واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: پيدايش پرچمهای ملی به معنای متعارف امروزی آن با ظهور و رشد تأسيسات سياسی کشوری همراه بوده است. پرچمها در حقيقت ريشه در علامتها و علَمهای سياسی و مذهبی دودمانی سلسلههای محلی و يا منطقهای گذشته دارند که در طی قرون و اعصار، تطور يافته و به مظاهر حاکميت ملی تبديل شدهاند. در ايران استفاده از علَمها و علامتهای سلطنتی در دوران سلسلهی هخامنشی متداول بوده است.
ايلات بزرگ پارت و ساسانی در علامتهای دودمانی خود از تصاويری چون اژدها، شير زرين و يا خورشيد زرين استفاده میکردهاند که بر اساس شاهنامهی فردوسی به خاندان رستم، گودرز و پادشاهان کيانی منسوب بوده است.
در شاهنامهی فردوسی از درفش کاويانی که تاريخ پيدايش آن قرن ششم ميلادی آورده شده، به عنوان «پرچم ملی» ايران ياد شده است.
فردوسی درفش کاويانی را پارچهای به رنگ ارغوانی مزين به انواع سنگهای گرانبها و نوارهايی به رنگهای سرخ، طلايی و ارغوانی توصيف کرده که ستارهای، نماد اصلی آن را تشکيل میداده و به اين اعتبار اغلب اختر کاويان نيز ناميده میشده است.
علاوه بر معنای ستاره، به اختر کاويانی به عنوان نماد بخت خوش و اقبال اهميت زيادی داده شده است. تعدادی از مورخين به غنيمت رفتن و نابودی اختر کاويانی در جنگ با اعراب را پايان کار ساسانيان قلمداد کردهاند.
يعقوب ليث صفاری نيز در قيام عليه خليفهی عباسی ظاهراٌ مدعی شده بود که درفش کاويانی را در اختيار دارد و به اتکای آن در صدد پيروزی بر عباسيان و حکمروايی بر ايران است.
استفادهی نمادين از انواع ستاره ها در علامتهای سلاطين و حکمرانان ايران بعد از اسلام، قرنها ادامه يافت تا به تدريج شير و خورشيد جايگزين آن شد.
فرمانروايان بنی اميه در ايران بيشتر علَمهايی به رنگ سفيد داشتند. يکی از قبايل بنیاميه به نام «اشعری» که در قم اسکان داده شده بود علَمی سبز رنگ داشت که به دو روبان قرمز و سياه مزين بود. به ابومسلم خراسانی دو علَم بزرگ به رنگ سفيد و مزين به واژههای قرآنی منسوب است. علَم رسمی خلفای عباسی رنگی سياه داشت که کلمات «محمد رسول الله» به رنگ سفيد بر آن نقش شده بود.
با گذشت زمان نمادهای ايرانی و ترک با نقوش و نوشتههای اسلامی آميخته شد و علمهایی با رنگها، طرحها و اندازههای مختلف به وجود آمد. به نوشتهی تاريخ رشيدی، رنگ علمهای غزنويان قرمز با نقوشی چهار گوش بود.
به نوشتهی قزوينی در اواسط قرن دوازدهم ميلادی پادشاهان شيعی، علمهایی به رنگهای سفيد و سبز و ديگر رنگها، به استثنای سياه داشتند، در حالی که پادشاهان سلجوقی علمهای سبز و زرد و قرمز را بيشتر به کار میبردند. در ادوار ترکهای سلجوقی و به ويژه مغولها تنوع زيادی در رنگ، طرح و اندازهی علمها به وجود آمد، ترکها برای تعدادی از علمهای بزرگی که به صورتی منگله از دم اسب و يا يال گاوميش بافته و بر نيزههایی با طرحهای مختلف نصب شده بود، واژهی «پرچم» را به کار گرفتند. در اين دوران استفاده از انواع علمهای کوچک و بزرگ ساخته شده از پارچههای سه گوش و يا چهار گوش گاهی گلدار، با طرحهای هندسی، کلمات مذهبی، تصاوير پرندگان و حيوانات، و نقشهایی از ماه و ستاره و خورشيد رواج يافت.
بر اساس تحقيقات گسترده، استفادهی نمادين از علائم شير و خورشيد از قرن دوازدهم ميلادی در انواع سکهها، آثار سنگی، فلزی و سفالين و ساير آثار تاريخی رايج شد.
نماد شير و خورشيد که امتزاجی از سنتهای پيشين ايرانی، عرب، ترک و مغول بود، با گذشت ايام تعبيری شيعی نيز پيدا کرد و در نهايت به نماد ملی ايران تبديل شد.
قديمیترين سند موجود از کار برد شير و خورشيد در علم، در مينياتور کوچکی به دست داده شده که در نسخهی دههی سوم قرن پانزدهم شاهنامهی شمسالدين کاشانی ضبط است. اين شاهنامه، توصيفی است از فتوحات پادشاهان مغول و مينياتور ياد شده تصاويری از سواران مغول را در نزديکی نيشابور نشان میدهد که عَلَمی بلند با نقشی از شير و خورشيد را به دوش میکشد. تصوير مشابهای در مينياتوری به تاريخ 1460م به دست آمده که در آن قصر با شکوه تيمور در سمرقند با سر درها و طاقهای مزين به شير و خورشيد ترسيم شده است.
در دوران صفوِيه، تلاش همه جانبهای برای وحدت سياسی کشور و گسترش تشيع به عنوان مذهب ملی به عمل آمد. استفاده از شير و خورشيد نيز در زمينههای مختلف از جمله ضرب سکههای مسی، در آثار هنری و علمها رواج پيدا کرد. اما تنها در عصر پادشاهی شاه عباس اول بود که شير و خورشِید به عنوان نماد اصلی ايران رسميت يافت و پرچم شير و خورشيد جای ويژهای در ميان علمهای مختلف اين سلسله پيدا کرد. محمد شاه با صدور فرمانی در 1846م، شير و خورشيد را نشان ديرينهی تاريخی مذهبی حاکميت ايران اعلام کرد و به کاربرد نمادين آن به خصوص در سکه ها، مدالها، علائم و پرچمها رسميت بخشيد. در دستورالعمل مصور و رسمی حدود 1886 ميلادی، دو نمونه از مهمترين انواع پرچمهای ايران ترسیم شده است.
در نمونهی اول پرچم پارچهای چهارگوش با دو حاشيه نازک سبز در بالا و قرمز در پايين و زمينه ای سفيد است که شير و خورشيدی در وسط آن ترسيم شده سه رنگ پرچم نمونه دوم هم اندازه است و شير و خورشيد آن نيز گسترده ترسيم شده و هر سه رنگ را تا حدودی پوشانده است. ا ز پرچم نمونهی اول در ساختمانهای دولتی و سلطنتی، بنادر و قلعهها استفاده میشده، از کاربرد پرچم نمونهی دوم اطلاع دقيقی در دست نيست.
اين دو پرچم را میتوان سر آغاز پيدايش پرچم سه رنگ ايران دانست. در اصل پنجم متمم قانون اساسی 1906م، پرچم سه رنگ شير و خورشيد که در آن رنگهای سبز و سفيد و قرمز به موازات هم و به يک اندازه تعيين شده به عنوان پرچم ملی مورد تأييد قرار گرفت.
شير اين پرچم در زمينه سفيد ايستاده و شمشيری به دست دارد و خورشيدی درخشان در پشت آن ديده میشود. در دوران رضاشاه شکل پرچم تغييری پيدا نكرد.
در گفتگوهای ملی مربوط به اصلاح زبان واژههای شناخته شده درفش و علم و بيرق مورد عنايت قرار نگرفت و «پرچم» که واژهای ترکی است با وجود مخالفت تعدادی از محققين باقی ماند. اندازهها و شکل دقيقی که در 1957م برای پرچم تعيين شده بود تا انقلاب 1979م تغييری نکرد.
در پرچم بعد از انقلاب ايران طرح ويژه ای از کلمه «الله» با رنگ قرمز جانشين شير و خورشيد شد و شعار «الله اکبر» به رنگ سفيد بيست و دوبار در حاشيه پايين نوار سبز و حاشيهی بالای نوار قرمز پرچم تکرار شد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]