واضح آرشیو وب فارسی:آی تی ایران: دكوراسيون در ايران بي هويت است
بهاره مهرنژاد: هنر و زندگي همواره دو قلمرو همساز و همراه بوده اند. شرايط تازه و ظهور ساختار هاي جديد در دنياي هنري امروز باعث شده اصطلاحاتي چون پسانوگرايي و شالوده فكني روزبه روز مصطلح و رايج شوند تا جايي كه حتي بر امور روزمره نيز سايه افكنند.تاثير اين كيفيت موجب شده تا هنر در زندگي امروز بسته به انديشه و هويت فرد در مسير مدرن قرار بگيرد يا به شيوه اي كاملاً بازاري عرضه شود. نمونه اين را مي توان در تصاويري كه از چيدمان خانه ها در ذهن نقش مي بندد، ديد.
گرچه كم نيستند هنرمنداني كه هنر پيشرو را با دغدغه هاي اجتماعي همگام مي سازند ولي بيشترين افراد محدوديت هاي طبقاتي مبتني بر خانواده، پيش زمينه و محيط را در هم شكسته و به خلق اثري مي پردازند كه از ذاتي ضد اجتماعي برخورداراست. يكي از رشته هاي هنري كه سرنوشتي مشابه آنچه گفته شد نصيبش شده، طراحي داخلي است. دكوراسيون در كشور ما چندي است به تب مهلك اروپازدگي مبتلا شده است. آنچه در تصاوير تلويزيوني و بيلبوردها مي بينيم نمونه هاي تقليد شده اي هستند كه تنها مي توان به نظاره آنها نشست چرا كه هيچ گونه انطباقي با نوع زندگي ايراني ندارد. تناسب ميان هنر و زندگي اصلي ترين مفهومي است كه دكوراسيون هاي امروزي فاقد آن است. پيرامون دكوراسيون و نقش هويت اجتماعي در بهبود كيفيت آن در يكي از گرم ترين روزهاي ماه پاياني تابستان با يكي از طراحان جوان به گفت وگو نشسته ايم كه در زير مي خوانيد:
¦
¦ سينا مقانيان، 27 ساله، فارغ التحصيل تئاتر كه از پنج سال پيش شروع به كار طراحي داخلي كرديد. درست گفتم؟
دقيقاً.
¦ براي شروع از جايگاه دكوراسيون صحبت كنيم. به طور كلي دكوراسيون چه تاثيراتي به لحاظ رواني و بصري مي تواند روي فرد داشته باشد؟
دكوراسيون از دل معماري بيرون مي آيد. فضا را تعريف مي كند و به نوعي تفاوت معنايي در فضا براي ما ايجاد مي كند. اينكه انسان خودش بفهمد اين فضا علاوه بر كاربرد، مي تواند به او نزديك شود.
¦ در چند سال اخير تنوع زيادي را در امر دكوراسيون مي بينيم. اما انگار در جامعه رايج نشده و معنا نگرفته. مثلاً خيلي از آدم ها از ديدن يك مبلمان سبز پشت ويترين مغازه به وجد مي آيند ولي اگر قرار باشد همين مبل در منزل آنها قرار بگيرد شايد خيلي موافق نباشند.
هر كسي دوست دارد فضاي اطرافش را خودش تعريف كند. ممكن است فردي با بي سليقگي فضاي خانه اش را درست كند و احساس كند بهترين نوع چيدمان را انجام داده است. مثلاً امكان دارد گلدان را روي تلويزيون بگذارد يا اصلاً يك سفره روي تلويزيون بيندازد و فكر كند چه حركت خوبي انجام داده. اين نوع دكوراسيون شايد در بحث طراحي داخلي هيچ گونه ويژگي زيبايي شناسانه نداشته باشد ولي در نظر آن فرد بسيار زيباست. هركسي سليقه خودش را تعريف مي كند ولي آنچه بين همه مشترك است تمايل به متفاوت بودن است. همان طور كه آدم ها در باطن نسبت به يكديگر تفاوت دارند دوست دارند در ظاهر و به طور كلي در سبك زندگي نيز نسبت به ديگري تفاوت داشته باشند. اما اين مساله در كشور ما با حضور وسايل ارتباط جمعي به خصوص ماهواره تا حدي بهتر شده است.
