تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هیچ بنده ‏اى حقیقت ایمانش را کامل نمى ‏کند مگر این که در او سه خص...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821176880




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي به شيوه‌هاي رايج فريب در ازدواج‌ مواظب باشيد فريب نخوريد


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نگاهي به شيوه‌هاي رايج فريب در ازدواج‌ مواظب باشيد فريب نخوريد
جام جم آنلاين: هفته گذشته در اين صفحه مطلبي با عنوان روابط مالي ميان همسران منتشر شد و در آن به روابط مالي ميان زن و مرد پرداختيم. در مطلب هفته پيش به‌اين نكته اشاره شد كه مسائل مالي يكي از حساس‌ترين و اختلاف برانگيز‌ترين حوزه‌هايي است كه زن و شوهر در زندگي مشترك با آن مواجه هستند.


نفقه گذشته، نفقه حال، مطالبه مهريه، تقاضاي اعسار براي مهريه، نفقه فرزندان، بازگرداندن جهيزيه و اجرت المثل حجم عمده‌اي از شكايت‌هاي خانوادگي در دادگاه را شكل مي‌دهد و در هر دادگاهي زمان زيادي صرف رسيدگي به‌اين موارد مي‌شود و البته‌ اين پيشنهاد هم مطرح شد كه همسران براي آن‌كه در صورت بروز اختلاف دچار مشكل و دردسر كمتري شوند، بهتر است تا روابط مالي خود را به شكلي شفاف و صريح در عقدنامه درج كنند.

حال درمطلب اين هفته به مساله مهم فريب در ازدواج مي‌پردازيم. شيوه‌هاي مختلفي كه زنان و مردان يكديگر را در ازدواج فريب مي‌دهند، شيوه‌هاي شناختن يك خواستگار فريبكار، راه‌هاي پيشگيري از فريب‌خوردن و چند توصيه براي رهايي از يك زندگي فريبكارانه نكاتي است كه در مطلب اين هفته خواهيد خواند.

مقطع ازدواج از مقاطعي است كه فرد ضرر و زيان نداشتن شناخت واقعي از خود را بشدت درك مي‌كند . بيشتر پسران و دختران جامعه ما هنگام ازدواج به جاي آن‌كه تصوري واقعي از توانايي‌ها و ويژگي‌هاي فردي، اجتماعي، خانوادگي، اقتصادي و فرهنگي خود داشته باشند، خود را فرد كامل و بي‌عيبي تصور مي‌كنند كه لايق و شايسته يك ازدواج رويايي هستند.

چنين افرادي اگر دختر باشند، بدون توجه به توانايي‌هايشان خود را شايسته مردي مي‌دانند كه با تحصيلاتي عالي، درآمدي سرشار، ثروتي فراوان و البته اسبي سفيد به خواستگاري آنها مي‌آيد. در پسران نيز بيشتر اين تصور وجود دارد كه به صرف داشتن يك چهره خوب ، شايسته ‌اين هستند كه بهترين دختران را به همسري خود درآورند.

حال كافي است به‌اين اعتماد به نفس فراوان مساله‌اي به نام خوشبيني كاذب به زمين و زمان را هم اضافه كنيد تا دريابيد كه چنين افرادي بيشترين استعداد را براي فريب خوردن دارند. تجربه حضور در دادگاه‌ها نشان داده بسياري از افرادي كه با اين نوع پيش‌فرض‌هاي تخيلي و غير واقعي منتظر رسيدن يك همسر مناسب هستند، بيشترين ميزان فريب خوردگي را در ازدواج دارند.

جمله‌هايي مانند؛ « او به من گفت تمام آرزوهايم را برآورده مي‌كند و من فكر كردم او همسر روياهاي من است»، درد دل مشترك تمامي‌افراد فريب خورده در دادگاه است. طبيعي است اگر فردي درباره ويژگي‌هاي خود شناختي واقعي داشته باشد، هنگام ازدواج در مقابل يك پيشنهاد وسوسه برانگيز به جاي آن‌كه هول شود و سريع آستين بالا بزند و از ‌ترس پريدن يك «كيس» خوب سريع و بدون تحقيق به خواستگار خود جواب مثبت دهد، با نگاهي عقلاني موقعيت پيش آمده را سبك و سنگين مي‌كند و در نهايت تصميمي‌عاقلانه مي‌گيرد.

