محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846610604
یاشار کمال......
واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: :53::53::53::53::53: یاشار کمال
ياشار كمال از نويسندگان معاصر مشهور وكردتبار تركيه است
وی زادهٔ ۱۹۲۳ در روستای هميته استان عثمانيه د كردستان تركيه است نام اصلي او
«کمال صادق گوکچَلی» است. والدینش از کردهای تنگدست وان بودند. وی کودکی بسیار سختی را پشت سر گذاشت و در این ایام بود که یک چشم خود را از دست داد. وی همچنین شاهد به قتل رسیدن پدرش هنگام نماز خواندن در مسجد بود.
یا شار کمال، نویسندهٔ بلند آوازهٔ کرد ترکیه، در میان خوانندگان ایرانی نامی آشناست. بیشتر رمانهای یاشار کمال به زبان فارسی ترجمه شده و مقبولیت خاص و عام، یافتهاست. آثار یاشار کمال اگر چه از متن سرزمین و جغرافیایی محدود ومشخصی بر آمدهاند، اما ساختار و محتوایی جهانی دارند. رمان اینجه ممد او تا کنون به بیش از ۲۰ زبان منتشر شده و بارها به فیلم در آمدهاست.
مطلب زیر، متن کامل سخنرانی یاشار کمال به هنگام دریافت جایزه صلح ناشران و کتابفروشان آلمان (اکتبر ۱۹۹۷) است. هم چنان که در متن سخنرانی خواهد آمد، نویسنده اینجه ممد از راه کلام ورزی و جسارتهای زبانی خاص خود، ندای هنر، عاشیقی،و دفاع از ارزشهای انسانی سر میدهد.
من مردی اهل هنر، شعر و عاشیقی هستم از زمانی که خودم را با این هنر مشغول کردهام، تمام تلاشم را بکار گرفتهام که آن را به بهترین وجه ممکن انجام دهم. گفتم مردی اهل هنر و شعر وعاشیقی هستم نه ادبیات. زیرا قبل از اینکه نوشتن را شروع کنم، نقال و عاشیق و گرد آورندهٔ فرهنگ عامیانه بودم. ۱۷ -۱۸ ساله بودم که، شروع کردم توروس۲ را ده به ده گشتن و همراه آن داستانهای حماسی را نقل کردن، که آنها را به عنوان هنر آموز، از استادان ترانه سرای منطقهٔ چو گوروا۳ یاد گرفته بودم. در کنار این کار نیز، به گردآوری مرثیهها و هم چنین اشعار شاعران نام آور مردمی میپرداختم.
حضور من به عنوان عاشیق، کار جمع آوری فرهنگ عامیانه را خیلی ساده تر میکرد.
در مرثیه خوانی توسط زنان، اشعاری راجع به مدح و ستایش و سوگواری و مصیبت، برای بزرگداشت مرده یا به مناسبت حادثهای غم انگیز و درد آور، خوانده میشد.
اغلب زنان این مرثیهها که دهان به دهان نقل شده و به آنها رسیده بود را، مانند مرثیه سرایان حرفهای میخواندند.
به دست آوردن این مرثیهها از زنانی که آنها را میخواندند برای هر کسی نمیتوانست به سادگی صورت بگیرد ولی آنها با کمال راحتی نزد من میآمدند و برایم مرثیههایی که خواندن آنها برایشان سلیس و روان بود، دیکته میکردند.
در سن ۲۰ سالگی با نوشتن اولین مجموعهٔ داستانهایم به ادبیات نوشتاری روی آوردم. مرثیههایی که شخصاً جمع آوری کرده بودم در سال ۱۹۴۳ در یک کتاب کوچک منتشر شد و چند سال بعد یعنی سال ۱۹۵۲ اولین داستانم و سال ۱۹۵۳ اولین رمانی که نوشتن آن را در سال ۱۹۴۷ آغاز کرده بودم، منتشرشدند.
در زمان عاشیقی، هر روز که افسانهها را برای مردم میخواندم بیشتر به اثر جادویی کلمات پی میبردم. در روستاها و مناطقی که به شنوندگان پر شوری برخورد میکردم کلمات من اوج میگرفت. و مرا و شنوندگان مرا به پرواز در میآورد. در این حالت من با شوق بیشتری به حکایت کردن ادامه میدادم. در بعضی روستاها که شنوندگان شوق و همدری از خود نشان نمیدادند خلاقیت من هم در بیان افسانهها و داستانها بی رنگ میشد.
شاهکار یک عاشیق در ارایه حماسهها، افسانهها، و یک متن از قبل یاد گرفته شده، نیست، بلکه عاشیق
خالق است. او متناسب با شوق و همدردی شنوندگان اش حماسهها و افسانهها را به اشکال جدید خلق و نقل میکند.
همانند سنگ ریزههایی که چهل هزار سال است در کف رود خانهها صیقل یافته و شفاف تر شدهاند، افسانهها و حماسهها نیز دهان به دهان تغیر یافته، کامل تر شده و از یک نسل سراینده به نسل دیگر منتقل گردیدهاند.
شعر و داستان نوشته شده اما، حکایت دیگری دارد. در مقابل تو به جز قلم و کاغذ چیز دیگری نیست،
نه صدایی نه شنوندهای نه ادا و اطواری. ما نمیدانیم ادبیات شفاهی از چه زمانی شروع شدهاست. اما آغاز و منشاء ادبیات نوشتاری برای ما آشناست، و آغاز آن از نظر تاریخی مشخص و ثابت شدهاست طوری که ما میتوانیم اذعان کنیم در طول قرنها ادبیات شفاهی منبع و سرچشمهٔ اصلی و عمدهٔ ادبیات نوشتاری بودهاست.
در سرزمینی مانند سرزمین من امروز هم این قاعده به قوت خودش باقی است.
ما امروز توسط اشعار شفاهی شیوهها و گونههای مختلف داستان حماسی را تشخیص میدهیم. خواه گیل گامش، الیاس، ادیسه و ده ده کور کوت یا شاهنامه. من معتقد هستم که شعر شفاهی ادبیات نوشتاری هر زبانی را تغذیه کردهاست.
انسان همیشه برای خود دنیایی افسانهای و تخیلی ساختهاست. انسانها در تمام عمرشان در این دنیای تخیلی ماوایی یافتهاند، هر چه زندگی شان بی چشم انداز تر بوده به همان اندازه نیز افسانه و تخیل به وجود آوردهاند که به آن پناه برند و توسط آن دردها و رنج هایشان را قابل تحمل تر سازند.
انسانها در گذر از یک تاریکی به تاریکی دیگر، با علم به مرگ، زندگی، شادی، تجارب و خلاقیت خویش را در افسانهها و دنیاهای تخیلی باز یابی کردهاند. انسان خالق کلمات است او همیشه دنیای خود را بر نیروی کلمه و بر جادوی سحر آمیز آن بنا ساختهاست. من، هم با ادبیات شفاهی و هم با داستانهایی که نوشتهام سحر و افسون کلمات و قدرت آنها را با تمام وجودم درک کردهام. هر چه آگاه تر شده و این آگاهی گسترش پیدا کرده و به رشد خود ادامه دادهاست به همان اندازه دانستهام که چقدر تحرک واژهها میتواند به انسان کمک کند.
راجر گایل لویس Gaillois منتقد ادبی و فیلسوف، دوست من بود اغلب به من میگفت: «تو ارزش خیلی زیادی برای کلمات قائل هستی، طوری که به گمان تو گویی، این کلمهاست که رویدادهای جهان را هدایت میکند.»
من به او جواب میدادم که: کلمات برجهان حکومت میکنند اگر چه به طور غیر مستقیم، و کلمه برای کسانی که جهان را هدایت میکنند مهم ترین چیز است.
من برای زبان ام وظیفه تعیین کردهام و همیشه نیز از دوران جوانی این قضیه را تکرار کردهام که کسی که رمان و داستانهای مرا میخواند، اجازه ندارد جنگ بخواهد. او باید از جنگ تنفر و انزجار داشته باشد و همیشه برای صلح و برادری تلاش نماید او باید هیچ گاه استثمار انسان بر انسان را بر نتابد.فقر ننگ بشریت است در هیچ ساختار اجتماعی نباید انسان محتاج و فقیر وجود داشته باشد. شرم فقر و نداری باید از قلب انسان رخت بربندد. خوانندهٔ آثار من باید کسانی را که ترکیب واژهٔ انسان ابتدایی را ساختهاند، لعن و نفرین نماید. انسان ابتدایی وجود ندارد و هم چنین باید انسانی پیدا نشود که این واژهٔ نفرت آور را بر زبان خود جاری سازد.
به طور خلاصه باید بگویم کسی که کتابهای مرا میخواند باید خودش را در جبههٔ خوبان قرار دهد چرا که خوش بختانه در این روزها، ریشههای نیکی و پلیدی هر چه بیشتر آشکار تر میگردد. به این وسیله میخواهم بگویم که من یک نویسندهٔ مسئوول هستم یا دقیق تر بگویم نسبت به خود و کلما ت ام مسئوول هستم. از زمان جوانی همیشه و مکرراً تاکید کردهام که جهان ما به یک باغ پُرگُل میماند که در آن هزار فر هنگ مختلف مانند گُلهای گوناگون و رنگارنگ وجود دارند. ما میدانیم که در جریان گذر تاریخ، فرهنگها همیشه به یک دیگر زندگی بخشیده، تأثیر گذاشته، و هم دیگر را باور کردهاند.
تا این زمان هیچ فرهنگی به فرهنگ دیگر خسارتی وارد نکردهاست، چه رسد به نابود کردن آن. اگر ما فرهنگی را از جهان جدا سازیم رنگ، عطر و بخشی از غنای آن را نابود کردهایم.
در این راستا، من سرزمین خودم را شاهد مثال میآورم. سر زمین من فلات آناتولی است که با وسعت قابل توجهی در کنار دریای مدیترانه قراگرفته که خود این قسمت گهوارهٔ تمدنهای بی شماری بودهاست. به همین خاطر این سرزمینها سرچشمهٔ تمدن جهانی امروز نیز به حساب میآیند.
برای اینکه به بررسی موقعیت امروز سرزمین ام برسم باید به دورهٔ امپراتوری عثمانی اشاره کنم امپراتوری عثمانی کشوری با خلقها، زبانها و فرهنگها و دینهای مختلف بودهاست. هم چنین در سر زمین آناتولی که یک قسمت از امپراتوری عثمانی به حسا ب میآمدهاست فرهنگها، زبانها و مذاهب مختلف بومی وجود داشتهاست . زیرا آناتولی از یک سو به دریای مدیترانه و بین النهرین و از سوی دیگر به کوههای قفقاز و دریای سیاه وصل میشد و مجموعه فرهنگهای آناتولی در طول تاریخ یکدیگر را دائماً بارور ساختهاند.
اگر ما فقط سواحل دریای اژه در فلات آناتولی را در نظر بگیریم متوجه میشویم چه تعداد فرهنگ و زبان قبل از میلاد مسیح آنجا وجود داشتهاند. این فرهنگها فلاسفهٔ دولت - شهرهای یونان و فیلسوفانی چون هومر را به وجود آوردهاند که توسط آنها صدها شاهکار ادبی و فلسفی که سرچشمهٔ فرهنگ بشری گردیدهاند پدید آمدهاست. علی رغم تمام ممنوعیتها و تلاشهایی که از زمان تأسیس جمهوری ترکیه تا امروز برای محو فرهنگها ی مختلف صورت گرفتهاست تعداد زیادی از آنها، اما نه بعضاً به با شکوهی گذشته، در این منطقه هنوز هم به حیات خود ادامه میدهند و جمهوری ترکیه نیز تا کنون دلایل قانع کنندهای دال بر ممنوع کردن این زبانها و فرهنگها ارائه ندادهاست.
