واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: حدادعادل: بازخواني تاريخ انقلاب براي ادامهي راه لازم است امروز بايد ديد خود را براي انقلاب ميخواهيم يا انقلاب را براي خودمان
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: مجلس
رييس كميسيون فرهنگي مجلس تصريح كرد كه امروز رجاييوار زندگي و حكومت كردن و مثل باهنر زندگي و كار كردن يك وظيفهاي است كه بايد الگو شود.
به گزارش خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، غلامعلي حدادعادل كه در مراسم سالگرد شهادت رجايي و باهنر در مهديه تهران سخن ميگفت، افزود: اجتماع و احترام ما به رجايي و باهنر و بازخواني تاريخ انقلاب براي ادامهي راه لازم است. همهي ما افتخار ميكنيم كه مثل اين دو شهيد باشيم. امروز رجاييوار زندگي و حكومت كردن و مثل باهنر زندگي و كار كردن يك وظيفهاي است كه بايد الگو شود. امروز بايد ديد خود را براي انقلاب ميخواهيم يا انقلاب را براي خودمان.
رييس كميسيون فرهنگي مجلس مجلس شوراي اسلامي با استناد به آيهي 10 سورهي حشر، گفت: خداوند در اين آيه حقشناسي را به ما ميآموزد. سبقت در ايمان دو مبنا دارد. يكي افرادي كه از ما زودتر ايمان آوردد و ديگر افرادي كه در درجات ايمان از ما سبقت گرفتهاند، بنابراين براي هر دو دسته بايد طلب مغفرت و آمرزش كنيم.
وي در ادامه با يادآوري زحمات مبلغان دين براي مسلمان شدن مردم ايران، گفت: ايران در سال 25 هجري به دست سپاه اسلام فتح شد، اما نبايد تصور كرد كه مردم به راحتي مسلمان شدند. خيليها زحمت كشيدند تا اين دين به دست من و شما رسيد حتي در عربستان نيز وضع به اين شكل بود. خانم خديجه و اميرالمومنين اولين زن و مرد سبقت گرفته در ايمان بودند و زحمات فراواني كشيدند تا مردم از بدو تبليغ رسالت پيامبر(ص) تا هماكنون در سراسر منطقه خاورميانه و سراسر جهان از طريق وسايل ابتدايي تبليغ، مسلمان شوند.
حدادعادل تصريح كرد: مرو، بخارا، سمرقند و ساير بلاد به وسيلهي مسلمانان صدر اسلام، مسلمان شدند. حضرت عبدالعظيم نيز يكي از افراد و مبلغاني است كه بر ما حق دارد.
رييس كميسيون فرهنگي مجلس هشتم همچنين مصداق بارز «الذين سبقونا بالايمان» را شهيدان رجايي و باهنر دانست و اظهارداشت: اين دو شهيد سرنوشت عجيبي داشتند. رهبران انقلاب، مسوولان و چهرههاي شاخصي مثل شهيدان مطهري، بهشتي، رجايي و باهنر با يكديگر دوست بودند ،ولي رفاقتي كه بين رجايي و باهنر بود، زبانزد بود. اين دو چهرهي روحاني و دانشگاهي بيش از بقيه با يكديگر جوش خورده بودند به همين دليل وقتي رجايي رييس جمهور شد، باهنر نخستوزير شد. پس از قصهي هفتم تير شهيد باهنر وزير آموزش و پرورش بود و رجايي وي را در اين وزارتخانه ياري ميرساند.
نمايندهي مردم تهران در خانهي ملت، بزرگداشت نام و ياد شهيد رجايي و باهنر را وظيفه و اداي احترام به ملت ايران و خانوادههاي آنان دانست و اظهارداشت: ملت ايران وظيفهي قدرشناسي و اداي احترام به خانوادههاي شهيدان باهنر و رجايي را دارند، ولي مقصودم فقط اين نيست، بلكه بايد جوانان را با مرام و خصوصيات اين دو شهيد محبوب و خدايي آشنا كنيم.
وي در بيان خطراتي از شهيد محمدجواد باهنر، گفت: شهيد باهنر كه بنده بيش از شهيد رجايي با ايشان حشر و نشر داشتم، مرد دانشمندي بود. دروس حوزوي و دانشگاهي را خوب خوانده بود و حوزه و دانشگاه را به خوبي ميشناخت و از خانوادهي بسيار سادهزيستي برخاسته بود. پدر شهيد باهنر مردي بسيار متدين، ساده و سادهزيست بود، فردي بود كه ثروت زيادي نداشت حتي بعد از به نخستوزيري رسيدن شهيد باهنر در مغازهاي مزدبگير بود.
رييس كميسيون فرهنگي مجلس هشتم با اشاره به اقدامات شهيد باهنر، گفت: در چاپ و انتشار مجلهي مكتب تشيع كه هر سه ماه يك بار منتشر و گاهي نيز به صورت سالنامه چاپ ميشد، همكاري بسيار خوبي داشت. توجه به مسائل آموزش و پرورش دومين اقدام وي بود. شهيد باهنر قبل از انقلاب دو فعاليت داشت. وي بنياد رفاه و تعاون كه مدرسهاي ديني بود را با مركزيت دبيرستان رفاه و با همكاري محمدعلي رجايي براي تربيت خانمهاي متدين و درسخوان ايجاد كرده بود، علاوه بر آن شهيد باهنر در كنار شهيد بهشتي و مرحوم برقهاي توانست جايگاهي در تدوين كتابهاي ديني مدارس و تاليف آنها به دست آورد. بنده نيز در تدوين كتاب ديني سال آخر دبيرستان در منزل ايشان با وي همكاري ميكردم.
وي افزود: شهيد باهنر از اين طريق فرصت خوبي را براي انتشار افكار اسلام انقلابي به دست آورده بود. تيراژ كتاب درسي 400 - 500 هزار جلد بود، ولي تيراژ كتب غير درسي حداكثر دو هزار جلد بود، بنابراين ميزان اثرگذاري كتب درسي بر قشر جوان را ميتوان فهميد. شهيد باهنر به لحاظ محتوايي كتب درسي با زيركي و هوشمندي خاصي توانسته بود ساواك را غافلگير كند به نحوي كه در ابتداي كار ساواك نفهميده بود كه چه كلاهي سرش رفته است، بعد نيز كه فهميد موج انقلاب مردم اجازه نداد كه مطالب كتابهاي منتشر شده دستخوش تحريف شود. كتابهاي شهيد باهنر يكي از دلايل ريختن جوانان و دانشگاهيان به خيابانها بود.
اين نمايندهي مردم تهران در خانهي ملت، يادآور شد: اقدام سوم شهيد باهنر تاسيس دفتر نشر فرهنگ اسلامي جهت انتشار كتب مذهبي مفيد براي نسل جوان بود تازه همهي اين اقدامات كارهاي ظاهري بود. در پس صحنه، ارتباط با سازمانهاي مبارز، ارتباط با امام (ره) و جلسات خصوصي با مبارزان انقلابي در كارنامه شهيد باهنر ثبت بود، علاوه بر آن ايشان در تهران و شهرستانها منبرهاي زيادي رفت و بارها و بارها به زندانهاي ساواك افتاد.
حدادعادل در ادامه يادآور شد: شهيد باهنر يكي از پنج موسس حزب جمهوري بود. وي در كنار شهيد رجايي از ابتداي انقلاب فكر و ذكرش آموزش و پرورش بود كه بعدا نيز به عضويت شوراي انقلاب فرهنگي درآمد از اينرو مردم خيالشان از توجه شهيد باهنر و رجايي به آموزش و پرورش پس از انقلاب راحت بود.
رييس كميسيون فرهنگي مجلس هشتم در بيان خصوصيات فردي و اجتماعي شهيد محمدعلي رجايي نيز، گفت: افرادي كه اخبار مبارزان قبل از انقلاب را دنبال ميكردند، شهيد رجايي را اسوهي مقاومت و صبر و فردي مومن كه در زير شكنجههاي ساواك بدون انحراف فكري مقاومت كرده بود، ميشناختند. ايشان در خانوادهي كم درآمد با سرپرستي و خرجآوري مادر در سال 1312 به دنيا آمد، بعدها براي امرار معاش به تهران آمد و مشاغلي چون دستفروشي، كارگري ساده مغازه و مشاغل ساده ديگري را پيشه كرد، در حين كار ديپلمش را گرفت و پس از حضوري كوتاه در ارتش به استخدام آموزش و پرورش درآمد. شهيد رجايي تحت تاثير هدايتهاي مرحوم طالقاني رشتهي دبيري را انتخاب كرد. فوق ليسانس آمار را در سالهاي بعد در تهران گرفت.
وي افزود: سالهاي مبارزه و شكنجه از وي اسوه مقاومت و صبر ساخته بود. برخي از شكنجههاي وارد شده بر شهيد رجايي در برخي از كتب منتشر شده است. سازمان منافقين در زندانهاي ساواك انحرافات زيادي داشتند، اما شهيد رجايي همچون چراغ روشني براي ساير زندانيان، از تاثير انحرافات اين گروهك بر اذهان مبارزان جلوگيري ميكرد. اين شهيد پس از رسيدن به پست رياست جمهوري در شوراي امنيت سازمان ملل اثر شكنجهها بر پايش را به سياستمداران عالم نشان داد.
حدادعادل در ادامه با نقل يك خاطره از شهيد باهنر و يك خاطره از رجايي، افزود: در بهمن ماه سال 59 به مناسبت دومين سالگرد پيروزي انقلاب، هياتهايي به سراسر جهان براي ملاقات با مردم و جوانان ساير كشورها براي شناساندن انقلاب اسلامي ايران، اعزام ميشدند.رياست هياتهاي اعزامي به آلمان غربي، آلمان شرقي، بلژيك و اتريش با شهيد باهنر در حكم وزير آموزش و پرورش بود كه بنده نيز در اين سفرها به عنوان مشاور وزير همراه ايشان بودم . اين هيات روزي كه وارد فرانكفورت شد در نمازخانهي سركنسولگري ايران برايش سفرهاي پهن شد. اين سفر همزمان با اشغال 20 هزار كيلومتر از اراضي كشورمان به دست صدام بود؛ شاممان نان، كره و چاي شيرين بود. سفير گفت براي شما هتل رزرو كردهايم ولي شهيد باهنر گفت، بنده همين جا راحتم. سپس بيآنكه به كسي توصيهاي كند عمامهاش را زير سر گذاشت و دراز كشيد. در آن موقع در فكر اين بوديم كه حتي يك دلار نيز براي كشور ذخيره شود.
حدادعادل افزود: ايشان اينگونه مراقب بيتالمال بود و اينگونه درس سادهزيستي ميداد. اين مردان بودند كه انقلاب را به وجود آوردند.
رييس كميسيون فرهنگي مجلس هشتم در ادامه با نقل خاطرهاي از شهيد رجايي، گفت: در سالهاي قبل از انقلاب حاج اكبر قهوهچي از خيرين، پول جمع ميكرد و به مستمندان به اشكال مختلفي كمك ميداد. بنده نيز ايشان را ميشناختم و افرادي كه در دانشگاه تمايل به كمك داشتند را با ايشان آشنا ميكردم. حاج اكبر در خاطرهاي از شهيد رجايي پس از منصوب شدنش به پست رياست جمهوري نقل كرد «از رجايي خواستم كه به محرومان كمك كند. ايشان نيز بيمعطلي پول قابل ملاحظهاي به من داد. اين موضوع برايم سوال شد، چرا كه ميدانستم ايشان در خرج كردن بسيار سختگير است. رجايي متوجه تعجب من شد ولي با يادآوري خدمات من در سالهاي قبل از انقلاب يادآور شد كه چگونه يار من در كمك به مستمندان بوده است.»
وي افزود: چنين مرداني بودند كه اينگونه دلشان براي مستمندان ميسوخت و در فكر رفع مشكلات مردم بودند. اينان از فولاد هم محكمتر بودند و رياست نيز هرگز موجب انحراف آنان نشد. شهيدان رجايي و باهنر الگوي پركاري بودند به نحوي كه تمام وجودشان وقف انقلاب و خدمت به مردم بود.
وي همچنين با يادآوري حضورش در نهاد رياست جمهوري در روز واقعهي انفجار، گفت: جلسهاي در نهاد با حضور 11 نفر ديگر داشتم. بعد از قضيهي هفتم تير دفترچهاي براي درج اسامي افرادي كه وارد نهاد ميشوند، تعيين شده بود. ما در اتاق مقابل اتاق شهيد باهنر و رجايي بوديم كه ناگهان صداي انفجار و پس از آن آتشسوزي همه را مبهوت كرده بود. انفجار در اتاق اين دو شهيد اتفاق افتاد، ولي بخشي از ديوار اتاق ما نيز بر اثر شدت انفجار تخريب شد.در آن روز تلخ و در تابستان آن سال ياران انقلاب همچون چمران، ترور نافرجام مقام معظم رهبري، شهادت 72 تن، شهادت قدوسي و مدني و بالاخره در هشتم شهريور ماه 60 شهادت رجايي و باهنر يكي پس از ديگري به وقوع پيوست ولي مردم لحظهاي دست از امام نكشيدند و به دنيا فهماندند كه تحت هيچ شرايطي دست از انقلاب اسلامي بر نخواهند داشت.
رييس كميسيون فرهنگي مجلس هشتم خطاب به مردم، گفت: امروز نيز كه حدود 30 سال از پيروزي انقلاب ميگذرد در صحنهايد. جوانان، خلوص و روح معنويت شهداي انقلاب را استشمام ميكنند هر چند آنان را نديدند. تصوير دشمنان ايران به ويژه منافقان در دنيا چه تصويري است؟ غير از مزدوري ساير مزدوران ؟ چه كسي براي آنان ارزش قائل است؟ ولي در نقطهاي مقابل، جمهوري اسلامي ايران به كشور نيرومند و تاثيرگذاري تبديل شده است و در منطقهي خاورميانه كمتر مسئلهاي است كه بدون حضور ايران بتوان به تصميم و جمعبندي در مورد آن رسيد.
نمايندهي مردم تهران در خانهي ملت تصريح كرد: اجتماع و احترام ما به رجايي و باهنر و بازخواني تاريخ انقلاب براي ادامهي راه لازم است. همهي ما افتخار ميكنيم كه مثل اين دو شهيد باشيم. امروز رجاييوار زندگي و حكومت كردن و مثل باهنر زندگي و كار كردن يك وظيفهاي است كه بايد الگو شود. امروز بايد ديد خود را براي انقلاب ميخواهيم يا انقلاب را براي خودمان.
مراسم يادبود بيست و هفتمين سالگرد عروج ملكوتي شهيدان محمدعلي رجايي و محمدجواد باهنر با حضور مشتاقان دعاي كميل، خانواده شهيدان رجايي و باهنر، غلامعلي حدادعادل، محمدرضا باهنر، پرويز داوودي، علي سعيدلو و محمد جهرمي شب گذشته در مهديهي تهران برگزار شد.
انتهاي پيام
جمعه 8 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]