تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):بى گمان شيعيان ما دل هايشان از هر خيانت، كينه،وفريبكارى پاك است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834964869




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

واقعيت تاريخي اشك


واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: مسئله‌ي اصل و نسب و واقعيت تاريخي اشك همواره موضوع بحثي بوده كه هنوز پايان نيافته است. منابع مختلف روايت‌هاي متفاوتي نقل كرده‌اند. هر روايت بر حسب عقايد كلي در باره‌ي چگونگي آغاز كار اشكايان و واقعيت تاريخي اشك طرفداراني يافته كه البته به معناي صحت آن و بر طرف شدن ترديدها نيست. با اين حال براي نزديك شدن به راه حل اين نكته مورد اختلاف كه به كل تاريخ اشكانيان مربوط مي‌شود، بايد دو نكته را در نظر بگيريم. يكي نكات مربوط به ارزش منابع، و ديگري نقش اشكانيان به عنوان پديد آورندگان و اشاعه دهندگان روايت مربوطه. زيرا با توجه به محيط شرقي كه آن ها ناچار به عمل در آن بودند، نا گزيريم هم اين عنصر را در نظر بگيريم و هم نقش آن را در شكل گيري سنت سلسله‌اي. در بحث مربوط به اين مسئله دو جريان را مي‌توانيم از هم باز شناسيم. يكي كه پايه‌اش متكي به گزارش هاي استرابون و يوستينوس است، و ديگري كه آن نيز گرچه به گزارش استرابون تكيه كرده ولي با سنت آريان (آريانوس) و منابع سرچشمه گرفته از آن، به ويژه سينسلوس پرورش يافته است. بنا به روايت اول اشك يك سكايي (اسكيت) بوده كه در رأس قبيله‌ي پارني از خارج به پارت هجوم برده و آندراگوراس شهرب شوشي آن جا را مغلوب كرده است، بنا به روايت دوم اشك يك باكتريايي (باختري) بوده كه عليه سلوكيان شوريده و پارت را نيز به شورش كشانده است. پس ما نه تنها در باره‌ي منشأ اشك با روايت هاي متفاوتي سر و كار داريم بلكه از نظر حقوق سياسي نيز با نامگذاري كاملا متفاوتي براي نوع حوادثي كه در سرزمين پارت به عنوان يك استان صوري دولت سلوكي رخ داده، مواجه هستيم. در مورد اول صريحا از يك هجوم صحبت مي‌شود و در مورد دوم از يك شورش (آريانوس). حل اين مسئله اهميتي بنيادي دارد.
ما براي ارزيابي انتقادي دو روايت به ناگزير بايد منابع آن ها را تحليل كنيم بنا به نظر نسبتا رايج، منبع استرابون، آپولودوروس آرتميتايي و تروگوس پومپئوس بوده كه در خلاصه‌اي كه در اثر يوستينوس باقي مانده يك منبع هلنيستي بسيار مطلع است. تشخيص منبع آريانوس و محتواي اصلي گزارش او بسيار دشوارتر است. زيرا ميان گزارش او گزارش بسيار مفصل تر سينسلوس كه صراحتا به وي رجوع مي‌دهد تفاوت وجود دارد. افزون بر اين نبايد فراموش كنيم كه گزارش اصلس آريانوس را در دست نداريم بلكه از طريق خلاصه‌‌اي كه فوتيوس نقل كرده با آن آشنا هستيم. با اين حال اين ها يگانه عوامل كاهنده ارزش آريانوس نيستند، زيرا اگر با دقت به يادداشت هاي يوستينوس و استرابون توجه كنيم كه به تفصيل به بازگويي دو حادثه همزماني مي‌ضردازند كه در خاك ايران در زمان سلطنت سلوكوس دوم كالينيكوس رخ داده، از وضوح عبارات به كار رفته در مورد پيدايش دولت يوناني- باختري و دولت پارتي اشكانيان دچار حيرت مي‌شويم. اين وضوح به اين صورت است كه در مورد ديودوتوس اصطلاح defectio (شورش) به كار مي‌رود ولي در مورد اشك اصطلاح ingressus (هجوم). بسيار بعيد و حتي ناممكن است كه يوستينوس و استرابون بي هيچ دليل واقعيت تاريخ را تا اين حد تحريف كرده باشند و باري دو رويداد تقريبا همزمان تعابير كاملا متفاوتي از نظر حقوق سياسي به كار برده باشند. كه با واقعيت سازگار نباشد. يگانه رهيافت مناسب براي اين مسئله پذيرش نقش اشكانيان در شكل دادن به روايت و سنت است.
توجيه روش هاي مورد استفاده‌ي ما براي تحليل اين مسئله تعداد رواياتي است كه هنوز مورد مطالعه‌ي جدي قرار نگرفته‌اند. اين روايات سرآغاز مهمي هستند براي بازسازي ايدئولوژي يا ميلك اشكانيان كه هنوز مورد مطالعه‌ي جدي قرار نگرفته است. تفاوت هاي موجود در اين روايات تجلي تغييرات ايدئولوژي اشكانيان در طي چند سده حكومت آن هاست. و بايد از گزارش به كلي ناديده گرفته شده‌ي يوستينوس- كه بسيار عجيب است_ (XII 4,12) شروع كرد:
Parthis deinde domitis (منظور اسكندر كبير است) praefectus his constituitur ex nobilibus persarum andragoras, a quo posta originem parthorum reges duxere
امروزه در پرتو پژوهش هاي چهره نگاري، واقعيت تاريخي اين آندراگوراس قرن چهارم ق.م. رد شده است. هدف اين تبارشناسي كاملا كاذب از آخرين تكه عبارت نقل پيدا شده است. باري اين تبار شناسي خيالي مي‌بايست به حق اشكانيان در حكومت بر پارس مشروعيت بخشد، زيرا اين عبارت فقط مي‌تواند اشاره به آن ها باشد. با اين حال مي‌توان شك كرد كه شايد در دراز مدت پاسخي بوده به آرزوهاي اشكانيان كه از آغاز فرمانروايي بر پارت علاقه‌ي خاصي به ميراث هلنيستي خود نشان نمي‌دادند. راست آن است كه انتقال آندراگوراس به دوره‌ي اسكندر كبير مي‌بايست ظاهري قانوني داشته باشد؛ با اين حال اين يكي از چند تبار شناسي خيالي است كه در دوره‌ي هلنيستي رواج داشته است. فقط گزارش يوستينوس با اساس است كه علت آن، چنان كه فبلا گفتيم وجود، احتمالا وجود شايعات خصمانه در باره‌ي اشك است كه از محافل پادشاهي سوريه سرچشمه گرفته؛ همين نكته را در باره‌ي گزارش استرابون نيز مي‌توان گفت كه در جزئيات اصلي با آن متابق است و احتمالا روايت رسمي سلسله بوده است.
با اين حال در همان دوره، شايد توسط خود اشكانيان از قرن اول پيش از ميلاد چون استرابون به آن اشاره كرده، روايت جديدي رواج يافته است. استرابون با قيد احتياط آن را ذكر مي‌كند، گويي نمي‌خواسته مسئوليت آن را بپذيرد؛ بنا به اين روايت اشك باحتري(باكتريايي) روده كه از نزد ديودوتوس گريخته و پارت به شورش برانگيخته است. اين روايت با روايت استرابون و يوستينوس كه اصل و نسب اشك را «سكايي» مي‌داند و گرايش دارد منشأ غير ايراني اشك را بزدايد و او را به ايران پيوند دهد تناقض دارد. سعي شده به جاي هجوم خارجي و فتح پارت، شورشعليه قدرت سلوكيان را قرار دهند. زياده گويي است اگر بيافزاييم كه اين روايت آشكارا با جريان حوادث آن گونه كه استرابون و يوستينوس نقل كرده‌آند تناقض دارد. در عين حال مستلزم آن است كه تماس هاي نزديك اشكانيان با آسياي مركزي، كه منابع آن را تأييد كرده‌اند، نيز كنار گذاشته شود. اگر اين روايت را ناشي از گرايش اشكانيان براي سكوت در مورد منشأ سكايي خود و تأكيد بر اصل و نسب ايرانيشان بپنداريم، پس آن ها در تبارشناسيشان از آنچه آريانوس و سينسلوس گفته‌اند بسيار دور رفته و با پيوستن تبار خود به اردشيبر دوم هخامنشي خود را به دودمان هخامنشي پيوند داده‌اند، زيرا مي‌دانيم كه اردشير دوم پيش از جلوس بر تخت نام «آرسيكاس» داشت. دو برادر اشك و تيرداد كع ادعا شده شهرب هاي باكتريا (شهرب هاي باختر) بوده‌اند و در اين روايت به آن ها اشاره مي‌شود_ كه با رويداد ها تناقض دارد اما ياد آور روايت استرابون در باره‌ي اصل و نسب باختري اشك است_ فرآورده‌ي ادبياتي هستند ناشي از عناصر متعدد اخذ شده از سنت ايران قديم (توطئه‌ي داريوش و يارانش عليه گئوماتا) و سنت يوناني (روايت هارموديوس و آريستوژتون) كه به طور كلي باوركردني نيستند. نقش تيرداد آن گونه كه در اين روايات نقل شده است در جزئيات خود اعتباري ندارد، به علاوه مي‌توان فرض كرد كه شاخه‌ي كوچك اشكانيان (از برادر كوچك) كه در پارت به دست فري پاپيت (فرياپيت= پرياپاتيوس) قدرت را در دست گرفت، مي‌خواسته حق سلطنت خود را با وارد كردن تيرداد_ كه هرگز شاه نبوده_ در روايت دودماني استحكام بخشد. با توجه به وجود روايت پيشرس و ديرينه‌اي درباره‌ي خاستگاه «سكايي» اشكانيان، مي‌توان اين اقدام را تلاشي براي دودمان سازي شاهي بنا به سنت ايراني دانست، چون دودمان پادشاهي ايران با اشغال هاي مكرر، مداخلات روميان، شورش هاي مالكان بزرگ ايراني، قيام هاي شهرها و در رأس آن ها شهر سلوكيه، به نحو خطرناكي تضعيف شده بود، و اشكانيان مي‌خواستند با ايجاد پيوندهايي ميان خود و اشكانيان اين ضعف را جبران كنند و جايگاه خود را استوار سازند.
خلاصه آن كه اشكانيان با پيروي از سنت پادشاهي ايراني و سنت چند هزار ساله شرقي و حتي هلنيستي كه با آن تماس مستقيم داشتند، تصميم گرفتند سنت خاص دودماني خود را بيافرينند. آن ها براي زدودن ردپاي خاستگاه «سكايي» خود، نخست به شخصيت امير پارت يعني آندراگوراس يك جنبه‌ي بنيان گذار افزودند، ولي به زودي اصل و نسب باختري‌‌‍‌‍)باكتريايي) را كه آن ها را بيشتر به ايران پيوند مي‌داد، جايگزين آن كردند. اين تبارشناسي جعلي پاسحگوي هدف‌هاي اساسي سياست ايشان بود كه آن را در همه‌ي زمينه ها توسعه دادند.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[مشاهده در: www.p30city.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن