واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: * ميانسال ها بيشتر افسرده مي شوند
تحقيقات نشان مي دهد افراد در سن ۴۴ سالگي در اوج خطر ابتلابه افسردگي قرار مي گيرند. براساس اطلاعاتي كه از ميان دو ميليون نفر در هشتاد كشور جهان به دست آمده، مشخص شده است افراد در ميانسالي بيش از هر دوره ديگر از زندگي خود با خطر افسردگي روبه رو هستند. البته اگر افراد پس از پشت سر گذاشتن ميانسالي و رسيدن به سن پيري، از سلامت جسمي به طور نسبي برخوردار باشند، بار ديگر روحيه اي شاد و رضايتمند خواهند داشت.
همچنين اين تحقيق نشان مي دهد خطر افسردگي در جوانان و سالمندان كمتر از بقيه گروه هاي سني است و زنان و مردان در دهه چهل زندگي به يك ميزان مستعد ابتلابه افسردگي هستند.
بررسي ها در گذشته نشان داده بود كه احتمال ابتلابه افسردگي تقريباً در سراسر عمر فرد يكسان است اما آخرين تحقيقات ثابت كرده است كه افسردگي در ميانسالي بيش از هر دوره ديگر رخ مي دهد.
پروفسور «اندرو آزوالد» محقق اين پروژه معتقد است: افسردگي به سراغ همه مي آيد. مرد و زن، غني و فقير، مجرد و متاهل و آن هايي كه بچه دارند و ندارند اما هنوز علت اين كه چرا ميانسالي دوره مستعد افسردگي براي مردان و زنان است، روشن نيست.
براساس اين تحقيق، اغلب افراد با رسيدن به سن پنجاه سالگي از چنگال خطر افسردگي رهايي مي يابند و وقتي به سن هفتادسالگي مي رسند در صورتي كه سلامت كافي داشته باشند، همچون يك جوان سالم بيست ساله احساس شادماني مي كنند.
شايد درك اين موضوع كه زنان و مردان به يك ميزان مستعد ابتلابه افسردگي در دهه چهل زندگي خود هستند، قوت قلبي براي زنان ميانسال باشد.
* شكننده ها، جعبه جادويي را كنار بگذارند
يك مثل چيني مي گويد: «اگر هر چيزي را كه مي خواني باور مي كني، بهتر است كه اصلاً چيزي را نخواني» ما هم مي گوييم اگر هر فيلمي را مي بينيد، سريع در قعر آن فرو مي رويد و تا مدت ها خود را جاي آن هنرپيشه بخت برگشته قرار مي دهيد و به خاطر از دست دادن پدر، جفاكاري مادر شوهر و ورشكستگي خانواده او غصه مي خوريد، بهتر است از همين امروز ديدن جعبه جادويي را براي هميشه كنار بگذاريد.
هرچند روان شناسان تاكيد مي كنند زناني كه از نظر روحي، ضعيف و شكننده ترند و به سرعت تحت تاثير احساسات و هيجانات منفي قرار مي گيرند، از خواندن مطالب جنايي، ناراحت كننده و بويژه صفحات حوادث روزنامه ها خودداري كنند اما با اين وجود بخش اعظم مخاطبان پروپاقرص و هميشگي اين صفحات زنان هستند، اين موضوع نشان مي دهد كه علي رغم توصيه هاي مكرر روانشناسان، بيشتر زنان نسبت به سلامت روحي و رواني خود بي تفاوت و يا شايد كم توجه اند.
وي معتقد است: زنان به علت حساسيت هاي بالا، زودرنج بودن و حالت هاي عاطفي شديد بيشتر در معرض احساسات و هيجانات منفي قرار مي گيرند و در مواجهه با مشكلات و ناكامي ها نيز زودتر تسليم شكست مي شوند، اما اين مسئله بيشتر در حد يك فرضيه است تا اصلي اثبات شده، زيرا هنوز آمار مدون و مشخصي از ميزان مبتلايان به افسردگي در كشور وجود ندارد.
اين روانشناس درباره علت اصلي اين مسئله توضيح مي دهد: اغلب مردم پذيراي جامعه علمي و تحقيقات ميداني نيستند و درباره مسائل شخصي بويژه بيماري هاي رواني خود سكوت مي كنند اما با توجه به تجربه هاي مشاوره اي و پايان نامه هاي دانشجويي مشخص شده است كه بيماري هايي كه زنان در كشور به آن مبتلامي شوند متفاوت از مردان است به طوري كه ايست قلبي نخستين علل مرگ و مير و بعد از آن بيماري افسردگي مهمترين عاملي است كه زنان به آن دچار مي شوند، همان طور كه ظهور برخي بيماري ها همچون سكته مغزي نيز در مردان شايع تر است.
وي با اشاره به سه نوع افسردگي شايع در ميان زنان مي گويد: افسردگي پس از زايمان، دوران قاعدگي و يائسگي سه نوع شايع اختلالات رواني در زنان است كه با طبيعت و ارگانيسم آنان عجين شده است و بعد از گذشت مدت زمان معيني رفع مي شود.
به گفته اين روانشناس، زنان و دختران جوان معمولاً يك تا چهار روز پيش از دوره قاعدگي، عصبي، افسرده، پرخاشگر، زودرنج، حساس و بدخلق مي شوند و با كوچك ترين حالت هيجاني از كوره درمي روند.
قاضي درباره افسردگي پس از زايمان نيز مي گويد: بسياري از زنان در دوران بارداري يا پس از آن به افسردگي مبتلامي شوند به طوري كه تحقيقات نيز نشان داده افسردگي پس از زايمان در ميان زنان بسيار شايع است و نزديك به يك سوم زنان باردار، درجاتي از افسردگي را تجربه مي كنند.
وي با بيان اين كه افسردگي عموميت دارد، تاكيد مي كند: اين نوع افسردگي طبيعي و در بيشتر زنان نيز ديده مي شود اما تشخيص و درمان آن بسيار مهم است زيرا احتمال دارد موجب جدايي مادر از طفل شود.
اين روانشناس درباره زمان بروز علائم اين افسردگي مي گويد: اين نوع افسردگي گاه از همان روزهاي نخست تولد نوزاد و گاهي نيز يك تا سه ماه بعد از تولد نوزاد شروع مي شود و با نشانه هايي همچون حساس شدن، زودرنجي، اشك ريختن و غمگين شدن همراه است.
وي درباره علت اصلي افسردگي پس از زايمان مي گويد: تغييرات هورموني در دوران بارداري كه ناراحتي هاي جسمي نظير تهوع را به وجود مي آورند، سابقه افسردگي پيش از دوران بارداري و سابقه اين بيماري در اعضاي خانواده، ضعف جسماني شديد، اضطراب و نگراني از سلامت نوزاد، آزمايش هاي دوره بارداري و حتي نوع زايمان در بروز اين نوع افسردگي مؤثر است.
قاضي ادامه مي دهد: افسردگي دوران يائسگي نيز در ميان زنان بسيار شايع است و اين مسئله درآنان ناتواني هاي زيادي ايجاد مي كند، بنابراين ضروري است بيمار از طريق مشاوره و درمان دارويي در موارد ويژه، از پيشرفت آن جلوگيري كند.
اين روانشناس به نقش حمايتي و مهم شوهران در اين باره اشاره مي كند و مي گويد: بسياري از افسردگي ها بويژه در دوران بارداري به خاطر بي توجهي و ناآگاهي اطرافيان ايجاد مي شود حال آن كه حمايت هاي عاطفي و رواني همسران پس از زايمان مي تواند تا حد زيادي از اضطراب و نگراني زنان بكاهد.
بيشتر افراد در طول زندگي خود به نوعي با افسردگي دست و پنجه نرم مي كنند، برخي افراد اين احساس را براي مدت طولاني تر، به تناوب و با تاثيرات بيشتر و عميق تري تجربه مي كنند و بعضي ديگر نيز در كوتاه مدت به آن دچار مي شوند. امروزه به علت شيوع بالاي افسردگي در جوامع در حال توسعه از آن به عنوان «سرماخوردگي رواني» ياد مي شود. ناتواني از لذت بردن، احساس بي ارزشي و گناه، كناره گيري از مردم، خستگي و تحريك پذيري، بلاتكليفي، مشكلات تمركز، كم خوابي يا پرخوابي از علايم شايع افسردگي است.
* آيا زنان مشكلات رواني بيشتري دارند
اگرچه معمولاً آمار ابتلابه بسياري از مشكلات و اختلالات رواني در زنان و مردان يكسان است اما مطالعات نشان مي دهد كه اين توازن در مبتلايان به دو نوع از شايع ترين مشكلات رواني برقرار نيست، اين دو نوع عبارتند از اختلالات اضطرابي و افسردگي كه در زنان دو برابر مردان است.
پروين شكوري كارشناس ارشد روانشناسي باليني در اين باره مي گويد: افسردگي به عنوان يكي از شايع ترين اختلالات خلقي و رواني در مردان حدود ۱۵ درصد و در زنان ۲۵ درصد است، به همين علت اين موضوع همواره مورد توجه متخصصان بهداشت روان بوده است.
وي با اشاره به اين كه مردان مجرد، نوجوانان، زنان متاهل و فقير بيشتر در معرض افسردگي قرار دارند اضافه مي كند: در حال حاضر افسردگي يكي از رايج ترين و جدي ترين مشكلات سلامت رواني است كه در معمولي ترين حالت خود، احساس دلتنگي، گرفتگي، بدخلقي را به همراه دارد و غالباً براي مدت زمان كوتاهي ادامه مي يابد و موجب كم تحركي در زندگي روزانه مي شود.
شكوري معتقد است: عوامل متعددي نظير وراثت، شخصيت فرد و محيط در بروز افسردگي دخالت دارند اما امكان بروز افسردگي در افرادي كه سابقه ابتلابه اين بيماري را در خانواده خود دارند، بسيار زياد است.
وي با اشاره به روش هاي درماني رايج افسردگي مي گويد: در موارد خفيف يا واكنشي افسردگي نيازي به تجويز دارو نيست و روان درماني، افزايش ارتباطات اجتماعي و حمايت اجتماعي كافي است، همچنين اعتقادات مذهبي و تشكيل خانواده نيز تا حد زيادي در بهبود اين بيماري مؤثر خواهد بود. در نوع شديد آن نيز امروزه درمان هاي دارويي بسيار مؤثر و كم عارضه اي وجود دارد، البته تشخيص بيماري، انتخاب نوع دارو و مدت درمان آن بر عهده پزشك معالج است.
به گفته اين روانشناس داروهاي ضدافسردگي، اعتيادآور نيست و عوارض چنداني نيز ندارند.
* ناآگاهي زنان از ويژگي هاي رواني خود، درمان را طولاني مي كند
برخي صاحبنظران معتقدند ارائه آمارهايي از اين دست به نوعي در افزايش تعداد مبتلايان به افسردگي مؤثر است، اما عده اي نيز باور دارند حتي اگر اين اعداد و ارقام به طور چشمگيري اغراق شده باشد، مي تواند در خوشبينانه ترين حالت، به عده زيادي از زنان جامعه كمك كند. زيرا بخش مهمي از گرفتاري ها و مشكلات زنان در عصر حاضر ناشي از ناآگاهي و غفلت آنان درباره مسائل مختلف حوزه زنان است.
در حقيقت بيشتر زنان بويژه در كشورهاي در حال توسعه و از جمله كشور ما از روحيه، حالات و ويژگي هاي جسمي و رواني خود اطلاع درستي ندارند و در نتيجه نمي توانند در مواقع ضروري تصميم بجا و موضعي خردمندانه بگيرند و به همين علت نيز بيشتر راه هاي درماني را طولاني و غلط طي مي كنند.
اما مشكل مهم تر آن كه درباره آنچه آگاهند نيز غفلت دارند و اين غفلت براي آنان خطرساز است.
دكتر قاسم قاضي روانشناس در اين باره مي گويد: «بررسي ها در سراسر دنيا نشان مي دهد كه زنان براي ابتلابه افسردگي مستعدترند و اين موضوع با مسائل شغلي، ارتباطات اجتماعي، مسئوليت پذيري، دغدغه مالي و حمايت هاي رواني و اجتماعي ارتباط معناداري دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 321]