تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس به خاطر خداى سبحان از چيزى بگذرد، خداوند بهتر از آن را به او عوض خواهد داد. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798323650




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مروري اجمالي بر جايگاه زن در ادبيات ايران


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: در اين ميان شايد بيش از هر كس ديگري حضرت امام خميني (ره) كه سالروز تولدشان با سالروز ولادت صديقه كبري حضرت فاطمه زهرا (س) مقارن شده، خود را متعهد دانسته اند تا بواسطه اين روز مبارك (روز زن)، در بخشي از مجموعه صحيفه نور جلد 11 صفحه 253 چند خطي را به معرفي شخصيت زن از نگاه اسلام اختصاص دهند: اسلام وقتي كه ظهور كرد در جزيره العرب، بانوان حيثيت خودشان را پيش مردان از دست داده بودند، اسلام آنها را سربلند و سرافراز كرد، اسلام آنها را با مردان مساوي كرد. عنايتي كه اسلام به بانوان دارد بيشتر از عنايتي است كه بر مردان دارد. مردان بر ملتها حق دارند و زنها حق بيشتر دارند، زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ مي كنند. قرآن كريم انسان ساز است و زنها نيز انسان ساز، وظيفه زنها انسان سازي است، اگر زنهاي انسان ساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شكست و انحطاط مبدل خواهند شد، شكست خواهند خورد، منحط خواهند شد. زنها هستند كه ملتها را تقويت مي كنند، شجاع مي كنند. شهيد مطهري نيز در كتاب حقوق زن در اسلام مي نويسد: مقتضيات عصر ما ايجاب مي كند كه بسياري از مسايل مجددا مورد ارزيابي قرار گيرد ونظام حقوق و تكاليف خانوادگي از جمله اين مسايل است. در عصر ما، چنين فرض شده كه مسئله اساسي در زمينه نظام حقوق و تكاليف خانوادگي آزادي زن و تساوي حقوق او با مرد است و همه مسايل ديگر مسايلي فرعي هستند، اما بايد توجه داشت كه نظام آفرينش اين دو جنس را در وضعيتهايي نامشابه و مخالف قرار داده است. در قرن بيستم براي اولين بار در سازمان ملل متحد و با صراحت تمام مساله تساوي كامل حقوق زن و حقوق مرد در اعلاميه جهاني حقوق بشر (سال 1984ميلادي) مطرح شد. در اينگونه نهضتهاي اجتماعي غرب، دو محور اصلي، آزادي و تساوي بوده است، در مورد حقوق زن نيز جز در باره آزادي و تساوي سخن نرفته است. هر چند زن و مرد در انسانيت برابرند، ولي دو گونه انسانند با دو گونه خصلت و دو گونه روانشناسي كه طرح آن در متن آفرينش ريخته شده و بايد توجه داشت كه هر گونه عملي بر ضد طبيعت و فطرت، عوارض نامطلوبي به بار مي آورد. در اين نهضت(حقوق زن) به اين نكته توجه نشد كه مسايل ديگري هم غير از تساوي و آزادي هست، تساوي حقوق يك مطلب است و تشابه حقوق مطلب ديگر در اين نهضت عمدا يا سهوا تساوي به جاي تشابه به كار رفته است. مدافعان حقوق زن با بي توجهي به وضع طبيعي و فطري زن بيشتر موجب پايمال شدن حقوق او شدند. اگر مرد در برابر زن جبهه بگيرد و بگويد تو يكي من يكي، بگويد در كارهاي سخت و سنگين با من شريك باش، به فراخور نيروي كارت مزد بگير، تمام هزينه زندگيت را خودت بر عهده بگير و ... در اين حالت كلاه زن پس معركه است، زيرا