اين‌كه چرا بيشتر جوانان ما تصوري واقعي از مساله مهم و سرنوشت سازي مانند ازدواج ندارند، موضوعي است كه چند پاسخ مختلف دارد. در شرايط امروز جامعه ما كه فاصله تلاش انسان‌ها تا رسيدن به موفقيت فاصله‌اي منطقي نيست، شايد از يكي از شيوه‌هايي كه مي‌توان با آن پله‌هاي موفقيت را يك شبه پشت سر گذاشت، كسب يك موقعيت خوب براي ازدواج است.

از سوي ديگر رسانه‌هايي مانند سينما و تلويزيون در ارائه و گسترش تصويري غيرواقعي از زندگي مشترك در جوانان ما تاثير فراواني دارند و شايد بتوان سينماي هند و سينماي موسوم به فيلمفارسي يا همان سينماي پيش از انقلاب و البته برخي فيلم‌هاي سال‌هاي اخير را به عنوان متهمان رديف اول شكل‌گيري تصوير غير واقعي از اين موضوع مهم و سرنوشت ساز در ذهن جوانان معرفي كرد.

اما در يك كلام مي‌توان علت فريب خوردن در ازدواج را ساده لوحي مردان و زناني دانست كه هنوز به شناخت دقيقي از خود نرسيده‌اند تا بر مبناي آن بتوانند در چنين موقعيت‌هايي تصميمي‌ درست بگيرند و به همين دليل در برخي موقعيت‌هاي رويايي، تصور مي‌كنند فرد مورد نظر همان است كه سال‌ها منتظرش بودند و حالا فقط بايد به او بگويند؛ «مي‌خوامت با همه مصيبت‌هات»!

در چه زمينه‌هايي فريب مي‌خوريم؟

برداشت قانون از موضوع مهمي‌با عنوان فريب در ازدواج با نظر عاميانه‌اي كه از اين مساله در جامعه وجود دارد كاملا متفاوت است. ممكن است هر يك از طرفين هر قول و حرف شفاهي در ابتداي زندگي را به عنوان مطلبي قطعي فرض كنند؛ اما از نظر قانون تا حرف و قول و قراري مكتوب نشود و مراحل قانوني خود را طي نكند، ارزشي ندارد.

با اين تعريف مي‌توان گفت فريب در ازدواج زماني شكل واقعي پيدا مي‌كند كه برخي موارد پيش آمده در ازدواج با آنچه در عقدنامه آمده متفاوت باشد البته‌ اين تفاوت زماني شكل قانوني پيدا مي‌كند كه مشكلي براي زندگي خانوادگي و تداوم انجام وظايف زناشويي پيش بيايد اما هر دختر و پسري در زمان عقد مي‌توانند شروط خاص خود را هم در عقدنامه بگنجانند و مثلا درباره همين بحث فريب در ازدواج، اين مساله را قيد كنندكه هر نوع تناقضي كه در گفته‌هاي يك يا هر دو آنها پيش بيايد، اين مساله مي‌تواند براي آنها حق طلاق ايجاد كند.

بد نيست به‌اين نكته هم اشاره كنيم كه منظور ما از واژه فريب در اين يادداشت‌ها اتفاقي است كه در ابتداي زندگي و پيش از ازدواج رخ مي‌دهد و اتفاق‌هايي كه در طول زندگي رخ مي‌دهد، حساب و كتاب ديگري دارد. فريب هم در واقع به همه چيزهاي غيرواقعي و نادرستي گفته مي‌شود كه طرفين در ابتداي زندگي به هم مي‌گويند تا هريك نظر ديگري را براي ازدواج و گرفتن كلمه طلايي بعله جلب كنند.

باز هم تاكيد مي‌كنيم كه فريب تنها درباره مسائل و ماجراهاي با اهميت مصداق دارد و شامل چيزهايي مي‌شود كه دانستن شكل واقعي آن در طرف مقابل باعث مي‌شود او از تصميم خود براي ازدواج منصرف شود.

به همين دليل مسائلي مانند استفاده طرفين از كلاه‌گيس، استفاده از لنز رنگي، چند سانت كوتاه و بلند بودن قد، چاق و لاغر بودن طرفين، سيگار كشيدن، ددري بودن و رفيق‌باز‌بودن نمي‌تواند مصداق فريب باشد و تنها در صورتي كه زندگي خانوادگي را به خطر بيندازد، در قالب دادخواست‌هاي ديگر در دادگاه قابل رسيدگي است.

حتي مساله‌اي مثل داشتن نامزد پيش از ازدواج يا حتي ازدواجي كه به رابطه زناشويي منجر نشده هم بسختي به عنوان فريبي كه بتواند به فسخ نكاح منجر شود قابل پذيرش است.

بايد به‌اين نكته هم توجه داشت اثبات مساله‌اي مانند فريب خوردن كار بسيار سختي است. به هرحال كسي كه تصميم مي‌گيرد در امر مهم و سرنوشت سازي مانند ازدواج سر شريك آينده خود را كلاه بگذارد، احتمالا پيش‌بيني‌هاي مختلفي هم براي شرايط بحراني و احتمالي دارد و توجيه‌هاي فراواني براي فريبكاري خود به دادگاه ارائه مي‌كند.

فريبكاران معمولا براي فريبكاري خود برنامه‌ريزي مي‌كنند، با افراد مشابه موقعيت خود مشورت مي‌كنند و سعي مي‌كنند رد پايي از خود به‌جا نگذارند. فرد فريبكار معمولا به دنبال اين است تا با ارائه اطلاعات غلط از خود، در ازدواج به موقعيت بهتري دست يابد و قاعدتا هيچ كس خود را بسختي نمي‌اندازد و به دروغ متوسل نمي‌شود تا با شخصي ازدواج كند كه او را در وضعيت بدتري قرار دهد.

اگر شما هم در آستانه ازدواج قرار داريد، براي اين‌كه در اين امر مهم فريب نخوريد به‌ اين موضوع توجه داشته باشيد كه ازدواج عهد و پيماني است كه شكستن آن كار آساني نيست و دادگاه‌هاي خانواده نيز جز در مواقعي كه همسران بر سر پاك كردن اسم يكديگر از شناسنامه توافق داشته باشند، بسختي طلاق يك طرفه را مي‌پذيرند و به همين دليل بايد با دقت و احتياط فراوان به سراغ اين مساله رفت تا در صورت وجود هر نوع مشكلي، وارد مرحله سخت و دشوار جدايي و فسخ ازدواج نشويد. پس هر نوع تحقيق و احيانا كارآگاه بازي كه لازم است را در بياوريد تا سر شما كلاه نرود.

اساسا چيزهايي مورد فريب واقع مي‌شود كه نياز به پنهان كردن داشته باشد. بهتر است فهرستي از چنين مسائلي تهيه كنيد و حتي خود را در موقعيت طرف مقابل قرار دهيد و به ‌اين سوال پاسخ دهيد كه اگر جاي او بودم چه چيزي را پنهان مي‌كردم؟! البته ما بخشي از كار شما را ساده كرده‌ايم و به‌ترتيب برخي از فريب‌هاي آقايان، خانم‌ها و فريب‌هاي مشترك را ذكر كرده‌ايم. علت در اولويت بودن فريب‌هاي آقايان هم اين است كه معمولا اين افراد پرونده پرباري در زمينه فريب دارند.

فريب‌هاي مردانه چيست؟

بيشتر فريب‌هايي كه از سوي مردان صورت مي‌گيرد؛ ارائه اطلاعات دروغ در چند مساله بي‌اهميت است. مسائلي مانند؛ تحصيلات عالي، شغل مناسب، موقعيت اجتماعي خاص دكتر، مهندس، پروفسور، روزنامه نگار! و... بودن بيشترين اشتغال‌هاي فكري مردان فريبكار است البته برخي مردان هم كه در گذشته دست و دلشان لرزيده و ازدواج كرده‌اند، براي ازدواج دوم و به دليل عشق و علاقه فراوان به همسر جديد!‌ ترجيح مي‌دهند چيزي درباره ازدواج قبلي به همسر جديد خود نگويند. داشتن فرزند هم يكي از فريب‌هاي رايج آقايان است كه با عدم ذكر آن حقيقت مهمي‌از زندگي خود را پنهان مي‌كنند.

البته خانم‌ها بايد به‌اين نكته هم توجه داشته باشند كه در صفحه چهارم عقدنامه، در بخش مشخصات كامل زوج در انتهاي صفحه‌ اين سوال مطرح شده كه زوج همسر ديگري دارد يا خير؟ طبيعي است پاسخ مردان به‌اين مساله ندارم است؛ اما اگر اين امضا صورت گيرد و بعدا مشخص شود فرد همسر ديگري داشته، همسر فعلي مي‌تواند تقاضاي فسخ نكاح را مطرح كند.

زنان فريبكار چه ويژگي‌هايي دارند؟

قانون براي دوشيزه بودن يا دوشيزه نبودن خانم‌ها اهميت خاصي قائل شده است. يك زن دوشيزه بدون اجازه پدرش نمي‌تواند ازدواج كند. زن هنگام طلاق در صورت دوشيزه بودن تنها نيمي‌ از مهريه را مالك مي‌شود. زن مي‌تواند پيش از تمكين از همسرش ابتدا مهريه را مطالبه كند و بعد تمكين كند و... متوجه مي‌شويد كه باكره بودن اساسي‌ترين امتياز براي خانم‌ها در بحث ازدواج است.

فريب رايج خانم‌ها در زمان ازدواج هم معمولا اين است كه ازدواج قبلي خود را پنهان مي‌كنند. در جامعه مردسالار ايران حتي بيشتر مرداني كه پيش از ازدواج روابط پر خطر فراواني داشته باشند نيز‌ ترجيح مي‌دهند با زني ازدواج كنند كه آفتاب مهتاب نديده باشد و به همين دليل حتي يك نامزدي بي‌نتيجه در روابط پيش از ازدواج همسرشان نيز براي آنها قابل هضم نيست.

به همين دليل برخي خانم‌ها ‌ترجيح مي‌دهند در مواجهه با خواستگاري كه با او ازدواج مي‌كنند، منكر وجود هر نوع خواستگار ديگري در زندگي خود شوند! البته ‌اين مساله و حتي نامزدي چيزي نيست كه در شرايط فعلي، افشاي آن پس از ازدواج بتواند به طلاق منجر شود؛ اما ازدواج قبلي خانم در صورتي كه اثبات شود مرد از آن مطلع نبوده، مي‌تواند منجر به فسخ نكاح شود. هرچند دادگاه براي اين مساله مجازات سنگيني تعيين نمي‌كند و براي زنان در نهايت با يك جريمه مالي و فسخ نكاح كار خاتمه مي‌يابد.

شيوه رايج براي پنهان كردن اين مساله هم گرفتن شناسنامه المثني است و بهتر است اگر همسر آينده شما چنين شناسنامه‌اي دارد، با دقت و احتياط بيشتري درباره او تحقيق كنيد.

برخي از دختران كه به نيت فريبكاري و دريافت مهريه با مردي آشنا مي‌شوند هم پيش از ازدواج با گرفتن يك شناسنامه ‌المثني پيشدستي مي‌كنند و در چنين وضعيتي، بدون ذكر نام همسر در شناسنامه اصلي، يك شناسنامه سفيد و دست نخورده خواهند داشت.

يكي از مواردي كه معمولا مي‌تواند باعث مشكوك شدن شما به همسر احتمالي آينده‌تان شود شناسنامه المثني است. قانون اين امكان را فراهم كرده كه افراد با مراجعه به سازمان ثبت احوال و تقاضاي شناسنامه دوم، با معرفي چند شاهد شناسنامه المثني بگيرند.

طبيعي است اگر طرف شما با چنين شناسنامه‌اي قصد نشستن پاي سفره عقد را دارد، مي‌توانيد به او مشكوك شويد. شگرد برخي از مردان براي ازدواج مجدد اين است كه معمولا با 2 شناسنامه، دو هويت و زندگي مستقل پيدا مي‌كنند. به عبارتي هر شناسنامه را به يك همسر خود اختصاص مي‌دهند.

شكل ديگر فريب در ازدواج نيز كه در دادگاه بشدت رواج دارد و گاه سبب شكل گرفتن صحنه‌هاي چندشآوري مي‌شود، پيش كشيدن بحث باكره نبودن زن است. وقتي در عقد نامه و در شناسنامه همسر عبارت «دوشيزه» در مقابل نام عروس ذكر شود، به معني آن است كه مرد با فردي ازدواج كرده كه پيش از اين در تمام طول عمرش باكره بوده است.

حالا اگر اين موضوع مطابق واقعيت نباشد، مرد حق شكايت و فسخ ازدواج را دارد كه البته اثبات آن در دادگاه و اين‌كه نمي‌دانسته چنين مساله‌اي وجود دارد، سخت و مشكل است. اغلب مرداني كه براي رهايي از پرداخت مهريه سنگين، به فسخ ازدواج روي مي‌آورند، براي رهايي از شر همسر به او تهمت مي‌زنند كه خانم دختر نبوده است. اغلب خانم‌ها اين مورد را تهمت عنوان و آن را رد مي‌كنند.

در برخي خانواده‌ها هنوز هم در زمان ازدواج، خانواده عروس گواهي پزشك به خانواده داماد مي‌دهد، اما در برخي موارد نيز از آنجا كه طرفين همه چيز را بر اساس اعتماد بنا مي‌كنند و فكر مي‌كنند به صرف تحصيلات، موقعيت شغلي، موقعيت اجتماعي و... خيلي بد است كه چنين تقاضايي از طرف مقابل كنند و حس مي‌كنند چنين تقاضايي ممكن است باعث سوء تفاهم و دلخوري طرف مقابل شود، اساسا از خير چنين تقاضايي مي‌گذرند.

كافي است همسران در دوران نامزدي و پيش از ازدواج سري به يكي از دادگاه‌هاي خانواده بزنند تا متوجه‌اين موضوع شوند كه بسياري از مسائل به ظاهر كم اهميت، بعد از ازدواج تبديل به بحران‌هايي جدي مي‌شود و خيلي از آدم‌هاي تحصيلكرده و روشنفكر نيز در چنين مواقعي رفتارهايي كاملا مشابه آدم‌هاي معمولي در پيش مي‌گيرند.

البته اين نكته مهم نيز قابل ذكر است كه اگر هم مرد بابت چنين موردي از همسر خود شكايت كند، با تشخيص دادگاه، زن به پزشكي قانوني معرفي مي‌شود و در آنجا بنا به نوع درخواست دادگاه، آزمايش‌هايي صورت مي‌گيرد كه درستي يا نادرستي ادعاي مرد مشخص مي‌شود. بنابر اين دادگاه به هيچ‌وجه درا ين نوع شكايت‌ها معاينه‌اي را كه به اصرار و درخواست مرد، نزد پزشكان خصوصي انجام شده، نمي‌پذيرد.

فريب‌هاي مشترك زن و شوهر كدام است؟

مراجعه به يك مشاور، يا روان‌شناس، يكي از پيشنهادهايي است كه در ابتداي ازدواج مي‌تواند زمينه فريب را كم كند. شايد قانون با اين جمله موافق نباشد، اما اخلاق ناپسند و رفتار زشت هم يكي از مصداق‌هاي فريب است. بهتر است دو طرف با هم به يك روان‌شناس مراجعه و با او درباره خصوصيات اخلاقي هم گفتگو كنند، زيرا اين راهي است كه در صورت طلاق بايد طي كنند و از سوي ديگر خيلي از خصلت‌هاي ناپسند اخلاقي در زير يك ظاهر آراسته ممكن است ديده نشود.

ممكن است پاسخ مثبت فردي به فرد ديگر براي ازدواج به‌اين دليل باشد كه حس مي‌كند طرف مقابل آدم سالمي ‌است اما بعد از ازدواج اگر هر يك از طرفين به روابط نامتعارف مالي، اخلاقي، فرهنگي و... يكديگر پي ببرند، زندگي براي هر دو طرف جهنم خواهد شد. شايد فهم اين مسائل براي يك فرد عادي كمي‌ سخت باشد، اما يك روانپزشك بسادگي مي‌تواند پي به بخش مهمي‌از واقعيت شخصيتي طرفين ببرد.

مردان هنگام ازدواج بدون داشتن گواهي عدم اعتياد نمي‌توانند ازدواج كنند. اين آزمايش در شرايط خاصي گرفته مي‌شود كه امكان تقلب مرد تقريبا به صفر مي‌رسد. اما براي ازدواج گواهي عدم اعتياد از دختر گرفته نمي‌شود. طبيعي است كه‌اين چارچوب به‌هيچ‌وجه نمي‌تواند پاسخگوي شرايط پيچيده امروز باشد.

مثلا مواردي مانند اعتياد به قرص‌هاي توهم‌زا، مشروبات الكلي، بيماري‌هاي مقاربتي و... چيزي نيست كه قانون فرد را ملزم به اطلاع رساني درباره آن براي ازدواج كند. حتي مساله‌اي مانند ابتلا به بيماري ايدز هم نمي‌تواند باعث فسخ نكاح شود. شايد علت چنين استدلالي اين باشد كه ابتلا به بيماري ايدز نمي‌تواند باعث عدم انجام امور زناشويي گردد و چيزي نيست كه زندگي مشترك و ادامه آن را به جز بچه دار شدن با تهديد مواجه كند.

به عبارت ساده‌تر، فريب در ازدواج شامل چيزهاي جدي است؛ چيزهايي كه تداوم و انجام وظايف زناشويي را دچار مشكل كند. تازه بايد ثابت شود همسران اين واقعيت را پنهان يا شكل ديگري از آن را ارائه كرده‌اند.

براي پر كردن چنين خلائي مي‌توانيد انجام چنين آزمايش‌هايي را هم براي خود و هم براي طرف مقابل اجباري كنيد. با يك آزمايش خون ساده، سلامت بخش مهمي‌ از بدن همسر آينده شما مشخص مي‌شود. بهرحال گاهي خطر استفاده از قرص‌هاي توهم زا بيش از داشتن ازدواج قبلي است.

البته بيماري‌هايي مانند ميگرن نمي‌تواند باعث فسخ نكاح شود، اما نداشتن تعادل رواني به گونه‌اي كه زندگي مشترك را با مشكل مواجه كند، دليل خوبي براي فسخ نكاح است. به ياد داشته باشيد مسائلي مانند نوع پوشش، آرايش كردن، معاشرت و... اگر تكليفش روشن نشده باشد، در زندگي مناقشه برانگيز است اما دليل فسخ نكاح نيست.

در بند سوم عقدنامه كه ابتلاي زوجين به بيماري‌هايي كه بسختي درمان مي‌شود را تنها به‌اين شرط منوط به طلاق كرده‌اند، اين قيد هم مطرح شده كه طلاق در صورتي رخ مي‌دهد كه «دوام زناشويي براي طرفين مخاطره آميز باشد». شايد بد نباشد بدانيد كه حتي اعتياد هم در شرايطي منجر به طلاق مي‌شود كه براي تداوم زندگي مضر باشد.

در بحث فريب‌هاي مشترك مهم‌ترين مساله ‌اين است كه ممكن است طرفين براي جلب نظر مساعد طرف ديگر دروغ‌هايي را درباره ميزان تحصيلات، سن، محل سكونت، درآمد و... به يكديگر بگويند. اغلب همسران تصور مي‌كنند هر نوع دروغي كه در ابتداي زندگي به ديگري گفته شود و بعدا مشخص شود كه دروغ بوده مي‌تواند زمينه فسخ نكاح را فراهم كند.

فسخ نكاح هم از اين جهت معمولا پر طرفدار است كه نه دردسرهاي رايج طلاق براي خانم‌ها را دارد و نه‌اين‌كه نياز است مرد تعهد سنگيني مانند مهريه را بپردازد. اما بايد توجه داشت كه هردروغي از نظر قانوني دروغ نيست و براي طرفين اين شرايط را فراهم نمي‌كند كه با اتكاي به آن از هم جدا شوند.

ممكن است همسران در ابتداي ازدواج به هم قول دهند كه من تو را خوشبخت مي‌كنم و كاري مي‌كنم ديگران به زندگي ما حسادت كنند. اگر چند سال بعد اين اتفاق رخ ندهد، آنها نمي‌توانند مساله را فريب مطرح كنند، بلكه تنها درباره چيزهايي مي‌توانند ادعاي فريب داشته باشند كه در عقدنامه ذكر شده باشد.

عقدنامه نيز در چنين مواردي تنها موارد كاملا كلي و مهم را دربر مي‌گيرد. مثلا در صفحه مشخصات كامل زوج و زوجه، تنها مشخصات شناسنامه‌اي و نيز چند نكته ديگر همچون؛ شغل و تحصيلات، مذهب و دين و تابعيت و نشاني منزل درج شده است و بر خلاف اين‌كه زوج بايد امضا كند همسر ديگري نداشته، چنين شرطي براي زوجه وجود ندارد.

طبيعي است قانون نيز در مساله فريب تنها درباره مطالب درج شده در همين دو صفحه تصميم مي‌گيرد و البته بايد مطالب مورد ادعاي هر دو طرف جنبه‌اي منطقي داشته باشد. البته طرفين مي‌توانند با همان فرمول پيشنهادي در قسمت اول يعني سياه كردن صفحات عقدنامه شرايط يكديگر را به شكل دقيق تعريف كنند.

مثلا ممكن است فردي در عقدنامه شغل خود را مدير عنوان كند. به هرحال مديريت شكل‌هاي مختلفي دارد و ممكن است به فردي كه در يك پارك مديريت توالت‌ عمومي‌را به عهده دارد، تا فردي كه در يك كارخانه خودروسازي مديريت خط توليد را به عهده دارد چنين عنواني اطلا‌ق شود.

به ‌اين نكته هم توجه داشته باشيد كه شغل‌هاي مختلف نيز درآمدهاي گوناگوني دارند. مثلا ممكن است فردي كه بدرستي خود را پزشك معرفي كرده، در يك درمانگاه به شغل شريف آمپول زني مشغول است يا در يك بيمارستان با حقوق اندكي فعاليت مي‌كند.

حال اگر طرف مقابل چه زن و چه مرد با اين تصور كه او يك پزشك متخصص جراح مغز و اعصاب با حقوق ماهانه چند ميليوني است ازدواج كرده باشد، طبيعي است كه در اين بخش نيز فريب رخ داده اما جنس آن به‌گونه‌اي نيست كه بدون در نظر گرفتن شأن زوجه و مسائل مهم ديگر، منجر به طلاق شود.

اگر فردي در عقدنامه خود را ساكن ايران معرفي كرده، اما ساكن كشور فرانسه باشد، اگر اين مساله مشكلي در زندگي پيش نياورد هم نمي‌تواند منجر به فسخ نكاح شود. تحصيلات فردي كه فوق ليسانس دارد و خود را داراي تحصيلات دكتري معرفي كرده بسختي مي‌تواند منجر به طلاق شود.

صحبت‌هاي شفاهي و عدم تحقق آنها هم نشانه تدليس و دليلي براي طلاق نيست. ذكر دقيق مشخصات مالي و نيز تحصيلات و شغل در عقدنامه سبب خواهد شد تا در صورت پيش آمدن بحث مهريه و نفقه نيز قانون از آنها خوب حمايت كند.

قانون چه مي‌گويد؟

فريب در ازدواج يا تدليس عملي است كه از سوي يكي از همسران صورت مي‌گيرد و موجب مي‌شود عيبي پوشانده و مخفي گردد يا وجود صفتي را كه مورد نظر طرف مقابل بوده، در خود وانمود نمايد؛ خواه‌اين مانورها به صورت عمل باشد، خواه به صورت نوشته يا لفظ؛ نظير ارائه گواهي مجعول صحت مزاج.

مطابق ماده 674 قانون مجازات اسلامي‌كه اعلام مي‌كند اگر هريك از زوجين قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهي از قبيل داشتن تحصيلات عاليه ، تمكن مالي ، موقعيت اجتماعي، شغل و سمت خاص ، تجرد و امثال آن فريب دهد و عقد بر مبناي هر يك از آنها واقع شود، به حبس تعزيري از 6ماه تا 2 سال محكوم مي‌شود.

البته شكايتي هم كه در محاكم از افراد فريبكار انجام مي‌شود، بيشتر شكايت كيفري است كه مجازاتي را براي طرف مقابل به همراه دارد اما ممكن است به نتيجه دلخواه نرسد. البته افراد فريبكار نيز در دادگاه منكر همه چيز مي‌شوند و عنوان مي‌كنند طرف مقابل از اين مساله اطلاع داشته يا اين‌كه ‌اين كار را از روي عشق و علاقه كرده‌اند.
از آنجا كه در جرايم كيفري اقرار فرد به جرم مرتكب شده مهم‌ترين عامل در اثبات جرم است، ممكن است اثبات چنين جرمي‌نيز سخت و تا حدودي ناممكن باشد. باز هم بر اين نكته تاكيد مي‌كنيم كه از نظر قانون، طلاق و فسخ ازدواج مساله ساده‌اي نيست كه بسادگي رخ دهد و قانون هم در اغلب موارد تلاش مي‌كند آن را به تاخير بيندازد.

اثبات مسائل در محضر قانون كار سختي است و شما بايد مسيري طولاني را براي رسيدن به حق و حقوق خود طي كنيد، ضمن آن‌كه فرد فريبكار معمولا از خودش رد پايي باقي نمي‌گذارد كه شما كشف كنيد. بالاخره اگر قرار بود رد پا بگذارد كه فريبكار نمي‌شد!

بايد يادمان باشد كه دنياي ازدواج شباهتي به دنياي‌ترانه‌هاي زيرزميني ندارد و اين دنيا خيلي جدي‌تر از آن است كه در آن يكي از همسران بتواند با زخم زبان‌هاي ديگري رفيق باشد. همچنين دنياي واقعي شباهتي به فيلم‌هاي هندي هم ندارد كه در آن هر عشقي كه سر راه آدم قرار مي‌گيرد، پاك و مقدس باشد و بتواند به سعادت منجر شود. بخش عمده‌اي از فريب‌ها به دليل عجله در تصميم‌گيري و نبود شناخت پيش مي‌آيد.

اجازه ندهيد هيچ گاه ‌ترس از دست دادن يك مورد خوب سبب شود تا قوه عقل و بصيرت شما از كار بيفتد و تصميمي ‌بگيريد كه در نهايت شما را به سوژه يكي از گزارش‌هاي دادگاهي مجلات خانوادگي تبديل كند. توصيه ما همچنان به شما اين است كه با دورانديشي، عقدنامه خود را كمي سياه و خط خطي كنيد.

رضا استادي‌
 پنجشنبه 7 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن