ميشود. سارا 19 ساله در ميان طنابهاي پاراگلايدر و كابلهاي فشار قوي برق گرفتار مانده و چشم به آمدن ماموران دوخته است. او، معلق ميان زمين و آسمان با مرگ دست و پنجه نرم ميكند. زمان برايش متوقف شده است. ثانيهها حكم مرگ را دارند. اضطراب همه وجودش را فرا گرفته است و براي زنده ماندن، لحظات را ميشمارد.
نميتوان حس ترس و دلهره كسي كه بر لبه مرگ ايستاده است را در قالب كلمات ريخت، اما ميتوان گفت دقايق سختي است.
او تنها اميدش به خداست. مربي و خانواده سارا با بي سيم،دلداريش ميدهند تا نيروهاي امدادي برسند.
وضعيت، از يك سانحه تاسف بار ديگر هوايي خبر ميدهد كه چراغهاي قرمز ماشينهاي آتشنشاني از چند صد متري محل حادثه مشاهده ميشود.
ماموران به سرعت خودشان را به خلبان گرفتار شده ميرسانند، بدون معطلي مشغول به كار ميشوند و سارا را بعد از 5 ساعت دلهره آور نجات ميدهند و به بيمارستان منتقل ميكنند.
اين داستان تلخ، ماه پيش در پرونده ، حكشد تا گواهي دهد ورزشهايهوايي همچنان سانحه ميدهند.
داستان سقوط سارا، خاطرات گذشته را براي حسين - پرنده پاراگلايدر - يادآوري ميكند، زيرا او هم مشابه همين تجربه را، سال قبل پشت سر گذاشته است.
با اين حال، آن دو آن قدر خوش شانس بودهاند كه به سرنوشت مرگبار مصطفي شفيعيدر آبسردوحميد جلالوند در اراك - دو پرنده پاراگلايدر - دچار نشوند.
***
قصه پرخطر بودن ورزشهاي هوايي و به خصوص از زمان راهاندازي آنها وجود داشته است. نگاهي به سوانح پرواز پرندهها به ما يادآور ميشود كه تنها در حوادث جادهاي آمار بالايي در سوانح نداريم. اگرچه شايد نتوان اين دو آمار را با هم مقايسه كرد، اما مرگ 4 پرنده و حدود 10 سانحه كوچك و بزرگ تنها در چندماه اخير به ما يادآور ميشود كه پاراگلايدر، ورزش پرخطري است. اگرچه آمار واقعي ممكن است بيش از اينها باشد.
اما پاراگلايدر، اين وسيلهاي كه هر ساله شماري از ورزشكاران را به كام مرگ ميكشد، چيست و قصه سقوط اين بالهاي رنگي چرا هر سال تكرار ميشود؟
ماهيهاي آسمان
پاراگلايدرها ،بالهاي سبك و زيبايي هستند كه مثل ماهيهاي رنگارنگ دريايي، در آسمان نيلگون به هر سو شناور ميشوند.
آنها داراي وزني بسيار سبكند، به طوري كه ميتوان بعد از جمع كردن، به راحتي آنها را در كوله جا داد، بر دوش خود حمل كرد و براي پرواز تفريحي به خارج شهر برد. اينقاصدكهاي نرم و سبك را ميتوان در كوتاهترين زمان، آماده عمليات كرد و در ارتفاعات، به پرواز درآورد.
پاراگلايدر را خيليها به اشتباه مينامند، در حالي كه آنها كاملا متفاوت از چتر هستند. درچتربازي، فرد از هواپيما يا چرخ بال ميپرد و سريع فرود ميآيد، درحاليكه در پاراگلايدر شخص ميتواند ساعتهاي متمادي بدونموتور در هواي مناسب پروازو مسافتهاي طولاني را طي كند.
پاراگلايدر، در واقع آخرين و جديدترين نوع از ورزشهاي هوايي است كه توانسته روياي پرواز انسان را به واقعيت بدل كند. ورزشي پرهيجان، جذاب و البته پرخطر و دقيقا به همين دليل ، رعايت قوانين و مقررات ويژه آن، هرگز نبايد به وادي فراموشي سپرده شود.
پاراگلايدر، مثل دوچرخه سواري و اسكي نيست، بلكه گونهاي از فن هوانوردي است كه براي تامين ايمني، تجهيزات مخصوص خود را دارد.
يك ورزشكار پاراگلايدر حتما بايد براي پريدن مجهز بههارنس (صندلي) حرفهاي، چتر كمكي،كلاه ايمني مخصوص پرواز، راديو بيسيم و پوتين يا كفش مخصوص پرواز باشد.
پرواز با اين بادكنكهاي رنگي، ميان جريان عظيمي از تودههاي هواي نامرئي و سيال صورت ميگيرد. پرنده براي هدايت بال خود بايد آموزشهاي لازم را روي زمين ديده باشد، آگاهي كاملي از نحوه عمل با بال خود پيدا كند، به وضعيتهاي مختلف هواي اطراف خود احاطه داشته باشد، از قوانين طبيعت و تجربيات انساني پيروي كند و فكر هرگونه ريسكي را از خود دور كند، كه اگر غير از اين باشد، ممكن است در آني، سانحهاي مرگبار بيافريند.