كه زن بالطبع نيروي كارش كمتر و استهلاك ثروتش بيشتر از مرد است. از سويي ديگر عادت ماهانه، وضع حمل و ... زن را در وضعي قرار مي دهد كه به حمايت مرد و حقوقي بيشتر نيازمند است، در همه جانداران ديگر هم، جنس نر به حكم غريزه به حمايت از جنس ماده بر مي خيزد. دكتر علي شريعتي هم در كتاب فاطمه فاطمه است قصد دارد حضرت فاطمه (س) را به عنوان الگويي رفتاري براي زن معرفي كند و مي نوبسد: از شخصيت فاطمه سخن گفتن بسيار دشوار است، فاطمه يك زن بود، آنچنان كه اسلام مي خواهد كه زن باشد، تصوير سيماي او را پيامبر (ص) ، خود رسم كرده بود و او را در كوره هاي سختي و فقر و مبارزه و آموزش اي عميق و شگفت انساني خويش پرورده و ناب ساخته بود. شريعتي در معرفي فاطمه(س) مي گويد: وي در همه ابعاد گوناگون(زن بودن) نمونه شده بود مظهر يك دختر در برابر پدرش، مظهر يك همسر در برابر شويش، مظهر يك مادر در برابر فرزندانش، مظهر يك زن مبارز و مسوول در برابر زمانش و سرنوشت جامعه اش، وي خود يك امام است، يعني يك نمونه مثالي، يك تيپ ايده آل براي زن، يك اسوه، يك شاهد براي هر زني كه مي خواهد شدن خويش را خود انتخاب كند، او با طفوليت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبهه داخلي و خارجي، در خانه پدرش، خانه همسرش، در جامعه اش، در انديشه و رفتار و زندگي اش، چگونه بودن را به زن پاسخ مي داد. شريعتي در بخش ديگري اظهار مي دارد: نمي دانم از او چه بگويم؟ چگونه بگويم؟ خواستم از بوسوئه تقليد كنم، خطيب نامور فرانسه كه روزي در مجلسي با حضور لويي، از مريم سخن مي گفت،گفت: هزار و هفتصد سال است كه همه سخنوران عالم درباره مريم(س) داد سخن داده اند، هزار و هفتصد سال است كه همه فيلسوفان و متفكران ملتها در شرق و غرب، ارزشهاي مريم را بيان كرده اند، هزار و هفتصد سال است كه شاعران جهان، در ستايش مريم همه ذوق و قدرت خلاقشان را بكار گرفته اند، هزار و هفتصد سال است كه همه هنرمندان، چهره نگاران و پيكره سازان بشر، در نشان دادن سيما و حالات مريم هنرمنديهاي اعجازگر كرده اند، اما مجموعه گفته ها و انديشه ها و كوششها و هنرمنديهاي همه در طول اين قرنهاي بسيار، به اندازه اين كلمه نتوانسته اند عظمت هاي مريم را باز گويند كه: مريم مادر عيسي است. شريعتي مي افزايد:و من خواستم با چنين شيوه اي از فاطمه بگويم، باز درماندم: خواستم بگويم: فاطمه دختر خديجه بزرگ است، ديدم كه فاطمه نيست. خواستم بگويم: فاطمه دختر محمد (ص) است، ديدم كه فاطمه نيست. خواستم بگويم: فاطمه همسر علي (ع) است، ديدم كه فاطمه نيست. خواستم بگويم: فاطمه مادر حسنين است، ديدم كه فاطمه نيست. خواستم بگويم: فاطمه مادر زينب است، باز ديدم كه فاطمه نيست. نه، اينها همه هست و اين همه فاطمه نيست. فاطمه ، فاطمه است. از نگاه سعدي شيرازي نيز مادر از جايگاه خاصي برخوردار است و در شعر وي مادر، پند آموز فرزندان، بخصوص دختران است و رموز زندگي چون صرفه ‏جويي در روز آساني و توشه نهادن از بهر تنگدستي و در دنيا به فكر آخرت بودن را به ايشان مي‏آموزد. از ديدگاه سعدي، وجود مادر نعمت الهي است كه بايد شكر آن را به جاي آورد، اما در هميشه تاريخ، جواناني يافت مي‏شده‏اند كه قدر مادر را ارج نمي نهادند و گويا خود سعدي هم روزي به جهل جواني بانگ بر مادر زده و سبب شده كه او دل آزرده به كنجي نشيند و گريان گويد:مگر خردي فراموش كردي كه درشتي مي‏كني؟ سعدي در اين خصوص در باب ششم گلستان چنين آورده است: وقتي به جهل جواني بانگ بر مادر زدم ، دل آزرده به كنجي نشست و گريان همي گفت : مگر خردي فراموش كردي كه درشتي مي كني. چه خوش گفت: زالي به فرزند خويش چو ديدش پلنگ افكن و پيل تن گر از خرديت ياد آمدي كه بيچاره بودي در آغوش من نكردي در اين روز بر من جفا كه تو شير مردي و من پيرزن ايرج ميرزا نيز در قطعه شعري با عنوان قلب مادر توصيف زيبايي از عشق مادر به فرزند را به تصوير كشيده است. داستان از اين قرار است: كه معشوقي شرط وصل را، قلب مادر عاشق مي گذارد و پسر قلب مادر را شكافته و دوان دوان به سوي معشوقه خود مي برد تا به وصال عشق خود نايل آيد، در بين راه پايش به سنگي گير كرده و به زمين مي خورد و در اين بين صداي مادر از قلب بيرون مي آيد كه نالان مي گويد: آه دست پسرم يافت خراش آه پاي پسرم خورد به سنگ مولانا نيز نگاه خاصي نسبت به زن دارد و نكته جالبتر آنكه او در زماني مي زيسته كه در جامعه آن دوران زن از جايگاه محكمي برخوردار نبوده و زنان را مخفي مي كردند، اما مولوي زن را نه تنها مخفي نمي پذيرفته، بلكه محصور ماندن زنان را كاري عبث مي شمارد. برخلاف ديگران كه مي انديشند كه ترك زن و فرزند لازمه سلوك روحاني است، مولانا ترك زن و فرزند و حتي مال و كسب را لازمه سلوك روحاني نمي بيند و ترك اين گونه تعلقات را زماني لازم مي داند كه انسان به سبب آن از خداوند و آنچه براي اتصال به اوست فاصله بگيرد. از نگاه وي، تعلق به زن و فرزند اگر تمام قلب سالك را فراگيرد به گونه اي كه ديگر جايي درآن براي خدا باقي نماند، باعث نابودي قلب سالك مي شود، و بايد از آن دوري جست. مولانا نقش مربيگري مادر را حتي در آن دسته حكايتهاي مثنوي كه از زبان حيوانات نقل مي شود، نيز به خوانندگان شعر خود منتقل مي كند. او در حكايتي مي گويد: كره اسبي با مادرش آب مي خورد،نگهبانان و تربيت كنندگان اسبها سر و صدا مي كردند و كره اسب مي رميد و آب نمي خورد،مادر كه متوجه ترس كره خود شده بود، با خونسردي تجارب زندگي خود را به او منتقل كرد كه تا بوده چنين بوده و مزاحماني وجود داشته اند، تو كار خود را بكن و بگذار اينها خودشان را زحمت بدهند، وقت تنگ است پيش از آنكه از تشنگي آسيب ببيني، از آب فراواني كه در اينجا هست استفاده كن. مولانا اين آموزش اسب مادر را طبق معمول خود به آموزه هاي عرفاني پيوند مي دهد كه: شهره كاريزي است پر آب حيات آب كش تا بر دمد از تو نبات… آب خضـر از جوي نطق اوليـا مي خوريم اي تشنه غافل بيـا… ما چو آن كره هم آب جو خوريم سوي آن وسواس طاعن ننگريم در واقع مي گويد آموزشهاي مادر به مسايل اوليه زندگي محدود نمي شود و شامل امور مهم معرفتي مثل بي اعتنايي به وسوسه ها نيز مي شود.666/110 گزارش از: عليرضا حسيني مقدم




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 603]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن