تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هيچ باطلى نيست كه در برابر حق بايستد مگر آن كه حق بر باطل چيره مى شود و اين سخن خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830992940




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گوهر معرفت / شرح عرفانیِ غزلیات حافظ


واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: گوهر معرفت
شرح عرفانیِ غزلیات حافظ


سوز و گداز عاشقانه


«دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند»


بدان که به واسطه ترک ادبی یا صدور ذنبی، میان عارف شیرازی و محبوب او ـ جلّ شأنه ـ حجاب گونه‏ای واقع شده است. لاجرم آن طبیب حاذق علّت شناس، تجویز دوای خود، خود نموده خطاب با دل خاطی خود کرده، می‏گوید که ای دل! سوز و گداز تو کارها بکند و نیاز و تضرع نیم شبی، دفع صد بلا و مصیبت بکند. زیرا که آن محبوب مستغنی از همه چیز، سوز و گداز و تضرع و نیاز از محزونان می‏خواهد. چنانچه عارف روم از لسان آن محبوب والا شأن می‏گوید:


;ما برون را ننگریم و قال را
;ما درون را بنگریم و حال را
;ناظر قلبیم گر خاشع بود
;گر چه گفت لفظ ناخاضع بود
;چند از این الفاظ و اضمار و مجاز
;سوز خواهم سوز با آن سوز ساز


تجلی جمال


;«عتاب یار پری چهر عاشقانه بکش
;که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند»


پری چهره به معنای قهار و تند و غضوب بود، و کرشمه در اصطلاح، تجلی جمالی را گویند که موجب لطف و رأفت و رحمت بود. (http://p30city.net) در این بیت تصریح ملامت محبوب نموده، باز از راه نصیحتْ دل خود را می‏گوید که ای دل! عتاب یار قهار و تندی که به واسطه ترک ادب یا صدور ذنب با تو دارد، مثل عاشقان بلاکش و دردنوش، بر آن صبور باش که یک کرشمه لطف و عنایت، تلافی صد عتاب و جفا بکند. آری:


;خوبان چو در تلافی بیداد رو کنند
;عهد گسسته را به نگاهی رفو کنند


جام جهان نما


;«ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند
;کسی که خدمت جام جهان نما بکند»

مُلک، عالم شهادت و ملکوت، عالم امر را گویند و عالم قلب و عالم معنی و عالم باطن نیز خوانند. دل خود را می‏گوید که ای دل! از مُلک شهادت تا عالم ملکوت از پیش نظر آن کس که حجاب بردارند و محرم اسرار مشاهده سازند که او خدمت و ملازمت مرشد عالم اسرار غیب و شهادت به جان بکند.

طبیب عشق


;«طبیب‏عشق مسیحا و مست و مشفق‏لیک
;چو درد در تونبیند که‏را دوا بکند»


طبیب عشق عبارت از انسان کامل و مرشد مکمل است (http://p30city.net). تعبیر نمود از او در بیت بالا به جام جهان نما. باز از راه نصیحت، خطاب با دل خاطی خود نموده، می‏گوید که مرشد عشق مسیحا دم است در احیای دل‏های مرده و به سبب تخلق به اخلاق اللّه، مشفق است به حال مریدان، لیکن وقتی که درد طلب در تو نبیند ای دل! که را دوا بکند.

محققی می‏فرماید که «مرده طبیعت را زنده کردن، خاصیت دم عیسوی است و مرده دل را زنده کردن، خاصیت دم عشق است (http://p30city.net). اما تا کسی درد نداشته باشد طبیب علاج او چون کند؟ ای برادر هیچ می‏دانی که این درد چه درد است؟ این درد، سرمایه دولت‏هاست؛ نبوت انبیا و ولایت اولیا و کرامت اصفیا ـ صلوات اللّه علیهم اجمعین ـ همه ثمره این درد است. بکوش تا مگر ذره‏ای از این درد نصیب تو کنند که قابل همه کمالات و کرامات گردی.

امداد عشق


«ز بخت خفته ملولم بود که بیداری
به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند»


بیت از راه تأسف و حسرت می‏گوید که از بخت خفته خویش که امداد درد طلب نمی‏کند، ملولم. امیدوار فضل کردگارم که بیداری و صاحبدلی ـ که عبارت از طبیب عشق است ـ به وقت فاتحه خوانی صبح و اوراد وظایف سحری، در حق من یک دعای خیر بکند تا بخت من بیدار شود، و امداد دردی که موجب مهر و معالجه عشق گردد نماید.


نفس اماره

;«تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
;که رحم گر نکند مدعی خدا بکند»


مراد از مدعی، نفس اماره بدکاره است. چون در بیت بالا گفت که در بیدار کردن بخت خفته امیدوار فضل کردگار هستم، لاجرم در این بیت خود را می‏گوید که تو با خدای خود انداز کار بسته بخت خفته خود را، و دلْ خوش دار که رحم گر نکند نفس اماره بدکاره، خدا بکند. و او را به فضل خویش به مقصود رساند.


نفحاتِ رحمانی


«بسوخت حافظ و بویی ز زلف یار نبرد
مگر دلالت این دولتش صبا بکند»

زلف در اصطلاح، تجلیات صفات الهی را گویند که همه معطر و خوشبویند. چنانچه صاحب گلشن راز می‏فرماید:


;گل آدم در آن دم شد مخمر
;که دادش بوی آن زلف معطر


و صبا در اصطلاح، نَفَحات رحمانیه را گویند که داعی و باعث بود بر خیر. این بیت مربوط است با بیت سابق. یعنی بسوخت حافظ در آتش فراق و بویی از عطریات تجلیات صفات یار به واسطه صدور ذنبی و ترک ادبی نبرد و استشمام نکرد، مگر دلالت به این دولت حافظ را همان نفحات رحمانیه بکند. زیرا که به مقتضای «لا یَری اللّهِ الاّ باللّه» به غیر امداد یار و الا اقتدار، به دولت استشمام عطریات صفات او نمی‏توان رسید.





{پپوله}

ذکرِ دوست


;«دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
;تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود»


خطاب با محبوب حقیقی نموده می‏گوید که دیشب در حلقه و مجمع ما گروه هواخواهان و محبان، قصه و ذکر درازی و طولانی طریق طلب تو بود. تا نصف شب سخن و بیان درازی و طولانی طریق تو در میان یاران بود.

ناوکِ مژگان


;«دل که از ناوک مژگان تو در خون می‏گشت
;باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود»

خطاب با محبوب نموده می‏گوید که دل من که از ناوک حجاب از رؤیت تو در خون می‏گشت و می‏غلطید باز مشتاق کمال تو که مورث خرابی و استهلاک دل است بود؛ زیرا که صیدی که قریب به صیاد می‏شود، زخم خوب می‏خورد که مراد محب است.

پیام دوست


;«هم عفو الله که صبا از تو پیامی آورد
;ورنه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود»


خطاب با محمود بی‏نیاز نموده می‏گوید که مگر هم عفو کنی و گوارا سازی بر ما ای رب العالمین! این نعمت عظیم که صبا از تو پیامی آورد و ما را بدان زنده ساخت؛ و الاّ به تلاش و سعی خود در خدمت هیچ کس نرسیدیم که از روشناسان و محرمان کوی تو بود.

اهل سعادت


;«من سرگشته هم از اهل سعادت بودم (http://p30city.net)
;دام را هم شکن طرّه هندوی تو بود» (http://p30city.net)


می‏گوید با محبوب که قبل از وجود خارجی در مقام واحدیت و وطن اصلی، من سرگشته و حیران هم از اهل سعادت بودم که با تو همدم بودم. دام راه و مانع من از آن دولت دلخواه، مشکلات قیود و احکام کثرات ظلمانی و راهزن شد که ما را از آن راحت ابدی کشیده. محبوس کلفت سرمدی نمود.

شور عشق


;«عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
;فتنه‏انگیز جهان غمزه جادوی تو بود»


چون محب شیرازی را به سبب زخم خوردن ناوک جدایی، از مبدأ اصلی و در خون طپیدن از آن ناوک، اضطراب و قَلَق ناتمام دامنگیر شده است، لاجرم گستاخانه التماس به جناب محبوب مستطاب می‏نماید که عالم در حین نابود از شور و شر عشق آسوده بود و هیچ خبر از این دردسر نداشت. فتنه‏انگیز جهان، تجلی حسن دلربای تو بود.


آرزوی حافظ


;«به وفای تو که بر تربت حافظ بگذر (http://p30city.net)
;کز جهان می‏شد و در آرزوی روی تو بود» (http://p30city.net)


یعنی ای محبوب! تو را قسم است به وفاداری تو ـ که به هر فردی از افراد موجودات شامل است ـ که بر تربت حافظ تجلی فرما. زیرا که حافظ از جهان می‏رفت و در آرزوی مشاهده وجه تو بود.
اگر در حین حیات میسر نشد. الحال هم وقت وقت است. «گر به دستم می‏دهی زلف دو تا وقتست وقت».




.hawzah.

{پپوله}






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[مشاهده در: www.p30city.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 420]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن