ديشب لطف خدا شامل حالم شد و دخترمو بهم بخشيد خدايا شكرت : مادر و کودک

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: ديروز صبح دخترم استفراغ و اسهال داشت تا ظهر حالش خوب شد ولي شب يهو حالش بدتر شد دل دردم گرفت ساعت 12.5 رسونديمش بيمارستان
دكتر گفت عفونت روده اس و سرم بهش وصل كردن و چند دارو به سرمش اضافه شد و كسي از من نپرسيد دخترت تا حالا انتي بيوتيك زده يا نه (هر چند قبلا زده بود)
يه 10 دقيقه بعد دخترم گفت دستم ميخاره گفتم لابد به خاطر چسب رو دستشه بعد دور لبش سرخ شد سريع رفتيم سراغ دكتر آمدن بالا سرش و گفتن حساسيت كرده
اكسيزن وصل كردنو كلي آمپول ضد حساسيت دكترم عوض اينكه به پرستار بگه چرا نپرسيدي بمن ميگفت بايد ميگفتي
خلاصه لطف خدا شامل حالمون شد و حال دخترم خوب شد ديگه مسموميت و ....... يادشون رفت حساسيتشو درمان كردن پرستارم گفت داروهاي جديد ايراني هستن خارجي وارد نميشه ايرانيهاهم حساسيت ايجاد ميكنه
دكتر هم گفت قبل تزريق حتما تست كنيد
خلاصه اينكه خدا نكنه كارتون به بيمارستان بكشه ولي اگر افتاد بيشتر به كار دكتر پرستارها توجه كنيد

خدايا شكرتتتتتتتتتتتتتتتتت ممنونتم هر چند من بنده خوبي برات نيستم ولي خدايا خداي بي نظيري هستي

خدا روشکر که دلبندت حالش خوب شد و خطر رفع شد

خدا رو شکر
ایشالا همیشه سالم باشه

وااااااااااااااااای لیلا جون
تمام تنم مور مور شد
یک آن یاد آنیتای خودم افتادم
خدایا شکرت که به خیر گذشت.

الحمدالله

حالا خدا رو شکر دختر تو بزرگه و تونست سریع بهت بفهمونه.
اون طفل های معصوم که هنوز نمی تونن حرف بزنن چی؟؟؟؟؟؟

خدا رو سپاس. امیدوارم دیگه هرگز همچین اتفاقی نیفتده برای جگرگوشه تون

Narine نوشته است:وااااااااااااااااای لیلا جون تمام تنم مور مور شد یک آن یاد آنیتای خودم افتادم خدایا شکرت که به خیر گذشت.

ممنون عزيزم انشاءالله كه هرگز دخترت مريض نشه

ديشب همسرم ميگفت خدا به خير گذروند سر مسموميت دستي دستي داشت آيفر از دست ميرفت جاريم بيمارستان پرستاره برادر شوهرم ميگه شكايت كنيد ولي من ميگم موندم از طرفي ميگم پيگير بشم نه به خاطر خودم چون ديگه تموم شد واسه خاطر يه آيفر ديگه كه ممكنه امشب يا فرداها كارش بيفته بيمارستان و دكتر پرستارهاي بي مسئوليت البته همه دكترها بي مسئوليت نيستن يا پرستارها ولي يكيشون كافيه چند نفر رو به خطر بندازن

خدایا هزار مرتبه شکرت!
لطفت رو شامل حال همه پدر و مادرهایی که فرزند بیمار دارن بکن.

آخه قربون شکلت بشم لیلا جان
مگه اون طفل معصومی که به همین خاطر الان زندگی نباتی داره . پدر مادرش با اون همه شکایت دستشون به کجا بند شد؟

البته به خدا من اصلاً نمی گم چون کاری از دستمون بر نیم آید و کسی توجه نمی کنه ما هم صدامون در نیاد.
ولی کاش این پیگیری ها جواب می داد.

ولی به نظر منم شکایت کن.
حداقل بذار یکم به خودشون بیان.

Narine نوشته است:آخه قربون شکلت بشم لیلا جان مگه اون طفل معصومی که به همین خاطر الان زندگی نباتی داره . پدر مادرش با اون همه شکایت دستشون به کجا بند شد؟ البته به خدا من اصلاً نمی گم چون کاری از دستمون بر نیم آید و کسی توجه نمی کنه ما هم صدامون در نیاد. ولی کاش این پیگیری ها جواب می داد. ولی به نظر منم شکایت کن. حداقل بذار یکم به خودشون بیان.

ميدونم عزيزم چي بگم بهت از اتفاقاتي كه تو بيمارستانها ميفته پارسال تو شهر ما تو يه بيمارستان دولتي زني زير عمل فوت كرد بعد شكايت كردن كه دكتر مقصر بوده
دكترو پرستار چنان حرفهايي زده بودن كه نگو گفته بودن داروي اعصاب مصرف ميكرده نگفته و داروهاي تزريقي با داروهاي اعصابش نساخته و هزار حرف ديگه

چند سال قبل مستاجر ما اهل تهران بودن به خاطر كار همسرش آمده بودن شهر ما خانمش براي زايمان بردن بيمارستان چون خانوادش اينجا نبودن مادرم رفت شب پيشش موند
مادرم ميگفت اتاق روبرو شب ديدم سر و صدا مياد رفتم ديدم زن رو خونريزي از پا انداخته مادرم قسم ميخورد ميگفت اول پرستار ملافه ها رو عوض كرد بعد دكتر رو خبر كرد زنم طفلك فوت كرد
اينها رو فقط خدا جوابشو نو بده كه مسئوليت حاليشون نيست بعضيها انگار خدا رو فراموش كردن

الهي شكر ايشالا خدا به هر كي بچه داده حفظش كنه به هر كي هم نداده سالمش رو بده.

خدا رو شکر به خاطر دخترتون.
جریانی که گفتین منو یاد پسر عموی عزیزم انداخت جوون 20 ساله ای که چند ماه پیش بخاطر بی ملاحظگی یه پرستار معذرت می خوام نادون آنتی بیوتیک رو بدن اینکه تست کنه بهش میزنه وبدنش حساسیت نشون میده و بلافاصله رفت تو کما بعد یه هفته ام از دنیا رفت. خدا جواب تمام کسایی که با بی مسولیتی خونواده ای رو بدبخت و داغدار می کنن بده.

فامیل همسری یک روز عصر کمر ش درد می گیره بردنش کلینیک یک امپول درد براش می زنند می فر ستن خونه اقاه می خوابه روی تخت تا صبح . همسرش ساعت ۱۰ صبح مرود همسرش را بیدار کند می بیند همسرش مرده ودلیل اون معلوم نشد

خدا شکر خود همیشه معجزه اش را به ما نشان میدهد این ما هستیم که ترسها مانع کم شدن ایمان می شود

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 381]