¦ چطور؟
ديد افراد نسبت به دكوراسيون تغيير كرده است. نگاه كردن لوكيشن هاي رنگي بالاخره تاثير خود را در تغيير تفكر و ديد آدم ها مي گذارد. دكوراسيون قسمتي از معماري است كه از مد استفاده مي كند. اينكه رنگ امسال چه رنگي است هم در مد مهم است هم در دكوراسيون. بنابراين بايد گفت مرز باريكي بين مد و دكوراسيون وجود دارد.
¦ اين موضوع كه تماشاي مداوم خانه هايي كه در آن رنگ حرف اول را مي زند و باعث تغيير ديد مي شود درست است. اما ما فقط عادت كرده ايم لذت ببريم. جز در يك قشر خاص در ايران كمتر خانواده اي را مي بينيم به رنگ در دكوراسيون توجه كند و شايد اين موضوع كه تاثير مبل بنفش در خانه به مراتب بيشتر از مبل قهوه اي است، بي اهميت باشد.
فكر مي كنم يك دليل جامعه شناختي دارد. كلاً ما ايراني ها در برابر نوگرايي مقاومت داريم. اين مساله را تاريخ ثابت كرده. ايراني ها به هيچ قيمتي حاضر نمي شوند در مواجهه با شرايط جديد خودشان را تغيير بدهند و براي همين نسبت به تفكرات جديد حالت دفاعي به خودشان مي گيرند و به جاي اينكه شرايط جديد را با ديد باز بپذيرند و برايش فرهنگ سازي كنند اول رد مي كنند و بعد قبول مي كنند. رنگ كرم و قهوه اي يك رنگ غالب در دكوراسيون است و در همه دنيا هم بيشترين ميزان استفاده را دارد چون قهوه اي زاييده چوب است و چوب هم ماده اي است كه هميشه در دسترس انسان بوده است. اما ما جرأت انتخاب رنگ هاي ديگر را نداريم. هميشه در ذهنمان اين است كه اگر فلان كار را بكنيم يا فلان رنگ را به كار ببريم بد مي شود.
¦چه عنصري باعث ايجاد تمايز در طراحي داخلي مي شود؟
يكي از مسائل مهم در دكوراسيون توجه به كاربرد فضا است. چيدماني كه در محيط كار اجرا مي كنيم با دكوراسيون خانگي فرق بسياري دارد. محيط كار محيط سكون نيست؛محيطي است كه بايد حركت داشته باشد و به همين دليل ما نياز داريم از رنگ هاي محرك استفاده كنيم. رنگ ارتباط معناداري با كاربرد فضا دارد. ما بايد به اين نتيجه برسيم كه زندگي در شرايط مدرن ويژگي هاي خاص خود را مي طلبد و بايد بدانيم چطور خودمان را با شرايط جامعه اي كه رو به صنعتي شدن و سرمايه داري مي رود وفق دهيم. يكي از مسائلي كه اين روزها جامعه را خيلي درگير كرده تب مدرن بودن است. بسياري از مردم مي خواهند در يك فضاي مدرن زندگي كنند بدون اينكه شناخت درستي از معناي مدرن داشته باشند و همچنين از ويژگي هاي يك جامعه مدرن آگاه باشند. مدرن برچسبي نيست كه ما روي يك هنر بزنيم بدون اينكه تاثير هنر هاي ديگر روي آن را ناديده بگيريم. اصولاً فضاي مدرن جدا از دوران مدرن نيست و ما نمي توانيم معماري مدرن را جدا از نقاشي مدرن يا سينماي مدرن بدانيم. يكسري تحولات صورت گرفته كه ما امروز همه هنرها را در پرتو آن مي دانيم و از آن با عنوان مدرن ياد مي كنيم.
¦ به هر حال دكوراسيون مدرن مشخصه اي دارد كه دكوراسيون كلاسيك فاقد آن است. براي اين مشخصه چه تعريفي مي توانيم داشته باشيم؟
به نظرم اين ويژگي به هر چه بيشتر كاربردي شدن فضا برمي گردد. تاثيري كه هنر مدرن بر دكوراسيون گذاشت اين بود كه از تجملات و تزئينات كاسته و استفاده از فضا به صورت كاربردي تري مطرح شد. شما وقتي در 100 متر جا زندگي مي كنيد. اين 100متر يعني تمام آنچه شما در زندگي داريد يعني زندگي، خانواده، بچه ها و نمي توان مثلاً با قراردادن يك مجسمه اي كه يك متر در يك متر محيط را اشغال مي كند، از فضا كم كنيم.
¦ در طراحي داخلي يك محيط چه عواملي باعث مي شوند تا نوعي احساس راحتي و نزديكي بين محيط و فرد به وجود بيايد؟
اولين مولفه اي كه بايد در طراحي داخلي مد نظر داشته باشيم روحيه حاكم بر آن فضا است. اينكه مثلاً براي طراحي داخلي يك موزه بايد بدانيم كه چه نوع روحيه اي وارد اين فضا مي شود. در مورد دكوراسيون خانه هم اين اصل صدق مي كند. در طراحي داخلي نيمي از چگونگي اجرا بستگي به روحيات فردي دارد كه در آن مكان زندگي مي كند و نيم ديگر آن مربوط مي شود به روحيات خلاق و آشنايي او از فرهنگ، تاريخ و جامعه اي كه در آن زندگي مي كند. در مورد مكان هاي عمومي وضعيت كمي فرق مي كند. دكوراسيون فضاهاي عمومي بايد به گونه اي باشد كه روحيه اي كه در آن فضا به واسطه نوع چيدمان ايجاد مي شود حس همگن بودن را القا كند نه اينكه باعث دوري و تنفر آدم ها از هم شود. به نظر من طراحي داخلي همانند انتخاب موسيقي، كار دقيقي است و بايد به گونه اي اجرا شود كه جدا از جنبه زيبايي شناسي با فرهنگ مردم هم سازگار باشد. اقليم هم خيلي تعيين كننده است. نگاه كنيد در دو سر دنيا، اقليم دو نگاه متضاد را براي طراح رقم مي زند. در آمريكا به دليل نوع ساختمان ها كه فضاي بيشتري در اختيار خانواده است مثلاً بتوانند اتاق مهمان داشته باشند، همين طور حياط جلوي در و حياط پشتي.همچنان سبك نئوكلاسيك استفاده مي كنند اما در اروپا كه بيشتر آپارتمان
و فضاها خيلي كوچك تر است، طراحي به شيوه مدرن كه بيشتر به كاربردي بودن فضا اهميت مي دهد، مطرح است و اصولاً خانه ها هوشمند تر ساخته مي شود.
¦ در مورد جايگاه دكوراسيون در ايران چه نظري داريد؟
جايگاه دكوراسيون تعريف چنداني ندارد. با وجود اينكه در معماري سنتي ما هميشه دكوراسيون جايگاه مشخصي براي خود داشته ولي امروزه به عنوان يك پديده وارداتي به آن نگاه مي شود.
¦ فكر مي كنيد براي ارتقاي سطح طراحي داخلي و افزايش زيبايي هاي بصري در جامعه ما كه هويت گرافيكي چنداني ندارد چه بايد كرد تا توجه به طراحي داخلي جزء الزامات زندگي محسوب شود؟
بايد سليقه مردم تقويت شود. ما افت سليقه و هويت سليقه اي پيدا كرديم. ما فكر مي كنيم بايد به طور كل سنت را كنار بگذاريم در صورتي كه تزريق هويت سنتي به دكوراسيون باعث بروز اتفاقات ماندگار و منحصر به فرد تر مي شود و نهايتاً در يك ساختار ميني ماليستي به نتيجه اي مي رسد كه هويت ملي، سنتي و تاريخي ما به شكل يك مولفه ساده شده، مطرح مي شود و اين همان منحصر به فرد شدن و ايجاد هويت است، دقيقاً نظير همان اتفاقي كه در تاريخ افتاده است. همه عناصر بايد دست به دست هم بدهند تا داخل خانه با خارج آن منطبق باشد. گسترش زيبايي ها در شهر مي تواند سليقه را افزايش دهد. توجه به تبليغات محيطي، كنترل آلودگي هاي بصري و در اختيار گرفتن كارشناس هنري براي اجراي پروژه هاي عمراني كه بتواند فرهنگ جامعه را بررسي و راه حل ارائه دهد درگسترش ديد زيبايي شناسانه مردم بسيار نقش دارد.
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آی تی ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 458]