بودن يا نبودن؟
موضوع پرخطر بودن پرواز با پاراگلايدر، موجب شكلگيري اين سوال در اذهان ميشود كه آيا وجود اين رشته ورزشي، با توجه به سوانحي كه به بار ميآورد، ضرورتي دارد يا خير؟
شايد پاسخ بسياري از افراد غيرورزشكار و آنهايي كه روحيه ماجراجويانهاي ندارند، خير باشد، اما آنها كه سالهاست لذت پرواز با بال را تجربه كردهاند و مانند پرندهايآزاد در كريستال آبي رنگ آسمان شناور بودند، حاضر نيستند به هيچ قيمتي از بالهاي خود دست بكشند.
وهاب قره داغي يكي از اين افراد است. او 4 سال است طعم شيرين پرواز پاراگلايدر را چشيده است. حالا پرواز براي او تنها يك تفريح نيست، بزرگ تر از يك سرگرمي است.
وهاب بعد از نمايش حركات زيباي آكروباتيك و فرود بي عيب و نقصش در ارتفاعات سايت شهران،ميگويد: پرواز، قسمت جدايي ناپذير زندگي اوست و اگر نتواند به هر دليلي در اين سايت پروازكند، در كوههاي اطراف خواهد پريد.
او حالا آنقدر به بالش وابسته است كه از هر فرصت كوچكي براي پريدن استفاده ميكند. اگر چه پاراگلايدر، ورزش زمانبري است، اما وهاب معتقد است با يك زمانبندي مناسب، ميتواند هم به كارش برسد و هم به پروازش.
او كه تا به حال در همه سايتهاي ايران پرواز كرده است، ميخواهد اين رشته ورزشي را تا حد ملي ادامه دهد، اگر مسئولان به آن بها دهند.
وهاب ميگويد:
- متاسفانه مسئولان براي اين رشته ورزشي آنچنان كه بايد و شايد، ارزش قايل نيستند، به طوري كه چندي پيش، يكي از نفرات اول ورزش ايران گفته است پاراگلايدر، ورزشي نيست كه بتواند مردم زيادي را سرگرم كند، حال سوال من اين است كه آيا تنها ورزشهايي كه تعدادزيادي از مردم را سرگرم ميكند، بايد مورد حمايت مسئولان باشد؟
وهاب با اينكه زمان زيادي را درهواي نه چندان مناسب پرواز كرده است، هنوز پرانرژي است و باروحيه. آثاري از خستگي در چهرهاش ديده نميشود. هنوز هم ميتواند ساعات زيادي را تمرين كند.
او با همين روحيه مثال زدني ميگويد:
- متأسفانه هم اكنون سطح مسابقات بسيار پايين است و بچهها قادر نيستند در مسابقات بين المللي شركت كنند. آموزشها نيز در حد پاييني است و به طور كلي، پاراگلايدر به كندي رو به سمت جلو حركت ميكند.
به عقيده قره داغي، رشته ورزشي پاراگلايدر بسيار جذاب است و هر روز علاقهمندان بيشتري را به سوي خود جلب ميكند كه اگر به آن بها داده شود، كمتر از فوتبال نخواهد بود.
ديگر پرندهها هم، هر كدام به نوعي شيفتگي خود را به اين ورزش بيان ميكنند.
اين جملهاي است كه ابوالفضل خداياري، مربي پاراگلايدر، در وصف اين ورزش هوايي به زبان ميآورد.
او ميگويد:
- پرواز با پاراگلايدر آنقدر براي من هيجان آور بوده است كه همه ورزشهاي پيشين خود را به واديفراموشي سپردهام و وقت خود را فقط به پريدن اختصاص دادهام.
با اين اوصاف به نظر ميرسد ناديده انگاشتن ورزش پاراگلايدر، كاري نادرست باشد.
حميد سراجان ،دبير هيات ورزشهاي هوايي استان تهران، معتقد است، كار منطقي،نظارت دقيقو همه جانبه مسئولان بر رشتهپاراگلايدر است، نه بي توجهي به آن.
او كه صورت آفتاب سوخته اش، نشان از پروازهاي بسياري زير نور آفتاب دارد، در غروب يك روز تابستاني، وقتي از فرود موفق همه پرندهها بر سايت شهران مطمئن ميشود، به بيان ديدگاههاي خود درباره پاراگلايدر ميپردازد.
سراجان ميگويد:
- متاسفانه به دليل پرخطر بودن رشته پاراگلايدر، مسئولان ورزشي نگاه مثبتي نسبت به آن ندارند، در حالي كه وقتي ورزشي، صفت پرخطر را با خود يدك ميكشد، بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرد. به جرات ميگويم دليل بسياري از سوانح پرواز با پاراگلايدر، ناهماهنگي در نظارت مسئولان و فرار آنها از زير بار مسئوليت است.
او ادامه ميدهد:
- هم اكنون ورزش پاراگلايدر حتي از داشتن فدراسيون هم محروم است. اين فقدان، منجر به ايجاد مديريتي دوگانه شده است. از يك سو، سازمان هواپيمايي كشوري خود را مسئول ورزشهاي هوايي ميداند، بي آنكه گامي مثبت براي آن بردارد، از طرف ديگر، تربيت بدني خود را متولي ميداند، اما هميشه از زيربار مسئوليت اين ورزش شانه خالي ميكند.
دبير هيات ورزشهاي هوايي استان تهران همچنين بر اين باور است تا زماني كه رشته پاراگلايدر از پشتوانه مالي برخوردار نباشد، نميتواند حركتي رو به جلو داشته باشد.
همچنين بر اين باور است كه به دليل انعكاس پررنگ سوانح ورزشهاي هوايي، جنبه پرخطر بودن آن خيلي بيشتر به چشم ميآيد.
او ميگويد:
- در ساير رشتههاي پرخطر ورزشي مانند رالي، گاهي شاهد از دست رفتن جان چند نفر هستيم، بيآنكه صدايي از آن به گوش مردم برسد،اما وقتي سانحهاي كوچك در ورزش پاراگلايدر رخ ميدهد، به سرعت در رسانهها پخش ميشود و بازتاب پيدا ميكند.
مريم معينيان ،هنرجوي پاراگلايدر نيز معتقد است اين ورزش مخاطرات خاص خود را دارد، اما با آموزش صحيح ميتوان به راحتي از خطرات آن كاست.
او ميگويد:
- اگر تمرينات بهاندازه و اصولي باشد، تسلط هنرجو بر بال را چندين برابر ميكند، بنابراين از اضطراب هنرجو به تدريج كاسته ميشود و ميتواند پروازهاي بي دردسري را تجربه كند.
قانون پرواز
يك پرنده براي ايمن ماندن حين پرواز، بايد قوانين وضع شده اين رشته ورزشي را بي چون و چرا رعايت كند، زيرا جان او گاهي در گروي رعايت همين قوانين است.
كه 12 سال در رشتههاي پاراگلايدر، پاراموتور و هواپيماهاي فوق سبك فعاليت ميكند، در اين باره ميگويد:
- دليل بسياري از سوانح، رعايت نكردن مسائل ايمني است. مثلا سانحهاي كه براي رخ داد، دقيقا به دليل خطاي مربي و سرپيچي او از رعايت قوانين پروازي فوق سبك بود.
بر اساس اين قوانين، كه شامل همه وسايل پروازي زير 450 كيلوگرم ميشود، از هواپيماي فوق سبك گرفته تا كوچك ترين آن يعني پاراگلايدر، پرواز پرنده در غروب آفتاب ممنوع است، در حاليكه سارا، هنرجويي كه قرار بود اولين پرواز سولو(تك نفره) خود را تجربه كند، به دليل بي توجهي مربي، ساعت 8و45 دقيقه شب به پرواز درآمد و دچار سانحه شد. اگرچه مربي مربوطه اخطار گرفت و گزارش سانحه به مراجع بالا داده شد، اما اگر عاقبت حادثه، به گونهاي ديگر رقم ميخورد، نه اخطار و نه گزارش سانحه هيچ كدام سرنوشت سارا را تغيير نميداد.
حسين شمس، از جمله افرادي كه هنرجويان را روي زمين آموزش ميدهد و آنها را براي پريدن در ارتفاعات آماده ميكند، او نيز معتقد است رعايت قوانين، شرط اول يك پرواز ايمن است.
شمس ميگويد:
- هرچقدر پرنده آگاه تر و محتاط تر باشد، هم بهتر ميپرد و هم از خطر به دور ميماند.
به گفته او، چون عمده نيروي ورزش پاراگلايدر از باد تامين ميشود و باد نقش مهمي در هدايت بال دارد، پرنده بايد باتجربه و فهيم باشد تا بتواند خود را حفظ كند. پرنده اگر وضع هوا و جغرافيا را بشناسد، خصوصيات بال خود را در نظر داشته باشد و حد توانايي پرواز خود را بداند، ميتواند پروازي لذت بخش داشته باشد و خطري تهديدش نكند، اما مهمتر از همه اين موارد، رعايتمقررات است. پرنده نبايد بترسد اما بايد احتياط كند و لازمه احتياط، پيروي از قانون است. پرنده بايد اين جمله را ملكه ذهن خود كند:
شمس معتقد است اگر سوانحي كه تاكنون در رشته پاراگلايدر رخ داده است، بررسي شود، خواهيم ديد بيشتر آنها به دليل عدم رعايت مقررات رخ دادهاند و اگر مقررات رعايت شوند، خطر به عدد صفر نزديك ميش
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 181]