گفته میشود که انگیزه اصلی، آرزوی ایجاد یک کشور واحد بوده، که باوجود فرهنگهای مختلف موجود در آناتولی نمیتوانسته متحق گردد. شور، شوق و لذت برای ایجاد یک کشور واحد نشان میدهد که این روند دارد به جایی میرود که فرهنگ و زبان ترکی تنها و یگانه زبان و فرهنگ مسلط بر زبانها و فرهنگهای دیگر گردد. اما به نظر من درست به همین جهت است که زبان و فرهنگ ترکی ناتوان وضعیف گردیدهاست. اگر چه امروز فرهنگهای فلات آناتولی قابل قیاس با فرهنگهای گذشته که سر چشمههای فرهنگ جهانی بودند، نیستند، ولی به گمان من هنوز هم میتوانند تأثیر فراوان بگذارند.
از هفتاد سال پیش که نوشتن و حرف زدن به زبان کردی، ممنوع شد نا چار مردم به ادبیات شفاهی روی آورده واسطورهها، قصهها، داستانها، شعرها، ترانهها و مرثیههای شفاهی ملی خلق شده که در آنها قدرت کلمات در چارچوب ادبیات شفاهی مورد استفاده قرار گرفتهاست و هم چنین در دانشگاههای ترکیه تا امروز موسسهای برای زبان و فرهنگ و ادبیات کردی وجود ندارد، با وجود تمامی این اقدامات، ثابت شده که امکان ندارد که در آناتولی یک کشور واحد تأسیس کرد و حتا اگر چنین موضوعی ممکن شود به غنای ترکیه از هر نظر ضربه وارد میسازد. زیرا آناتولی سطح مرُکبی است از فرهنگها. و بزرگی و ثروت آن مدیون زبان و تنوع فرهنگهایش میباشد.
هفتاد سا ل است که از تأسیس جمهوری ترکیه میگذرد و بعد از تلاش برای به وجود آوردن یک ملت واحد، این سرزمین با تمامی امکانات اش به وضعیت تاسف انگیز کنونی سقوط کرده و آن چنان تغیر شکل دادهاست که ساختار و نحوهٔ حکومت قابل تشخیص نیست. آیا ترکیه کشوری دمکراتیک است یا دیکتاتوری برآن حاکم است؟ حاکمان ترکیه نیز خود دچار سر درگمی هستند، دور نما یا چشم اندازی ندارند، هرج و مرج کامل حاکم است. کردها در اشتیاق زبان و فرهنگ خودشان میسوزند.
پاسخ حکومت: اگر ما به شما آزادی زبان و فرهنگ خودتان را بدهیم فردا شما تقاضای جدایی خواهید کرد و این تازه تمام آن چیزی نیست که شما فقط برای تحقق آن تلاش میکنید.
درست به همین دلیل، دوازده سال است که یک جنگ غیر قابل تصور، کثیف، وحشیانه و بیهوده وجود دارد که پایانی برای آن قابل تصور نیست. اکثریت قریب به اتفاق روشنفکران ترک وکُرد میخواهند که این جنگ هر چه زودتر خاتمه یابد.
در اثر این جنگ ترکیه شدیداً صدمه دیدهاست ترکیهای که ما فکر میکردیم به طور دمکراتیک اداره و رهبری میشود؟ این رهبری هیچ راه حلی ندارد و بدون فکر آن جا ایستادهاست. جهان وضعیت ما را بهتر از خود ما میفهمد به خصوص کسانی که از حقوق بشر در جهان دفاع میکنند از این وضعیت در رنج هستند آنها به طور قطع نمیخواهند در ادامه این وضعیت شریک باشند.
دمکراسی وقتی برای تمامی انسانها باشد، اعتبار دارد دمکراتهای واقعی باید آنهایی را که زندگی در دمکراسی را برای همه میخواهند وبخاطر آن مبارزه میکنند، با تمام وجود و امکانات یاری رسانند. من عمیقاً این گونه فکر میکنم و اعتقادی تزلزل ناپذیر به خوش بینی انسان دارم.
قلب انسان سر شار از شادی و خوشیهای زندگی است. ما از درون تاریکی میآییم و به تاریکی دیگری میرویم. این سیر حتمی و مسلم است. ما با بدیها، پلیدیها، جنگها، بیماریهای مسری و واگیر دار، نفرت و انزجار زیادی را تجربه و امتحان کردهایم، ولی با این همه جهان زیباست. ما نمیخواهیم آن را از دست بد هیم این حرف وسخن اساسی من است اینها را من از اسطو رهها، ترانهها ی ملی، قصهها، داستانهای منظوم و مرثیهها و از داستایوسکی آموختهام.
از هر کجا که آمده باشیم و به هر کجا که بخواهیم برویم ما این جهان زیبا را با نور، با هزار و یک رنگ، با انسانهایی که زندگی را دوست دارند دیده و تجربه کردهایم. چه اتفاقی میافتاد اگر ما اصلاً به وجود نمیآمدیم وزیباییهای جهان را تجربه نمیکردیم؟ برای انسان لذت بردن از زندگی یک امر فنا ناپذیر است. من میخواهم همیشه سرایندهٔ نور و سرایندهٔ شادی باشم. آرزوی من همیشه این بودهاست که خوانندگان داستانهای من انسانهایی سر شار از عشق به انسان به گرگ، پرنده و سو سک و تمام طبیعت باشند.
من ایمان دارم با وجود چنین فر هنگهای با شکو هی، مردم سر زمین من در این مو قعیت با قی نخواهند ماند. آنها این سر زمین بارور و غنی را که به این حال روز در آمده، دو باره آباد و سر سبز خواهند کرد و ما دیر یا زود به دمکراسی واقعی خواهیم رسید وآن گاه کمکهای خود را از کشورهایی که در سراسر جهان برای دمکراسی مبارزه میکنند، دریغ نخواهیم کرد.
بهنام جان 5 تا مساله ....
اول خسته نباشی بابت فعالیتهات..
.دوم اینکه پیغام من رو جواب ندادی
سوم اینکه توی یکی دو تاپیک اخیرت
چیزی شبیه
file:///C:/Documents%20and%20Settings/doblazh/My%20Documents/کوردی/کرد%20وکردستان5_files/26419pt.jpg
هست ...
که این مشکل وقتی رخ میده که تو قبلا این متن و صفحه رو از نت گرفتی روی هاردت ذخیره کردی اونوقت چند روز بعد مثلا اومدی زدیش توی سایت و عکسی که روی هاردت بوده و توی اون پیج نمایش داده شده طبیعیه که اینجا نمایش داده نشه ....
یه فکری براش بکن یا در سایتهایی مثل
tinypic.com یا imagebam.com
اپلودش کن
یا لااقل پستهات رو قبل از ارسال مشاهده کن هر کجا لازمه ویرایش و تصحیح کن
و ادامه ی سومی اینکه
خطوطت طولانیه خوندنش سخته
البته تقصیر تو نیست برای خود منم در روز پیش میاد...
بهتره این جور موافغ متن رو سکلت کنی بعد روش مثلا 2 یا 3 بار http://p30city.net/images/editor/outdent.gif بزنی...
مثل کاری که من در تاپیک حسن زیرکت کردم ...
و پنجمی اینکه لطف میکنی صلاح و امنیت سایت رو مواظبش باشی در مورد چیزها و کسانی حرف بزنی که یه وقت به هر دلیلی بعدا برای ما مشکل ساز نشوند..
.من شاید تمام شخصیت ها رو نشناسم که بتونم نظر بدم که به صلاح سایت هست که این شخص در سایت در موردش مطلبی باشه یا خیر
خود بچه ها که لطف میکنن مطلبی میزنن کمی به این وجهشم فکر کنن با بیرحمی خودشون به خودشون از طرف من گیر بدن
ممنون..
.
سلام...
در مورد سوالت که کرده بودید،عرض کنم خدمتت که خیر،بنده مهابادیم !
در مورد تذکرت چشم،این اشتباهات رو حمل بر تازه کاری بدانید،در ضمن نگران حریم سایت هم نباشید،کاری نمی کنم که باعث ناراحتی دوستان شود...
راستی،ممنون از تعریفتان...
با تشکر_باوش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[مشاهده در: www.p30city.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1865]
-
گوناگون
پربازدیدترینها