واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: گروه حوادث؛ جلسه محاکمه 4 جوان که متهم هستند، پسري را با وارد آوردن ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده اند، روز گذشته در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران برگزار شد.در ابتداي جلسه محاکمه صفر خاکي در جايگاه نماينده دادستان تهران حاضر شد و گفت؛ دي ماه سال 82 ماموران پليس آگاهي و بازپرس جنايي تهران در جريان کشف جسد پسر 17 ساله يي به نام رامين در خاني آباد قرار گرفتند که با 24 ضربه چاقو به قتل رسيده بود. ماموران بعد از انتقال جسد به پزشکي قانوني افرادي را که جسد را پيدا کرده بودند مورد بازجويي قرار دادند و مشخص شد سرنشينان پيکان سفيدرنگي دقايقي قبل از پيدا شدن جسد آن را از داخل ماشين به بيرون پرت کرده اند.وي افزود؛ سر نخ زماني به دست ماموران افتاد که در بازرسي بدني از جسد يک شماره تلفن از داخل جيب مقتول پيدا شد. طي تماسي که پليس با آن شماره تلفن گرفت صاحب شماره اعلام کرد مقتول را در حالي که مي گفت مي خواهد به سولقان برود و در آنجا با چهار نفر از دوستانش قرار دارد به عنوان مسافر سوار خودرو ام کردم. نماينده دادستان در ادامه گفت؛ با توجه با اظهارات اين مرد 4 متهم حاضر در دادگاه که روز حادثه با رامين قرار داشتند شناسايي و دستگير شدند و در جريان تحقيقات جواد يکي از متهمان به قتل رامين اعتراف کرد و گفت به اتفاق نادر، غلام و علي او را به قتل رسانديم و جسدش را با پيکان سفيدرنگي به خاني آباد منتقل کرديم.خاکي افزود؛ با توجه به اظهارات جواد که منطبق با واقعيت است، همچنين اظهارات شهود که متهمان و مقتول را در حين دعوا ديده اند و ساير دلايل موجود در پرونده تقاضاي صدور حکم قانوني را دارم.سپس اولياي دم در جايگاه حاضر شدند و براي متهمان تقاضاي مجازات قصاص کردند.در ادامه جلسه محاکمه صاحب کار مقتول به عنوان شاهد در جايگاه حاضر شد و گفت؛ روز حادثه بين ساعت 9 تا 11 صبح رامين مرا صدا کرد و گفت مي خواهم به ديدن دوستانم بروم و براي کرايه ماشين پول لازم دارم. به او دو هزار تومان دادم و بعد رفت و ديگر خبري از وي نشد اما مي دانم که رامين از غلام يکي از متهمان خيلي حرف شنوي داشت، نمي دانم از روي ترس بود يا محبت اما هر بار که غلام مي خواست او به خانه اش مي رفت.پس از اظهارات اين شاهد جواد متهم رديف اول پرونده در جايگاه حاضر شد تا از خود دفاع کند. وي گفت؛ اتهام قتل را قبول ندارم و آنچه قبلاً گفتم تحت فشار بوده است. 4 سال است که من را بلاتکليف در زندان نگه داشته اند و از اين شرايط خسته شده ام. اگر به قتل اعتراف کردم به خواسته پدر مقتول بود، چون او به من گفته بود اگر اعتراف کني 50 ميليون تومان مي دهم و در حق تو هم رضايت مي دهم اما سه نفر ديگر را اعدام مي کنم.متهم افزود؛ من نه آدمکش هستم و نه حتي کوچک ترين برخوردي با رامين داشته ام و اکنون از اين شرايط خسته شده ام و مي خواهم به اين وضعيت پايان داده شود.سپس متهم رديف دوم به نام غلام در جايگاه قرار گرفت. او نيز گفت؛ اتهام را قبول ندارم. من و رامين زماني با هم آشنا شديم که او يک ضبط صوت از من خريد و در دو قسط پولش را پرداخت. از آن به بعد رابطه دوستي ما ادامه داشت تا اينکه روز حادثه و قبل از فوتش با من تماس گرفت و گفت مي خواهد به مسافرت برود و پول لازم دارد، اما در اين لحظه شارژ موبايل من تمام شد و ديگر از او خبر نداشتم. من در مجموع فقط دو بار رامين را حضوري ديده بودم.
نادر سومين متهمي بود که در برابر قضات ايستاد. وي در دفاع از خود گفت؛ من هيچ دخالتي در اين قتل نداشتم و اعترافات اوليه جواد عليه من دروغ بوده است. او در زندان هم کارهايي کرده که باعث درگيري شده و آبروي ما را در زندان هم برده است. من 4 سال است در زندان هستم بدون اينکه مدرکي عليه من وجود داشته باشد. اگر تبرئه شوم چه کسي پاسخ 4 سال عمر به هدر رفته ام را خواهد داد.سپس علي متهم رديف چهارم در جايگاه حاضر شد. او هم اتهام مشارکت در قتل را رد کرد و گفت؛ من شب حادثه در خانه نامزد سابقم بودم و ده ها نفر ديگر که آنجا بودند هم شهادت دادند، اما افسر پرونده شهادت آنها را ثبت نکرد و اگر لازم باشد آنها باز هم شهادت مي دهند.
پس از اخذ آخرين دفاعيات از 4 متهم 5 قاضي شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران (عزيزمحمدي، شهرابي فراهاني، رحيمي، سالاري و معتمدي) براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]